فرمانده قرارگاه سایبری ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه محیط مجازی، یک محیط صفر و صد نیست؛ بلکه نسبی بوده، و ایجاد امنیت در این محیط، با امنیت سختافزاری متفاوت است؛ گفت: ما باید امنیت فضای مجازی را ایجاد کنیم و توانمندی آن را نیز داریم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پایداری ملی، سردار بهروز اثباتی فرمانده قرارگاه سایبری ستاد کل نیروهای مسلح است. از فعالیت این قرارگاه در حوزهی جدیدی از فضای مجازی بهعنوان «مغزافزار» سخن میگوید و تاکید میکند آمریکا برای ورود کشورها به این حوزه خط قرمز تعیین کرده است. او معتقد است آمریکاییها بهدنبال مدیریت اطلاعات در دههی آینده هستند، و ما برای نفوذ در این حوزه به جنگ آمریکا رفتهایم.
اثباتی که ریاست دفتر هماهنگی محیط مجازی کشوری و لشکری را نیز بهعهده دارد، در عین حال که مدل شورای عالی فضای مجازی را بینقص میداند، از نگاه رقابتی وزارت ارتباطات به این شورا انتقاد میکند و معتقد است باید برای جا افتادن این مدل مدیریتی، صبر کرد.
* میتوانیم امنیت فضای مجازی را تأمین کنیم
- با توجه به توضیحاتی که دادهاید، هرگونه حضور ما در فضای مجازی، فرصتی برای دشمن است. یعنی اگر ما هم اپلیکیشنهای موبایل بسازیم، اطلاعات این برنامه هم در اختیار آنها قرار دارد؛ پس راهکار مقابله چیست؟
موضوعی که اینجا مطرح میشود این است که حالا که زندگی بشر با مفهوم مدیریت اطلاعات در محیط مجازی عجین شده، دو مفهوم نقش و سهم ما کجاست. این دو، حق ماست که باید بگیریم. در مسئله هستهای ثابت شد که این حق را به ما نمیدهند، و ما خود باید آن را بگیریم.
در این بین نقش ما نیز متفاوت است و باید ببینیم در ایجاد امنیت فردی، جمعی، ملی و منطقهای در حوزهی محتوا نقشمان چیست. این باید روشن شود. این فرض که هرچه تولید میکنیم، آمریکاییها اطلاعات آن را میگیرند، غلط است. مثل این است که در زمان جنگ میگفتیم هرکاری هم که ما انجام دهیم، باز هم عراقیها از ما قویترند؛ پس به جبهه نرویم. در حوزه فضای مجازی هم اینگونه است. میشود در این حوزه کار کرد و سطحی از امنیت را در محیط مجازی بهوجو آورد. میشود نرمافزارهای امن یا نسبتا امن تولید کرد. محیط مجازی، یک محیط صفر و صد نیست؛ بلکه نسبی است.
این امنیت، با امنیت سختافزاری متفاوت است؛ هرچند این دو حوزه از هم جدا نیستند. ما باید این امنیت را ایجاد کنیم و توانمندی آن را نیز داریم؛ تنها باید این موضوع را جدی بگیریم و به پای آن بایستیم. اهمیت امنیت فضای مجازی حتما از انرژی هستهای (مراکز هستهای) کمتر نیست.
بحث دیگر، موضوع تولید و ارتقای محتواست. باید ببینیم الان منابع تولیدمان کجاست؛ این را ما گم کردهایم. بهعنوان مثال، عالمان ما، برای کسب علم قبلا به نجف میرفتند، و امروز به قم میروند؛ ما باید ببینیم این «نجف و قم محیط مجازی» ما کجاست. حالا شما ببینید برای اینکه نجف و قم به این جایگاه برسند، چقدر تلاش شد؟ ما باید در محیط مجازی همینقدر تلاش کنیم.
در جنگ هشتساله، سلاح آرپیجی، تبدیل به سلاح استراتژیک ما شد. در حالی که عراقیها این سلاح را بیشتر از ما داشتند. در عملیات بیتالمقدس برای اولینبار ما با تانک تی72 مواجه شدیم که گلولهی آرپیجی بر آن اثر نمیکرد. همهی ما میگفتیم نمیشود، ولی یکنفر گفت باید برویم جلوتر و از آنجا شلیک کنیم. بچهها جلوتر رفتند و فاصلهی بین برجک و بدنه تانک را هدف قرار دادند و تانک منفجر شد. ما همه میگفتیم نمیشود زد، اما یکنفر گفت «از اینجا نمیشود زد»؛ همین حرف باعث شد ورق جنگ برگردد.
در محیط مجازی ابتدا باید باور کنیم که این محیط رزم است؛ دوم مجاهدت را در آن معنا کنیم؛ سوم یک فرماندهی کنترل میخواهد که همه را تقسیم کرده و جمع کند. اگر اینها صورت گرفت، سهم مغزافزاری آن را به ما بسپارند، و حوزههای سختافزاری، نرمافزاری، مدیریت میدانی، آیندهپژوهی و... را نیز به بخشهای مختلف واگذار کنند.
مشکل ما در محیط مجازی، این است که طلسمی در ذهن ما ایجاد کردهاند که ما نمیتوانیم در این فضا موثر باشیم؛ اما من میگویم در تمام ابعاد میتوانیم فعالیت کنیم.
اگر باور کنیم که «میتوانیم»، امروز که وب 1 و 2 و 3 و ... شکل گرفته، وب بعدی از آن ماست. اگر ما بتوانیم وِبی تولید کنیم که مبانی اثرگذاری آن با آن چیزی که آمریکاییها خلق کردهاند متفاوت باشد، آنجا مال ما خواهد بود.
* برخی هکها با نام «ارتش سایبری ایران» ترفند آمریکاست
- چند سالی است عملیاتهای هک سایتهای آمریکایی، صهیونیستی و ... با نام «ارتش سایبری ایران» انجام میشود.
مفهوم ارتش سایبری ایران ساخته و پرداخته رسانههایی آمریکاییهاست. آنها برای اینکه حمله به ما را توجیه کنند، باید یک دشمن داشته باشند و به آن وجهه رسانهای بدهند. من از اقدام سایرین اطلاعی ندارم، ولی معتقدم این مفهومی که آمریکاییها در بوق و کرنا کردهاند، یک جنگ روانی است، تا حملات خود علیه ما را توجیه کنند.
هرکسی میتواند اسمی را در فضای مجازی برای خود انتخاب کند. حتی گاهی این سوال پیش میآید که آیا آن کسانی که اسم خود را ارتش سایبری ایران میگذارند، واقعا ایرانی هستند؟ مشخصاً بعضی از حملههایی که به این نام انجام میشود، یک زمینهسازی برای توطئه است.
مدتی پیش اعلام کردند ایران انتقام ویروسهایی که دریافت کرده است را با قطع نصف برق ترکیه گرفته است. وقتی میگوییم استنادتان چیست؟ میگویند وقتی سیستمها را هک کردهاند، روی آن نوشته شده ارتش سایبری ایران. چه کسی وقتی چنین خرابکاری را انجام میدهد، اسم خود را مینویسد؟ مشخص است که این یک توطئه است.
من در حوزه هک اطلاعی ندارم، ولی در نگاه جنگ روانی که تخصص من است، میگویم این یک بازی است که آمریکاییها پشت آن هستند. ضمن اینکه در محیط فضای مجازی دو عامل زمان و جغرافیا تمام شده، و ممکن است که در ایران نیز جوانان متعهد و غیرمتعهدی باشند که خودسرانه کاری را انجام دهند.
* ایران بدون هیچگونه کمک خارجی «استاکس نت» را مهار کرد
- تحلیلگران ورود کرم «استاکسنت» به زیرساختهای هستهای کشور ما را یک نقطه عطف در فعالیتهای سایبری و افزایش ایمنی زیرساختهای ما میدانند؛ این موضوع را چگونه میبینید؟
این تحولی که شما از آن نام میبرید، تنها مربوط به ایران نیست. اصلا در علم فضای مجازی و سایبر، همهی دنیا اذعان دارند حرکتی که در طراحی، ساخت و نفوذ این این کرم به زیرساختهای ایران انجام شد، یک فصل تازه در عرصه سایبری در سطح جهان است. یعنی وقتی شما امروزه در بحث امنیت سختافزار به کتب مرجع مراجعه کنید، چه آنهایی که آنرا طراحی کردند و چه آنهایی که کشف کردند و اعلام نکردند (یکی از شرکتهای آنتیویروس گفته بود من این ویروس را چندین سال میشناختم، ولی در تعاملی که ما میدانیم پولهایی به آنها پرداخت شده، سکوت کردند) به این اذعان دارند که این حرکت، سرآغاز فصل جدیدی در عرصه سایبری است. پس این کرم اینقدر مهم بود.
بنا براین کشف، برخورد و فعالیتهای بعد از آن توسط ایران بسیار با ارزش است؛ چون ما بهصورت مستقل آن را کشف و پاکسازی کردیم. این موضوع هم برای دنیا عجیب است.
- آیا با این وجود آیا ضمن دفاع نباید حمله متقابل انجام دهیم؟
باید دفاع کنیم، ولی جنس دفاع مهم است. آیا شما در بازیای که در نهایت قدرت برد ندارید، باید وارد شوید؟ پس ما باید دامنه تحلیل خود را تغییر دهیم، و روشها، ابزار و اهداف را بر اساس محیط خودمان جلو ببریم.
در جنگ سایبری ایران و آمریکا، موضوع تعیینکننده، «فرهنگ» است. نظام هک نه برای آنها و نه برای ما جواب نخواهد داد. جهان قرن 21 جهان فکر و اندیشه است؛ و نه سختافزار. انسانها حاکمان جهان هستند؛ حال چه انسانیهایی با افکار الهی باشند یا انسانهایی با مقاصد شیطانی. امروزه آمریکا نماد انسان شیطانی و انقلاب اسلامی نماد انسان الهی است. روی زمین هم مشترکا برای این دو جا نیست؛ یکی از این دو باید بر دیگری پیروزی شوند. با همین تحلیل است که انشاءالله باید منتظر فرج حضرت حجت(عج) باشیم.