۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۱
کد خبر: ۱۰۹۳۲
در دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی «سازندگی»! برخی زمزمه‌‌ها به گوش می‌‌رسید که با پایان‌یافتن شرایط جنگی کشور و فرا رسیدن دوران صلح و آرامش، زمان آن فرا رسیده است که برخی نهادهای انقلابی – از جمله بسیج – نیز به پایان کار خود نزدیکی شوند و انحلال خود را اعلام نمایند! زمزمه‌‌ای که این روزها نیز به گوش‌می‌رسد.
حوادث پر التهاب ماه‌های ابتدایی شکل‌گیری انقلاب اسلامی، ضرورت بسیج همگانی ملت برای دفاع از امنیت کشور در برابر ناآرامی‌های ایجاد شده توسط دشمنان انقلاب را ایجاد کرده بود. در این میان، ماجرای تسخیر لانه‌ی جاسوسی توسط دانش‌جویان پیرو خط امام و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئه‌افکنی برضد نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژه‌ی «رویارویی مستقیم با آمریکا» قرار داد. تهدید آمریکایی‌ها برای حمله‌ی نظامی به قصد آزادی جاسوسان، دغدغه‌ای بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته، فراهم آورد. در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، در ۵ آذر ۱۳۵۸ صادر گردید. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران، درباره‌ی ضرورت دفاع از کشور فرمودند:

«مملکت اسلامى باید همه‏اش نظامى باشد. تعلیمات نظامى داشته باشد … یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با ۲۰ میلیون جوان که دارد ۲۰ میلیون تفنگ‌دار داشته باشد. ۲۰ میلیون ارتش داشته باشد و این یک هم چه مملکتى آسیب بردار نیست.»[۱]

از آن روز تاکنون بسیج در عرصه‌های مختلف حضوری موفقیت آمیز داشته است که بی‌شک هیچ مجموعه‌ی دیگری نمی‌توانست جایگزین آن گردد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان گردان‌های عاشورای بسیج سراسر کشور این دوران باشکوه حضور بسیج در صحنه‌ی دفاع از انقلاب را چنین توصیف می‌کنند:

«این نیروهای مردمی که اگر نبودند – این بسیج اگر نبود، این نیروی عظیم حزب الله اگر نبود – در جنگ هم شکست می‌خوردیم؛ در مقابل دشمنان گوناگون هم در این چند سال شکست می‌خوردیم و آسیب‌پذیر بودیم. کارخانه‌ی ما را می‌خواستند به تعطیلی بکشانند؛ نیروی حزب‌ اللهی از داخل کارخانه می‌زد به سینه‌شان. مزرعه‌ی ما را در اوایل انقلاب می‌خواستند آتش بزنند؛ نیروی حزب‌ اللهی از همان وسط بیابان‌ها و روستاها و مزارع، می‌زد توی دهانشان. خیابان‌ها را می‌خواستند به اغتشاش بکشند؛ نیروی حزب ‌اللهی می‌آمد سینه سپر می‌کرد و در مقابلشان می‌ایستاد. جنگ هم که معلوم است! این، آن نیروی اصلی کشور است. نظام اسلامی متکی به این نیروست.» [۲]

پایان ۸ سال دفاع مقدس و مقاومت همه جانبه ملت در برابر متجاوزین، سرآغاز فصلی نو پیش روی انقلاب اسلامی بود: «دوران بازسازی و سازندگی»! در این میان برخی زمزمه‌ها به گوش می‌رسید که با پایان یافتن شرایط جنگی کشور و فرا رسیدن دوران صلح و آرامش، زمان آن فرا رسیده است که برخی نهادهای انقلابی – از جمله مجموعه‌ی بسیج مستضعفین – نیز به پایان کار خود نزدیکی شوند و انحلال خود را اعلام نمایند. به عبارتی دیگر، پایان جنگ تحمیلی به معنای پایان عمر بسیج تعبیر گردید. این نداهای شوم از سه خاستگاه متفاوت، مطرح و شنیده می‌شد:

۱-دشمنان انقلاب اسلامی و در رأس آن‌ها آمریکا که بیش‌ترین ضربه را از بسیج و بسیجیان خورده بودند، به وسیله‌ی جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای خود این خط را دنبال می‌کردند.

۲-خاستگاه دوم این ادعا نزد کسانی بود که در طول دهه‌ی اول انقلاب به طور مستقیم در صحنه‌های پر خطر انقلاب حضور نداشتند و تنها از دور نظاره‌گر حوادث بودند. عافیت طلبانی که مشکلات و سختی‌ها را از نزدیک لمس نکرده و در یک همسویی با بیگانگان، متأثر از القائات آنان همان سخنان را تکرار می‌کردند.

۳-گروه سوم نیز برخی جریان‌های سیاسی بودند که به نهادهای انقلابی از جمله بسیج به عنوان مانعی پیش روی اغراض و اهداف سیاسی خویش در بهره‌گیری بیش‌تر از قدرت می‌نگریستند و بدین جهت طرح بازنشستگی بسیج را مطرح می‌ساختند.

در این بین رهبر انقلاب به عنوان ایدئولوگ و مفسر بزرگ انقلاب اسلامی، چنین ابراز می‌دارند:«من در جواب آن سؤال آغازین که جایگاه بسیج در کشور ما بعد از دوران جنگ کجاست؟ می‌گویم که بسیج باید با همان روحیه و شور و قدرت دوران جنگ باقی بماند و جوانان آموزش ببینند و سازماندهی شوند و آمادگی و حضور پیدا کنند.»[۳]

معظم‌له در نقد دیدگاه سه جریان یاد شده، می‌فرمایند:

خیلی‌ها می‌خواستند بعد از تمام شدن جنگ، چنین وانمود کنند که بسیج تمام شد. این، یک تلقین شیطانی بود که شاید دست‌های دشمن هم در آن بی‌تأثیر نبود. اما من عرض می‌کنم که بسیج تمام شدنی نیست. بسیج باید روز به ‌روز توسعه پیدا کند و قوی شود. روحیه‌ی بسیجی و معرفت بسیجی باید فراگیر شود، تا این کشور بتواند بار سنگینی را که بر دوش دارد – که همان بار هدایت الهی و سعادت انسان‌هاست – به سر منزل برساند. لذا، بسیج، تمام شدنی نیست.»[۴]

ایشان در جایی دیگر تأکید فرمودند:

بعضی تصور کردند که با پایان جنگ، بسیج هم پایان خواهد گرفت. بعضی هم صلاح‌اندیشی کردند که با پایان دوران جنگ، دیگر احتیاجی به بسیج نیست! فکرهایی که از نور بصیرت معنوی برخوردار نیست، بهتر از این محصولی نمی‌دهد. بسیج، آن روز از مرزهای نظامی جغرافیایی کشور دفاع کرد و در میدان رزم توانست خود را نشان دهد؛ اما مگر مرزهای دفاعی انقلاب فقط به مرزهای جغرافیایی منحصر می‌شود؟»[۵]

مواضع حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی پایانی بود بر جنگ روانی که بر ضد تشکل بسیج آغاز گردیده بود و تداوم داشت. اما در سطحی مهم‌تر آن چه در گفتار و عمل هم‌چنان به چالش کشیده می‌شود، تفکر و سبک زندگی بسیجی است. نگرش بسیجی همزاد انقلاب اسلامی است و به واقع سبک و نوعی از زندگی است که انقلاب اسلامی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و قرآنی برای انسان قرن بیستم ارایه کرده است. این سبک زندگی در دوران ۸ سال دفاع مقدس به اوج خود رسید و مدینه‌ی فاضله‌ی انقلاب اسلامی در اردوگاه‌های بسیجیان در میدان نبرد با دشمن عینیت یافت. جامعه‌ی آرمانی که در آن همه فضایل انسانی تجلی یافته بود و حکایت از عینی بودن و دست یافتنی بودن آنان داشت.

