شاید هنگامی که ارتش عراق در اوایل ماه جاری شمسی ، برای جنگ با القاعده ، بغداد را به سمت الانبار ترک می کرد، برآورد درستی از ظرفیت و امکانات و تجهیزات ، تروریست ها در منطقه وجود نداشت.
آنها یک سالی می شد که به بهانه و در قالب چادرها و سوله های برپا شده برای
تحصن اهالی الانبار، در رمادی و فلوجه لانه کرده بودند. این مطلب را هم
دولت نوری المالکی به خوبی می دانست و برای همین هم اصرار به برچیدن این
چادرها داشت.
حالا چند روزی است که فلوجه در دست نیروهای القاعده
اسیر شده و آنجا را مرکز امارت اسلامی شام و عراق خوانده اند. رمادی مرکز
الانبار هم حال و روز خوبی ندارد.
ارتش عراق هم در جنگ علیه
القاعده ، بویژه در شهرها دچار مشکل است. آنطور که رسانه های عراقی از نوری
المالکی نخست وزیر نقل می کنند، به نظامیان دستور داده که در عملیات علیه
القاعده به مردم و مناطق مسکونی آسیبی نزنند.
مشکل دیگر ارتش نیز در
جنگ با تروریسم، وجود جریان های سیاسی مرتبط با بیگانگان ، بویژه عربستان
سعودی و قطر هستند که ارتباطات و همفکری هایشان در روزهای اخیر بیش از
همیشه فاش و برملا شده است.
سعودی ها بطور علنی وارد جنگ شده اند.
بطوری که پایگاه اطلاع رسانی النشره لبنان فاش ساخته که این کشور 100 هزار
دلار برای الانبار اختصاص داده است. این مبلغ برای چه کسانی و برای چه
کاری؟، معلوم نیست.
ادامه بحران سوریه و حضور صدها هزار پیکارجوی
خارجی در این کشور نیز مشکل دیگر عراقی هاست. آنها از نبود کنترل های دقیق
مرزی میان مناطق جنوبی و شرقی این کشور با غرب عراق به خوبی استفاده کرده و
به نقل و انتقال نیرو و امکانات می پردازند. بدتر آنکه مرزهای عربستان و
اردن هم به مجاری امنی برای القاعده جهت نقل و انتقال از عراق به خارج از
مناطق بحرانی تبدیل شده است.
برغم اینکه ماهیت تروریست ها و مخالفان
دولت اسد برای جهانیان روشن شده ، اما همچنان در مقابل تحرکات برخی
کشورهای منطقه در سوریه هیچ واکنشی وجود ندارد. حل مساله تروریسم در سوریه،
می تواند تاثیر قابل ملاحظه ای در نبرد عراقی ها با تروریسم داشته باشد.
اکنون
در عراق، برخی از همان جریان های سیاسی سعی دارند، به جنگ علیه تروریسم در
این کشور صبغه سیاسی و یا حتی مذهبی بدهند. این درحالی است که نارضایتی ها
ارتباطی به القاعده ندارد. آنها خود عامل اصلی نارضایتی ها هستند. دولت
عراق اکنون چند سالی است که تمام پروژه های عمرانی اش ، از جمله در همین
استان الانبار بخاطر ناامنی ناشی از حضور القاعده، یا نیمه کاره مانده یا
اصلا شروع نشده است.
هیچ شرکت خارجی نمی تواند ریسک حضور در چنین
مناطقی را بپذیرد. حتی در همسایگی شرقی الانبار یعنی در استان دیاله هم
همین وضعیت حاکم است. یک ماه پیش عناصر القاعده به کارکنان یک شرکت ایرانی
که سرگرم کشیدن خط لوله انتقال گاز به سمت بغداد و از آنجا به سمت الانبار
بودند، حمله کرده و دستکم 16 تن از آنان را به شهادت رساندند.
بنابراین
ربط دادن اختلافات سیاسی، اجتماعی و مذهبی به موضوع جنگ علیه تروریسم در
عراق، یک بحث کاملا انحرافی است که بعضا رسانه های غربی و عربی منطقه دنبال
می کنند، آن هم با پول های کلان سرازیر شده از عربستان و قطر!
جنگ
در الانبار هیچ ربطی به خواسته های مردم هم ندارد . بگونه ای که دولت مالکی
یک سال با تحصن ها در منطقه مدارا کرد. چادرها به مدت یک سال برپا بود و
جریان های مرتبط سیاسی هم در پارلمان و رسانه ها هر کاری که توانستند
کردند. حتی جریان های شیعه هم از آن دسته خواسته های منطقی مردم الانبار
حمایت کردند. آیت الله سیستانی و نیز جریان مجلس اعلای اسلامی و جریان صدر
از جمله این گروهها بودند.
دولت مالکی هم تا آنجا که قوانین به
دولت اجازه می داد، برای تحقق آن خواسته ها تلاش کرد. هزاران تن از
زندانیان این استان آزاد شدند، ولی برخی خواسته ها ارتباطی به دولت نداشته و
نیازمند مصوبه پارلمان و یا حتی تغییر قانون اساسی بود.
