۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۴
کد خبر: ۱۱۴۷۴
رئیس جمهوری سوریه:
بشار اسد درباره ایران گفت: درباره روابط با ایران (باید بگویم که)، باید بدانیم که ایرانی‌ها در رویکرد راهبردی کلی با ما هستند. اما باید درک کنیم که علت موفقیت ایران در سطح بین‌المللی در شیوه واقعگرایی (و عملگرایی‌) آنان است. عملا ایرانی‌ها در پرونده سوریه استوارند و باید بدانیم که رابطه سوریه و ایران، رابطه‌ای راهبردی است».
بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، در سخنان و مواضع متعدد خود در چند ماه گذشته، دیدگاه‌های دمشق در خصوص مسائل منطقه و بین‌الملل پس از ظهور گروهک داعش را مطرح کرده است. او اخیرا در دیدار با اعضای حزب بعث سوریه، صراحتا برخی مواضع خود در قبال بحران کشورش و عوامل و بازیگران این میدان مانند داعش و آمریکا مطرح کرد.

روزنامه الاخبار با انتشار بخش‌هایی از این سخنان، نوشت: بشار اسد صحنه بین‌المللی و منطقه‌ای پس از ظهور داعش را چگونه می‌بیند؟ دیدگاهش درباره جبهه متخاصم و در رأس آن آمریکا، ترکیه، کشورهای خلیج فارس و مسئله کردها و طرح فرستاده سازمان ملل در حلب چیست؟ ارزیابی‌اش از عملکرد متحدانش روسیه و ایران و از طرفی دیگر نقش مصری چیست؟

طبق این گزارش، بشار اسد روابط با ایران را راهبردی می‌داند و مصرانه تأکید می‌کند که ایرانی‌ها در پرونده سوریه استوارند و راز موفقیت آنان در «واقعگرا» (و عملگرا) بودنشان است. اسد، روسیه را نیز در حمایت سیاسی و نظامی از سوریه محکم و تغییرناپذیر می‌داند و از مصر به نام کشوری یاد می‌کند که قصد احیای نقش خود را دارد و روابط امنیتی‌اش با سوریه حتی در زمان محمد مرسی نیز قطع نشد.

رئیس جمهوری سوریه، آمریکا را کشوری می‌داند که در قبال بحران سوریه دچار چند دستگی است همچنانکه همه کسانی که از بحران سوریه حمایت می‌کنند دچار اختلافات داخلی هستند اما همه با همه اختلافات در ساقط کردن نظام سوریه مشترکند. اسد معتقد است که تنها طرف حقیقی که با تروریسم در سوریه در حال مبارزه است، ارتش سوریه است و هیچ کس نمی‌تواند خلأ آن را پر کند. اسد همچنین فاش کرد که بر اساس شکست متوالی غربی‌ها و عرب‌ها در براندازی سوریه، چرخش سیاست غربی و آمریکایی در قبال دمشق آغاز شده اما «روند آن بسیار کُند است» و زمان می‌برد تا به نقطه اول خود بازگردد. اما در خصوص قطر و ترکیه می‌گوید که قطر «بانک تروریست‌ها»ست و ترکیه اردوغانی در پی «احیای خلافت عثمانی» است.

مرحله ظهور داعش؛ حرکت به سوی پرتگاه یا حل مسئله

بشار اسد معتقد است «آنچه این مرحله را متمایز می‌کند، ابهام آن است» اما اندک‌اندک «روشن می‌شود»، بخصوص نزد غربی‌ها. مرحله ظهور داعش، مرحله‌ای اساسی است که موضع میانه‌ای در آن نیست؛ یا باید به سوی پرتگاه رفت و غرب بهای آن را خواهد داد یا اینکه راه‌حلی پیدا کرد.

مرحله کنونی از دید رئیس جمهوری سوریه، دچار تناقضاتی است؛ جبهه دشمنان دچار چنددستگی است:

1- آمریکا؛ امروز ضد ترکیه است. ترکیه خواستار ایجاد منطقه حائل (در مرز خود با سوریه) است، اما آمریکا آن را رد می‌کند. ترکیه در دوره (رجب طیب) اردوغان (نخست‌وزیر سابق و رئیس جمهوری فعلی ترکیه)، غرب را به اعتماد به اخوان‌المسلمین واداشت سپس روشن شد که (از دید دمشق) «فرقی میان اخوان با القاعده و افراطگرایی نیست. همه این گروه‌ها در محتوا یکی هستند با اشکال مختلف».

2- تناقض ترکیه و کُردها افزایش پیدا کرد.

3- تناقض کُردی-کُردی افزایش پیدا کرد. «پ.ک.ک.» علیه بارزانی است یعنی اینکه تناقضی میان کردهای سوریه و کردهای عراق و میان کردها با اعراب است.

4- داعش با همه تناقض دارد.

5- کشورهای حامی تروریسم با خود جنگ دارند اما همگی «در آسیب‌زدن به سوریه و سرنگون کردن نظام و سوریه مشترکند».

آمریکایی‌ها می‌گویند فریب قطر، ترکیه و عربستان را خوردند

نقطه مثبت این مسئله در این است که صف‌بندی بین‌المللی خصمانه علیه سوریه «به معنای واقعی کلمه، دستپاچه و فاقد پیش‌بینی درست از اتفاقات آینده است» ولی نقطه منفی این است که «ما نمی‌دانیم که چه هنگامی تصمیم اشتباهی علیه ما اتخاذ می‌کنند» ولی تا کنون، رویکرد کلی «مثبت» است. از این روی، اروپا (در مسئله سوریه) «وجود خارجی ندارد؛ دولت آمریکا نیز دچار چنددستگی است؛ وزارت خارجه آمریکا به سویی، ارتش آن به سویی و کاخ سفید نیز به سوی دیگر می‌رود». در نتیجه اینکه آمریکایی‌ها احساس می‌کنند که از طرف متحدانشان «فریب» خورده‌اند و «به صورت آشکار می‌گویند که قطر، ترکیه و عربستان آنها را فریب داده‌اند».
اولا این کشورها (در آغاز)، برای آمریکا این‌گونه وانمود کردند که مسئله سوریه، مسئله ساده‌ای است؛ یعنی اعمال فشار برای «سرنگونی» نظامی که به سود یک نظام «دموکراتی» باشد که جیره‌خوار غرب است. دوم، زمانی که به این نتیجه رسیدند که سرنگونی دولت سوریه، محال است، مسئله باقی ماندن دولت را به همراه «تغییر رئیس جمهور» مطرح کردند. در آن هنگام بود که «انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و شوکی شدید را به آنها وارد کرد، هر چند آنها به صورت علنی به آن اعتراف نمی‌کنند ولی به صورت مخفیانه به این مسئله اعتراف دارند».
زبان حال «آشفتگی آمریکا»، طبق گفته بشار اسد، این‌گونه سخن می‌گوید: « ماهیت سوریه چیست؟ نتوانستیم آن را درک کنیم همچنانکه نتوانستیم تروریسم را درک کنیم. اول بر اخوان المسلمین و توانایی آنها در متحد کردن افکار عمومی مسلمانان در مقابل سکولارها حساب باز کردیم، ولی پس از مدتی پی بردیم که ما با افراطی‌ها سروکار داریم...».

بشار اسد در ادامه می‌گوید: «اینجا بود که به سکولاریزم بازگشتند. ولی کدام سکولاریزم؟». الاخبار پاسخ داد: سوال بشار اسد در اینجا مربوط به تفاوت قائل شدن میان سکولاریزم کشور ملی‌گرا و سکولاریزمی است که «میانه‌رو» خوانده می‌شود؛ اولی مبتنی بر آزادی بیان و مساوات در چارچوب وحدت جامعه و هویت ملی است و دومی افراطگرایان مذهبی طرفدار غرب و اسرائیل هستند.
آغاز تماس‌ها و دیدارهای غربی‌ها با دمشق

در اینجا، بشار اسد تصریح می‌کند که آمریکایی‌ها و غربی‌ها و متحدانشان، در «وضعیت تباهی کامل» هستند. چرخش (به سوی دمشق)‌ را آغاز کرده‌اند. «اما این چرخش بسیار کُند است». چرا که غربی‌ها با اصرار بر مواضع خودشان اصطلاحا بالای درختان بلند رفته‌اند «و برای متقاعد کردن افکار عمومی غرب به اینکه سوریه، کشوری شیطانی است خیلی بالا رفته‌اند» پس عقب‌نشینی و پایین‌آمدن از این درخت‌ها زمان می‌برد.

بشار اسد می‌گوید که با همه این کُندی، «غربی‌ها تماس با ما را آغاز کرده‌اند و دیدارها(ی دو جانیه) قطع نمی‌شود. این دیدارها با نظارت بالاترین سطوح (سیاسی در کشورهای غربی) انجام می‌شود؛ (یعنی) رئیس‌جمهورها، وزرا و مدیران سرویس‌های اطلاعاتی...». در این دیدارها برای ما روشن شده است که آنها «دچار اختلاف هستند درباره بحران سوریه. جریان‌هایی که خواستار سیاست باز مقابل ما هستند همان‌هایی هستند که زیر نظر سطوح عالی سیاسی خود، با ما تماس دارند».

آغاز چرخش کند سیاست آمریکا

پس از شکست باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، دیگر چیزی در سیاست داخلی ندارد که آن را ببازد. دولت اوباما چرخش خود را آغاز کرده است. در حرف و ظاهر، از خواسته تغییر رئیس جمهوری در دمشق دست بر نداشته است اما (از خود) سوال می‌کند که «اگر رئیس‌جمهوری (بشار اسد) برود، چه کسی خواهد آمد؟ داعش؟ گزینه دیگری نداریم!.

- به گفته بشار اسد، اوباما می‌چرخد و مانور می‌دهد. در سخنان آشکارش گفت که مخالفان میانه‌رو در سوریه، «معارضانی خیالی» هستند. سپس به منتقدانش گفت: اگر 500 میلیون دلار می‌خواهید، بگیرد، اما آن را به چه کسی خواهیم داد؟

- جو بایدن، معاون اوباما، به نوبه خود (معارضان را) منفجر کرد. او اعلام کرد که دوستان ما (آمریکایی‌ها) در ترکیه و کشورهای خلیج (فارس) همان کسانی هستند که تروریسم در سوریه را حمایت مالی کردند. عذرخواهی‌های تشریفاتی بعد از آن از جانب بایدن، دیگر ارزشی سیاسی ندارد.

- ارتش آمریکا به نوبه خود متوجه شد که ارتش سوریه تنها گزینه‌ای است که به شکلی جدی با تروریسم می‌جنگد. اما حتی با عدم رسیدن به نتیجه‌ای منطقی، با عکس آن تعامل می‌کند «البته که با ارتش سوریه تعامل نمی‌کنیم».

بشار اسد پس از طرح این مسائل تأکید می‌کند که ما اکنون مقابل تغییر و تحول موضع غربی در قبال منازعه در سوریه هستیم. «این بدین معنا نیست که امور ساده و روان است به سوی حل ساده پیش می‌رود. واشنگتن، هر چقدر هم دچار تحول شود، هدفش در نهایت این باقی می‌ماند که بر ما و سوریه غالب شود و خواسته‌اش را بر ما تحمیل کند. به این معنا که آنها امروز داعش را نمی‌خواهند و می‌خواهند آن را بزنند تا به جای آن چیزی را بیاورند که اسمش را می‌گذارند «نیروهای میانه‌رو». پس اینها را از کجا بیاورند؟ چه کسی عملا در میدان با نیروهای افراطی که هر کدام یک اسمی دارد، مبارزه کند؟ اختلاف ساده است، این مسئله بسته به حقوقی است که به این گروهک‌ها داده می‌شود؟

در نهایت با سد حقیقت برخورد خواهند کرد: آنجا (در سوریه) خلأی هست که هیچ کس جز ارتش سوریه نمی‌تواند آن را پُر کند.

بازی با برگ «کردها» برای آمریکا سودی ندارد

در میانه شکست آمریکا در سوریه، آمریکایی‌ها «برگ کرد‌ها را رو کردند. از طرح‌های فدرالی و عدم ابقای حکومت مرکزی در سوریه حمایت می‌کنند. این مسئله یکی از اهرم‌های فشار بر سوریه خواهد بود. اما اگر واقع‌بین‌ باشیم، این برگ، عملا در شرایط کنونی برای بازی خوب نیست. چون غیرمنطقی است، نتیجه‌ نخواه داد. بزرگ‌ترین منطقه در سوریه که کردها در آن ساکنند، حسکه (در شرق کشور) است. 36 درصد جمعیت (سوریه) هستند.

اسد تأکید می‌کند: البته حقوق فرهنگی (آنان) مهم است. «در ابتدای بحران ما به 100 هزار، (برگ هویت) کردی دادیم. اجازه تدریس زبان کردی را صادر کردیم. این منطقی است. اما آنان خواستار تصریح قانون اساسی بر ملیت کردی هستند. به آنان گفتیم که اجرای این کار، سبب می‌شود که ما همه قومیت‌ها و نژادها در سوریه را وارد کنیم که این سبب از هم پاشیدگی کشور می‌شود.

