سیاستهای آرمانی اما دستیافتنی
اقتصادمقاومتی علاوه بر ارادهی اجرای آن توسط قوای سهگانه، به وحدت و عزم
ملی و دورکردن فضای کشور از چالشهای بیثمر سیاسی ورقابتهای جناحی
منوطاست؛ رقابتهای بیمبنای آنهاکه نگران«اصول» هستنداما گاه از« اصل» هم
عدول میکنند و آنها که دم از « اصلاحات» می زنند اماگاهی «اصلاحات»
راهم به مذبح می برند!
برای تحقق اقتصاد مقاومتی، باید ابتدا در برابر
دعواهای بیحاصل سیاسی مقاومتکرد و سپس نقد را با انصاف و تحمل پیوند زد و
از تخریب و بی انصافی و کمتحملی دور ماند!
در این میان، این نکته را
نیز باید مدنظر داشت که گفتمان اقتصاد مقاومتی نباید به معنای اقتصاد
ریاضتی تعبیرشود و نباید رویکرد جهادی، انعطاف پذیر، فرصتساز، مولد،
درونزا، پیشرو و برون گرای آن، تنها در واژهی «ریاضت» خلاصه گردد و هر
اقدامی به نام اقتصاد مقاومتی تخطئه شود! چراکه اصول 24 گانه سیاستهای
کلان اقتصاد مقاومتی یک مجموعهی به هم پیوسته است و نمی توان بخشی را
پذیرفت و قسمتی را نفیکرد.
این روزها، پیام ها، بیانیه ها، سخنرانی
ها و اعلام حمایتها از سیاستهای اقتصادمقاومتی، فضای رسانهای کشور را پر
کرده است؛ قوای سهگانه برای تحقق آن اعلام آمادگی و پیرامون آن
دستورالعمل و بخشنامه صادر میکنند. واژهی «اقتصاد مقاومتی» پرتکرارترین
واژهی اخبار صدا وسیما ،مطبوعات و خبرگزاری ها ست. خطابه ها و سخنرانی
ها بدون این واژه معنا پیدا نمیکند. اما نگرانی آن است که این واژه را
آنقدر تکرار کنند و برای تحقق آن گامی برندارند که مردم خسته و ناامید
شوند.چرا که، پس از 8 سال، هنوز از میزان تحقق سند چشم انداز بیست ساله کسی
مطلع نیست، اجرای سیاستهای اصل44 و خصوصی سازی در هالهای از ابهام است و
هنوز دولت فربه و همه کارهی اقتصاد ایران بشمار می آید. مبارزه با فساد و
مفسدان اقتصادی نتیجه ملموسی در پی نداشتهاست و هر روز از فساد بزرگتری
رونمایی می شود!
این واقعیتها، نگرانی از مقاومت در برابر اقتصاد
مقاومتی و مصادره به مطلوب شدن آن توسط جریانهای سیاسی را دامن می زند. آیا
دولت تدبیر و امید، برای تحقق واقعی «اقتصاد مقاومتی» تدبیر میکند و
امید را برای ارایهی زمانبندی مشخص و تعیین شاخصهای قابل ارزیابی این
تحقق، افزون میسازد؟!