۰۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۹۶۶۷
مسؤولان اسرائیلی معتقدند که با پایان حمله نظامی که بر آن نام «صخره سخت» را گذاشته‌اند باید شاهد تغییر و تحولاتی در عرصه خاورمیانه و حل منازعه اسرائیل و فلسطینیان به طور قطعی و نهایی باشیم.
در گزارشی که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» در روزهای اخیر منتشر کرد، نوشت: با وجود عدم پایان جنگ علیه نوار غزه، بسیاری از مسئولان اسرائیلی در این روزها به روز پس از جنگ اعلام پایان جنگ فکر می ‌کنند و همه آنها در یک اندیشه با یک دیگر اتفاق نظر دارند که با پایان حمله نظامی که بر آن نام «صخره سخت» را گذاشته ‌اند، باید شاهد تغییر و تحولاتی در عرصه خاورمیانه و حل منازعه اسرائیل و فلسطینیان به طور قطعی و نهایی باشیم. اما در این میان «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و مسئول مستقیم مذاکرات جاری در قاهره حتی یک کلمه هم در این خصوص بر زبان نیاورده است.

از نقشه‌‌های مختلفی که کشیده شده چنین بر می‌آید که توافق بر خلع سلاح مقاومت فلسطینی در نوار غزه و تثبیت و تحکیم پایه ‌های تشکیلات خود گردان فلسطینی در نوار غزه و برسر گذرگاه‌‌ها حاصل شده است. همان گونه که این توافقات بر منافع مشترک «اسرائیل» با شماری از کشورهای منطقه و در راس آنها کشورهایی که به «محور اعتدال» یا میانه روی معروف شده‌ اند و مصر و عربستان سعودی و اردن و همچنین تشکیلات خود گردان فلسطینی را دربر می‌ گیرند، تاکید دارد.

«یاکوف پری»، رئیس سابق دستگاه اطلاعات و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی موسوم به «شاباک» پس از طرح ایده آتش ‌بس و پیش از دستیابی به هرگونه پیشرفتی در مذاکرات قاهره، ایده برگزاری کنفرانسی بین المللی برای مناقشه خلع سلاح مقاومت فلسطینی در نوار غزه و بازسازی آن را مطرح کرد. پری در گفت ‌وگو با روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت تصریح کرد که اکنون تنها فرصت مناسب برای از سرگیری مذاکرات به دست نیامده، بلکه فرصتی مناسب برای سازش یا برگزاری کنفرانسی منطقه ‌ای به دست آمده تا بحث و تبادل نظر درباره قرار دادن حد و حدودی برای نزاع فلسطینیان و «اسرائیل» صورت گیرد.

به گفته رئیس سابق شاباک، فرصت مناسب در منطقه به دست آمده، چراکه محور میانه‌ رو در خاورمیانه که کشورهای عربستان سعودی و مصر و اردن به اضافه تشکیلات خودگردان فلسطینی را در برمی ‌گیرد، رشد کرده و قدرت یافته و «اسرائیل» باید از این محور نهایت بهره برداری را کند.

تنها چند روز پس از طرح پری، «تزیپی لیونی»، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی ارائه شد که لحظه‌ ای برای از سرگیری مذاکرات با تشکیلات خود گردان فلسطینی از پای ننشست، به ویژه آن که طی دو سال اخیر به شکلی گسترده روی این مذاکرات کار کرده بود، اما تمام تلاش‌ هایش با بن بست مواجه شده بود.

