نبرد دیپلماتیک با کشوری که در منطقه خاصیت پدرخواندگی دارد و با پول کشورها را می خرد، کار راحتی نیست. تصور دقیقی وجود ندارد که چه کار می توان کرد! شاید اگر از عناصر داخلی که بهانه دست سعودی ها و امثال آنها می دهند، بتوانیم مراقبت کنیم تا مجددا پاس گل به سعودی ها ندهند، یک قدم رو به جلو برداشته ایم.
یک جامعه عقلایی همواره می کوشد تهدید ها را به فرصت تبدیل کند و از فرصت ها برای ملتش منفع بسازد؛ برخی هم درون یک ملت، فرصت ها را به تهدید علیه ملت و متحدانش تبدیل می کنند؛ شاید تسخیر سفارت عربستان سعودی در هنگامه اعدام ضد حقوق بشری شیخ نمر، زیباترین پاس گلی بود که از دورن ایران به سعودی ها داده شد و اینک نتایج آن خام نگری را بر تضعیف حزب الله لبنان مشاهده می کنیم.
پس از اعدام شیخ نمر، بازی کنترل عربستان درآمده بود که با یک پاس گل زیبا، سعودی ها به بازی برگشتند؛ موج محکومیت اعدام شیخ نمر توسط سعودی ها، به موج محکومیت ایران برای تسخیر سفارت عربستان بدل شد و سعودی ها هم چه زیبا قدر این فرصت را دانستند و با دیپلماسی سازمانی که در آن قوت دارند با صبر و حوصله میدانداری کرده و می کنند.
عربستان آن روزها بر موج محکومیت تسخیر سفارتش در تهران سوار شد و با دیپلماسی سازمانی، از طریق سازمان های منطقه ای و بین المللی به محکومیت ایران پرداخت. در شورای همکاری و اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی و حتی مجمع عمومی سازمان ملل ایران را محکوم کرد. در این میان تنها کشور عربی که در اتحادیه عرب به محکومیت ایران رای نداد، لبنان بود؛ کشوری که این روزها عربستان سراغ حزب الله آن کشور رفته و با همان دیپلماسی سازمانی و پله به پله می خواهد این گروه را نه فقط توسط خودش بلکه از دید همه کشورهای عربی و اسلامی در لیست گروه های تروریستی هم چون القاعده و داعش قرار دهد.
در روزهای گذشته، عربستان پیشنهاد گنجاندن نام حزب الله در فهرست گروه های تروریستی را در شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس ارائه کرد؛ همه کشورهای عضو حتی عمان که متحد ایران است به این پیشنهاد رای مثبت دادند و اینک روزنامه لبنانی النهار به نقل از ریاض قهوجی، مدیر مرکز خاور نزدیک و خلیج (فارس) برای مطالعات نظامی، گفته که این اقدام عربستان آغاز یک حمله هماهنگ شده است که در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نیز تکرار خواهد شد. اتفاقی که فشارها را روز به روز بر حزب الله تنگ تر خواهد کرد.
شاید این روزها همه باید دست به دست هم دهیم در مقابله این دیپلماسی سازمانی منطقه ای سعودی ها بایستیم؛ در منطقه ای که شیوخ آن همزبان و هم رای سران سعودی هستند و دیکر کشورهای آن هم وابسته به پول و منابع سعودی. شاید یک دیپلماسی چند لایه و فراتر از وزارت خارجه لازم است تا متحدان ایران در منطقه احساس ضعف و تنهایی نکنند.
نبرد دیپلماتیک با کشوری که در منطقه خاصیت پدرخواندگی دارد و با پول کشورها را می خرد، کار راحتی نیست. اما به نظر می رسد همه ظرفیت های دیپلماتیک جمهوری اسلامی و نه دولت، هم به پای کار نیامده است. تصور دقیقی وجود ندارد که چه کار می توان کرد! سعودی ها که پله پله در حال محکوم کردن حزب الله لبنان هستند! شاید اگر از عناصر داخلی که بهانه دست سعودی ها و امثال آنها می دهند، بتوانیم مراقبت کنیم تا مجددا پاس گل به سعودی ها ندهند، یک قدم رو به جلو برداشته ایم.
آنچه که این روزها میدان را در اختیار سعودی ها قرار داده است؛ صرفا یک بی تعهدی به منافع کشور بود؛ بی تعهدی به تبعات یک اقدام؛ بی تعهدی به کسانی که در ورای مرزها دل در گرو انقلاب اسلامی دارند و برای انقلاب اسلامی جان می دهند. شاید دیپلماسی مهار این بی تعهدی ها از هر دیپلماسی دیگری واجب تر باشد.