175؛ این عدد طی سه روز گذشته معنای تازه یی برای ما
ایرانی ها پیدا کرده است؛ معنایی که ریاضیات قادر به توصیف، تفسیر و توجیه
آن نیست. این عدد مانند خنجر به قلب مان فرو می رود و همچون زنگ در گوشمان
صدا می کند. درد جانکاهی که بار دیگر، تلخیِ جنگ را به کسانی که بعد از
نزدیک به سی سال از پایانِ آن، هنوز هم طعم فراق و از دست دادن را می
شناسند یادآوری می کند.
خبر روز چهارشنبه سی ام اردیبهشت 1394
خورشیدی منتشر شد و رسانه ها و شبکه های اجتماعی را همچون توفان درنوردید:
«پیکر 175 غواص شهید وارد کشور شد.» باوجود گذشت سال ها از پایان جنگ ایران
و عراق، تفحص پیکرهای شهیدان همچنان ادامه دارد و گهگاه خبری مبنی بر
تشییع پیکرهای تازه کشف شده در رسانه ها منتشر می شود؛ ولی این خبر متفاوت
بود. علاوه بر زیاد بودن تعداد شهدا و تعلق آن ها به گروهی خاص (ظاهرا همه ی
این شهیدان غواص بوده اند)، خبر های تکان دهنده ی زنده به گور شدن این
افراد با دستان بسته، احساسات مردم ایران را جریحه دار کرد.
ولی
شاید بتوان گفت نکته یی که بیش از همه قلب مردم را با شنیدن این خبر به درد
آورد، تعلق این شهیدان به عملیات «کربلای 4» بود؛ عملیاتی که نام آن در
تاریخ ایران یادآور یکی از تلخ ترین ناکامی های کشورمان در دوران هشت ساله ی
جنگ است که در پی آن تعداد بسیار زیادی از نیروهای ایران به شهادت رسیدند.
افرادی که در این عملیات شرکت داشتند و آن ها که روزهای جنگ را به یاد
دارند، هنوز جمله ی تلخ «واحد یا گردان می رفت و نفر بر می گشت» را از یاد
نبرده اند.
نکته ی قابل تامل در خصوص این خبر، واکنش گسترده و بی
سابقه ی کاربران شبکه های اجتماعی از طیف ها و گروه های مختلف است. پیر و
جوان، چپ و راست، حتی جوانان و نوجوانانی که سال ها بعد از پایان جنگ به
دنیا آمده اند، طی روزهای بعد از انتشار این خبر، در قالب شعر، یادداشت،
دلنوشته و ... به آن واکنش نشان دادند. در ادامه چند نکته را در این خصوص
ذکر خواهیم کرد:
1-شهادت حقیقتی همیشه زنده است که پیام روشن و رسای
آن به گوش همه ی نسل ها خواهد رسید. بسیاری از افرادی که در این سه روز در
وصف مظلومیت این شهیدان و داغ خانواده های چشم انتظار آن ها نوشته اند و
گفته اند، به نسلی تعلق دارند که انقلاب و جنگ را از نزدیک شاهد نبوده و
مفهوم هایی را که به واسطه ی این وقایع معنی پیدا می کند مستقیم درک نکرده؛
با این وجود احترام و علاقه ی آن ها به آزادمردانی که برای دفاع از کشور
در مقابل تهاجم دشمن قد علم کردند کمتر از افرادی که جنگ و پیامدهای آن را
به چشم دیده اند نیست. خیلی از این افراد حتی با ماهیت و چراییِ جنگ،
مدیریت آن، سیاست هایی که به طولانی شدن آن منجر شد و البته سوء استفاده و
به تاراج بردن میراث آن توسط عده یی خاص مشکل دارند، ولی فارغ از هر گونه
گرایش سیاسی و مذهبی، برای مقام شهیدان شجاع و مظلومی که سال ها پیش جان
خود را در راه صیانت از آسایش و آرامش مردم این سرزمین فدا کردند، ارزش
قایل هستند. گویی این 175 شهید، در این روزهای سرشار از نفاق و تفرقه، به
حلقه ی وصل قلب های میلیون ها ایرانی تبدیل شده اند.
2-بدون شک
شهیدان را می توان در زمره ی بزرگ ترین آموزگاران تاریخ دانست. مردانی که
با لحظه لحظه ی زندگی خود درسی بزرگ از خود برجای گذاشتند و حتی اکنون بعد
از سال ها با بازگشت پیکرهای بی جان خود نیز این درس را تکرار می کنند و
ملتی را تکان می دهند. باشد که این درس و این پیام را عده یی درک کنند که
گاه و بیگاه از یاد می برند آرامش و آسایش این سرزمین را مدیون چه کسانی
هستند و بجای تلاش برای ارتقای هرچه بیشتر این میراث و خدمت به مردمی که
شهیدان برای دفاع از آن ها به کارزار نبرد رفتند، این آرامش را فدای سود و
منفعت های سیاسی و اقتصادی خود می کنند. جالب این که بسیاری از این افراد
ادعای پرچم داری انقلاب و دفاع مقدسی را بر دوش می کشند که سال ها است به
آرمان های آن پشت کرده اند.
3-جوانان و نوجوانان (بویژه دهه ی
هفتادی ها) طی روزهای گذشته با شور و عشق از این 175 نفر و سایر شهیدان
کشور نوشته اند و اقدام آن ها مبنی بر پشت کردن به آسایش زندگی و به جان
خریدن دشواری های فراوان در راستای حفاظت از ناموس و وطن را ستوده اند. این
در حالی است که این نسل همواره از سوی عده یی که بدون توجه به تفاوت نسل
ها و تغییر معیارها، جوانان را به بی انگیزگی و بی توجهی نسبت به آرمان ها و
ارزش های انقلاب و دفاع مقدس متهم می کنند مورد هجمه بوده است. ولی این
واکنش ها نشان داد که صرف نظر از اعتقادهای سیاسی افراد، شهدا و مقام آن ها
نزد جوانان از ارزش بالایی برخوردار هستند.
4-طی روزهای اخیر عده
یی تلاش کرده اند موج اعتراض و اظهارنظرهای مطرح شده مبنی بر انتقاد از
عراق برای آغاز جنگی نابرابر و زیر پا گذاشتن اصل های انسانی و حقوق بشری
در جریان آن را، هوچی گری «فتنه گران» و تلاشی از آن ها برای زیر سوال بردن
حمایت های نظامی و اقتصادی ایران از این کشور همسایه جلوه دهند.
یکی
از اصلی ترین دلیل های اقدام های کشورمان در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و
کمک های تسلیحاتی و اقتصادی به این دولت ها، علاوه بر کمک به مردم بی پناه
این منطقه ها و حفاظت از تعدادی از مهم ترین بقعه های مذهبی شیعیان، دفاع
از مرزهایی است که عفریت جنگ در فاصله یی بسیار نزدیک به آن پرسه می زند.
ولی تاریخ تلخ جنگ و دردهایی را که در خلال آن بر جان مردم نشست نیز نمی
توان از یاد برد. تخریب و کشته شدن، بخشی از ذات جنگ است؛ ولی نمی توان به
سادگی از مردم انتظار داشت سال ها خرابی و ویرانی، بیش از 200 هزار شهید،
صدها هزار مفقودالاثر و جانباز، آوارگی و بمباران، اقدام های غیر انسانی
ارتش عراق نظیر پشته ساختن از پیکرهای شهدا در عملیات کربلای4 و هزاران
خاطره ی تلخ دیگر را از یاد ببرند.