لیونی پایه و اساس طرح خود را بر تسویه و رسیدگی بر اوضاع نوار غزه نهاده بود که اعتقاد داشت، از حمایت گسترده بین المللی نیز برخوردار است.طرح لیونی ارائه کمک‌ های فوری بشر دوستانه به نوار غزه و حمایت اقتصادی از آن در برابر خلع سلاح و عدم افزایش و توسعه قدرت نظامی مقاومت فلسطینی و به رسمیت شناختن سیطره تشکیلات خودگردان فلسطینی بر نوار غزه را براساس یک قانون سراسری و یک قدرت که هم نوار و هم کرانه را شامل می ‌شود، در برمی ‌گرفت و بازسازی نوار غزه به دست «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی انجام می ‌شد و حمایت از گروه ‌های مقاومت و ورود مواد مورد نیاز این گروه ‌ها متوقف و مذاکرات سیاسی میان «اسرائیل» و تشکیلات از سر گرفته می‌ شد.

در این بحبوحه «یائیر لبید»، وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی نیز وارد عرصه سیاست شد و طرح برگزاری کنفرانسی بین المللی متشکل از کشورهای خاورمیانه و غربی را برای تدوین برنامه‌ ای جهت خلع سلاح نوار غزه و بازسازی آن ارائه داد.طرح لبید ۴ بند را در برمی‌ گیرد که عبارتند از: سیطره تشکیلات خود گردان فلسطینی بر گذرگاه رفح، تشکیلات خودگردان مسئول و ناظر بر روند بازسازی نوار غزه جهت رسیدن اموال مستقیم به جنبش حماس، قرار دادن شروطی «اسرائیلی» در برابر روند بازسازی نوار غزه به گونه ‌ای که تضمین کننده امنیت «اسرائیل» باشد، قرار دادن شروطی که مانع قدرت یافتن بیش از پیش گروه‌ های فلسطینی و موجب خلع سلاح از نوار غزه و از بین رفتن تهدید تونل ‌ها و موشک‌ های مقاومت شود.

در میان «آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در نشست کمیته امنیت خارجی وابسته به کنست این رژیم طرحی ارائه داد که به موجب آن پیشنهاد داده شده بود، نوار غزه تحت حاکمیت سازمان ملل قرار گیرد.لیبرمن با بیان این که این طرح باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد، تاکید کرده بود که این طرحی قابل اجراست. اما تا زمان باز پس گیری اجساد «هدار گولدن» و «آرون شائول»، دو نظامی صهیونیست نباید حملات نظامی را متوقف کرد و غیر منطقی است که عناصر حماس همچنان حقوق خود را به صورت مرتب دریافت کنند، در حالی ‌که اجساد دو نظامی اسرائیلی دفن نشده باشند.

لیبرمن افزود که با آزادی حتی یک اسیر فلسطینی نیز مخالف است و «اسرائیل» نباید با گفت ‌وگو درباره احداث بندر و فرودگاه در نوار غزه موافقت کند.از سوی دیگر، «اسرائیل کاتس»، وزیر ارتباط رژیم صهیونیستی طرح نیمه سیاسی و نیمه اقتصادیش را سال ‌هاست، درباره آن سخن می ‌گوید، را بار دیگر ارائه داد. طرح کاتس بر تاسیس جزیره‌ای صنعتی در دریا استوار است که می‌توان از آن به عنوان بندر برای ساکنان نوار غزه استفاده کرد.

به اعتقاد کاتس این طرح به «اسرائیل» اجازه می‌ دهد، بیش از پیش زمینه قطع رابطه و با ساختارهای زیربنایی نوار غزه را فراهم کند.به گفته کاتس این جزیره صنعتی تحت اشراف و نظارت بین المللی و حمایت و تامین مالی آن قرار خواهد داشت و از طریق پلی به طول ۴٫۵ کیلومتری و با قرار دادن نقاط بازرسی امنیتی روی آن به نوار غزه مرتبط خواهد شد و مرکزی برای ارائه خدمات دریایی و هوایی و شیرین‌ سازی آب دریا و تولید نیرو خواهد بود.کاتس این شرط را قائل می ‌شود که این طرح باید با توافق بین المللی و تضمین خلع سلاح مقاومت در تمام اشکال آن به اجرا گذاشته شود.

