وشش و لباس نشان دهنده شخصیت و فرهنگ آدمهاست و این طرز پوشش است که به نوعی به جامعه هویت فرهنگی میدهد اما متاسفانه در ایران بسیار کمتر به پوشش و لباس سنتی و محلی توجه شده و مد اسلامی –ایرانی جای خود را به پوششهای خارج از عرف در کشور به خصوص در کلان شهرها داده است.
پوشش و لباس نشان دهنده شخصیت و فرهنگ آدمهاست و این طرز پوشش است که به
نوعی به جامعه هویت فرهنگی میدهد اما متاسفانه در ایران بسیار کمتر به
پوشش و لباس سنتی و محلی توجه شده و مد اسلامی –ایرانی جای خود را به
پوششهای خارج از عرف در کشور به خصوص در کلان شهرها داده است. به این
ترتیب است که نقش طراحان لباس در داخل کشور بیش از قبل آشکار میشود و نمود
مییابد.
این در حالی است که بیتردید، لباس و پوشش برای مردان و
زنان امری فطری و ذاتی قلمداد میشود. تاریخ بشریت نشان میدهد که زن و مرد
از بدو خلقت؛ تلاش کردهاند تا به هر شکل ممکن خود را بپوشانند. در حقیقت
این عمل پاسخ به ندای فطرت آنها بوده است. فطرتی که سرچشمه در ذات انسان
دارد. قرآن کریم در سوره مبارکة اعراف. ۲۲) میفرماید: «هنگامی که آدم و
حوا پس از چشیدن از آن درخت بهشتی که از آن نهی شده بودند از بهشت اخراج
شدند خود را برهنه یافتند و شروع کردند با قرار دادن برگهای بهشتی بر
یکدیگر تا همدیگر را بپوشانند.» به این ترتیب است که میتوان گفت، نوع و
کیفیت لباس افراد مبتنی بر جهان بینی و ارزشهای حاکم بر جامعهای است که
در آن زندگی میکنند. از این رو لباس نه تنها متأثر از فرهنگ جامعه است
بلکه آیینهٔ شخصیت یکایک افراد جامعه نیز محسوب میشود.
با این
تفاسیر میتوان گفت، در فرهنگ ایرانی – اسلامی موضوع لباس جایگاه والایی
دارد. طرح، مدل، رنگ و تزئینات لباس از منظر اینکه متناسب با سن افراد و
شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و محیطی باشد، اهمیت به سزا دارد.
نحوه پوشش نسل جوان در ایران
در
این میان اما تجربه ثابت کرده، ایرانیها اعتماد به نفس پایینی دارند واین
امر را میتوان در نوع پوشش، آرایش مو و صورت افراطی و حتی پیشی گرفتن از
سایر کشورها در عملهای جراحی زیبایی به خوبی مشاهده کرد.
این
روزها کافی است به یک مرکز خرید در بالای شهر تهران مراجعه کرد تا تلاش
بسیاری از مردم از زن گرفته تا مرد و از پیر تا جوان را به خوبی مشاهده
کرد.
دخترها با آرایشهای غلیظ و عطرهای تند و لباسهای رنگارنگ و
کفشهای آنچنانی و پسرها هم با لباسهای خاص و تنگ و آرایش مو و ابروی
خاص!
در این میان زنان و مردان میانسال هم از غافله عقب
نماندهاند و با پوشش خود به نوعی به دنبال جلب توجه میان عموم هستند اما
در هر حالی این مساله میان جوانترها به خصوص دختران جوان بسیار مشهودتر
است و وسواس بیمارگونه آنها را برای جلب نگاه دیگران نمایان میکند. به
عنوان مثال، با امدن فصل گرما خیابانهای تهران پر شده است از زنان و
دخترانی که با روسریهای رنگا رنگ و کفشهایی با رنگهای عجیب و غریب در
خیابان دیده میشوند. رنگهایی که آنقدر تعجب برانگیزند که ناخودآگاه
نگاه خیره زن و مرد را به خود جلب میکنند! البته مشکل ساپورتهای تنگ و
زننده نیز در خیابانهای کلان شهرهای کشور هنوز هم حل نشده و تجمعهای خود
جوش حجاب و عفاف نیز نتوانسته است بساط این نوع پوششها را برچیند.
