روابط مسکو و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، همیشه موضوع تحلیل کارشناسان است؛ به خصوص پس از بحران سوریه و حمایت مسکو از بشار اسد. مدتی است که چرخشی محسوس در سیاست روسیه نسبت به کشورهای شورای همکاری به خصوص عربستان دیده میشود.
انفجار در ولگوگراد
اولین روزهای سال ۲۰۱۴ میلادی، دو انفجار تروریستی مرگبار شهر «ولگوگراد» روسیه را لرزاند. سرویس امنیتی روسیه موسوم به FSB تحقیقات خود را در این مورد تکمیل کرده و در ارائه گزارش به رئیسجمهوری اعلام کرد که بر اساس اسناد به دست آمده، مرکز اصلی هدایت عملیات تروریستی که توسط گروه «بیوههای سیاهپوش» انجام شد، عربستان سعودی است. «ولادیمیر پوتین» نیز در سخنرانی خود برای ریاض خط و نشان کشید و با تروریستی خواندن رژیم عربستان گفت که روسیه به زودی پاسخ این عملیات را خواهد داد. تنش میان دو کشور تا حدی بالا گرفت که روسیه آماده شد تا پیشنویس قطعنامهای علیه عربستان به عنوان حامی تروریسم را تسلیم شورای امنیت سازمان ملل کند که در صورت اجرای آن، ریاض با محدودیتها و تحریمهای زیادی مواجه میشد.
رسانههای روس وقایع ولگوگراد را نتیجه نپذیرفتن پیشنهاد «بندر بن سلطان» توسط پوتین ارزیابی کردند. رئیس سابق سرویس اطلاعاتی عربستان در دیدار با رئیسجمهوری سوریه که چند روز پیش از انفجارها انجام شد، پیشنهادی مبنی بر قطع حمایت مسکو از دمشق ارائه کرد که مورد قبل پوتین قرار نگرفت. رسانهها گزارش دادند که شاهزاده بندر پس از رد پیشنهادش توسط پوتین، رئیسجمهوری روسیه را تهدید کرده بود که عربستان از نفوذش بر تروریستهای چچن و قفقاز علیه مسکو استفاده خواهد کرد.
پایگاه اطلاعرسانی شبکه تلویزیونی «العالم» پس از وقوع این انفجارها اینگونه نوشت: «انفجارها پس از آن صورت گرفت که پوتین و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه او خواستار توقف قاچاق سلاح و تکفیریها به داخل سوریه شدند، اما پس از این انفجارها جهانیان نمیتوانند به آنها بگویند که در این خصوص مبالغه و زیادهروی میکنند .در این خصوص روسیه موفق شد. زیرا اگرچه روسیه این موضوع را از آمریکا درخواست نکرده است، اما چند روز پیش وزارت خارجه آمریکا از کشورهای منطقه خواست تدابیر موثری برای جلوگیری از حمایت و اعزام عناصر تروریست به سوریه از جمله عناصر داعش و جبهه النصره اتخاذ کنند.»
عملیاتهای تروریستی ولگوگراد جدای از خطری که برای امنیت ملی روسیه داشت، آبروی این کشور را در سطح جهان نیز به خطر انداخت؛ این انفجارها کمتر از یک ماه قبل از بازیهای المپیک زمستانی اتفاق افتاد که در آن سال به میزبانی روسیه در شهر سوچی برگزار شد. «دکو عمراف» رهبر تروریستهای منطقه قفقاز به تمام نیروهای خود فرمان داد تا تمام توان خود را برای جلوگیری از برگزاری المپیک زمستانی به کار بگیرند. این تروریست چچنی مسکو را تهدید کرد که با انجام عملیات انتحاری از برگزاری مسابقات در سوچی جلوگیری میکند.
تغییر رویکرد شیوخ خلیج به دمشق
عربستان متحد سنتی آمریکا در منطقه است و باید این نکته را ذکر کرد که در سالهای گذشته کماکان این دو کشور با یکدیگر تنش داشتند. پیش از این وقایع رابطه دو کشور رو به سردی رفته بود زیرا مناقشه سوریه، عربستان و روسیه را مقابل یکدیگر قرار داده بود. بحران سوریه و قرار گرفتن مسکو و ریاض در دو طرف این معادله، روابط سیاسی روسیه، عربستان و برخی کشورهای ذرهبینی حاشیه خلیج فارس را با تنش مواجه کرد. مسکو جانب بشار اسد را گرفت و کشورهای عربی منطقه نیز با قرار گرفتن پشت پرده داعش و جبهه النصره که در آن زمان گروههای عمده تروریستی بودند، تمام تلاش خود را برای کنار زدن اسد به کار بردند.
روابط ریاض – مسکو پس از این دو حادثه به تیرگی گرایید و بحران به نقطهای رسید که پوتین به عربستان هشدار داد که به زودی این عملیات را به سختی پاسخ خواهد داد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که غیر از عمان، وامدار عربستان هستند نیز از این موج سردی روابط در امان نماندند.
فشار سیاسی و دیپلماتیک، کنار راهاندازی جنگ نیابتی یکی از ابزارهای کشورهای مخالف سوریه برای سرنگون کردن نظام حاکم بر دمشق بود. رویکردی که مسکو و کشورهای عربی را مقابل یکدیگر قرار داد. برخی کشورهای عربی نمایندگیهای دیپلماتیک خود را در سوریه تعطیل کردند و عضویت این کشور در نهادهایی مانند اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی تعلیق شد. با این وجود در روزهای اخیر اخباری مبنی بر تغییر آرام رویکرد کشورهای حاشیه خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی نسبت به سوریه در رسانهها منتشر شد.. جدیدترین اخبار حاکی از آن است که برخی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و تونس نخستین قدمها را برای بازسازی روابط با سوریه برداشتهاند. مردم مصر نیز پس از انتشار این اخبار با حضور در خیابانهای قاهره و چند شهر دیگر خواستار از سر گیری روابط با سوریه شدند زیرا این کشور در دوره ریاست جمهوری «محمد مرسی» روابط خود را با دمشق قطع کرده بود.
تغییر رویکرد کشورهای عربی نسبت به نظام سوریه میتواند یکی از دلایل نرمش پوتین در برابر آنها باشد. مسکو با خطر تروریسم از ناحیه قفقاز مواجه است و شاید این نرمش به دلیل مشاهده نشانههای تغییر رویکرد کشورهای عربی نسبت به سوریه باشد تا عربستان در عوض بهبود روابط با مسکو دست از حمایت نیروهای چچنی بردارد.
گنجی به نام نفت
بحث نفت و تاثیر آن بر رابطه ریاض – مسکو نیز یکی از فرضیههای مطرح شده درباره تغییر آرام سیاست روسیه در قبال عربستان است. پایگاه اطلاع رسانی روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» آمریکا مدتی پس از سفر وزیر دفاع سعودی به مسکو، این واقعه را اینگونه تحلیل کرد: روسیه و عربستان به عنوان بزرگترین تولید کنندگان انرژی جهان این پتانسیل را دارند که با همکاری یکدیگر بازارهای جهانی نفت و گاز را تحت کنترل خود بگیرند. تاکنون این مساله به وقوع نپیوسته، زیرا اختلافات آشتیناپذیر و به ویژه روابط آمریکا - عربستان، این دو کشور را از هم دور نگه داشته است. اما برخی اعتقاد دارند که توافقات صورت گرفته میان پوتین و وزیر دفاع و جانشین ولیعهد سعودی حاکی از این است که این دو غول انرژی که گرفتار بحرانهای ژئوپلیتیکی هستند، احتمالا خود را برای گسترش روابط آماده میکنند.
بازاری برای تسلیحات و فناوری
روسیه دومین صادرکننده تسلیحات در جهان است که ۲۷ درصد از این بازار را در اختیار دارد. در چند ماه گذشته و در جریان مذاکرت هستهای ایران و ۱+۵، روابط میان عربستان و برخی کشورهای شورای همکاری رو به سردی رفت. در این میان عربستان دست دوستی به سمت روسیه دراز کرد. چراغ بهتر شدن روابط را «محمد بن سلمان» وزیر دفاع و فرزند سلطان فرتوت ریاض روشن کرد. وی برای شرکت در «مجمع جهانی اقتصاد» در سن پترزبورگ به روسیه سفر کرده و در حاشیه آن جلسه با پوتین دیدار کرد. این سفر هرچند دیداری تقریبا غیررسمی و خارج از عرف دیپلماتیک بود و برخی تحلیلگران از آن استقبال نکردند اما نظرهای متفاوتی راجع به آن وجود دارد.
روزنامه «کامرسانت» روسیه در همان زمان، درباره سفر شاهزاده سعودی به روسیه نوشت: سفر وزیر دفاع سعودی، قدمی در راستای گشایش روابط دو کشور، مقدمهای برای سفر آتی ملک سلمان و انعقاد قراردادهای نظامی و نفتی است؛ دو کشور تصمیم گرفتهاند که روابط اقتصادی را جدا از روابط سیاسی تعریف کنند. این سفر که مدتی پیش از آغاز دور نهایی مذاکرات انجام شد، نتیجهای شیرین برای ریاض داشت. در جریان این سفر، قراردادی میان شرکت «روس اتم» و مرکز انرژی اتمی عربستان امضا شد که در جریان آن، روسها متعهد شدند که ۱۶ نیروگاه برای استفاده صلحآمیز در این کشور احداث کنند.
خرید سامانه دفاع موشکی «اسکندر» نیز یکی دیگر خواستههای عربستان سعودی از روسیه بود؛ سامانهای که پیش از این و در سال ۲۰۰۶ میلادی در اختیار سوریه قرار گرفته بود. حدود دو هفته بعد از سفر بن سلمان به مسکو، بیانیه معاون مدیر اجرایی شرکت دولتی تسلیحات روسیه مبنی بر آمادگی مسکو برای صادرات تجهیزات و قطعات موشکهای اسکندر به عربستان در خبرگزاری «اسپوتنیک» منتشر شد.
منافع ملی نخستین الویت کشورها برای حفظ بقا است. برخی اوقات این منافع در خارج از محدوده سرزمینی حفظ میشود و گاهی اوقات نیاز است که سیاستهای کشور تغییر کند یا نرمتر شود. روسیه به تحلیلگران و ناظران ثابت کرده است که کشوری غیرقابل پیشبینی است. باید منتظر حرکت بعدی پوتین، افسر اطلاعاتی کا.گ.ب و رئیسجمهوری فعلی روسیه بود.