صرف نظر از طرح ‌های فوق الذکر، «اسحاق هرتسوگ»، رئیس گروه ‌ها و احزاب معارض صهیونیستی و رئیس حزب «عمل» این رژیم طی تجاوز رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در سخنانی تصریح کرد که در خاورمیانه دو ائتلاف تداخل یافته در یک دیگر شکل گرفت که «اسرائیل» و مصر و اردن و تشکیلات خود گردان فلسطینی را با حمایت سعودی و شیوخ خلیج فارس در برمی ‌گیرد.

 به گفته هرتسوگ این طرح ابتدا و پیش از هر اقدام بر آتش ‌بس و ارائه کمک ‌های فوری بشر دوستانه به نوار غزه و سپس توافق سیاسی را در برمی ‌گیرد که بر اساس آن دستگاه‌ های تشکیلات خود گردان فلسطینی بر گذرگاه‌ ها تسلط یابند و به محمود عباس اختیارات کامل اداره نوار غزه براساس تشکیل دولت وحدت ملی فلسطینیان همانند آنچه پیش از جنگ غزه شاهد آن بودیم، داده شود.اما هرتسوگ مرحله دوم طرح خود را به برگزاری نشست‌ های بحث و رایزنی از سوی کشورهای کمک کننده به نوار غزه در نروژ و از اوایل سپتامبر آینده با هدف ارائه کمک‌ های فوق العاده برای بازسازی نوار غزه اختصاص می ‌دهد.

به باور هرتسوگ باید یک میلیارد دلار به صورت فوری برای آغاز بازسازی در نوار غزه تنها و تنها در اختیار تشکیلات خود گردان فلسطینی قرار گیرد و در این خصوص باید طرحی سیاسی تدوین کرد که براساس آن با گشودن گذرگاه‌ ها و احداث بندری در نوار غزه، محاصره این منطقه را لغو کرد، اما تمام این مناطق باید تحت اشراف و نظارت محمود عباس و قوانین بین المللی قرار گیرد و به موجب آن سلاح مقاومت در نوار غزه نیز نیز خلع و حماس از دریافت هرگونه کمک و حمایت‌ های مالی منع شود.

هرتسوگ همچنین بر این باور است که می‌ توان حماس را در بازی سیاسی مشارکت داد، چون اعتقاد دارد که نمی ‌توان تنها از زور و قدرت استفاده کرد، بلکه در این راه باید به سرعت روند سیاسی را با تشکیل دولتی فلسطینی آغاز کرد و در این راه «اسرائیل» باید طرح سیاسی بلند مدتی را تدوین کند که چارچوب ‌های تشکیل دولت فلسطینی را در برگیرد، اما در این طرح باید منافع امنیتی اسرائیل مد نظر باشند.

در پایان این گزارش یدیعوت آحارانوت یادآوری می ‌کند، با وجود فرصت‌ های سیاسی که در پی عملیات «صخره سخت» به دست آمد و در راس آن تقویت و از سرگیری روابط با محمود عباس قرار داشت، اما «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی هیچ طرحی برای ارائه نداشت، همان گونه که هیچ اظهار نظری درباره جنگ نکرد و تنها از یک امر سخن گفت و آن خواست «اسرائیل» برای آتش‌بس و خواسته نهایی «تل‌آویو» برای خلع سلاح مقاومت بود.

همچنین این گزارش تاکید می ‌کند، با وجودی ‌که نتانیاهو در یکی از سخنرانی‌ هایش طی عملیات صخره سخت از رابطه عمیق و گسترده خویش با کشورهای مختلف خاورمیانه سخن گفته بود، اما هیچ طرح سیاسی ارائه نداد که «اسرائیل» را از انزوای بین المللی که به سمت آن در حرکت است و بهبود روابط خارجی ‌اش با واشنگتن و دیگر کشورهای غربی را به همراه داشته باشد، ارائه نداد.

مشرق


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر