۰۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۴
کد خبر: ۲۰۴۸۹
جهان امروز، جهان اقتصاد است. وزن و اهمیت کشورها در حوزه‌ی بین‌الملل به میزان زیادی به «قدرت اقتصادی» آن‌ها بستگی دارد. به‌همین علت، جنگی پنهان و گاه آشکار در میان کشورها بر سر کسب قدرت بیشتر در حوزه‌ی اقتصادی وجود دارد.
جهان امروز، جهان اقتصاد است. وزن و اهمیت کشورها در حوزه‌ی بین‌الملل به میزان زیادی به «قدرت اقتصادی» آن‌ها بستگی دارد. به‌همین علت، جنگی پنهان و گاه آشکار در میان کشورها بر سر کسب قدرت بیشتر در حوزه‌ی اقتصادی وجود دارد.

بحران اقتصادی سال‌های اخیر در قلب آمریکا و اروپا موجب شد که این کشورها توانایی و قدرت اقتصادی خود را از دست بدهند و مانند گذشته، کشورهای «مرکز» جهان نباشند. از سویی دیگر، سر برآوردن غول‌ها و قدرت‌های نوظهور اقتصادی چون کشورهای بریکس که نیمی از جمعیت جهان و 28 درصد از توان اقتصادی دنیا را در اختیار دارند، توهمات نظم سنتی دنیا مخصوصا در حوزه‌ی اقتصادی را بر هم زد.

* جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران
در این میان، کشور ایران نیز با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک همواره مدنظر قدرت‌های جهانی بوده است. ایران علاوه بر قدرت اقتصادی در مقایسه با دیگر بازیگران منطقه، از ظرفیت بالای اقتصادی نیز برخوردار است و می‌تواند به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود. روزنامه‌ی فاینشنال تایمز در گزارشی به‌همین موضوع اشاره کرده و نوشته است: «کشور ایران با 80 میلیون نفر جمعیت و دارنده‌ی سومین ذخایر بزرگ نفت جهان و دومین ذخایر بزرگ گاز تقریبا دست‌نخورده، پتانسیل‌های زیادی دارد.» این روزنامه‌ی انگلیسی سپس ادامه داد: «نکته‌ای که باید به آن توجه داشت آن است که علی‌رغم سال‌ها تحریم‌های ضد ایرانی، اقتصاد و تجارت ایران توسعه داشته است و این به آن مفهوم است که ساختار کنونی ایران به شیوه‌ای است که سرمایه‌گذاران خارجی یا مجبورند که با آن به رقابت بپردازند یا در اغلب موارد با ایران همکاری داشته باشند.»1

به دلیل همین جایگاه ویژه‌ی ایران است که می‌توان گفت «جنگ اقتصادی» آمریکا علیه ایران، نه تاکتیکی موقتی، که یک استراتژی دائمی است. در حقیقت، آمریکایی‌ها «هجوم به اقتصاد ایران» را به‌عنوان یکی از راه‌های مهار ایران در نظر گرفته‌اند. برای مثال «کلیفور دی می» (Clifford D. May) رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها در خصوص مهار ایران معتقد است که آمریکا و کنگره‌ی این کشور به‌عنوان مخالفان توافق با ایران ‌می‌بایست با هجوم اقتصادی، بهره‌برداری اقتصادی ایران را کند کنند.2 باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا نیز در جریان مبارزات جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های سنا برای به چالش کشیدن اقدامات اوباما در زمینه‌ی توافق هسته‌ای با ایران، طی نامه‌ای به سناتورها قول داد که فشار اقتصادی علیه ایران را به‌عنوان یک استراتژی دائمی همچنان حفظ کند.3

* دستور کار جدید آمریکایی‌ها
بر همین اساس، بعد از توافق هسته‌ای نیز آمریکایی‌ها تلاش کردند چنین القا کنند که چیزی نسبت به قبل عوض نشده است. از همین‌رو، تمام تلاش آن‌ها بر حفظ آن چیزی بود که از آن با عنوان «ریسک سرمایه‌گذاری» در ایران یاد کرده‌اند. برای مثال، خبرگزاری رویترز در روز 20 ژانویه، یعنی 30 دی‌ماه در گزارشی مفصل تحت عنوان «نوار قرمز، خطرات سیاسی می‌تواند سرمایه‌گذاری در ایران را متوقف کند»، ادعا کرد که «عواملی که می‌تواند سرمایه‌گذاری را متوقف کند عبارت‌اند از تحریم‌های باقی‌مانده، کمبود مالی پروژه‌ها، و خطرات سیاسی.»4 رویترز با برشمردن بسیاری از تحریم‌هایی که علیه ایران باقی مانده است، این چنین در صدد پر کردن ایده‌ی ریسک سرمایه‌گذاری در ایران است: «بسیاری از تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران پابرجا باقی می‌مانند.»5

میدل ایست آنلاین نیز با بیان اینکه «تحریم‌های اولیه و اصلی علیه ایران هنوز باقی مانده است»، با ارائه دادن نمونه‌هایی از نگرانی‌هایی که در بانک‌های اروپایی در این خصوص وجود دارد ادامه می‌دهد همانطور که یک مقام رسمی مربوط با یک بانک بزرگ در نیویورک که خواسته نامش فاش نشود، در خصوص سرمایه‌گذاری در ایران اظهار داشته، «این بدان معنی است که ظهور توافق هسته‌ای، هیچ تأثیری بر ما نداشته است.»6

فضای ساختگی آمریکایی‌ها در این خصوص تا حدی است که دیلی میل به نقل از یک منبع بانکی در اروپا با ابراز «نگرانی اروپایی‌ها از این موضوع» بر آن است که «تحریم‌ها برداشته شده است اما هنوز هیچ چیز روشن نیست.»7 فضاسازی آمریکایی‌ها تا حدی است که ایو تیبو دوسیلگی (Yves-Thibaut de Silguy)  نائب رئیس مؤسسه‌ی‌ مدف اینترنشنال (Medef International)  در خصوص سرمایه‌گذاری به واسطه‌ی لغو تحریم‌ها معتقد است که همچنان «عدم اطمینان وجود دارد.»8

اما علاوه بر حوزه‌ی رسانه‌ای، مقامات سیاسی و اقتصادی آمریکایی نیز پیرو این موضوع در روزهای اخیر موضوعی را در دستور کار خویش قرار داده‌اند که مشخص می‌کند که این موضوع را با مهندسی خاصی در حال پیگیری هستند. برای مثال ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا که در مذاکرات هسته‌ای نیز به عنوان یکی از مذاکره‌کنندگان آمریکایی سر میز مذاکره حاضر بود، در سخنانی در مؤسسه‌ی تحقیقاتی ویلسون در واشنگتن گفت: «درباره‌ی نزدیک شدن کشورها به ایران برای روابط تجاری، اتفاق‌هایی در جریان است اما بسیار زیاد نیست و نباید زیاد تحت تأثیر قرار گرفت. بررسی‌ها و رایزنی‌های زیادی در این خصوص در جریان است اما درعین حال، ترس زیادی هم وجود دارد. باید بخاطر داشت که ایران کشوری است که همچنان به شدت تحریم شده است. تحریم‌های هسته‌ای برداشته شده اما تحریم‌های دیگر برداشته نشده است.»9 مونیز با تأکید بر اینکه در خصوص روابط با ایران کشورهای دیگر بایستی محتاط باشند بیان داشت: «درباره‌ی روابط اقتصادی با ایران باید بگویم که ایران کشوری با جمعیت هشتاد میلیون نفری، فرصت‌های اقتصادی زیادی دارد به‌ویژه در شرایط جدیدی که پیش آمده است. اما کسانی که می‌خواهند با ایران روابط اقتصادی داشته باشند باید با چشمان کاملا باز وارد عمل شوند و به گزینه‌هایی همانند احتمال بازگشت‌پذیری تحریم‌ها و امثال آن توجه داشته باشند. آن‌ها باید بدانند که اگر تحریم‌ها بازگشت پیدا کنند، سرمایه‌گذاری بزرگی انجام نخواهد شد.»10

جان اسمیت، مدیر «دفتر کنترل دارایی‌های خارج» (OFAC) وابسته به وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز در روز 14 جولای مصادف با 25 بهمن در جمع نمایندگان کنگره‌ی ایالات متحد آمریکا بیان کرد که «به طور کلی، تحریم اولیه نسبت به ایران هنوز سرجای خود باقی است.»11 وی همچنین در خصوص محدودیت شرکت‌های تجاری با ایران عنوان داشت که «آن‌ها (شرکت‌های تجاری) باید اطمینان یابند که هیچ پرداخت یا تراکنشی به دلار که مرتبط با ایران باشد از طریق مؤسسات مالی آمریکایی صورت نمی‌گیرد».12 جان اسمیت حتی اشاره کرد که «شرکت‌های غیر آمریکایی که از نهادهای ایرانی که هنوز در لیست سیاه هستند حمایت کنند، ممکن است از سیستم مالی ایالات متحده بریده شوند.»13

در این میان، کنگره‌ی آمریکا اقداماتی را انجام داد که برآیند کلی آن، جلوگیری از رابطه‌ی اقتصادی سایر شرکت‌ها و کشورها با ایران است. برای مثال، نمایندگان آمریکا با اختلافی اندک، طرحی را تصویب کردند که قدرت باراک اوباما، رئیس‌جمهوری این کشور را در رفع تحریم‌ها علیه ایران بر اساس توافق هسته‌ای محدود کرده است. همچنین موضوع دیگری که توسط کنگره پیگیری شد، طرح محدودیت صدور ویزا برای مسافران به ایران بود که توسط باراک اوباما به قانون تبدیل شد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان به چالشی جدید برای جذب سرمایه‌گذاری اقتصادی در ایران تبدیل شده است.

از همین روی، می‌توان به ضرس قاطع گفت که تهدیدهای پیش روی ایران در آینده نیز «اقتصادمحور» هستند. و اما چاره‌ی کار همان است که رهبر انقلاب از 12 سال پیش تاکنون، با زبان‌های مختلف بر آن تأکید ورزیده‌اند: «اقتصاد مقاومتی».


منبع: Khamenei.ir

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر