آیا بین برنامه هستهای ایران و نرخ باروری در ایران رابطهای وجود دارد و یا این که آیا بین بقای تمدن اسلامی و کاهش میزان موالید در کشورهای مسلمان ارتباطی وجود دارد؟
سوالاتی از این دست موضوع گفتگوی روزنامه اسرائیلی جروزالم پست و دیوید گلدمن نویسنده یهودی کتابهایی در مورد سرنوشت تمدنها و تغییرات جمعیتی است. نویسنده، اخیرا برای انتشار یکی از کتابهای خود با عنوان «تمدنها چگونه میمیرند: (و چرا اسلام رو به مرگ است؟)» به سرزمینهای اشغالی سفر کرده و در گفتگو با روزنامه صهیونیستی به توضیح رابطه تغییرات جمعیتی و تغییر توازن استراتژیک قوا پرداخته است.
به اعتقاد وی، تغییرات مثبت جمعیتی به جوامعی مربوط میشود که نگاهشان به آینده است و اعتماد به نفس دارند. نبود علاقه به بچهدار شدن از نشانههای افول تمدنها است و دنیای اسلام در حال حاضر شاهد چنین پدیدهای است. اروپا نیز روند مشابهی را میگذراند. گلدمن با توجه به این علائم مدعی است که وقتی جوامع سنتی در معرض دنیای مدرن قرار میگیرند، اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و بعضی الگوهای سنتی از جمله مذهب، فرزندآوری و سایر الگوهای فرهنگی دچار تغییرات بسیار شدید میشوند. چنین پدیدهای در ایران در دوره حیات یک نسل محقق شده است در حالی که ترکیه این روند را در دو نسل گذرانده است.
طبق اطلاعات سازمان سیا نرخ تخمینی تولدها در سال ۲۰۱۳ در ایران، ۱٫۸۶ فرزند به ازای هر زن بوده است که کمتر از نرخ جانشیتی است. این در حالی است که جمعیتشناسان زیادی نرخ واقعی را کمتر و در حدود ۱٫۶ تا ۱٫۷ میدانند. این در حالی است که رشد جمعیت نیازمند تولد ۲٫۱ نوزاد به ازای هر زن است. در حالی که استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری در ایران بسیار شایع است، سایر کشورهای خاورمیانه نیز شاهد کاهش نرخ موالید هستند.
طبق اطلاعات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، در سال ۲۰۱۳ تعداد نوزادان به ازای هر زن در ترکیه ۲٫۱، در تونس ۲٫۰۱، در مراکش ۲٫۱۷، در عربستان سعودی ۲٫۲۱، در کویت ۲٫۵۶، در سوریه ۲٫۷۷، در الجزایر ۲٫۷۸، در مصر ۲٫۹، در اردن ۳٫۳۲ و در عراق ۳٫۵ بوده است. آمار سازمان ملل کاهش شدید نرخ موالید در منطقه خاورمیانه نسبت به نیم قرن پیش را نشان میدهد.
در ایران از دوره شاه، تحصیلات عمومی همگانی شده است و به گفته گلدمن، افزایش سوادآموزی و تحصیل با کاهش میزان موالید همراه است. چنین روندی در ترکیه نیز در جریان است. تا نیمه قرن جاری میلادی، یک سوم جمعیت ایران بیش از ۶۰ سال سن خواهند داشت که این بسیار بیشتر از هفت درصد کنونی است و هزینه نگهداری از این جمعیت کهنسال اقتصاد ایران را له خواهد کرد.
از نظر نویسنده یهودی وضعیت استراتژیک ایران شباهت زیادی به سالهای پایانی حکومت شوروی سابق دارد. به عقیده وی شوروی در سال ۱۹۷۹ و حمله به افغانستان به دنبال افزایش قدرت خود برای جبران مشکلات اقتصادی و جمعیتی بوده است.
وی مدعی شده است که میزان حضور ایرانیها در مسجد مشابه حضور انگلیسیها در کلیسا شده است و از سوی دیگر بهترین علامت برای پیشبینی تعداد کودکان در کشورهای صنعتی، میزان تقید افراد به مذهب است. به عقیده وی مشوقهای اقتصادی ممکن است در افزایش فرزندآوری موثر باشند ولی برای بچهدار شدن، بیشتر از مسائل اقتصادی شرایط روحی و احساسی اهمیت دارند.
نکته مهم در این میان این است که آمار موالید در سرزمینهای اشغالی برای اعراب و یهودیان برابر و تقریبا سه فرزند است. این در حالی است که همزمان با کاهش موالید در میان اعراب، میزان آن در میان یهودیان در حال افزایش است و به همین سبب نویسنده هشدارهای جان کری به اسرائیل در مورد انفجار جمعیت فلسطینیها را جدی نمیداند.
به عقیده وی، نکته مهم دیگر این است که جوامع رو به پیری بهتر تن به سازش میدهند و برای مثال، کاهش جمعیت در توافق صلج در ایرلند در سال ۱۹۹۸ موثر بوده است.
بر همین اساس وی با فرض دوره طولانی از درگیری در جهان اسلام به دولت آمریکا توصیه میکند که بهتر است خود را از این مسائل کنار بکشد تا آسیب کمتری ببیند. وی مصر را کشوری بدون درآمد میداند که در آستانه فاجعه انسانی و فروپاشی اجتماعی است مگر این که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به داد آن برسند.
تابناک