در مدتی
که بحران در الانبار تشدید شده ، برخی رسانه های جهانی سعی دارند آن را
درگیری میان مردم و دولت معرفی کنند. این درحالی است که ریشه این درگیری ها
در جای دیگری است. مردم اکنون گرفتار و اسیر القاعده و به سپر انسانی برای
تروریست ها تبدیل شده اند.
طی روزهای اخیر بارها از سوی سران
عشایر منطقه و مردم محلی، از دولت درخواست شده تا ارتش را در منطقه مستقر
کند. شنیده ها حاکی است که در این منطقه انبوهی از اتباع خارجی از عربستان،
سوریه، سودان ، تونس و حتی از قفقاز حضور دارند. این درحالی است که مردم و
عشایر اصیل استان دنبال راههای خروج از منطقه هستند و همین حالا هم صدها
خانوار خود را به خارج از منطقه ، از جمله کربلا رسانده اند.
برخی
ها نیز تلاش دارند دولت را مقصر این بحران معرفی کنند. اینکه دولت عراق به
دیکتاتوری متهم می شود، از همان نکات انحرافی و با هدف نجات و تقویت
القاعده در عراق و سوریه صورت می گیرد. در تمام 4 سال گذشته، جریان های
سیاسی مخالف از تمام ابزارهای خود برای تحت فشار قرار دادن دولت استفاده
کرده اند. مانند خارج کردن نمایندگانشان از مجلس و یا دولت!
برخی
رسانه ها ، با هدایت سعودی ها تلاش دارند تا افکار را منحرف کنند؛ مثلا
اینکه داعش را چیزی غیر از القاعده معرفی می کنند. داعش که مدعی هر دو کشور
عراق و سوریه است، همان القاعده است؛ اشتباه نکنیم! آبشخور همه اینها
یکجاست و بازوی نظامی عربستان در خاورمیانه و حتی آسیای مرکزی تلقی می
شوند.
اینکه بندربن سلطان روسها را تهدید می کند، با چه پشتوانه ای
است؟ آن مردان ریش بلند قفقازی که بعضی هایشان در سوریه در کسوت فرمانده
علیه دولت اسد می جنگند، کجا آموزش دیده اند؟ از کجا تامین مالی می شوند؟ و
کانون و قلب برنامه ریزی های آنان کجاست؟ اصلا القاعده ازکدام منبع مالی
تغذیه می شود که بعد از 10 سال همچنان با هزینه های سنگینی خود را اداره می
کند و در هر نقطه از جهان که اراده کند، عملیات تروریستی انجام می دهد؟
امروز
جهان ، بویژه غرب، عملا عراق و سوریه را در نبرد علیه تروریسم تنها گذاشته
است. به این کشورها نه تنها کمکی نمی شود، بلکه با کمک های میلیاردها
دلاری و حمایت های تسلیحاتی و حتی سیاسی به گروههای تروریستی، کار را بر
این کشورها در نبرد با پیکارجویان دهشت افکن سخت هم کرده اند.
در
همین عراق که ظاهرا اوضاع و حال و روز بهتری از سوریه داشته، در سال 2013
دستکم 10 هزار تن کشته شده اند و هزاران تن آسیب دیده اند که همه این
خسارات در مقابل چشم جهانیان رخ داده است.
آمریکایی ها و غربی ها
چشم های خود را بسته و در تمام این سالها به دنیا آدرس غلط داده اند، آن هم
بخاطر حمایت از همپیمانشان در منطقه !
کیست که نداند ، مدارس علوم
دینی در مناطق قبایلی پاکستان مرکز تولید افراطی گری و تروریسم در منطقه و
جهان است؟ یا اینکه اردوگاههای آموزشی این گروهها کجاست؟ و مهمتر اینکه از
کجا تامین مالی می شوند؟ یعنی باید باور کرد که آمریکایی ها و اروپایی ها
از این موضوعات خبر نداشته اند؟
بنابراین باید مراقب بود که دوباره و
این بار در عراق، آدرس های اشتباه ندهند. بحران اخیر عراق، نه سیاسی است و
نه ارتباطی با نارضایتی های اجتماعی دارد.
این حق مردم عراق نیست
که تاوان جراحی ناقص آمریکا و غرب را بعد از 10 سال همچنان بپردازد. آنها
آمدند ، عراق را اشغال کردند و کشوری را که به تروریسم آلوده شده بود، رها
کردند.
جهان امروز باید به کمک عراق بیاید؛ از طریق بستن و مهار
ریشه های دولتی تروریسم در منطقه ، محاکمه عاملان اصلی آن در دادگاههای بین
المللی، همکاری جمعی منطقه ای برای محاصره و مهار گروههای تروریستی و
انهدام تشکیلات و سازمان آن، بستن منافذ حمایت های مالی آنان و در نهایت
تنبیه کشورهای حامی تروریسم در منطقه.
علاوه بر اینها، دولت عراق در
جنگ با تروریسم که این روزها به جنگ مقدس در این کشور تعبیر می شود،
نیازمند حمایت های اطلاعاتی است. شاید اگر همکاری بیشتری با عراق صورت
گرفته بود، ارتش این کشور هفته گذشته وارد تله ای به نام الانبار نشده بود.