یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی کشور
که امام (ره) از آن تعبیر به «دانشگاه» کردند نهاد صداوسیماست که نقش بی
بدیلی در عرصه فرهنگ دارد. رهبر معظم انقلاب به مناسبتهای مختلف بر اهمیت
نقش این نهاد فرهنگی در فرهنگسازی و بهبود اوضاع فرهنگ جامعه تأکید
کردهاند اما با این وجود کاستیها و نقصهای زیادی در این عرصه هنوز به
چشم میخورد و بعد از سالها از ایراد بیانات ایشان، هنوز به توصیههای
ایشان جامه عمل پوشانده نشده است.در این گزارش نگاهی داریم به مطالبات رهبر
انقلاب از صداوسیما در سالهای مختلف به این امید که این مطالبات بیش از
پیش سرلوحه کار مدیران صداوسیما قرار گیرد. در بخش اول این گزارش (اینجا)
به مواردی از مطالبات رهبر انقلاب از صداوسیما مانند ضرورت ترویج فرهنگ
عدالت طلبی، اهمیت نظارت در صداوسیما، ضرورت توجه به تحقیق و هنر در برنامه
سازی و مهمترین نقص فیلم های ایرانی که فیلمنامه است اشاره شد. اکنون بخش
دوم این گزارش را پیش رو دارید.
اهمیت سیاستگذاری در صداوسیما
سیاستگذاری،
یعنی تأمین جهت مطلوب برای برنامههای صداوسیما. اگر سیاستگذاری به شکل
صحیح نباشد، پراکندهکاری و احیاناً تعارض، تناقض و انحراف، بر برنامههای
صداوسیما مسلط خواهد شد. اگر سیاستگذاری متین و متقن انجام بگیرد، تحقیقاً
صداوسیما یک وسیله اعتلای فکر و معرفت و رشد جامعه خواهد شد. صداوسیما
باید حقیقتاً به آن وسیله اعتلا تبدیل بشود و در خدمت تفکر انقلاب و اسلام و
رسوخ این فکر - با همه ملحقاتش - در ذهن و فکر و روح و عمل مردم جامعه
خودمان و نیز مردم دیگری که در شعاع تبلیغات صداوسیما قرار دارند، باشد.
روایتی که در مورد صداوسیما صدق میکند
محتواها
باید آموزنده باشد؛ نه به معنای ساده آموزندگی، که فقط کسی درسی در آنجا
بیان کند؛ بلکه آموزنده با همان معنای عمیقش، یعنی کیفیت دهنده و پرورش
دهنده روح و فکر مخاطب خودش و جهت دهنده به تلاش و زندگی او و البته این
نخواهد شد، مگر آن وقتی که قالبها و شکلها به تناسب اهمیت و عظمت این
مسئولیت، کیفیت لازم را پیدا بکند. حقیقتاً این روایت «من ساوی یوماه فهو مغبون» [زیان دیده است کسی که امروز و فردایش با هم فرق نکند]، در مورد صداوسیما صدق میکند. یعنی اگر امروزِ صداوسیما مثل دیروز بود، پیداست که ما به سمت کمال حرکت نمیکنیم و به عبارت دیگر، از مسئولیت دور افتادهایم.
در
حال حاضر، صداوسیما در حد اعلای مطلوب نیست؛ کسی هم این ادعا را ندارد؛ نه
خود آقایان مسؤولان صداوسیما و نه دیگران. مگر میشود به حدی در زندگی
بشر قانع شد؟ چه برسد به اینطور چیزهای انقلابی و مؤثر. پس، هر روز
بایستی بهتر از روز گذشته بشود و سیاستگذاری بر این اساس انجام بگیرد. از
این نکته به این نتیجه میرسیم که سیاستگذاری هم خود یک امر متطور و در
حال تحول دایمی است. اینگونه نیست که این سیاستی که امروز گذاشته شد، تا
ابد کفایت بکند. مقصود از سیاستگذاری، این است.
هدف نهایی در صداوسیما چیست؟
هدف
این است که ما صداوسیما را به آن اوج و کمالی برسانیم که کلیه برنامههای
آن، با بهترین کیفیتها، در جهت رسوخ و نفوذ دادن اندیشه اسلام ناب و همه
ملحقاتش - از اخلاق و عمل - در زندگی مخاطبانش باشد. هر برنامه آن، باید
این خصوصیت را داشته باشد. این، هدف ماست. از اول صبح تا آخر شب که پیچ
رادیو و تلویزیون را باز میکنیم، تکتک برنامهها، حتی آرم برنامهها،
موزیک متن فیلمها و برنامههای گوناگون، حتی چهره گویندگان و مجریانی که
دیده میشوند و لحن کلام گویندگانی که صدایشان شنیده میشود، باید این
خصوصیات را داشته باشد.
مطلب دیگری که من میخواهم عرض بکنم،
دو، سه نکته برجسته در مجموعه صداوسیماست. یکی، مسأله موسیقی در
صداوسیماست. دیگری، مسأله چهره زن در صداوسیماست. بعدی، مسأله داستانها و
سریالها و گزارشهای هنری، تاریخی، قصه، فیلم و از این قبیل چیزها در
صداوسیماست. اینها نکات مهمی است. باید به همه اینها رسیدگی بشود و شما
سیاستگذاریش را بکنید. البته این بخشی که من میخواهم بگویم، فقط به
سیاستگذاری مربوط نمیشود. شما برادران مجری - که جمع معتنابهی از شما،
دستاندرکار اجرا هستید - باید به این نکات توجه بفرمایید.
سه اشکالی که به موسیقی قبل از انقلاب وارد بود
موسیقیِ
قبل از انقلاب، از لحاظ ارزشی، سه عیب عمده داشت. ما که از لحاظ فنی وارد
نیستیم؛ فقط میتوانیم بگوییم که از جنبههای ارزشی، سه اشکال در آن وجود
داشت. یکی این بود که در بخشی از موسیقیها، در انتخاب مضمون و قالب،
گرایش تند و میل شدیدی به ابتذال بود. قالبهای موسیقی و زبان شعر، هر دو
ایرانی بود؛ اما این تصنیفها، هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ فنی مبتذل
بود؛ به طوری که وقتی یک موسیقیدان میدید آهنگ را اینگونه میشکنند و
خراب میکنند و از این وسایل، بد استفاده میشود و در شکلهای نامناسبی،
از این و آن تقلید میکنند، ناراحت بود.
عیب دوم این که گرایش
شدیدی به موسیقی غربی بود. عیب سوم این بود که موسیقی سالم و سنتی و فنی
کلاسیک ایرانی، در خدمت محتواهای بد و فاسد کننده قرار میگرفت.
بنابراین، موسیقیِ قبل از انقلاب، این سه عیب را داشته است؛ که از همه
بدتر، آن اولی است، و از همه کم ضررتر، آن دومی است. یعنی گرایش به موسیقی غربی، چیز بدی است؛ اما نه به بدی صرف موسیقی ایرانی در راههای بد. ای
بسا یک موسیقی غربی باشد که در آن، هیچگونه ابتذال و فساد و زنبارگی و
پستی و دنائت بشری نیست؛ یک چیز بسیار عالی و عرفانی و سطح بالاست.
بنابراین، اگر چنین چیزی پیدا بشود، ولو غربی هم باشد، ایرادی ندارد. این،
بهتر از آن موسیقی به اصطلاح سنتی است.
اشکالاتی که در برنامههای گذشته صداوسیما راجع به مساله «زن» وجود داشت
در
مورد مسأله زن نیز دو عیب اساسی در برنامههای گذشته صداوسیما وجود داشت:
یکی این که ارزش حجاب از بین رفته بود. از این بزرگتر، آن بود که
نقشهای پست کننده به زن داده میشد. در عیب اول، یک ارزش زیر سؤال
میرفته و پایمال میشده که آن، ارزش حجاب بوده است؛ اما در عیب دوم،
گاهی همه ارزشهای بشری که برای زن مورد نظر میباشد، زیر سؤال میرفته
است. چنانچه داستان عاشقانهای نقل میشده، داستانی بوده است که زن در
آنجا بالاخره همان نقش صهیونیستپسند و استکبارپسند خودش را دارا بوده است
و غالباً و قاعدتاً در چهره یک مادر، یک همسر خوب و یک انسان کارآمد ارایه
نمیشده است.
باید این دو عیب برداشته شود. ما بایستی زن را، هم باحجاب نشان بدهیم، هم سرشار از ارزشهایی که اسلام و انقلاب برای او در نظر گرفته است؛ یعنی نجابت و عفت زن. مهمترین
مسأله، آن گوهر عفت زن، آن عضو اصلی و رکن اساسی خانواده بودن، آن عضو
اصلی و رکن اساسی فعالیتهای جامعه بودن، آن تأثیر زن در رشد جامعه و رشد
مردان، آن تأثیر زن در واقعیتهای گذشته ما - از قبیل انقلاب و جنگ و غیره –
است.
«بیانات در دیدار با اعضای شورای سیاستگذاری صداوسیما در تاریخ 14/12/1369»
کیفیت برنامههای صداوسیما مهمتر از گسترش کمی آن است
گردش
کار در سازمان صداوسیما باید در جهت رسیدن به کیفیت برتر در همه
برنامههای آن باشد و گسترش کمی در درجه دوم قرار گیرد، با این حال
پوشش حداقل لازم در سراسر کشور و در همه گوشهها و راهها و روستاهای
آن بر هر چیز دیگر مقدم است.
