از آنجا که رژیم اسرائیل از راهحل سیاسی برای توقف خونریزیها در سوریه متضرر میشود، طبیعی است که مواضع و شاخصهایی را برای تحرکات و موضعگیریهای مجدد میدانی در ابعاد جنگ روانی نشان دهد که از ضعف دولت سوریه حکایت دارد.
پایگاه خبری لبنان 24 در مطلبی نوشت بحث در مورد صحت وجود کارشناسان روس یا ایرانی (گاه حتی کارشناسانی از تابعیتهای دیگر دوست دولت سوریه) در سوریه به یکی از ابعاد زیاده گوییهای رسانههای جمعی و روزنامهها تبدیل شده است.
در عرصه جنگ فراگیر از چهار سال پیش آزمونهای متعدد نظامی و امنیتی انجام شده است، به نظر میرسد حضور متحدان دمشق در کنار این کشور در برابر تجمع دولتهای مداخله جو در سوریه و حامیان مبارزان تکفیری و تروریستی که برخی آن ها را معتدل نامیده اند، اقدامی مفهوم و طبیعی به نظر میرسد، این در حالی است که آمار دقیقی از کارشناسان تهران و مسکو در این میان وجود ندارد.
برای اینکه بخواهیم اهداف گفتمان رسانهای رژیم صهیونیستی از دو هفته پیش تاکنون مبنی بر حضور روسیه و ایران در سوریه را بررسی کنیم، باید ترتیب واقعیتها را به این شکل شرح دهیم.
- غیر از محاصره دو جبهه کفریا و الفوعه در حومه ادلب ارزیابیهای میدانی نشان میدهد که نیروهای بشار اسد و متحدان وی در تمامی جبههها روند آرامی را دنبال میکنند. این گزارش ها با تلاشهای گروههای مسلح در هفتههای اخیر برای نفوذ در جبهههای متعدد تغییر نکرده است، بنابراین نمیتوان به این ادعای صهیونیستها قانع شد که سبب تقویت جبهه سوریه از سوی روسیه و ایران، حمایت از دولت بشار اسد در برابر فروپاشی است.
- با توجه به اهمیت عرصه سوریه از دیدگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تجربه تاریخی آن میتوان گفت که ایرانیها از اعلام مأموریتهای ویژه خود در این کشور ابائی ندارند، آنها از ابزارهای مختلف تبلیغاتی برای تقویت روحیه بسیج عمومی در زمان مورد نظر استفاده میکنند. بنابراین همچنان حضور این نیروها در سوریه تحت چارچوب نقش تکنولوژیک و مستشاری است، درست مانند کارشناسان روس که در سوریه حضور دارند و برخلاف ادعاهای رژیم صهیونیستی که نگران تحولات جبهه جولان بود و سعی دارند امتیازهای تاکتیکی در تقابل با ایران در عرصه سوریه بعد از توافق هستهای به دست آوردند، تعداد این نیروها افزایش قابل توجهی را شاهد نبوده است.
- مسکو و تهران میدانند که وارد کردن نیروهای گسترده به سوریه (تحت هر انگیزهای) میتواند دامنه درگیریها را افزایش داده و زمینه را برای مداخله طرفهای دیگر (نظیر ترکیه) مهیا کند. با این وجود نمیتوان اقدام به چنین عملی را در زمان های سرنوشتساز بر اساس محاسبات گسترده غیرممکن دانست، اما در شرایط کنونی روند درگیریها هرگز به گونهای نیست که فشاری بر دولت سوریه و متحدان آن وارد شود که مداخله مستقیم ایران و روسیه در این کشور را لازم نماید.
با توجه به مسائلی که مطرح شد، باید دید اهداف رژیم صهیونیستی از انتشار این مطالب در شرایط کنونی چیست؟
منابع مطلع اعلام میکنند که قطار سازشها در منطقه همچنان بعد از توافق هستهای به پیش میرود و این رویکرد با تقابل جدی از سوی رسانههای منطقهای و بینالمللی مواجه نشده است. در نتیجه تمامی طرفهای حاضر در سوریه، شامل منتقدان و مخالفان دولت این کشور به دنبال تقویت دستاوردهای خود در ابعاد میدانی قبل از نشستن پشت میز مذاکرات هستند. از آنجایی که رژیم صهیونیستی از روند راه حل سیاسی برای توقف خونریزیها در سوریه متضرر میشود، بنابراین طبیعی است که مواضع و شاخصهایی را برای تحرکات و موضعگیریهای مجدد میدانی در ابعاد جنگ روانی نشان دهد که از ضعف دولت سوریه حکایت دارد. در این رابطه موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در یک عبارت کوتاه گفته است که " هر کسی که بر ضد ما کاری انجام دهد، هزینهاش را پرداخت میکند".
بنابراین ناظران تنها کاری که باید انجام دهند این است که مواضع رژیم اسرائیل بعد از توافق هستهای را مورد بازبینی قرار دهند تا متوجه شوند که تلآویو نگران وزنه استراتژیک خود در سایه افزایش تنش رسمی از سوی ایران مبتنی بر موجودیت این رژیم است، موضوعی که تازهترین اظهار نظرها در رابطه با آن از سوی رهبر انقلاب اسلامی ایران مطرح شد مبنی بر اینکه اسرائیل در 25 سال آینده وجود نخواهد داشت.