باز تعریف هویت بسیج و بسیجی، تعمق و تدبر در فهم آن، یکی از ضروری‌ترین نیازها و وظایف امروز نسل امروز بسیج در آستانه‌ی آغاز دهه‌ی چهارم انقلاب اسلامی است که بدون توجه به آن بسیج در معرض تهدید خطرها و آفات جدی قرار خواهد گرفت.

 بسیجی کیست؟

باز تعریف هویت بسیج و بسیجی، تعمق و تدبر در فهم آن، یکی از ضروری‌ترین نیازها و وظایف امروز نسل امروز بسیج در آستانه‌ی آغاز دهه‌ی چهارم انقلاب اسلامی است که بدون توجه به آن بسیج در معرض تهدید خطرها و آفات جدی قرار خواهد گرفت. بی‌شک از آن جا که بسیج فرزند عزیز و صالح رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) و شاگرد خلف ایشان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است، برای رسیدن به شناختی حقیقی از معنای بسیجی، مؤلفه‌ها و شاخصه‌های هویت بسیجی، باید به سراغ آرا و نظرات ایشان رفت و کلام این دو بزرگوار را مرور نمود.

۱-دلِ با ایمان؛

۲- مغزِ متفکر؛

۳- دارای آمادگی برای تمامی میدان‌هایی که وظیفه‌ای انسان را به آن میدان‌ها فرا می‌خواند.

این معنای بسیجی است.[۶]

 الف) ماهیت و مشخصات بسیج:

۱- احساس آمیخته‌ی با عقلانیت؛

۲- حرکت و عمل آمیخته‌ی با مبنای فکری؛

۳- عمل‌گرایی همراه با آرمان‌گرایی؛

۴- دیدن افق‌های دور دست؛

«این‌ها مجموعه‌ای است که ذهنیت و هویت بسیج را تشکیل می‌دهد.»[۷]

۵- مجموعه‌ای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطرجمع می‌کند. معنای بسیج، این است.[۸]

۶- حرکتی عمیق و منطبق بر نیازهای دنیای اسلام: بسیج یک حرکت بی‌ریشه و سطحی و صرفاً از روی احساسات نیست، بسیج یک حرکت منطقی و عمیق و اسلامی و منطبق بر نیازهای دنیای اسلام – و به طریق اولی – جامعه‌ی اسلامی است. قرآن کریم می‌فرماید: «هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» ای پیامبر، خدای متعال تو را، هم به وسیله‌ی نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین مؤید قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنینی که در این جا مورد اشاره‌ی آیه‌ی قرآن قرار گرفته‌اند، عبارت دیگری است از آن چه که امروز به نام بسیج در جامعه‌ی ما قرار دارد.[۹]

۷- حضور در صحنه: بسیج، یعنی حضور در میدان‌هایی که نظام اسلامی، وظیفه‌ی انسانی، الهی و نیازهای کشور، حضور او را در آن میدان‌ها لازم می‌داند و او را به آن‌ها فرا می‌خواند. بسیجی، هر یک از آحاد ملت است که در هر جایی که به حضور او نیاز هست، آماده باشد. [۱۰]

۸- روحیه‌ی بسیجی: روحیه‌ی بسیجی یک روحیه‌ای است که اگر در هر نقطه‌ای و در هر قشری به ‌وجود بیاید، در آن‌جا فعالیت، نشاط، حرکت و حیات را مضاعف و چند برابر می‌کند؛ این معنای بسیج است. [۱۱]

۹- حضور با ایمان‌ترین‌ها برای دفاع از کشور: بسیج، یعنی حضور بهترین و با نشاط‌ترین و با ایمان‌ترین نیروهای عظیم ملت در میدان‌هایی که برای منافع ملی و برای اهداف بالا، کشورشان به آن‌ها نیاز دارد. همیشه بهترین، خالص‌ترین، شرافت‌مندترین و پرافتخارترین انسان‌ها، این خصوصیات را دارند. بسیج در یک کشور، معنایش آن زمره‌ای است که حاضراند این پرچم افتخار را بر دوش بکشند و برایش سرمایه‌گذاری کنند که آسان هم نیست. [۱۲]

۱۰- مجموعه‌ای غیر رسمی در خدمت انقلاب:بسیج معنایش این است که دستگاه‌های مسؤول کشور برای باز کردن گره‌های بزرگ، برای برداشتن قدم‌های بلند و برای دفاع از کشور، فقط به سازمان‌های رسمی و دولتی تکیه نکنند. در جنگ، ما سازمان‌های مسلح نیرومندی داریم، ارتش و سپاه را داریم اما آن روزی که میدان دفاع از مرزهای کشور یا از استقلال کشور یا از سربلندی کشور مطرح باشد و باز بشود، این فقط سازمان‌های رسمی نیستند که وارد میدان می‌شوند بلکه آحاد ملت به این‌ها کمک می‌کنند و وارد میدان می‌شوند، هم‌چنان که در طول این ۲۰ سال در دوران جنگ و قبل از جنگ و بعد از آن وارد شدند. این معنای بسیج است.[۱۳]

 ب) مؤلفه‌های هویت‌بخش سبک زندگی و تفکر بسیجی:

۱- ایمان عمیق؛

۲- تلاش مخلصانه؛

۳- هشیاری در شناخت دشمن؛

۴- گذشت و ایثار در برابر دوست؛

۵- ایستادگی و مقاومت شجاعانه و خستگی‌ناپذیر …

«و این است آن حقیقت والایی که امام بزرگوار ما به خاطر آن، بسیجی بودن را افتخار خود می‌دانست.» [۱۴]

۶- روشن‌بینی؛

۷- حرکت منطقی و خردمندانه؛

۸- محاسبات دقیق، کار دقیق و نتایج علمی؛

جزو خصوصیاتی بوده که از روز اول تا امروز، در بسیج مردمی محسوس بوده است.»[۱۵]

۹- بیدار شدن؛

۱۰- حساس بودن؛

۱۱- انگیزه داشتن؛

۱۲- ایمان؛

۱۳- امید؛

۱۴- تکیه به هدایت الهی و اعتماد به کمک الهی؛

قواره‌ی‌اصلی بسیج است، این یک فرهنگ است.»[۱۶]

 فرهنگ بسیجی، فرهنگ:

۱- معنویت؛

۲- شجاعت؛

۳- غیرت؛

۴- استقلال؛

۵- آزادگی؛

۶- اسیر خواست‌های حقیر نشدن است. [۱۷]

 ج) عرصه‌های حضور بسیج

بسیج یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن. میدان چالش‌های حیاتی و اساسی.

۱- عدم محدود نمودن بسیج به میدان جنگ: وقتی که بسیج را با نظر تحلیلی و دقیق نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که میدان نبرد نظامی، تنها میدان حضور بسیج نبود. این، کار خدا بود که بسیج ملت ایران بتواند در سخت‌ترین میدان‌ها که همان میدان جنگ است، چنان قدرتی از خود نشان دهد که دیر باورترین افراد هم قبول کنند که ملت ایران دارای توانایی است.[۱۸]

۲- مرد همه‌ی میدان‌های ملی: همه‌ی میدان‌هایی که بسیج در آن حضور پیدا کرده، میدان‌های ملی است؛ میدان‌های مربوط به همه‌ی ملت – مثل میدان دفاع مقدس، میدان سازندگی و خدمات عمومی – است. هیچ‌ وقت کشور از یک مجموعه‌ی عظیمی که از بهترین فرزندان کشور و با این خصوصیات تشکیل شده است، بی‌نیاز نیست. [۱۹]

۳- نیروی کارآمد کشور برای همه‌ی میدان‌ها: بسیج، یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه‌ی میدان‌ها. میدان جنگ مطرح بود، بسیج کارآمدی خود را ثابت کرد. میدان‌های دیگر هم که پیش بیاید – و تا به‌حال خیلی از آن‌ها پیش آمده است – باز بسیج کارآمدی خود را اثبات می‌کند. همان جوان دلباخته و عاشقی که در میدان جنگ، چشم به دهان فرمانده داشت و فرمانده‌اش را از شدت اخلاص، فداکاری و شیفتگی خود متحیر می‌کرد، همان جوان وارد دانشگاه هم که می‌شود، استاد خود را متحیر می‌کند؛ وارد آزمایشگاه علمی هم که می‌شود، همین ‌طور است؛ در میدان تحلیل سیاسی هم که وارد می‌شود، همین‌گونه است. [۲۰]

۴- مرد همه‌ی میدان‌های سخت: در میان آحاد عظیم ملت ۶۵ میلیونی ما، کسانی که اگر جان لازم باشد، می‌دهند؛ اگر مال لازم باشد، می‌دهند؛ اگر حضور به تن و جسمشان لازم باشد، آن را حاضر می‌کنند؛ اگر بحث سازندگی باشد پا وسط میدان می‌گذارند؛ اگر بحث دفاع باشد، در وسط میدان می‌آیند؛ اگر لازم باشد برای هدف‌های کشور خود را از لحاظ علمی آماده کنند، این کار را می‌کنند؛ هر چه هدف‌های والا از آن‌ها بخواهند، حاضراند آن را تقدیم بکنند؛ آن جمعی که این خصوصیت را دارند، اسم‌شان بسیج است. [۲۱]

۵- توان بسیجی در خدمت جهاد عمومی کشور: بسیج، یعنی مجموعه انسان‌هایی که نیروی خودشان را به میدان می‌آورند تا در جهاد عمومی کشور و ملت‌شان، در جهت رسیدن به قله‌ها، فعال باشند و با آن‌ها همکاری کنند و در کارشان سهیم باشند؛ این، معنای بسیج است.[۲۲]

۶- بسیج دلسوز انقلاب در همه‌ی عرصه‌ها: امروز هم، بسیجی برای کشور دل می‌سوزاند برای آبادانی کشور تلاش می‌کند، برای حفظ استقلال ملی، هر چه بتواند کار می‌کند و از جان خود هم می‌گذرد، امروز هم اگر احساس کند دشمن می‌خواهد از روزنه‌ای، چه اقتصادی و سیاسی و چه فرهنگی – به داخل کشور نفوذ کند در مقابل او می‌ایستد و با مشت به صورتش می‌کوبد.[۲۳]

۷- فرهنگ بسیجی ضامن حرکت کشور: اگر هر کدام از دستگاه‌های گوناگون کشور روحیه‌ی بسیجی پیدا کنند، توفیقات‌شان بیش‌تر می‌شود … فرهنگ بسیجی است که می‌تواند بر همه‌ی تحولات این کشور فایق بیاید و حرکت این کشور را تضمین کند. [۲۴]

۸- مرد عرصه‌ی ایستادگی در برابر دشمن: اگر روزی دشمنی به کشوری حملهه‌ی نظامی کند. چه کسی در مقابلش می‌ایستد؟

- به ملت خود علاقه‌مندتر است؛

- به زخارف دنیوی بی‌علاقه‌تر است؛

-احساس مسؤولیت بیش‌تری می‌کند و متعهدتر است. چنین کسی می‌رود دفاع می‌کند. در دوران جنگ، چه کسانی رفتند دفاع کردند. عمده‌ی میدان را، بسیج پر کرد.

برهان


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر