روشن نیست که مقامات آمریکایی اعلام شکست تحریمهایشان بر ضد کوبا در عین ادامه تحریم برضد دیگر کشورها از جمله ایران را چگونه برای افکار عمومی توضیح میدهند؟
اعلام برقراري ارتباط ديپلماتيک بين ايالات متحده آمريکا و کوبا پس از 2 سال مذاکرات پنهان در کانادا شايد مهمترين خبري بود که در سال جاري ميلادي و شايد سالهاي اخير در خصوص روابط ديپلماتيک در قاره آمريکا منتشر شد. تاريخچه حدودا 6 دهه مقاومت ملت کوبا در برابر تحريمها و تعرضات آمريکاييها پرفراز و نشيب است. انقلاب کوبا بر ضد رژيم «باتيستا» چهرههايي را در تاريخ برجا گذاشت که شايد تا قرنها نامشان بهعنوان انقلابي مطرح باشد؛ فيدل کاسترو و ارنستو چهگوارا از آن جملهاند. آنچه در اين ميان بيش از اصل برقراري مجدد روابط بين ايالات متحده و کوبا اهميت دارد، اعلام اين نکته از سوي باراک اوباما است که 6 دهه سياست کشورش در قبال تحريم و تلاش براي انزواي هاوانا ناکارآمد بوده است. اين اعلام نظر از سوي اوباما بهشکل مودبانه، اعلام شکست بود. به تعبير ديگر، رائول کاسترو در حالي تن به برقراري ارتباط مجدد با ايالات متحده ميدهد که واشنگتن به شکست سياستهايش در قبال کوبا اذعان دارد. جان کري، وزير امور خارجه ايالات متحده هم در يادداشتي نوشت: «سياست جديد آمريکا در قبال کوبا نمايانگر اين حقيقت است که سياستهاي گذشته ديگر با شرايط کنوني سازگار نيست.» کوبا در تمام شش دهه گذشته، در برابر سياستهاي ايالات متحده روحيه انقلابي خود را حفظ کرد و در بسياري مواقع اين سياستها را با سرکشي انقلابي پاسخ ميداد. در ماه مه 1960 و در شرايطي که هنوز دولت کوبا رسما اعلام نکرده بود که در بلوک شرق قرار دارد، در پي تحريم تسليحاتي از سوي ايالات متحده، کوبا اعلام کرد اقدام به خريد سلاح از مسکو ميکند. در اوت همان سال، وقتي يک شرکت نفتي آمريکايي مستقر در کوبا اعلام کرد که حاضر نيست محموله نفتي وارد شده از اتحاد جماهير شوروي را پالايش کند، دولت کوبا تمام سه شرکت نفتي – پتروشيمي مستقر در اين کشور را ملي اعلام کرد؛ در حالي که هر 3 در مالکيت شرکتهاي خصوصي آمريکايي بود. وقتي دولت آيزنهاور در پي اين اقدام اولين تحريم تجاري را به کوبا تحميل کرد، آنگاه کوبا تمام شرکتهاي آمريکايي موجود در خاک خود را ملي اعلام کرد. تا همين الان هم هاوانا حتي يک دلار بهعنوان جبران به صاحبان آمريکايي اين شرکتها نپرداخته است. در آوريل 1961 و زماني که کوبا احساس کرد از سوي آمريکاييها در ماجراي خليج خوکها مورد تجاوز واقع شده است، کاسترو رسما کشورش را کشوري کمونيستي اعلام کرد که عليرغم نزديکي به خاک آمريکا، متحد شوروي است. در آمريکا دستکم 6 قانون وجود دارد که بهطرق مختلف کوبا را تحريم ميکند و اين روند کم و بيش براي شش دهه ادامه يافته است. از سال 1992 تاکنون، تقريبا هر سال از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد قطعنامههايي صادر و در آن تحريمهاي ايالات متحده بر ضد کوبا محکوم شده است. قانون هلمز – برتون که در سال 1996 به تصويب رسيد و شرکتهاي خارجي سرمايهگذاريکننده در کوبا را مجازات ميکند، حتي از سوي کانادا و برخي کشورهاي اروپايي هم مورد انتقاد قرار گرفته است. اما از سوي ديگر، بيانات خصمانه مقامات آمريکايي عليه دولت کوبا با اعلام از سرگيري روابط ديپلماتيک هم پايان نيافت، همانطور که بيانات خصمانه آنان بر ضد ايران و برنامه هستهايش پس از حصول توافق ژنو پايان نيافت. به اين جمله باراک اوباما، رئيسجمهوري ايالات متحده در آخرين سخنرانياش در سال 2014 بايد بهطور ويژه توجه کرد: «با داشتن سفارت در کوبا، بهتر ميتوان بر دولت اين کشور تأثير گذاشت.» رئيسجمهور آمريکا تصريح کرد: کوبا هنوز توسط رژيمي اداره ميشود که به مردمش ظلم ميکند. براي ايجاد تغيير در کوبا به ما فرصت بدهيد و بدانيد که تغيير در حين رابطه ايجاد ميشود. وي افزود: من شگفتزده نميشوم اگر دولت کوبا، به روند جديد ايجاد در روابط دو کشور ضربه بزند و براي ما مشکل ايجاد کند ولي با عاديسازي روابط ميتوانيم در آنجا سفارتخانه داشته باشيم و نفوذ بيشتري در حکومت اين کشور اعمال کنيم. اوباما در خصوص تحريمها هم گفت که کسي انتظار نداشته باشد اين تحريمها يکشبه لغو شود. جان کري، وزير امور خارجه آمريکا هم تصريح کرده که برقراري روابط با کوبا باعث ميشود واشنگتن بتواند تاثير بيشتري بر تحولات داخلي کوبا داشته باشد. با اين اوصاف، طرح مقدمات فوق دستکم ميتواند به موارد زير منتهي شود: اولا، اعترافات اوباما و کري در خصوص ناکارآمدي سياستهاي تحريمي، در شرايطي صورت ميگيرد که آمريکاييها همين سياست را در خصوص برخي کشورهاي ديگر از جمله ايران ادامه ميدهند، در شرايطي که توان مقاومت ايران بهمراتب فزونتر از توان کوبا است، هم از جهت منابع طبيعي و هم از جهت موقعيت ژئوپلتيک و هم از لحاظ الهامبخشي هويتي. مقامات آمريکايي اين دوگانگي سياست را چگونه براي افکار عمومي خود توضيح ميدهند؟ ثانيا، در شکست سياستهاي ايالات متحده در قبال کوبا يقينا مقاومت دولت و ملت اين کشور نقش داشته است؛ مقاومتي که علاوه بر سرکشي در برابر ايالات متحده، همراه با تکيه بر منابع و امکانات دروني بوده است؛ ثالثا، برقراري روابط ديپلماتيک ايالات متحده با کوبا به معناي پايان دشمني با اين کشور نيست، کمااينکه آخرين سخنراني اوباما در سال جاري ميلادي هم بيانگر آن است و معلوم نيست در خصوص ديگر کشورها هم چنين قاعدهاي حاکم نباشد؛ رابعا، ظاهرا آمريکاييها تمايل زيادي به تاسيس سفارت در کشورهاي مخالف خود دارند؛ اظهارات اوباما و کري در خصوص افزايش نفوذ در کوبا با تاسيس سفارت در اين کشور، خواهناخواه يادآور نقش سفارت بريتانيا در ايران در سال 1388 است!