تشکیلات آن سازمان مورد
بازنگری قرار گیرد و در جهت سبک و کارآمد کردن، دگرگونی لازم در آن
پدید آید. از همکاری دانشگاهیان و محافل دانشگاهی برای مطرح کردن
مباحث علمی و اجتماعی و ارائه دیدگاههای تازه برای عموم مردم
بهرهگرفته شود. در مباحث اسلامی به کیفیت، عمق و والایی مطالب
توجه شود و از طرح مطالب ضعیف و آمیخته به اوهام و سلائق شخصی
پرهیز گردد و برای برآمدن این مقصود، همکاری متین و سنجیدهای با
حوزههای علمیه و علمای دین به خصوص فضلاء و علمای عالیمقام حوزه
مبارکه قم، برقرار گردد. به طور کلی صداوسیما مدرسی گسترده برای طرح
حقایق اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیه و آله) و معارف اهل بیت
(علیهم السلام) به گونه اصیل و صحیح گردد.
صداوسیما باید آموزنده زبان فارسی باشد
در
تولید برنامههای هنری از همکاری نهادهای فرهنگی کشور مانند وزارت
ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزه هنری و غیر آنها بیشترین بهره شایسته
گرفته شود. زبان صداوسیما باید فارسی درست و به راستی زبان معیار
باشد. غلط گویی و غلط خوانی یکسره از بین برود و صداوسیما آموزنده
زبان شیرین و رسا و پرتوان فارسی باشد.
برنامههای هنری
صداوسیما از جذابیت و شیرینی برخوردار گردد و فاخرترین هنرهای نمایشی
با مضامین پربار اجتماعی و اخلاقی و سیاسی در این رسانه همگانی
ارائه شود. نمایشهای سبک و بیمغز و گمراه کننده و فاقد کیفیت هنری
که گاه بسی پرخرج هم هست، یکسره موقوف شود. از پخش موسیقی
مبتذل و لهوی بویژه آنچه در این رشته هنری، فاقد هویت ملی و اصالت
ایرانی است، پرهیز شود. موسیقی، ابزاری است که میتواند حرام و
میتواند حلال باشد. نوع حلال آن به درستی شناسایی و برابر نظرات
روشنگر امام راحل(طاب ثراه) در معرض استفاده قرار گیرد و در این
باره، بیشتر، از هنر اصیل ایرانی که با ساخت روحی و عاطفی مردم ما
همخوان و همنوا است کار گرفته شود.
جهتگیری کلی برنامهها باید مقابله با تهاجم تبلیغاتی، فرهنگی و خبری استکبار باشد
در
همه برنامهها جهت کلی، مقابله با تهاجم تبلیغاتی و فرهنگی و خبری
استکبار باشد، این اصل مهم نه تنها در خبر، که در گزارشها،
برنامههای علمی و اجتماعی و سیاسی، و به خصوص در برنامههای هنری و
سرگرم کننده مانند نمایش و داستانهای یکه یا دنبالهدار، باید رعایت
شود. این نکته به درستی برای همه کارکنان روشن گردد که فرهنگ
مهاجم بیگانه، از راه نمایشها و برنامههای سرگرم کننده بیش از
گفتگوی رویاروی بر ذهن و عمل مردم اثر میگذارد و از این اثرگذاری
ناخواسته، هوشیارانه و خردمندانه جلوگیری شود.
به طور کلی
صداوسیما چنانکه امام بزرگوار راحل(قدس سره) تعبیر فرمودند: دانشگاهی
همگانی باشد که در آن دین و اخلاق و ارزشهای اسلامی و راه و روش
زندگی و تازههای جهان علم و سیاست و اندیشههای نوین و راهگشا، با
زبانهای رسا و باب فهم همه قشرها، آموخته شود و همه از ذهنهای
ساده تا مغزهای متفکر و انسانهای برجسته، بتوانند به تناسب آمادگی
خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند. برنامهها برای عامه مردم، قابل فهم و استفاده باشد، لیکن به هیچ روی، عامیانه و سبکسرانه نباشد و
صداوسیمای باب ایران اسلامی که در آن تیزهوشی و استعداد و گرایش
همگانی به فرهنگ و سیاست و علم، در کنار ظرافت و ذوق و خوشطبعی و
همراه با روحیه بازسازی و آفرینش دوباره کشور بزرگ و سربلند ایران،
طبیعت این ملت کهنسال و در عین حال جوان است، به تدریج شکل گیرد.
«پیام برای انتصاب آقای دکتر علی لاریجانی به سمت رئیس سازمان صداوسیما در تاریخ 24/11/1372»