۰۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۱
کد خبر: ۱۹۲۵۲
5 دی، سالروز زلزله بم
دوازده سال از زلزله 6.3 ریشتری بم می گذرد، زلزله ای که در آن بسیار از هموطنان مان فوت کرده و برخی از کودکانی خانواده هایشان را از دست دادند. به راستی که از شنیدن کلمه زمین لرزه، دل مان می لرزد و هنگام مواجه شدن با این بلای طبیعی دست و پای مان را گم می کنیم. در آن لحظه نمی دانیم برای خود و خانواده مان چه کاری باید انجام دهیم؟
 دوازده سال از زلزله 6.3 ریشتری بم می گذرد، زلزله ای که در آن بسیار از هموطنان مان فوت کرده و برخی از کودکانی خانواده هایشان را از دست دادند. به راستی که از شنیدن کلمه زمین لرزه، دل مان می لرزد و هنگام مواجه شدن با این بلای طبیعی دست و پای مان را گم می کنیم. در آن لحظه نمی دانیم برای خود و خانواده مان چه کنیم؟

درس‌هایی که حادثه بم به ما داد

زلزله بم درس های زیادی دارد، ویژگی ها، نقاط ضعف، قوت و ناگفته های بسیاری دارد. ناگفته هایی که هر سال بخشی از آن در رسانه ها منتشر می شود.

محمدحسین یزدانی، مشاور رییس سازمان مدیریت و مدیر کل دفتر پیشگیری بحران به مناسبت سالگرد زلزله بم به خبرنگار فردا می گوید: زمین لرزه در روز تعطیل، 5 دی ماه 1382 اتفاق افتاد. شهری بم، شهری که فاصله اش از مناطق جمعیتی 200 کیلومتر فاصله داشت و این مسئله، امداد را با تاخیر رو به رو می کرد. متاسفانه سازه خانه های بم در آن روزها خشتی و گلی بود و مقاومت قابلی نداشت. به همین دلیل موجب افزایش تلفات جانی شد زیرا که افرادی که زیر آوار نبودند هم در اثر خفگی جان خود را از دست دادند. از سوی دیگر ضعف زیرساخت ها از جمله زیرساخت های مخابراتی نیز موجب شد تا در دقایق اولیه این حادثه ارتباط مرکز استان با شهرستان بم قطع شود و اطلاع رسانی را با تاخیر رو به رو کند. از سوی دیگر ساختار اجتماعی به هم ریخت و بحث خود امدادی حذف شده بود. امدادگران نیز با کرمان و با موقعیت مکانی آشنایی نداشتند، بنابراین دچار سردرگمی می شدند.

یزدانی ادامه می دهد: یکی دیگر از نقاط ضعف در آن زمان، محورهای مواصلاتی درجه دو جاده بود. طوری که ترافیک به حدی حجیم شد که پلیس مجبور شد راه را به نیروهای امدادگر اختصاص دهد. از سوی دیگر نیازهای مردم با جاده همخوانی نداشت. همچنین در فاز اول اسکان، اردوگاه انتخاب شد که با فرهنگ مردم سازگاری نداشت.

مشاور رییس سازمان مدیریت بحران در مورد نقاط قوت بعد از حادثه زلزله بم اظهار می دارد: در ساعات اولیه رخداد حادثه، نگان های نظامی سپاه که در نزدیکی شهر بودند خود را سریع به منطقه رساندند و کمک های ویژه ای انجام دادند. خوشبختانه شهر بم فرودگاه اضطراری درجه سه داشت که با وجود آن تعداد قابل توجهی از مجروحان از منطقه خارج شدند. طوری که طی 48 ساعت 15 هزار نفر از مجروحان به خارج از شهر منتقل شدند. همچنین در شهر بم آب به صورت اضطراری وجود داشت و باعث می شد که حجم حادثه و نیازها کاهش پیدا کند. از سوی دیگر ظرف مدت سه روز مقامات ارشد کشوری به ویژه مقام معظم رهبری در منطقه حضور پیدا کردند و این موضوع موجب تقویت روحیه نیروهای کمکی و مردم شده بود. 

مدیر کل دفتر پیشگیری بحران با عنوان این مسئله که زلزله بم درس هایی به ما داد، عنوان می کند: مهم ترین درس بعد از زلزله بم، تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور است؛ تشکیلاتی که برای نخستین بار سه روز پس از وقوع زلزله بم و در جریان نخستن بازدید مقام معظم رهبری از مناطق زلزله‌زده بم صحبت از ایجاد آن به میان آمد.

حضرت آیت‌الله خامنه ای در توصیه‌ای به وزیر کشور وقت فرمودند:« باید در این‌جا (بم) مرکزیتی تشکیل شود؛ این خیلی مهم است. ستاد شما در این‌جا، یک تمرکز قطعی لازم دارد. روزهای اول شاید تشتت دستگاه‌های مختلف خیلی محسوس نباشد؛ ولی بعد اگر دوباره‌کاری‌ها و تعارض‌ها وجود داشته باشد، خود را نشان خواهد داد و مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. لازم است یک مرکزیتِ خیلی قوی، متقن، کارآمد، آگاه و متوجه همه‌ی جوانب در این‌جا تشکیل شود. غیر از مرکزیتی که باید در تهران به‌وجود بیاید و تشکیل شود، این‌جا هم یک تمرکز قوی متشکل از دوستان بومی و کسانی که از تهران آمده‌اند - چه برادران سپاه و بسیج و ارتش و چه دیگران - لازم است. ببینید چگونه می‌توانید این مرکزیت را تشکیل دهید.»

درس‌هایی که زمین‌لرزه بم به ما داد/ اگر تهران زلزله بیاید چه می‌شود؟

اگر در تهران زلزله بیاید، چه می شود؟
 
این سال‌ها وقتی از زلزله تهران صحبت می‌کنیم، تن و بدن‌مان می‌لرزد. امکان ندارد با کسی که در تهران ساکن است، از زلزله مرگباری که گفته می‌شود در تهران رخ خواهد داد، صحبت کنید و مو به تنش سیخ نشود؛ اینکه می‌گویند زلزله‌ای که در تهران رخ می‌دهد بیشتر از 8 ریشتر خواهد بود و تهران بعد از این زلزله نابود و با خاک یکسان می‌شود. آن وقت است که ایران به کل در خاموشی فرو خواهد رفت؛ خاموشی‌ای که بوی مرگ دارد!

همین چند وقت پیش بود که بهرام عکاشه، استاد دانشگاه و پدر علم ژئوفیزیک و زلزله‌شناسی در ایران، هشدار داد که ممکن است تا حداکثر 15 سال دیگر یک زلزله مهیب در تهران رخ دهد.
پدر زلزله‌شناسی ایران گفته: زلزله در تهران مثل این می‌ماند که قلب انسانی از بدنش خارج شود. حداقل 30 تا 40 سال است که من این نکته را متذکر می‌شوم. من هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب خیلی درباره این قضیه گفت‌وگو می‌کردم. در سال 1376 شورای امنیت ملی به من نامه نوشت که دلایلت برای اینکه می‌گویی تهران نابود می‌شود، چیست؟ من هم همه مدارک را فرستادم. دو هفته بعد از رد و بدل کردن مدارک، رئیس‌جمهور وقت به 6 نفر از وزرایش دستور داد که این ماجرا را پیگیری کنند. من در نامه‌ها خواسته بودم که منازل مردم در تهران مقاوم‌سازی شوند، برای تهران فوراً ستاد بحران تشکیل شود و تغییر جای پایتخت در دستور کار قرار گیرد.

وی افزوده: حداکثر تا 15 سال دیگر در تهران زلزله رخ می دهد! البته اینها محاسبات کاغذ و قلمی است. زمین این چیزها سرش نمی‌شود. رفتار زمین را نمی‌شود به دقیقاً حدس زد چون زمین همگن و یکنواخت نیست، هر اظهارنظری با علامت سوال همراه است. نکته مهم این است که ما حداقل 13 - 14 میلیون دانش‌آموز در کشور داریم که در مدارسی کاملا آسیب‌پذیر درس می‌خوانند. من 650 شهر ایران را انتخاب کردم و زلزله‌خیزی‌ آنها را بررسی کردم. 85 درصد شهرهای کشور ما از جمله قم، تهران و فاصله قم و تهران، تبریز، شیراز و مشهد در معرض خطر زلزله هستند. یادمان نرود که ما در منطقه البرز، گلستان، گیلان و شهرهای شمالی با 8 میلیون جمعیت در معرض خطر، روبه‌رو هستیم. در جنوب البرز هم نزدیک به 25 میلیون نفر جمعیت زندگی می‌کنند. در کل با حساب‌هایی که ما کردیم متوجه شدیم که 50 میلیون نفر از جمعیت کشورمان در معرض خطر زلزله قرار دارند.

عکاشه اظهار داشته: 90 درصد از کشور روی گسل است. چرا باید زلزله 6.7 ریشتری در بم هزاران هزار کشته بدهد و این‌همه آدم سرگردان شوند. چرا باید زلزله 7.2 ریشتر در منجیل این‌همه کشته بدهد؟ چرا در ژاپن این‌گونه نیست؟ چرا آسیب‌پذیری در کالیفرنیا و زلاندنو این‌طور نیست؟ مسلم است که کشورهای حوزه مدیترانه مثل یونان، ترکیه و ایتالیا هم زلزله خیز هستند. استانبول که وضعیتش از ما بدتر است. اما آنها مسأله را جدی گرفتند، ولی ما بیشتر به چیزهای دیگر توکل می‌کنیم!

پدر علم ژئوفیزیک و زلزله‌شناسی در ایران عنوان کرده: شمال تهران زلزله خیزی‌اش بسیار شدید است، یعنی اگر زلزله بیاید شدتش در حدود 7.5 ریشتر هم خواهد بود. اگر شمال شرق تهران بیاید تا مرز هشت ریشتر می‌رود. زلزله خیزی شمال تهران قوی‌تر خواهد بود. اما نکته‌ای را باید در نظر گرفت و آن این که در شمال تهران گِل زمین سفت است، منازل محکم‌تر هستند. اما در جنوب تهران زمین بسیار سست است. تمام آب‌های تهران از کوه‌های البرز به سمت ورامین می‌رود. رسوبات سنگینش در شمال نشست می‌کند و رسوبات سبکش مثل شن در زمین‌های کشاورزی می‌رود. ضمن اینکه فاضلاب‌های تهران هم به سمت جنوب تهران می‌روند. به خاطر جمعیت و بافت فرسوده، ساختمان‌های غیرمتعارف با سازه‌های بد، به شدت آسیب‌پذیر است و زلزله زیر هفت ریشتر خرابش می‌کند. تمام جنوب تهران، چه جوادآباد و چه ورامین، همه زمین‌ها نامناسب هستند و خانه‌ها در این مناطق مقاوم نیستند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر