اوباما به شدت نیازمند توافق هستهای با ایران است، و مهم نیست که چقدر برای منافع ایالات متحده مضر باشد، در نتیجه کنگره باید وی را متوقف کرده و یا شریک فاجعه سیاست خارجی وی باشد.
اوباما به شدت نیازمند توافق هستهای با ایران است، و مهم نیست که چقدر برای منافع ایالات متحده مضر باشد، در نتیجه کنگره باید وی را متوقف کرده و یا شریک فاجعه سیاست خارجی وی باشد.
به گزارش واشنگتنپست، چهار گزارش جدید بیانگر این موضوع است که اگر کنگره در مورد توقف برنامه هستهای ایرانی جدی باشد، (قانونگذاران آمریکایی) توافق هستهای با ایران را که در حال چانهزنی و بررسی از سوی طرفین است رد خواهد کرد.
در مورد اول، اولی هاینونن، معاون سابق مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد توافق هستهای قریبالوقوع با ایران نوشت: «دسترسی نامحدود به سایتها، تأسیسات، مواد، تجهیزات، افراد و اسناد برای راستیآزمایی معتبر طولانی مدت در هر توافق هستهای با ایران امری ضروری و حتمی است. این دسترسی «هرجا و هرزمان» و انجام بازرسی سرزده، نباید بخشی از سازوکار حل مناقشات و اختلافات باشد، زیرا دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به تأخیر میاندازد. رویههای توافق نهایی، که به ایران توان تعریف و کنترل دسترسی را میدهد، قابلیت راستیآزمایی توافق را تضعیف کرده و بر توان آژانس برای نتیجهگیری به موقع اثر میگذارد. علاوه بر آن، حل نگرانیهای عمده آژانس در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران باید پیش از کاهش عمده تحریمها حل شود».
این گزارش که به آسانی در دسترس قانونگذاران و رأیدهندگان است، از سوی بیش از 20 متخصص سیاستگذاری دموکرات و جمهوریخواه امضا شده است. در پاسخ به استدلال گسسته وزارت خارجه آمریکا در مورد تمایل آنها برای اعطای امتیاز به ایران بر سر برخی موضوعات حساس، هاینونن مفادی که ظاهرا توافق مشتمل بر آنها است را برشمرد: «یک توافق نهایی هستهای شامل محدودیتی برای 10 سال خواهد بود؛ دولت اوباما تأیید میکند که ایران به مدت یکسال با توان تولید مقدار کافی اورانیوم با غنای بالا برای تولید یک بمب هستهای فاصله داشته باشد. براساس این ترتیبات، ایران به هرحال یک دولت در آستانه هستهای شدن باقی میماند».
دیگر ترتیبات و توافقات صورت گرفته نیز هشداردهنده هستند - تأسیسات اراک باقی میماند، فردو باقی میماند، هزاران سانتریفیوژ باقی میمانند، تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه مییابد، موضوع ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران حل نخواهد شد و بازرسیها کمتر از (مقیاس) هرجا و هرمکان است. در مورد دو موضوع دیگر نیز هاینونن میگوید:
«از آنجا که ابعاد نظامی احتمالی ظاهرا پیش از اعمال برجام حل نخواهد شد، یک بار سنگین را بر دوش بازرسان بینالمللی برای راستیآزمایی ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران قرار خواهد داد. در این توافق و به عنوان بخشی از سازوکار اجرایی، تنها پس از اینکه ایران به این موضوع رسیدگی کرد، باید کاهشی عمده در تحریمها انجام شود ... بدون دسترسی بدون محدودیت به افراد و تمام سایتهای ایرانی، همچنین اگر موضوع محدودیتها و تأسیسات مخفی حل نشود (دسترسی و بازرسی به آنها حاصل نشود)، ممکن نخواهد بود که به شکلی قانعکننده تأیید کرد ایران به تعهدات خود عمل کرده باشد.
در این شرایط، تنها نوع توافقی که در ظاهر میتواند قابل قبول باشد، به طور کامل غیرقابل دسترس است. در گزارش هاینونن اینطور نتیجهگیری شده است: «به منظور محدود کردن ایران در چارچوب محدودیتهای مورد توافق، ترتیبات در نظر گرفته شده برای نظام راستیآزمایی به صورت واضح قابل سنجش باشند. که شامل ترتیبات اضافی برای حصول اطمینان از این موضوع است که ظرفیت غنیسازی ایران و ذخیره اورانیوم و سوخت مصرف شده محدود نگه داشته شوند، دسترسی بدون محدودیت به تمامی سایتها، تأسیسات، مواد، تجهیزات، افراد و اسناد در ایران برای در اختیار داشتن یک چارچوب راستیآزمایی مستحکم، اطمینان بابت اینکه نظارتها از مبادی به خوبی راستیآزمایی شده آغاز شود، که به معنای این است که پرسشهای آژانس در مورد ابعاد نظامی احتمالی فعالیتهای گذشته و جاری ایران پیش از همه رسیدگی شوند، و ایجاد سازوکاری برای نظارت بر فعالیتهای زنجیره تأمین ایران شامل برونسپاری احتمالی برخی فعالیتها که در اصل ممنوع میباشند».
این نکات در یک گزارش دوم که از سوی اریک ادلمن و دنیس راس نوشته شده است نیز منعکس شده است. ادلمن و راس همچون هاینونن نتیجهگیری کردهاند: «بهطور خلاصه (لازمه کار) آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران نیازمند بازرسیها و اختیارات پادمانی گسترده برای تأیید این موضع است که زیرساخت گسترده هستهای - اعلام شده و احتمالا اعلام نشده ایران - کاهش یافته و ایران قادر نباشد به سوی قابلیت ساخت بمبهای هستهای به پیش برود. با این حال، معلوم نیست که آیا نظارتهای احتمالی و رژیم راستیآزمایی که در فکتشیت کاخ سفید شِمایی از آن آمده است برای چنین کاری کافی باشد».
گزارش سوم که از سوی مارک دوبوویتز و آنی فیکسلر نگاشته شده است به دو نکته اضافی و مهم اشاره دارد. «توافق در حال شکلگیری، پایان محدودیتها بر فعالیتهای هستهای ایران را به نتیجهگیری کلان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد اینکه ایران هیچ فعالیت هستهای اعلام نشدهای ندارد و اینکه برنامه هستهای آن ماهیتا تماما صلحآمیز است را پیوند نمیزند». به عبارت دیگر پیش از آنکه بدانیم که ایران برنامه نظامی خود را به طور کامل رها کرده باشد، فشارهای خود را کاهش داده و امتیازهایی را ارائه میکنیم. و دوم «بازگشت سریع» تحریمها است که پس از اینکه اولین امتیازها را ارائه داده و فشارها را کاهش دادیم، (دیگر) ابزاری اثرگذار برای جلوگیری از برنامه نظامی ایران نیست. ( چندین دهه به طول میانجامد تا رژیم تحریمهای بینالمللی اجرایی شده و تأثیری بر اقتصاد و تصمیمسازی ایران داشته باشد. در سالهای انتهایی توافق، شرکتهای بینالمللی ممکن است دهها میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کرده و تمایل کمی برای فراموش کردن منافع تجاری خود به خاطر نقض تعهدات هستهای ایران داشته باشند. همچنین پس از سال دهم که که محدودیتهای برنامه هستهای ایران از بین برود، به فشار اقتصادی بیشتری برای جلوگیری از نقض تعهدات ایران و ممناعت این کشور از استفاده از زیرساخت هستهای روبهگسترش خود برای حرکت به سوی دستیابی به یک بمب هستهای نیاز است). همانطور که اشاره کردهاند، پس از 15 سال، ایران احتمالا یک برنامه هستهای در مقیاس صنعتی و پراکنده (غیرمتمرکز) همراه با تعداد نامحدودی از سانتریفیوژهای پیشرفته، گریز هستهای صفر و چندین رآکتور هستهای آب سنگین خواهد داشت - که از سوی جامعه بینالمللی نیز مشروع به حساب میآیند. و این در شرایطی است که برای اولین بار در تاریخ ایران در مورد یک توافق بینالمللی تقلب نکرده است.
و نهایتا، دولت (آمریکا) خود چهارمین سند را با تلاشهای خود ارائه کرده است. آسوشیتدپرس در این مورد گزارش داد که «دولت آمریکا روز جمعه اعلام کرد که حمایت ایران از گروههای تروریستی طی سال گذشته نه تنها کاهش نداشته بلکه در برخی جنبهها گسترش نیز یافته است، آنهم دو هفته پیش از ضربالاجل دستیابی به توافق هستهای که میتواند میلیاردها دلار حاصل از کاهش تحریمها را در اختیار آن قرار دهد». سخنگوی کاخ سفید نیز گفت که «نگرانیهای عمیقی در مورد عدم کاهش حمایت ایران از تروریسم وجود دارد. این موضوع دلیل این است که ما خواهان اطمینان یافتن از عدم دستیابی آن به بمب هستهای هستیم». این سخنان آنچه را که منتقدان برای مدتی طولانی عنوان داشتهاند را تأیید میکند مبنی بر اینکه ایران ماهیت خود را تغییر نداده و کاهش تحریمها این نظام را به ادامه شرارت خود قادر میسازد. سناتور مارک کرک، در یک بیانیه مکتوب نوشت: «هماکنون که دولت پذیرفته است که گفتگوهای هستهای، حمایت ایران از تروریسم را کاهش نداده است، 12 میلیارد پول حاصل از توافق موقت برای ایران تا چه میزانی برای تأمین مالی تروریستها و دیگر رژیمهای تروریستی مورد استفاده قرار گرفته است؟» و چرا باید به دنبال توافقی غیرقابل اجرا و غیرقابل راستیآزمایی با نظامی بود که لازمه آن کاهش فشارهای ما باشد تا به نقطهای برسیم که دیگر اهرم فشاری علیه یک دولت حامی اقدامات تروریستی و محو اسرائیل نباشیم؟
در این شرایط تنها یک پاسخ منطقی وجود دارد: اوباما به شدت نیازمند توافق است، و مهم نیست که چقدر برای منافع ایالات متحده مضر باشد. در نتیجه کنگره باید وی را متوقف کرده و یا شریک فاجعه سیاست خارجی وی باشد.