■ چندین شرکت اصلی نفت و گاز خودشان را برای بازگشت به ایران آماده میکنند■
چنانچه ایالاتمتحده و متحدانش در «گروه ۱+۵» (انگلیس، چین، فرانسه، روسیه و آلمان) به توافقی با ایران دست یابند، «بازارهای جهانی نفت و گاز» بدون تردید تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. مسلماً از قبل چندین «شرکت اصلی نفتوگاز» خودشان را برای بازگشت به ایران، به منظور انجام دادوستد با این کشور پس از لغو تحریمها، آماده میکنند. چنین اشتیاقی تنها زمانی تشدید میشود که «بخش نفتوگاز ایران» به طور کامل در دسترس بازارهای بینالمللی قرار گیرد.
■ایران به یک سال زمان نیاز دارد■
- نفت
در اواسط سال ۲۰۱۲ «تحریمهایی علیه صادرات نفت ایران» اعمال شد، که به افت صادرات از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به حدود ۱.۴ میلیون بشکه در روز شتاب بخشید. اگر اکنون تحریمها لغو شوند، ممکن است ایران به «یک سال کامل» نیاز داشته باشد تا بتواند تولیدش را به «سطح قبل از اعمال تحریمها» بازگرداند. بعلاوه با توجه به شرایط کنونی بازار، احتمالاً تنها تعداد محدودی از «سرمایهگذاران بینالمللی» حاضر خواهند بود تا به ازسرگیری تولید این کشور کمک کنند. ایران از یک طرف «شرایط جذاب ویژهای» به سرمایهگذاران پیشنهاد نکرده است و از طرف دیگر با توجه به «قیمت این روزهای نفت»، سرمایهگذاران {مخارج خودشان} را در همهجا پایین میآورند. چنین واقعیتهایی بر روی ادعاهای اخیر بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران – مبنی بر اینکه اگر تحریمها خاتمه پیدا کنند، «ایران ظرف دو ماه صادراتش را دو برابر خواهد کرد» – سایه تردید میافکند.
■دستیابی به یک توافق هستهای با ایران موجب کاهش بیشتر قیمت نفت خواهد شد■
اگرچه اعلام صرف «دستیابی به یک توافق با ایران» -که موجب لغو تحریمهای بینالمللی شود- به روند رو به پایین پایدار کنونی «کاهش بهای نفت» شتاب خواهد بخشید. بنابراین «قیمت نفت» تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، حتی قبل از اینکه «افزایش تولید فیزیکی نفت ایران» وارد بازار شود. و به طور تدریجی نفت بیشتری وارد بازار خواهد شد که این به «تداوم قیمت پایین نفت در جهان» و احتمالاً حتی به کاهش بیشتر آن منجر میشود. تهران «تحت فشار تحریمها» تخفیفهایی را به مشتریان دائمی خود مانند چین، هند، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه پیشنهاد کرده است. به احتمال بسیار زیاد «پایان تحریمها» بدین معنی است که چنین مشتریانی قیمتی «نزدیکتر به بهای جهانی» پرداخت خواهند کرد. بنابراین، این وضعیت فرصتی را در اختیار «عربستان» و دیگر «کشورهای حاشیه خلیج فارس» قرار میدهد تا به «سهم خودشان از بازار» اضافه کنند.
■ آیا ایران میتواند مرکز انرژی مطمئنی برای اروپا باشد؟ ■
گاز طبیعی
از آغاز «بحران روسیه و اکراین» در سال گذشته، تهران تلاش کرده است تا خودش را به عنوان جایگزین قابل اعتمادی برای صادرات گاز از روسیه به اروپا معرفی کند. مسلماً ایران تنها کشور همجوار مرزهای اروپاست که «به اندازه کافی گاز طبیعی» در اختیار دارد تا بتواند به رقیبی برای «سلطه روسیه بر عمده بازار گاز اروپا» تبدیل شود. «{حجتالاسلام} حسن روحانی»، رئیسجمهوری ایران، حتی به تازگی اظهار داشت که «ایران میتواند مرکز انرژی مطمئنی برای اروپا باشد». «علی ماجدی»، معاون وزیر نفت ایران، در حضور رسانههای رسمی این کشور با سرافرازی اعلام کرد که «گاز طبیعی ایران تنها رقیب روسیه برای اروپاست». او اضافه کرد که کشورهای اروپایی میتوانند گاز ایران را از «سه مسیر مجزا» وارد کنند: ترکیه، عراق و یا از طریق خطلولهای که از ارمنستان و گرجستان و سپس از زیر دریای سیاه عبور کند.
