۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۱
کد خبر: ۹۴۸۲
غرض شناخت نگرش و نحوه پرداختن آن ها به این ماجرا و چگونگی بهره برداری از آن است.
همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی در سرزمین های اشغالی و برخی از نقاط اروپا و آمریکا طبق سنتی دیرین جشنی در میان یهودیان منحرف برگزار می شود که به «پوریم» معروف می باشد. این جشن که بر اساس داستانی قدیمی در تورات است در واقع بدمستی یهودیان منحرف در قالب یک جشن عمومی همراه با رقص و پایکوبی، نوشیدن بی حد و حصر مشروبات الکلی، خوردن شیرینی هایی به رنگ خون در شکل اعضای بدن انسان و… به شکرانه کشتار هزاران نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه چینی عناصر نفوذی یهودیان منحرف در دربار خشایار شا اتفاق افتاده است. این نسل کشی در حقیقت نوعی هولوکاست محسوب می شود. هولوکاستی که بر اساس آن طی ۳ روز ۷۰ هزار ایرانی(البته بسیاری از تاریخ نویسان این عدد ذکر شده در تورات را اغراق آمیز می دانند) به قتل رسیدند. لذا این جنایت که تبدیل به یکی از بزرگترین جشن های آیینی و مذهبی یهودیان منحرف شده به جشن ایرانی کشی نیز شهرت یافته است.

جشن پوریم در دهه های اخیر و با ظهور تفکر صهیونیسم در قالب رژیم جعلی اسرائیل رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. به قسمی که آن‌ها هر ساله در روزهای ۱۳ و ۱۴ فروردین با حرکتی نمادین در نقاط مختلف جهان اقدام به هامان سوزی می نمایند. در این جشن، یهودیان منحرف مجسمه ای را به عنوان «هامان ایرانی» درست می کنند و برای نشان دادن دشمنی خود با مخالفان آن چه یهودیت می خوانند، گردن مجسمه را زده و آن را می سوزانند. هامان، صدر اعظم خشایارشا بوده که با تدبیر خود متوجه نفوذ این گروه از یهودیان به دربار ایران و توطئه چینی های آن ها شده و به مقابله با آن ها می پردازد لذا مورد نفرت آن ها قرار می گیرد. علاوه بر این در حین برگزاری این مراسم، سرزمین های اشغالی شاهد برنامه های ویژه ای از سوی خاخام های صهیونیستی است که طی آن با یکدیگر در نوشیدن شراب و رقص و پایکوبی به رقابت می پردازند. افراط در نوشیدن شراب در میان خاخام ها در این روز به حدی است که حتی قادر به راه رفتن نبوده و در خیابان‌های تل آویو و دیگر شهرهای اشغالی بیهوش و بی رمق به زمین می افتند.

در مواجهه با پوریم و داستان تاریخی مترتب بر آن بین کارشناسان و تاریخ نویسان وحدت نظر وجود ندارد. به طور کلی در این ارتباط دو نظر متفاوت مطرح می گردد: دسته اول شامل مورخانی است که آن را واقعیتی انکار ناپذیر قلمداد کرده و سند این ادعا را نیز برگزاری جشن سالیانه «پوریم» توسط یهودیان منحرف می دانند و دسته دوم گروهی از تاریخ نویسان هستند که معتقدند این داستان واقعیت ندارد و افسانه ای بیش نیست! حال پرداختن به این مسأله که آیا کشتار و هولوکاست ایرانیان که در کتاب عهد عتیق یهودیان ذکر شده واقعیت دارد و یا افسانه ای بیش نیست موضوع این نوشتار نمی باشد بلکه غرض شناخت نگرش و نحوه پرداختن آن ها به این ماجرا و چگونگی بهره برداری از آن است. تفکر نژادپرستانه یهودیان منحرف (یا همان پیروان تلمود) و صهیونیست‌های فاشیست امروز به گونه ای است که نه تنها کشتار، غارت و کودک کشی را تقبیح نکرده و آن را عملی مذموم نمی دانند بلکه هر اقدامی(با هر قیمت و وسیله ای) که بتواند اهداف پلیدشان را جامه عمل بپوشاند و یا مخالفان آن ها را منکوب نماید از نظر آن ها پذیرفته شده و قابل توجیه است و حتی به مناسبت آن به جشن و پایکوبی نیز می پردازند.

بر اساس همین نگرش صهیونیست ها ضمن نقض صریح حقوق بین الملل بیش از سی روز است که کشتار کودکان غزه را به عنوان یک راهبرد اساسی انتخاب کرده و به صورت مستقیم نقاط مختلف حضور کودکان مانند؛ مدارس، کمپ های سازمان ملل، محل بازی بچه ها، بیمارستان ها و خانه های مسکونی را بمباران می کنند، زنان و کودکان بی دفاع را می کشند، خانه های آن ها را ویران، خانواده‌هایشان را متلاشی و زندگی شان را مختل می نمایند. آن ها با اینکه چندین بار اعلام آتش بس کرده اند ولی به دلیل سرشت خون آشامی که دارند نتوانستند بدان وفادار باشند. البته باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که قطعاً کشتار کودکان غزه تنها به دلیل ماهیت تفکر پلید صهیونیست‌ها نیست بلکه با تحلیل داده های جمعیت شناختی مطالعات دانشگاه حیفا می توان دریافت بخش عظیمی از این رویکرد مربوط به روند رشد جمعیت در غزه است. به گونه ای که آن ها دریافتند تداوم روند افزایش جمعیت فلسطینی ها می تواند به صورت طبیعی آن‌ها را صاحب اکثریت عددی کرده که این مسأله در سال های آتی رژیم اشغالگر را در برابر جمعیتی جوان از دشمنان خود قرار می دهد که توان مقابله با آن را نخواهند داشت. لذا کشتار کودکان غزه(فلسطینی) و کرانه باختری به عنوان یک استراتژی مشخص در دستور کارشان قرار گرفته است که مایل نیستند به این زودی ها و به راحتی متوقف شود.

 امروز جامعه بشری مبهوت از جنایت های بی حد و حصر صهیونیست‌ها در غزه نه تنها امیدی ندارد اشغالگران قدس روزی از این اقدامات غیرانسانی خود پشیمان شده و رویکردشان را تغییر دهند، بلکه به خوبی دریافته حتی از آن ها برمی آید که جنازه های خونین و سوخته کودکان مظلوم و بی دفاع غزه را به عنوان سند و تندیس افتخار آمیز دیگری در ویترین جنایات تاریخی خود قرار دهند. کما این که اکنون همین ادعا در صحبت های مسئولان رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن‌ها خصوصاً نتانیاهو و اوباما که این اقدامات را نوعی حرکت مقدس در دفاع از امنیت اسرائیل قلمداد می کنند دیده می شود!

سخن پایانی اینکه تراژدی حمله اسرائیل به غزه، حمایت های آمریکا از اسرائیل و سکوت مجامع بین المللی یک واقعیت تلخ را در سیاست های مبتنی بر زر و زور جهان بیش از پیش آشکار ساخت که چگونه اقلیتی صهیونیست به وسیله سه ابزار دلار، اسلحه و تبلیغات اراده اکثریتی در آمریکا، سازمان ملل و مجامع به اصطلاح صلح را به تسخیر درآورده اند. لذا جامعه بشری اگر روزی با چشمان خود مشاهده کرد که صهیونیست ها نسل کشی و هولوکاست امروز کودکان غزه را بهانه ای برای بدمستی و رقص پوریم دیگری در اراضی اشغالی قرار داده اند چندان متعجب نخواهد شد!

 پارس


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر