پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد یک سازمان هواداری مستقر در واشینگتن و بیتالمقدس است که هدفش اطلاعرسانی درباره اسرائیل و خاورمیانه و ایجاد یک «وجهه عمومی مثبتتر» برای اسرائیل است [1]. پروژه اسرائیل از دیوار بحثبرانگیز حائل در کرانه باختری حمایت میکند، طرفدار اتخاذ یک خطمشی سختگیرانه در قبال ایران است، و به طور فعال مطالعات و آثار اندیشکدهها و نویسندگان طرفدار نظامیگری را تبلیغ میکند ـ حتی با اینکه ادعا میکند یک سازمان غیرانتفاعی است که «حقایق اسرائیل و خاورمیانه را به مطبوعات، مسئولان عمومی، و مردم انتقال میدهد.» [2]
فعالیتهای پروژه اسرائیل عبارتاند از انتشار دیدگاهها، صدور هشدار، انتشار سخنان سخنرانان و سخنگویان، تهیه بروشورهای روابط عمومی برای سخنگویان اسرائیل، سفارش نظرسنجیهای عمومی، و پخش تبلیغات تلویزیونی. پروژه اسرائیل از سال 2013 تاکنون نشریه «برج» را منتشر کرده است. این نشریه یک مجله خبری آنلاین است که امور خاورمیانه را منعکس میکند. به علاوه، پروژه اسرائیل همچنین یک وبسایت عربی زبان به نام «المصدر» را اداره میکند این وبسایت مدعی است که «تصویری متعادل و صادقانه آر دنیای یهود، اسرائیل، و رویدادهای بینالمللی» ارائه میدهد [3].
پروژه اسرائیل از ارتباطات سیاسی خوبی برخوردار است. هیئت مشاوران این سازمان در اواسط سال 2014 تقریباً دوازده نفر از اعضای مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا را شامل میشد. از جمله این مشاوران میتوان به «جو ویلسون» و «الیوت انگل» از نمایندگان مجلس نمایندگان و همچنین «مارک کرک» و «رابرت منندز» از نمایندگان مجلس سنا اشاره کرد [4]. «جوزف لیبرمن» سناتور بازنشسته و «آلن وست» از اعضای سابق حزب جمهوریخواه نیز در هیئت مشاوران سازمان مذکور خدمت کردهاند.
«جاش بلاک» سخنگوی سابق «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» و از اعضای اندیشکده جنگطلب و همسو با حزب دموکرات موسوم به «اندیشکده سیاست مترقی» ریاست پروژه اسرائیل را بر عهده دارد و مدیر ارشد اجرایی سازمان نیز محسوب میشود. «بلاک» در سال 2012 جانشین «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس پروژه اسرائیل شد و از آن زمان تاکنون سکوی هدایت سازمان را در دست دارد. «ناتان گاتمن» از نشریه «فوروارد» در این باره نوشته است: «شهرت "بلاک" به عنوان سگ بولداگ اسرائیل در تضاد کامل با "میزراهی" است، زیرا "میزراهی" در اغلب موارد به جای اینکه با روزنامهنگاران و سیاستگذاران بجنگد با آنها تعامل میکرد.» [5]
سازمان در دوران ریاست رئیس سابق از یک تمرکز جهانی برخوردار بود، اما «بلاک» کمک کرد تا تمرکز سازمان به سمت یک رویکرد محدودتر و متمرکز بر واشینگتن متمایل گردد. «بلاک» بلافاصله پس از بر عهده گرفتن ریاست سازمان اظهار داشت: «در حال حاضر سازمانها و افرادی وجود دارند که از هماهنگی و منابع مالی خوبی برخوردارند و در میان آنها از دسیسهچینهای ضد صهیونیست و مدافع ایران و تروریستهایی همچون حماس و حزبالله گرفته تا حامیان ضد اسرائیل و از جمله کسانی مشاهده میشوند که با دورویی و به طور بیوقفه از اسرائیل انتقاد میکنند و تلاش میکنند در راستای رسالت اشتباه و غالباً خصمانه خویش واقعیات را تحریف کنند. البته این سازمانها و افراد در حاشیه قرار دارند.» «بلاک» اضافه کرد که «پروژه اسرائیل با انتشار سخنان دروغ، بدخواهانه، و حتی ضد یهود مقابله میکند.» [6]
پروژه اسرائیل تحت رهبری «بلاک» مستقیماً به مبارزات تفرقهافکنانه حزبی در واشینگتن دست زده است. در یک مورد، هنگامی که «بلاک» در جریان جلسه تائید صلاحیت «چاک هگل» وزیر دفاع آتی آمریکا دیدگاههای «واقعگرایانه» وی درباره ایران را به سخره گرفت و این دیدگاهها را «غیرمتداول» نامید یکی از مقامات سابق دولت که با پروژه اسرائیل آشنایی داشت اظهار داشت که سبک مقابلهای «بلاک» «نقش سازمان آنگونه که هست، میتواند باشد، و باید باشد را زیر سؤال میبرد.» [7]
صدور هشدار و بیان دیدگاهها
پروژه اسرائیل به خاطر شماری از فعالیتهایش انگشتنما شده است. برای مثال، این سازمان درباره این موضوع که سخنگویان اسرائیل چگونه میتوانند مهارتهای روابط عمومی خود را نزد مخاطبان آمریکایی بالا ببرند دست به مطالعات محرمانه زده و به همین خاطر مورد انتقاد قرار گرفته است. یکی از مطالعاتی که در سال 2009 انجام گرفته بود و خبر آن به نشریه «نیوزویک» درز کرد «فرهنگ زبان جهانی سال 2009 پروژه اسرائیل» نام داشت. این مطالعه توسط «فرانک لونتز» استراتژیست و ناظر جمهوریخواه انجام گرفت و آنگونه که در آن ادعا شده بود «دستورالعملی بود برای رهبران آیندهنگر که در خط مقدم مبارزه با جنگ رسانهای علیه اسرائیل حضور دارند.» [8]
از جمله پیشنهادهای مطرحشده در این مطالعه این بود که در رابطه با حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانههایشان عبارت «مهاجرت جمعی فلسطینیان» استفاده شود. «لونز» توضیح داده بود که منطق ورای کاربرد عبارت مذکور این است که آمریکاییها در حال حاضر از هرگونه مهاجرت جمعی هراس دارند و بنابراین طرف اسرائیل را خواهند گرفت.
«پاتریک کاکبرن» از نشریه «ایندیپندنت» در رابطه با گزارش مذکور گفته است که «همه کسانی که به ابعاد مختلف سیاست اسرائیل علاقه دارند، به ویژه روزنامهنگاران، باید این گزارش را بخوانند، زیرا بایدها و نبایدها را برای سخنگویان اسرائیل شرح داده است.» وی اضافه کرده است که گزارش مذکور به روشن ساختن «فاصله میان آنچه مقامات و سیاستمداران اسرائیل واقعاً باور دارند و آنچه بر زبان میآورند» کمک میکند [9].
پروژه اسرائیل متهم به بزرگنمایی تهدیداتی شده است که ظاهراً متوجه اسرائیل هستند. برای مثال، در سال 2013 «جاش بلاک» اعلام کرد که پروژه اسرائیل با دیپلماسی هستهای دولت «اوباما» در قبال ایران مخالف است و در این باره هشدار داد که هرگونه توافقی که به ایران اجازه دهد در خاک خود به غنیسازی صلحآمیز اورانیوم بپردازد ـ یعنی حقی که بر اساس پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای به کشورهای عضو اعطا شده است ـ قابلقبول نخواهد بود [10].
در گزارش موسوم به «اعلان هشدار پروژه اسرائیل» که در ماه اوت 2012 منتشر شد سازمان مذکور شماری از نکات هشداردهنده را پیشنهاد داده بود که حامیان پروژه اسرائیل با بکارگیری آنها میتوانستند پیام خود را به گوش رهبران آمریکا برسانند. طرفداران پروژه اسرائیل میتوانستند از جمله اینگونه استدلال کنند که «رهبران ایران از قطعنامههای سازمان ملل و دیدگاههای جهانی سرپیچی کرده و به ساخت سلاح هستهای ادامه میدهند و در عین حال اسرائیل را تهدید به نابودی میکنند.» [11] با این حال، زمانی که گزارش مذکور منتشر شد سازمانهای اطلاعاتی آمریکا بر این باور بودند که شواهد و مدارکی وجود ندارند که نشان دهند ایران کار بر روی سلاحهای هستهای را آغاز کرده است.
در ماه جولای 2014 پروژه اسرائیل یک وبسایت جدید به نام «ممانعت از دستیابی ایران به بمب» راه اندازی کرد و در آن در راستای ایجاد ترس و وحشت تصاویر و اظهاراتی را درباره ایران و برنامه هستهای این کشور منتشر کرد [12]. خبرگزاری «اینترپرس» وبسایت مذکور را چنین توصیف کرد: «وبسایتی کامل به همراه یک عکس ترسناک سیاهوسفید از ابری قارچی شکل و این شعار که "اگر ایران هستهای شود تروریسم نیز هستهای میشود"». [13]
هدف این وبسایت تشویق افراد به امضای طومار و «کمک به افزودن فشار بر ایران و واشینگتن» است. وبسایت به طور تلویحی از راهبرد دیپلماتیک دولت «اوباما» در قبال ایران انتقاد میکند. به گفته وبسایت مذکور، «توافق خوب» با ایران توافقی است که از توانایی ایران جهت توسعه «برنامه موشکهای بالستیک» خویش بکاهد و به «نابودی» سانتریفیوژهای موجود در داخل کشور منجر شود. ایران هیچگاه ملزم به نابود کردن سانتریفیوژهایش نشده است ـ زیرا از حق بکارگیری سانتریفیوژها در راستای تولید برق برخوردار است ـ و دولت «اوباما» به وضوح تصریح کرده است که بحث موشکهای ایران در مذاکرات جاری مطرح نیست [14].
در ماه جولای 2011، پروژه اسرائیل در رابطه با کشتیهایی که در آن زمان فعالان طرفدار فلسطین قصد داشتند در راستای نشان دادن همبستگی خود با مردم غزه و کرانه باختری به حرکت درآورند شدیداً هشدار داد. پروژه اسرائیل به نقل از «اسحاق آهارونویچ» وزیر امنیت داخلی اسرائیل نوشت: «تقریباً دو ماه بعد از آنکه معترضان لبنانی و سوری به سمت مرزهای شمالی اسرائیل هجوم برده و امنیت ملی اسرائیل را در معرض تهدید قرار دادند اکنون فعالان طرفدار فلسطین بار دیگر آماده شدهاند تا از زمین و دریا مشروعیت اسرائیل را به چالش بکشند. اراذلواوباشی که تلاش کردند قانون را نقض کرده و نظم و آرامش را برهم بزنند اجازه ورود به اسرائیل را نخواهند یافت و به کشورهای خود باز خواهند گشت.» [15]
پروژه اسرائیل سیاست دولت «اوباما» در قبال اسرائیل را به شدت به باد انتقاد گرفته است. در جریان مشاجره میان «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل و مقامات دولت «اوباما» بر سر مسئله شهرکسازی در سال 2009، پروژه اسرائیل مدعی شد که تلاشها جهت متوقف کردن ساختوساز شهرکهای غیرقانونی اسرائیلی در سرزمینهای اشغالشده فلسطین «نوعی پاکسازی قومی جهت بیرون راندن همه یهودیها» از کرانه باختری است [16]
در جریان گفتگوهای صلح میان اسرائیل و فلسطین که در سالها 2013 و 2014 به ریاست «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفتند، «بلاک» اظهار داشت که «گروههای یهودی باید در طول فرآیند مذاکره خواستار حساسیت در قبال نیازهای امنیتی اسرائیل آنهم در یک منطقه پرتلاطم» شوند و اینکه گروههای مذکور «با توجه به سرسختی فلسطینیها باید آماده احتمال شکست گفتگوها باشند» [17] پروژه اسرائیل وبسایتی با عنوان «آری به صلح» راه اندازی کرد و در آن بر «نیاز به حضور اسرائیل در دره اردن» تأکید کرد. این وبسایت با ارائه اطلاعات گرافیکی مشروح از حضور اسرائیل در دره اردن واقع در کرانه باختری دفاع کرده است و به نقل از قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل نوشته است که اسرائیل باید از «مرزهای امن و ایمن» برخوردار باشد [18]. این وبسایت نگفته است که قطعنامه 242 همچنین اسرائیل را ملزم ساخته است تا به اشغال کرانه باختری پایان داده و به مرزهای قبل از جنگ سال 1967 بازگردد ـ این موضع در سطح بینالمللی و از جمله توسط آمریکا موردپذیرش واقع شده است.
در سال 2009، پروژه اسرائیل به خاطر امضاهای مشکوک موجود در یکی از طومارهای ضد ایران که به سفارش این سازمان تهیه شده بود به دردسر افتاد. «اسپنسر آکرمن» در رابطه با طومار مذکور گزارش داد: «با بررسی دقیقتر امضاها سؤالاتی اساسی در رابطه با اصالت آنها مطرح میگردند. برای مثال، نام «وینس وینس» پای امضاهای شماره 84854 تا 85071 مشاهده میشود ـ هرچند پروژه اسرائیل مدعی است که اینها همه افراد مختلفی با نام مشابه «وینس وینس» هستند که در ایالات مختلف طومار را امضا کردهاند. البته برخی از آنها از ایالات MN (مینهسوتا)،AZ (آریزونا)، یا PA (پنسیلوانیا) هستند که نام اختصاریشان قابلتشخیص است. با این حال، بقیه متعلق به ایالات GU، AA، XX و غیره هستند که از نامهای اختصاری بیمعنایی برخوردارند. امضاکننده شماره پنج «کامفیلاولی» نام دارد از شهر داوو واقع در ایالت تاریخی XX ـ این موارد را صرفاً به خاطر تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان ذکر نکردهام. بخش اصلی ماجرا هنوز باقی مانده است. پروژه اسرائیل این اسامی را به عنوان حامیان پروپاقرص تحریمهای ایران فهرست کرده است: «ویاگرا کافمن» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 84570)؛ «پورن سکس ویدئو» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 62751 تا 62756)؛ «استیوپید ویت من» که نشانی خود را ذکر نکرده است (امضاکننده شماره 83780)؛ و ایکس باکس 360 اکسسوریز» از نیویورک (امضاکننده شماره 90046) [19] [توضیح: اسامی مذکور نامهای واقعی نبوده و در واقع عبارات یا نامهای مستهجن هستند]
«آکرمن» به نقل از «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس و رئیس پروژه اسرائیل نوشته است که «آنها جزء فعالان هستند و از طریق یک مسیر امن در فرآیند امضای طومار شرکت میکنند. ما 140000 فعال داریم که با ما همکاری میکنند. بسیاری از آنها دارای نامهای مشابه هستند، زیرا با یکدیگر نسبت خانوادگی دارند.» [20]
نظرسنجیها و تبلیغات
تأمین مالی نظرسنجیها درباره دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل و همسایگانش و همچنین تهیه آگهیهای تلویزیونی با هدف ترویج یک دیدگاه اسرائیل محور درباره خاورمیانه از جمله دیگر فعالیتهای اصلی پروژه اسرائیل محسوب میشوند. برای مثال، پروژه اسرائیل در اوایل سال 2004 پخش یک آگهی تلویزیونی 30 ثانیهای را در آمریکا آغاز کرد که به گفته خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» «مادران قربانیانی که در نتیجه بمبگذاریهای انفجاری جان خود را از دست داده بودند» را به تصویر میکشید. این اقدام با هدف جلب حمایت مردم آمریکا از ساخت دیوار امنیتی حائل میان اسرائیل و کرانه باختری صورت گرفت [21].
شیوههای نظرسنجی که توسط پروژه اسرائیل مورد استفاده قرار گرفتهاند در بسیاری موارد توسط کارشناسان نظرسنجی به باد انتقاد گرفته شدهاند. در یک مورد در سال 2014 پروژه اسرائیل مدعی شد که نتایج یکی از نظرسنجیهایش نشان میدهند که «هر دو حزب آمریکا به طور گسترده از افزایش تحریمها» علیه ایران حمایت میکنند. با این حال، «دینا اسملتز» از کارشناسان نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در این رابطه اظهار داشت که نظرسنجی مذکور بیطرفانه نبوده است و نتایج آن را نمیتوان معتبر دانست. «اسملتز» خاطرنشان ساخت که هنگامی که به طور شفاف و مستقیم از مردم سؤال میشد آیا آمریکا باید بر تحریمهای ایران بیفزاید یا نه اکثریت آمریکاییها (52 درصد) مخالف افزایش تحریمها بودند. حمایت از رسالت جنگطلبانه پروژه اسرائیل در رابطه با ایران هنگامی مشاهده میشد که این سازمان سؤالات نظرسنجی را به شکل مغرضانه طراحی میکرد و تلاش میکرد پاسخدهندگان را به تغییر دیدگاه مجاب کند [22].
نظرسنجیای که در ماه دسامبر 2013 توسط «فرانک لونتز» ناظر جمهوریخواه به نمایندگی از پروژه اسرائیل انجام گرفت نیز با انتقاداتی مواجه شد. بنابر گفته وبسایت موسوم به «تینک پراگرس» که به بررسی دیدگاه آمریکاییها درباره ایران میپردازد، نظرسنجی مذکور از «گزینههای غبرواقعگرایانهای» برخوردار بوده و «به پاسخدهندگان نمیگفت که وضع تحریمهای بیشتر در حال حاضر احتمالاً به شکست مذاکرات خواهد انجامید.» [23]
نفوذ و ارتباطات سیاسی
پروژه اسرائیل بلافاصله پس از تأسیس به سرعت توجهات را به خود جلب کرد. برای مثال، در ماه اوت 2014 «آریمکل» سرکنسول اسرائیل در نیویورک که به تازگی به این سمت منصوب شده بود در اولین حضور خود در مراسمهای عمومی در آمریکا در مراسمی شرکت کرد که توسط پروژه اسرائیل بر روی یک قایق تفریحی در اسکله چلسی شهر نیویورک برگزار شده بود. نشریه «نیویورک سان» در این رابطه گزارش داد: «پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد در میان سازمانهای آمریکایی طرفدار اسرائیل یک تازهوارد به شمار میرود. اما به نظر میرسد سازمانهایی که در این حوزه جا افتادهاند از پروژه اسرائیل استقبال میکنند: در مراسم دیروز «مالکوم هونلین» معاون اجرایی کنفرانس روسای سازمانهای یهودی بزرگ آمریکا و «مایکل میلر» معاون اجرایی شورای روابط جامعه یهودیان نیویورک نیز حضور داشتند.» [24]
کنفرانس خبری پروژه اسرائیل که در تاریخ 19 جولای 2007 در عمارت کنگره برگزار شد از این هم باشکوه بود. این کنفرانس در راستای جلبتوجه همگانی به «تهدید ایران» برگزار شد و در آن شماری از اعضای سابق و فعلی کنگره و کارشناسان معروف نومحافظهکار از جمله «فرانک گافنی» از اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» به سخنرانی پرداختند. به گزارش وبسایت پروژه اسرائیل، «براد شرمن» از اعضای جمهوریخواه کنگره، «مارک کرک» از اعضای جمهوریخواه کنگره (که اکنون سناتور است)، «جان پورتر» از اعضای جمهوریخواه کنگره، و «الیوت انگل» از اعضای جمهوریخواه کنگره از دیگر سخنرانان مراسم بودند. «انگل» که از اعضای هیئت مشاوران پروژه اسرائیل به شمار میرود در این مراسم خطاب به حضار اظهار داشت: «اینجا مونیخ ماست. ما باید به پا خواسته و به ایران بگوییم که نمیتواند افکار عمومی دنیا را به سخره بگیرد.» [25]
بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 2008 از جمله سناتور «جو بایدن»، سناتور «سام براونبک»، سناتور «هیلاری کلینتون» سناتور «کریس دود»، سناتور سابق «جان ادواردز»، فرماندار سابق «مایک هاکابی»، و سناتور «باراک اوباما» بیانیههایی خطاب به کنفرانس خبری مذکور صادر کردند. «اوباما» در بیانیه خود گفته بود: «ایران یک کشور تحت کنترل روحانیون تندرو است که از تروریسم حمایت کرده و به طور علنی همسایگانش را تهدید میکند. دستیابی ایران به تسلیحات هستهای خطرناک است و ما نمیتوانیم چنین خطری را به جان بخریم. همه کشورها باید بدانند که با اینکه تهدیدات آشکار و غیرقابل تحمل ایران متوجه اسرائیل هستند اما رفتار این کشور تهدیدی برای همه ما محسوب میشود.» [26]
با اینکه بسیاری از افراد مظنون به نومحافظهکاری که در هیئتمدیرههای سازمانهای همفکر حضور دارند پروژه اسرائیل را نمایندگی نمیکنند، اما وبسایت این سازمان آشکارا بسیاری از گروهها و شخصیتهای تندرو را تبلیغ میکند. وبسایت مذکور آثار اندیشکده «موسسه پژوهش رسانهای خاورمیانه» که توسط «میراو وورمسر» بنیان گذاشته شده است؛ «کلیفورد می» و «ولید فارس» از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی»؛ «گافنی» و س.پی.اس؛ «دیوید ماکوفسکی» از اعضای اندیشکده «سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ «ایلان برمن»؛ و «کن تیمرمن» از اعضای پروژه دادههای خاورمیانه را تبلیغ کرده است.
بر اساس گزارش شماره 990 پروژه اسرائیل که در سال 2012 منتشر شد، درآمد این سازمان در سال 2012 بالغبر 6 میلیون دلار بود که در مقایسه با سال قبل از آن یک افزایش 8/2 میلیون دلاری را نشان میداد [27].