■ ایران جایگزین قابلقبولی برای گاز روسیه به شمار میرود■
تفکر ایران به عنوان {منبع} جایگزین آینده برای «صادرات گاز {از روسیه} به اروپا» توسط مقامات رسمی اروپایی – به عنوان بخشی از حرکت اخیرشان به منظور «کاهش وابستگی به واردات از روسیه» – مورد تصدیق قرار گرفته است. در ماه آوریل «بازوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا» – مدیرکل سیاستگذاری خارجی- پژوهشی را درباره «گزینههای واردات گاز طبیعی اتحادیه اروپا» در بحبوحه «بحران اکراین» منتشر کرد و نتیجه گرفت: «ایران جایگزین قابلقبولی برای {گاز} روسیه به شمار میرود».
■چه موانعی بر سر صادرات گاز ایران به اروپا وجود دارند؟■
«گزینه ایران» برای تأمین {گاز} اروپا هرچقدر هم که قابلقبول باشد، دو مانع اساسی موجب میشود که «ورود ایران به بازارهای گاز اروپا» به آهستگی به پیش رود: نخست، نیاز به «تولید بیشتر» گاز، و دوم، نیاز به «ایجاد تأسیسات زیربنایی» برای اینکه گاز این کشور به اروپا برسد. بدون تردید ایران – با تولید ۱۶۰ میلیارد مترمکعب در سال؛ سومین کشور در جهان تنها پس از روسیه و ایالاتمتحده – یکی از «تولیدکنندگان اصلی گاز طبیعی» به شمار میرود. تولید ایران حدود «۳۵ درصد مصرف سالیانه اتحادیه اروپا» را تشکیل میدهد؛ همچنین ایران «ذخایر گستردهای» را در اختیار دارد. با این وجود، ایران به طور قابلملاحظهای یک واردکننده خالص است؛ با توجه به اینکه این کشور، بیش از هر کشور دیگری در جهان، بخش بزرگی از گاز طبیعی خود را مصرف میکند. «نرخ مصرف بالای گاز طبیعی ایران» تا حدودی به دلیل «قیمت بسیار پایین گاز داخلی این کشور» است و در نتیجه «بهرهوری انرژی» هم پایین است. ایران از ترکمنستان و آذربایجان گاز وارد میکند؛ درحالیکه این کشور مقداری کمتر به ترکیه و ارمنستان صادر میکند.
■ احتمالا پنج سال یا بیشتر طول خواهد کشید تا گاز ایران به اروپا برسد■
«منابع صنعت انرژی» در ترکیه گزارش دادند که آنکارا در حال آماده کردن «تأسیسات زیربنایی خط لوله» {در خاک} خودش است، تا بتواند «صادرات گاز ایران به اروپا» را به محض لغو تحریمها هموار کند. هرچند «تولید گاز طبیعی» به سرمایهگذاری بسیار بیشتری نسبت به «تولید نفت» نیاز دارد و به طور کلی رسیدن به توافق برای صادرات چندین سال طول میکشد. بعلاوه، ساخت «خط لولههای طولانی» و یا تأسیسات «گاز طبیعی مایع» (آل. ان. جی) شاید «میلیاردها دلار» هزینه در بر داشته باشد؛ که این هزینهها تنها در طی «سالهای متمادی» دوباره به دست آورده میشوند. بنابراین چنین سرمایهگذاریهایی به سادگی تقبل نمیشوند. بنابراین پس از لغو تحریمها احتمالاً «پنج سال» طول خواهد کشید – شاید زمان بسیار بیشتری- تا اینکه حجم قابلملاحظهای از گاز ایران به «بازارهای اروپا» راه پیدا کند. همچنین اروپا برای صادرات گاز ایران با آسیا رقابت خواهد کرد، چونکه صادرات «آل. ان. جی» به بازارهای آسیا برای تهران سود بسیار بیشتر از بازارهای اروپا به همراه دارد. اگر ایران تلاش کند تا «گاز طبیعی مایع» خودش را به آسیا صادر کند، صادرکنندگان «آل. ان. جی» آمریکایی به این منطقه ممکن است خودشان را در چالش با یک «رقابتکننده جدیدی» ببینند. هرچند این رقابت حدود «یک دهه زمان» لازم دارد تا عملی شود.
■لغو تحریمهای ایران پیامدهای ژئوپلیتیک بسیاری به همراه دارد■
پیامدهای ژئوپلیتیک
لغو تحریمهای {مربوط به} «صنعت نفتوگاز ایران» نتایج ژئوپلیتیک بسیاری را به همراه دارد. بهویژه در رابطه با صادرات نفت، بدون تردید مهمترین پیامد به «افزایش تنشها با عربستان سعودی» – از جمله درباره «سیاستگذاری سازمان اوپک» – مربوط خواهد بود. اخیراً {حجتالاسلام} حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، آشکارا از عربستان سعودی به دلیل آنچه او «سیاست بینالمللی ریاض برای پایین نگاهداشتن قیمت نفت خواند» انتقاد کرد و تهدید کرد که «[سعودیها] متضرر خواهند شد».
■تلاش روسیه برای جلوگیری از ورود آینده ایران به بازار گاز اروپا■
روسیه در رابطه با گاز، گامهایی را برای «جلوگیری از ورود تهران به بازارهای اروپا» خواهد برداشت، آنگونه که در گذشته نیز اینچنین بوده است. وقتی که تهران در سال ۲۰۰۷ از {پروژه} «صادرات گاز به ارمنستان»، همسایه این کشور، پردهبرداری کرد، «شرکت گازپروم روسیه» بلافاصله تمامی پروژه {احداث} خط لوله را در داخل ارمنستان بر عهده گرفت و این {خط لوله} را در محیطی کوچک ساخت؛ به گونهای که در آینده استفاده از این خط لوله برای «صادرات گاز به بازارهای اروپایی» امکانپذیر نباشد.
■بعد از لغو تحریمها رقابت بر سر مسائل راهبردی میان تهران و مسکو دوباره آشکار خواهد شد■
مسکو و تهران همچنین ممکن است برای به دست آوردن «سهمی از بازار گاز ترکیه»، کشور همسایه، با هم رقابت کنند. اخیراً «نقش ترکیه» – از قبل دومین بازار بزرگ صادرات گاز روسیه محسوب میشود – در «راهبرد صادرات گاز روسیه» با پیشنهاد روسیه برای تغییر مسیر خط لوله صادراتی «ساوث استریم» از بلغارستان به ترکیه افزایش پیدا کرده است.
در مجموع «همکاری میان روسیه و ایران» بر «بستری متزلزل» استوار است و بهمحض اینکه ایران از {فشار} تحریمها و تقابل با غرب رهایی پیدا کند، رقابت بر سر بسیاری از «مسائل راهبردی» میان تهران و مسکو – از جمله در حوزه بازارهای گاز – دوباره آشکار خواهد شد.
■کشمکش ایران و قطر بر سر پارس جنوبی بعد از لغو تحریمها تشدید خواهد شد■
تحدید میدان مشترک «پارس جنوبی/ گنبد شمالی» کشمکش بالقوه دیگری است که ممکن است با قطر بهمحض «لغو تحریمها» و «احیای صنعت گاز طبیعی ایران» پدیدار شود. این «میدان گاز طبیعی» یکی از «بزرگترین میادین جهانی» و منبع اصلی صادرات «آل. ان. جی» قطر – و همچنین یکی از مناطق عمدهای که ایران در {توسعه} امکانات جدید نفتوگازش سرمایهگذاری کرده است – به شمار میرود. «کشمکش میان دوحه و تهران» بر سر تحدید {این میدان} – تا اندازهای به خاطر «تحریمها» و «عدمسرمایهگذاری متقابل ایران» در تولیدش در این میدان مورد مناقشه- مسکوت باقی مانده است.
نتیجهگیری
چنانچه ایالاتمتحده و متحدانش به توافقی با ایران دست یابند، همه بازیگران باید پیامدهای بالقوه ورود مجدد ایران به «بازار بینالمللی نفت» و «بازار منطقهای گاز» را متوجه باشند. بلافاصله ممکن است تنشهایی با «دیگر تولیدکنندگان انرژی» مانند روسیه، عربستان سعودی و قطر شعلهور شود. همچنین ممکن است که حرکت مارپیچی رو به پایین «قیمت جهانی نفت» تشدید شود. باید متذکر شویم که ممکن است تهران در یافتن بازاری برای «افزایش تولید خود» و جذب سرمایه لازم در {بخش} «تولید» و «تأسیسات انتقال گاز خود» با مشکلات شدیدی مواجه شود. اما در درازمدت ممکن است که «افزایش تولید ایران» گزینههای عرضه بیشتری را برای بازارهای اروپا و آسیا به وجود آورد.
اشراف