هر
چند زنان و دخترانی که به علت تفکرات غلط دیکته شده توسط دشمنان اسلام و
این تصور که در رسانههای غربی و شبکههای ماهوارهای به آنها آموزش داده
میشود و زن را خوش پوش وابزاری برای جلب توجه معرفی میکند، فکر میکنند
پوشیدن کفشهای عجیب و مانتو و روسریهای جذاب، نشانه خوشتیپی آنها است و
زیبایی را حق مسلم خود میدانند اما بسیاری از آنها نمیدانند که نگاه
مردان در خصوص این نوع زنان و دختران تنها تحسین زیبایی آنها نیست بلکه
عملا این نوع زنان در چشم مردان به عنوان ابزارهای جنسی انگاشته میشوند که
با پوشش خود اعلام میدارند تنها نگاهی که باید به انها داشت نگاه ابزاری
است! نه انسانی!
از سوی دیگر از دیدگاه روانشناختی نیز تلاش بیش
از حد برای جلب توجه نوعی بیماری روانی محسوب میشود که به نظر میرسد دامن
بسیاری از جوانان جامعه را گرفته و نشان از گسست فرهنگی نسلها، بحران
بیهویتی و بیاعتماد به نفسی دارد.
بیاعتماد به نفسی که زیبایی باطنی انسانها را به فراموشی میسپرد و تنها به زیبایی ظاهری دامن میزند و به جلب نگاهها میاندیشد.
اسلام و مقوله پوشش
از
سوی دیگر نمیتوان از این موضوع ساده گذشت که اسلام، کاملترین دین جهان
از حجاب و عفاف زنان به عنوان یک اصل اساسی سخن میگوید و در قرآن به زنان
پیامبر توصیه شده: ا ی همسران پیامبر (ص)! شما همچون یکی از آنان معمولی
نیستید اگر تقوا پیشه کنید پس به گونهای هوس انگیز سخن نگویید که
بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید! * و در خانه خود بمانید و
همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید و نماز را برپا دارید
و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید.... ( سوره مبارکه احزاب،
آیه ۳۲-۳۳ )
با این تفاسیر به نظر میرسد باید هر چه سریعتر دلیل
این نوع پوششها و رفتارها شناسایی شود و برای رفع انها اقدام شود چرا که
اگر این اتفاق نیافتد ما میمانیم و جوانانی بیهویت و بحران زده که شخصیت
اجتماعی خود را در نگاههای دیگران جستجو میکنند.
نقش نمایشگاههای پوشاک و مد
در
این میان هر از گاهی نمایشگاهی از لباس و پوشاک با طراحی ایرانی برگزار
میشود که چندان تاثیر گذار نیست چرا که یا لباسهای طراحی شده کاربردی
نیستند و مطابق سلیقه نسل جوان نیست و یا اگر هم هست آنقدر گران است که قشر
متوسط نمیتواند به سادگی از این لباسها استفاده کند.
به تازگی نیز قرار است اولین نمایشگاه مد و لباس دانشجویی برگزار شود که امید است به سرنوشت دیگر نمایشگاهها دچار نشود.
دبیر
جشنواره مد و لباس دانشجویی دیبا هدف از برگزاری این جشنواره را ارائه
الگویی مناسب به دانشجویان گفته: قرار نیست اعمال سلیقه کنیم یا مدل و طرحی
را بهزور بر تن دانشجویان بپوشانیم.
الهام زایجانی، دبیر نخستین
جشنواره دانشجویی مدولباس دانشجویی «دیبا» به بخشهای مختلف این جشنواره
اشاره گرده و ادامه داده: جشنواره دیبا در دو بخش طراحی و دوخت برگزار
میشود؛ چون یکی از اهداف ما حضور تعداد بیشتری از دانشجویان در جشنواره مد
و لباس دیبا بوده و طبیعی است که همه آنها آمادگی حضور در بخش دوخت را
ندارند اما میتوانند در بخش طراحی شرکت کنند و به طراحی پوشش دانشجویی و
مشاغل و طراحی فرم فارغ التحصیلی دانشجویان هنر بپردازند.
از توجیه اقتصادی تا فرهنگ سازی در پوشش
در
هر حال اما نکته اساسی اینجاست که امروزه طراحان لباس و نهادهایی مانند
صدا و سیما که بسیار پربیننده هسنتد و میتوانند فرهنگ ساز باشند؛ به دلیل
عدم مطالعه و آشنایی همه جانبه در فرهنگ سنتی اقوام ایرانی، نتوانستهاند
متناسب با شرایط جامعه آثار و الگوهای قابل قبولی با پشتوانه و معیارهای
فرهنگی ایرانی ـ اسلامی الگوی مناسب پوشش را ارائه دهند و این خلاء موجب
شده که طراحان لباس با تکیه بر تبلیغات رسانهای قوی، در جوامع عمدتاً
غربی، نبض سلیقه مردم و بازار مد و لباس کشورهای در حال توسعه از جمله کشور
ما را به دست گیرند و اصطلاحاً «مد آفرینی» کنند.
با توجه به این شرایط است که گاهی طراحان مد داخلی نیز راه را به اشتباه طی میکنند و در طراحی لباس افراط میکنند.
این
در حالی است که ایرانیان فرهنگ چند هزار ساله دارند و بسیاری از مدهایی که
غربیها توسط آن بازار خود و دیگر کشورها را احاطه کردهاند از پوشش
مردمان و اقوام اصیل ایرانی الهام گرفته شده است.
دراین میان
نمیتوان این مساله را نیز نادیده گرفت که اگر لباس و تولید مد در کشور
نهادینه شود میتواند در آمد اقتصادی خوبی را برای کشور به ارمغان بیاورد.
در
حال حاضر، بر اساس آمار، در چین سالانه شش میلیون تن پنبه تولید و شش
میلیون تن دیگر نیز وارد میشود که میزان پنبه با تبدیل شدن به محصول نهایی
(لباس) درآمد ارزی بسیار بالایی برای این کشور به ارمغان میآورد. همچنین
درآمد صنعت نساجی ترکیه با درآمد نفتی ایران برابری میکند. این در حالی
است که در ایران هم ظرفیت تولید پنبه هست، هم ظرفیت ارتقاع صنعت نساجی که
در گذشته بسیار رونق داشت و هم ظرفیتهای لازم برای طراحی مد و لباس اسلامی
و صدور آن به دنیای اسلام وجود دارد.
این در حالی است که محمدحسین
کاویانی، مدیر عامل صندوق پنبه با بیان اینکه در سال گذشته ۵۲ هزار تن
پنبه به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به کشور وارد شد، گفته: اگر در کنار
این واردات به ارز خارج شده از کشور بابت واردات روغن خام، کنجاله و... نیز
توجه کنیم متوجه میشویم که میتوان از طریق افزایش عملکرد پنبه و اقتصادی
کردن آن برای کشاورزان تا چه حد از خروج ارز از کشور صرفه جویی کرد.
وی
تاکید کرده: نیاز سالانه کشور به پنبه حداقل ۱۰۰ هزار تن بوده که البته
ظرفیت اسمی کارخانههای نساجی تا ۲۲۰ هزار تن هم میرسد. این درحالی است که
هم اکنون کشاورزان برای فروش ۵۰ هزار تن تولید خود نیز با مشکل مواجه
هستند.
مدیر عامل صندوق پنبه اظهار کرده: زراعت پنبه تنها به صنعت
نساجی محدود نمیشود چرا که میتوانیم سالانه حدود ۱۶ هزار تن روغن از تخم
پنبه تولید کنیم و از این طریق ضریب خودکفایی روغن را در کشور افزایش دهیم.
در این میان براساس آمارهای مجمع اتاق بازرگانی ترکیه، سال گذشته
میزان صادرات پوشاک این کشور در ۹ ماهه اول سالجاری میلادی بالغ بر ۴/۱۴
میلیارد دلار شده و این بخش به تنهایی سه درصد تولید ناخالص داخلی ترکیه را
پوشش داده است اما در ایران حتی سالانه ۵۰ میلیون متر در هر سال پارچه
چادر مشکی به کشور وارد میشود که برای این حجم از واردات حدود ۴۰ میلیون
دلار ارز از کشور خارج کرده و این در حالی است که هم چادر مشکلی در کشور
خریدار دارد و هم ظرفیتهای تولید داخلی آن موجود است.
حال این
پرسش اساسی مطرح است که آیا درآمد حاصل از صادرات پوشاک در ایران نمیتواند
درصدی از تولید ناخالص کشور را بپوشاند؟ آیا ممکن نیست با کمک به
تولیدکنندگان لباس و پوشاک، هم در تغییر فرهنگ پوششی جوانان ایرانی که این
روزها به بیراهه میرود موثر بود و هم به اقتصاد و تولید ملی کمک کرد؟