فرزاد صابر برادر شهید فرهاد صابر،در خصوص اعلام خبر سفر فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه به ایران و بالا گرفتن و داغ شدن موضوع ورود خونهای آلوده به کشور و تداعی خاطره تلخ چگونگی ورود فرآورده های خونی آلوده به ایران و شیوع بیماریها در دهه 60 به بازگویی نظرات خود در این زمینه پرداخت و گفت: در این میان دو مسأله وجود دارد اولین مسأله این است که فردی مثل فابیوس بیاید بگوید افراد دیگری در آن سالها بر مسند حکومت بودهاند و من دخالتی نداشتهام چرا باید چوب آنها را بخورم؟ مثل خیلیهایی که در زمان صدام سرکار بودهاند و همین که انگشت اتهامی به سمتشان میآمد می گفتند ما فقط در زمان صدام حضور داشتیم و چرا باید چوب اقدامات ظالمانه او را بخوریم و به خاطر او بازخواست بشویم. ممکن است حتی همین آقای فابیوس اگر پایش به ایران برسد بگوید اصلا حالا من همان افراد را که در آن زمان در دولت بودهاند را محکوم هم میکنم.
دولت پس از پایان جنگ، هیچ شکایت رسمی برای ورود فراوردههای خونی آلوده نکرد
وی به زاویه دیگری از این مسأله اشاره کرد و ادامه داد: یک بحث دیگری که وجود دارد دولت خود ما است. دولت ما بعد از جنگ وقتی که ورود این فراوردههای آلوده خونی به ایران ثابت شد هیچ شکایت رسمی و مشخصی که نتیجه روشنی داشته باشد، نکرد. من خودمان را هم در اینجا مقصر میدانم چرا حالا که کار به اینجا رسیده دارند واکنش نشان میدهند؟ چرا حتما باید دقیقه 90 به فکر بیفتیم؟ حالا که فابیوس دارد به عنوان یک دولت مرد فرانسهای به کشور ما میآید زنگهایمان به صدا درآمده است. دولت در آن زمان باید بررسی میکرد تا نتیجه روشنی بگیرد تا بررسیهایش جواب بدهد نه اینکه قضیه به قدری رها شود که حالا به فراموشی عدهای منجر شود.
ویروس هپاتیت پس از 30سال شهید صابر را از پا انداخت
برادر شهید صابر اظهار داشت: شهید صابر هم مانند خیلیهای دیگر که قربانی این جنایت شدند دچار بیماری هپاتیت شد. ویروس هپاتیتB بیماری خاموش و نهفتهای است که عامل بیماری در کبد و خون لانه گزینی میکند تا ویروس دیگری وارد بدن شود تا اینها با هم ترکیب شود و با هم شروع به رشد کنند.درباره شهید فرهاد صابر هم اینطور است که بعد از 30 سال ویروس هپاتیت ایشان را از پا انداخت.
وی ادامه داد: در خصوص مسئله آمدن فابیوس به ایران هم باید بگویم حضور مردم، همیشه جواب میدهد. عمده مساله بازگشت به آرمانها متوجه مسئولان است الان هم دیر نشده باید به خود برگردیم. چطور وقتی آمریکا دخالت خود در کودتای 28 مرداد را اعتراف کرد آمدیم گفتیم حال که آمریکا خودش گفته بیاییم شکایت کنیم چطور اینجا به فکر افتادند اما درمورد مسائل دیگر نمیآییم اینطور رفتار کنیم؟
فراوردههای خونی آلوده تیر خلاص دولتهای غربی به جانبازان جنگ شد
فرزاد صابر تصریح کرد: فکر میکنم اگر قرار است مرهمی بر دل خانوادههایی باشیم که داغ این فاجعه را به دوش کشیدند و عزیزان خود را از دست دادند باید قضیه را جوری بررسی کنیم که همه بدانند هرچقدر هم از این فاجعه بگذرد چیزی عوض نمیشود این جنایت داغش همیشه تازه است و همیشه میسوزاند. همانطور که زمان جنگ میدیدیم کشورهای غربی بمب و موشک و اسلحه به رژیم بعث میدادند تا در مقابل ما بایستند اینها حتی طاقت نداشتند تا مجروحان ما در بیمارستان بهبود یابند این فراوردههای خونی آلوده تیر خلاص ِ دولتهای غربی به مجروحان جنگی ما شد. این مظلومیت باید زنده بماند و نباید فراموشش کرد.
برادر شهید محسن (فرهاد) صابر در ادامه سخنانش عنوان کرد: چرا نباید برای این مساله شکایت رسمیای اتفاق بیفتد؟ چرا هیچ کدام از پیگیریها جواب درستی نداشته؟ یا حتی همین مساله بمبهای شیمیایی و شکایت از آلمان. ما کلی سند در دست داریم که فضا را برای شکایت آماده میکرد. اما با اینکه مستندها آماده بود اسناد مشخص بود ولی باز هم اتفاق مثبتی در این راستا صورت نگرفت.
وی در ادامه سخنانش اضافه کرد: ما نه تنها برای مساله جان مردم خود که در خطر است هیچ شکایتی را مطرح نکردهایم بلکه از نظر فرهنگی هم کاری نمیکنیم. از نظر فرهنگی هم شکایتی نمیکنیم. مثلا همین هالیوود بارها و بارها میآید به دروغ ایرانهراسی میکند سیاستهای غلط و دروغین را بر خلاف باور مردم تبلیغ میکند اما شما ببینید چند بار در مقابل این اقدامات هالیوود ما کار فرهنگی مؤثر کردهایم؟ مثلا همین جنگ سردی که بین آمریکا و شوروی بود باور کنید آنها هم علیه هم و علیه فرهنگ هم چنین کارهایی که دارد علیه ما صورت میگیرد، نمیکردند. مثلا همان فیلمی که برای رهبر کره شمالی ساخته شد، کلی جبهه گرفته شد، اکران آن را تهدید کردند و گفتند اگر این فیلم اکران شود چه و چه میکنند. اما سالی نیست که 10ها فیلم علیه ما ساخته نشود و ما راتروریست معرفی نکنند. کی شده که ما شکایتی کنیم؟ محکمهای راه بیندازیم و بگوییم شما بر چه اساسی ما را به ساخت بمب اتم در جهان محکوم میکنید؟ ما حتی مدافع فرهنگ خودمان هم نیستیم و کاری نمیکنیم که دشمن حداقل انقدر مستقیمگویی نکند و استراتژی خود را تغییر دهد.
برای ثبت جنایت ورود فراوردههای خونی آلوده به کشور این روز را در تقویم ثبت کنیم
صابر افزود: مثلا یکی از کارهایی که میتواند برای زنده ماندن و در جریان ماندن این اتفاق مؤثر واقع شود، این است که یک تاریخی در تقویم ثبت شود مثل سالروز ورود این خونهای آلوده به کشور. تا مردم بدانند و همیشه در تاریخ زنده باشد و کسی نتواند آن را انکار کند و یا فراموشی آن را در بر بگیرد.
وی به ماجرای ترور میکونوس و اتهام به تعدادی از مقامات ایرانی نیز اشاره کرد و گفت: در آن زمان که دادگاهی تشکیل دادند و به ایران تهمتی زدند و اسامی منتشر کردند که اگر هرکدام از آنها در هر جایی از دنیا وارد شود اینترپل حق دارد آنها را به عنوان تروریست دستگیر کند. مؤسسه فرهنگی میثاق که ما در آن فعالیت داشتیم در حد خود اقدامی صورت داد. نتوانستیم سکوت کنیم آن موقع جانبازان شیمیایی ما جلوی سفارت آلمان تحصن کردند و ما هم یک کار فرهنگی انجام دادیم آن موقع هنوز چیزی به عنوان بنر رنگی طراحی نشده بود فقط کپی رنگی موجود بود ما میخواستیم در حد چاپ یک چیزی شبیه پوستر آبروی آلمان را ببریم.
برادر شهید صابر گفت: آن موقع آقای قندی یکی از گرافیستان بزرگ بود یک پنل بزرگ شش در چهار متر ساخت و عکس یک جانباز شیمیایی که صورتش از تاول پر بود روی آن طراحی کرد آن را روی موکت چسباندیم و روی داربست زدیم داربست را جلوی سفارت آلمان بردیم. همین کار که شاید کوچک به نظر بیاید چنان توجهی را از رسانههای خبری غربی به خود جلب کرده بود که تأثیرش به خوبی حس شد. یکی از همین مجلات معروف عکس این اقدام را روی صفحه اول خود منتشر کرد. منظورم از بازگویی این واقعه این بود که حضور مردم همیشه جواب میدهد و بیان آنها به این زبان برای جهانیان هم ملموس خواهد بود.
وی در پایان سخنانش به واقعه دیگری در خصوص ورود خونهای آلوده به کشور اشاره کرد و گفت: سال 70 هم به ایران خونهای آلوده وارد شد و علی صابری از طرف بیماران هموفیلی در مجامع بینالمللی شکایت کرد و گویی غرامتی هم دریافت شد صحبت من این است که چطور در برخی مواقع اقداماتی شده و جوابهایی هم گرفته شده اما برخی مواقع دیگر اهمال شده است و درست در جایی که نباید سکوت شود ما با انفعال مسئولین رو به رو شدیم؟