یکی از شرکت های حاضر در این نمایشگاه برای اولین بار در کشور و پس از سال ها تلاش توانسته بود پودر رنگ مشکی برای چاپگر (پرینتر) تولید نماید، جالب آن جا بود که مبدع این طرح تا مرحله طراحی ماشین آلات خط تولید پیش رفته بود و باز جالب تر آن که پس از دوازده سال تلاش این بازنشسته آموزش و پرورش و فرزند جوانش، مجوز تولید (پروانه بهره برداری) این پودر را دریافت و در یک شهرک صنعتی شروع به فعالیت کرده و نمونه های تولیدی خود را با بسته بندی مناسب در نمایشگاه عرضه نموده بودند؛ تست های فنی و نمونه های چاپ شده نشان می داد که کیفیت این پودر کاملا با نمونه های خارجی قابل رقابت است و البته قیمت آن حدود ۳۰ درصد ارزان تر! حتما با خود می گویید این واحد صنعتی دانش بنیان در طول نزدیک به ۶ ماه فعالیت خود بازار خوبی را کسب کرده و توانسته به درآمد مناسبی دست پیدا کند؛ اما جالب است که این شرکت دانش بنیان اساسا نتوانسته محصول خود را وارد بازار رقابت کند و فروشی داشته باشد!
واقعیت آن است که از ظاهر آرام و دانشمندگونه این پدر و پسر که پس از دستیابی به فرمول تولید پودر باز هم آرام ننشسته اند و حتی ماشین آلات تولید آن را با وجود نمونه های خارجی، خود ابداع نموده اند؛ نمی توان انتظار بازاریابی و فروش محصول و آشنایی با تکنیک ها و ابزارهای توسعه بازار را داشت. آنان صرفا توان ابداع و ابتکار و اختراع داشته اند و البته همت نموده و واحد تولید این محصول را نیز با فروش منزل مسکونی شان راه اندازی کرده اند و اکنون بیش از هر چیزی به بدهی های شان فکر می کنند!
این داستان و بسیاری از نمونه های شبیه آن برای افراد آشنا با عرصه علم و فناوری موضوع جدیدی نیست، در ادبیات مدیریت فناوری و نوآوری گفته می شود که در مسیر شکل گیری ایده تا مرحله آخر که بازار است، چیزی به نام دره مرگ فناوری وجود دارد که به طور متوسط حدود ۷۰ درصد ایده ها در آن قربانی می شوند و فرصت حضور در بازار را نمی یابند. عناصری نظیر: سیاست گذاری های درست علم و فناوری در دولت، نحوه آموزش و تربیت کارآفرین در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی، حمایت ها از شرکت های دانش بنیان، ارتباط صنعت و دانشگاه توانمندی واحدهای تحقیق و توسعه در بخش تولید، مکانیزم های ارجاع مسائل به افراد خلاق و صاحب ایده و نهادسازی های مناسب نظیر پارک های فناوری و مراکز رشد، فن بازارها، کلینیک های مشاوره، صندوق های سرمایه گذار خطرپذیر و … مولفه هایی هستند که به میزان قوت آن ها در کشورهای مختلف، مرگ و میر ایده ها قابل کنترل و کاهش خواهد بود.
هر چند در سال های اخیر به ویژه با تاسیس معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور و بنیاد ملی نخبگان گام های موثری در این عرصه برداشته شده است، اما برای رسیدن به قله راه بسیار باید پیمود. یکی از محورهایی که خلاء آن در نمونه مورد مثال و بسیاری دیگر از شرکت های دانش بنیان به وضوح قابل مشاهده است، مسئله بازاررسانی و بازاریابی محصولات و ابداعاتی است که مسیر تست ها و نمونه سازی ها را طی نموده و آماده ورود به بازار است. طبیعی است که از اغلب افراد صاحب طرح و نوآوری نمی توان انتظار مدیریت بنگاه اقتصادی و اقداماتی نظیر بازاریابی را داشت و تجربه در بسیاری از موارد نشان می دهد که ورود این افراد به بازار و دریافت تسهیلات و … بیش از آن که منجر به حمایت از آنان گردد، نخبه صاحب ایده و فعال را به نخبه مقروض و ورشکسته تبدیل می کند.
اما چه باید کرد!؟ برخی راهکارهایی که در دنیا و بعضا کشور ما در این زمینه تجربه شده است البته با رعایت شرایط خاص هر ایده می تواند قابل تامل باشد. اولویت دادن خریدهای دولت و بخش عمومی از شرکت های دانش بنیان برای ایجاد بازار اولیه آنان و شکل گیری قوام کار می تواند گام موثری در این زمینه باشد. فروش امتیاز طرح ها به تولیدکنندگان داخلی و خارجی با رعایت قیمت گذاری صحیح و حقوق مالکیت فکری صاحب ایده از دیگر اقداماتی است که در برخی موارد قابل اجراست. شکل دهی به شبکه مشاوران و یا کلینیک های مشاوره ای تخصصی و منطقه ای در موضوعات تولید، منابع انسانی، بازاریابی و … تجربه ای قابل تکرار است که می تواند توان این شرکت ها را چند برابر نماید. حضور کارآفرینان باتجربه که اغلب علاقه مند به ارائه تجارب خود به جوانان نیز می باشند از دیگر اقداماتی است که در این زمینه باید مدل شود و محقق گردد.
هدف گذاری اقتصاد ایران به سوی تولید محصولات دانش بنیان و با ارزش افزوده بالا و جایگزینی این حوزه استراتژیک با درآمدهای نفتی از جمله آمال دست یافتنی است که با زدودن موانع تحقق اقتصاد دانش بنیان قابل اجراست. امید است با توجه بیشتر دولت و نهادهای متولی این امر نظیر پارک های علم و فناوری و مراکز رشد دانشگاهی و … به این مهم بتوان آثار ملموس تری را از تحقق اقتصاد دانش بنیان در صحنه واقعی زندگی مردم شاهد باشیم.
تسنیم