قطر «بانک تروریست‌ها» و ترکیه در پی احیای خلافت عثمانی است

بشار اسد در این سخنان به طور صریح به کشورهای خلیج فارس نپرداخت. روشن است که موج آشتی‌ها آغاز شده است. نام کشورهای حاشیه خلیج فارس را جز قطر ذکر نمی‌کند. بشار اسد بدین منظور بر قطر متمرکز شد که آن «بانک تروریست‌ها»ست اما طرحی که کاملا خطرناک است، طرح ترکیه اردوغان است. به اعتقاد اسد، اردوغان سر تا پا اخوانی است. «(اردوغان) در پی این است که منطقه را از کفار پاک کند و اخوان المسلمین را در رأس رهبری آن قرار بدهد که حاکم منطقه باشند و آن را به کشوری اسلامی شبیه خلافت عثمانی تبدیل کنند».

 

طرح دی‌میستورا در حلب؛ راهکار در آشتی‌های محلی داخلی است

بشار اسد می‌گوید: «به فرستاده جدید سازمان ملل (در امور سوریه، استفان دی‌میستورا) گفتیم که شما می‌خواهیم که ما به نشست‌های ژنو-3 و ژنو-4 برویم؟. شما اگر دنبال نتیجه هستید، نتیجه در سوریه است. اینکه با یک سوری که در داخل سلاح برداشته است گفت‌وگو کنیم بهتر از این است که با یک مزدور» طرف‌های خارجی متخاصم. اسد افزود: «ما کار را با آشتی‌(های محلی) آغاز کردیم. وضعیت دمشق نسبتا خوب است. در حمص، بخشی اساسی از این آشتی اجرا شد. در حلب نیز مذاکرات آشتی را آغاز کرده‌ایم که مانند حمص، افراد مسلح از آن خارج شوند». البته برای اینکه طرح دی‌میستورا موفق شد، بهتر است که اول ترکیه را به «توقف حمایت از افراد مسلح» اجبار کنیم.

روسیه حامی سوریه است و این سیاست تغییر نمی‌کند

بشار اسد در ادامه درباره متحدان خود، روسیه و ایران نیز سخن گفت. او درباره تحرک روسیه به خلاصه سخن گفت اما اصرار داشت که بگوید، «وظیفه همه این است که اکنون بر آشتی‌ها و مصالحه‌های محلی داخلی متمرکز شوند. این اساس (حل همه مشکلات) است.

اسد مطمئن است که «روسها با سوری‌ها هستند و این موضع ثابت است و تغییر نمی‌کند. موضع روسیه سخت است که در حمایت سیاسی در شورای امنیت تجلی پیدا کرده است و همچنین در حمایت نظامی از نیروهای نظامی سوریه اما این به حدی نمی‌رسد که روس‌ها دخالت نظامی کنند. در نهایت ما هستیم که باید از خود دفاع کنیم.

راز موفقیت ایران در واقع‌گرایی‌اش در سطح بین‌المللی است

بشار اسد درباره ایران نیز صحبت کرد و گفت: درباره روابط با ایران (باید بگویم که)، باید بدانیم که ایرانی‌ها در رویکرد راهبردی کلی با ما هستند. اما باید درک کنیم که علت موفقیت ایران در سطح بین‌المللی در شیوه واقعگرایی (و عملگرایی‌) آنان است. عملا ایرانی‌ها در پرونده سوریه استوارند و باید بدانیم که رابطه سوریه و ایران، رابطه‌ای راهبردی است».

روابط امنیتی سوریه و مصر خوب است

مصر تلاش می‌کند که در مسئله سوریه، نقش میانجی‌گر را ایفا کند. «این امر مستلزم وجود روابط خوب دو جانبه است». مهم ضربه‌ای است که مصری‌ها به اخوان زدند و این ضربه در سقوطشان خیلی موثر بود. «می‌توان نقش مصر را مثبت توصیف کرد. مناسبات ما با دستگاه‌های امنیتی مصر -حتی در زمان (محمد) مرسی (رئیس‌جمهور سابق مصر)- خوب بود و الان در وهله اول با آمدن عبدالفتاح السیسی و در وهله دوم به دلیل ضرباتی که اخوان المسلمین‌ها در مصر خوردند، بهتر شده است. این مسئله همگرایی ما را بیشتر کرده است


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر