روزي كه جمهوري اسلامي جنايت هولناك حلبچه را افشا كرد صحنهاي فجيعتر از هيروشيماي ژاپن در ذهن مردم دنيا نقش بست ولي سكوت محافل بينالمللي در برابر اين حركت غيرانساني در فضايي از شك و ترديد همه اذهان استكباري را به اين فكر فرو برد كه چه ضمانتي است كه چنين حركتهاي هولناكي از طرف ابرقدرتها تكرار نشود.
سلاحهاي شيميايي در طول جنگ ايران و عراق بعنوان يكي از مؤثرترين ابزارهاي
بازدارندگي و مقابله و نيز اهرم فشاري در دست رژيم عراق بود كه با كيفيت و
كميت دلخواه آن رژيم استفاده شد كه نتايج وحشتناكي را به بار آورد.
در طول
جنگ هشت ساله، توسل عراق به سلاحهاي شيميايي از جمله تاكتيكهاي پدافندي
ارتش اين كشور براي پوشش نقاط ضعف نيروهاي زمينياش در برابر حملات زميني
ايران بود.
بعد از آزاد سازي خرمشهر، ارتش عراق تقريبا در تمامي عملياتهاي
ايران از اين حربه استفاده كرد. هم چنين، در عمليات والفجر 8، با توجه به
شكست سختي كه متحمل شده واهميت استرتژيكي مناطقي كه از دست داده بود، در
حجم گستردهاي از اين سلاحها استفاده كرد.
با پيروزي رزمندگان اسلام در
عمليات والفجر 10 و آزادسازي بسياري از مناطق کردنشين از جمله شهر
استراتژيک حلبچه، و استقبال مردم شهرها و روستاها از طليعه سپاهيان نور و
آزادي، رژيم بعثي عراق در يک اقدام غيرانساني، به قصد انتقامگيري از اين
شکست فاحش و دشمني با مردم، شهر حلبچه و اطراف آن را هدف بمبهاي شيميايي
قرارداد. آن رژيم با ارتکاب به اين عمل ضد بشري، هيروشيماي ديگري آفريد و
برگ سياه ديگري بر پرونده سراسر ننگ خود افزود.
حضور نیروهای ضد انقلاب در
منطقه سلیمانیه و حلبچه و همین طور استفاده رژیم بعثی عراق از توپخانه های
مستقر در این منطقه علیه شهرهای مرزی اورامانات ایران، ظلم وستم آن رژیم
علیه مردم مسلمان و کرد عراق و همچنین ضرورت تداوم عملیات نظامی علیه ارتش
عراق با هدف تنبیه متجاوز و کسب موقعیت برتر نظامی و سیاسی از جمله عواملی
بود که موجب شد تا رزمندگان اسلام از مرزهای ایران گذشته و ارتش عراق را در
منطقه حلبچه و شهرهای اطراف مورد حمله قرار دهند.
در پی پیروزی های گسترده
قوای اسلام و نفوذ به عمق منطقه، رژیم بعث عراق که از شدت شکست و انجام هر
نوع اقدام نظامی برای مقابله با ایران عاجز مانده بود با استفاده از
تسلیحات جنگی نامتعارف شیمیایی که از اربابان بدنام خود دریافت نموده بود
ضمن بمباران شیمیایی مواضع نیروهای اسلام با حجمی بسیار گسترده تر به شهر
حلبچه و روستاهای اطراف آن حمله کرد و ده ها هزار نفر از مردم مظلوم کرد
عراق را به خاک و خون کشید.
در اين فاجعه بزرگ، حدود پنج هزار کرد عراقي به
شهادت رسيده و هفت هزار تن ديگر مصدوم شدند.انعکاس صحنههاي دلخراش
قربانيان گازهاي سمّي حلبچه در سراسر جهان، موقعيت بينالمللي رژيم عراق و
حاميان وي را بسيار تضعيف نمود. اعزام خبرنگاران خارجي به ايران و بازديد
از منطقه، تدريجاً ابعاد اين جنايت دهشتناک را افشا کرد و واکنشهاي متعددي
را برانگيخت.
به کارگيري سلاحهاي شيميايي از سوي عراق در حالي صورت
ميگرفت که اين کشور جزو 120 کشور امضا کننده پروتکل ژنو راجع به منع
استفاده از سلاحهاي سمي و خفه کننده قرار داشت. تا حدود پس از يک ماه از
بمباران حلبچه، بازتاب آن در رسانههاي خبري خارجي مشاهده ميشد. ليکن با
اتمام حملات عراق به شهرهاي ايران و نيز اعزام نمايندگان ايران و عراق به
سازمان ملل و مذاکره با دبيرکل سازمان ملل، تدريجاً از جنايات عراق در
حلبچه همه چيز به فراموشي سپرده شد.
روزي كه جمهوري اسلامي جنايت هولناك
حلبچه را افشا كرد صحنهاي فجيعتر از هيروشيماي ژاپن در ذهن مردم دنيا نقش
بست ولي سكوت محافل بينالمللي در برابر اين حركت غيرانساني در فضايي از
شك و ترديد همه اذهان استكباري را به اين فكر فرو برد كه چه ضمانتي است كه
چنين حركتهاي هولناكي از طرف ابرقدرتها تكرار نشود.
در طول 8 سال جنگ
تحمیلی عراق علیه ایران تمامی دنیا از کمک به عراق در این جنگ به صورت مکرر
دریغ نکردند. نقض حقوق بینالملل هم از سوی خود دولت عراق صورت میگرفت که
از سلاحهای شیمیایی و میکروبی در جنگ استفاده میکرد و هم از سوی کسانی
که دولت عراق را با این گونه سلاحهای ممنوعه مجهز میکردند.
عراق در سال
1980 با انتقال مقاديري از عوامل شيميايي و مواد اوليه مربوط از ذخاير
شوروي سابق و همچنين خريد تجهيزات ويژه از کشورهاي اروپايي و ايالات متحده
به توليد مستقل جنگافزارهاي شيميايي، اقدام کرد.در سال 1982 با کمپاني «
دراي رايخ» آلمان که تأمينکننده وسايل فني شيميايي است قراردادي منعقد کرد
و جهت توليد عوامل اعصاب به خريد مواد شيميايي از منابع غربي اقدام کرد.
در
واقع کشورهايي که امروز داعيه طرفداري از حقوق بشر و حمايت از نوع انسان
در اقصي نقاط عالم را دارند از پيشقراولان فروش کارخانجات و مواد اوليه
شيميايي به عراق هستند.رسوايي انگلستان و کشف محموله مواد شيميايي در بندر
نرماندي فرانسه يکي از دلايل محکم ايرانيان براي اثبات کمکهاي نامشروع غرب
در خلال جنگ به دولت بعث عراق است.دردمندتر آن است که این حملات از چشم
جهانینان پوشیده ماند. رسانههای غرب که دول آنها تامینکننده این سلاحهای
مرگآفرین بودند؛ به عدم انعکاس این حقایق دردناک و کتمان آن
پرداختند.
حملات شیمیایی این رژیم علیه سربازان ایرانی در طول جنگ همواره
ادامه یافت و این امر در حالی بود که دولت عراق خود به تنهایی توان ساخت
سلاحهای میکروبی و شیمیایی را نداشت.
دولت آمریکا در چراغ سبز دادن به
کشورهای اروپایی و ارسال فناوری این گونه سلاحها به طور غیرمستقیم و
مستقیم مرتبا حقوق بینالملل را در ممنوعیت تولید و تکثیر و استفاده از
سلاحهای شیمیایی و میکروبی نقض کرد.
در همین رابطه رسانههای غربی در
بسیاری موارد به دست داشتن در تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی، میکروبی و
هستهای اعتراف کردهاند.هر چند به پرواز رسیدن روح آنها در بی خبری رقم
خورد، اما مظلومیت آنها همچنان در حافظه تاریخ حک شده است، که مردمی آمدند،
ستم دیدند با هدیهای نحس از تکنولوژی و لابراتورهای شیمی، میکروبیولوژی و
شیمیایی در ساعت 2 بعد از ظهر تاریخ 25 اسفند 66 با 12 فروند هواپیما در
آسمان آن شهر که تنها 2 روز از آزادیش (در عملیات والفجر 10) از یوغ
بعثیها میگذشت این چنین به غم بنشیند. مرگی با طعم خردل با چاشنی تاول زا
و سیانید هیدورژن و عطر کشنده بوی سیر، شمعدانی تند و ضجههای غمباری که
دل عرش را به لرزه درمیآورد. یکباره چادر مرگ بر سر ساکنانش کشیده شود. تا
دویدنها آغاز شود و در کمتر از چند ده ثانیه مرگ بر آنها مستولی شود و
جای جای شهر جنازه نوباوهگان، جوانان، پیران و زنان پس از چهار دهه بسان
هیروشیمای اتمی، تکرار شود.