۰۳ مهر ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۹
کد خبر: ۵۶۱۷
با توجه به رواج روزافزون مدگرایی، برای کاهش پیامدهای گوناگون آن باید به دنبال راهکارهایی بود و در این راستا باید نقش فرد مدگرا، خانواده و مراکز تربیتی، حکومت و وسایل ارتباط جمعی را مورد توجه قرار داد.
مد و مدگرایی، پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته، ولی با گذشت زمان همراه با دگرگونی های زمانه تغییر کرده است. مد در دهه های اخیر با تغییر رنگ و لعاب و ایجاد تنوع و جذابیت بیشتر، بیش از گذشته در جامعه ایران نمود و حضور یافته است و گروه ها و افراد بسیاری را مجذوب جاذبه های خود کرده است و می کند.

گفتنی است مد به خودی خود ناپسند نیست و عجیب و غریب هم نیست، بلکه نوعی الگوی سلیقه پسند فرهنگی یا اجتماعی است. علاقه مندان به آن نیز گروه های سنی ویژه ای نیستند، بلکه با شدت و ضعف، در میان همه طبقه های سنی و اجتماعی دیده می شود در این میان نوجوانان و جوانان به دلیل شرایط سنی، کنجکاوی و روحیه تنوع طلبی، بیش از دیگر گروههای اجتماعی، مجذوب جاذبه های مد می شوند.

 

مد هر چه باشد، خوب یا بد، اخلاقی یا غیر اخلاقی، ارزشی یا غیر ارزشی، نکته مهم شیوه برخورد با آن است. در تایید یا رد آن نباید افراطی یا احساسی برخورد کرد. به ویژه رد یا مخالفت با آن، بدون طرح پیشنهاد مناسب و اجرایی و متناسب با علایق و سلایق نسل جوان و نوجوان نه تنها موفقیتی نخواهد داشت، بلکه خود مشکل ساز خواهد شد. بی شک برخوردهای منفی و فیزیکی مسئولان فرهنگی با این پدیده نیز کارساز نخواهد بود و با گذشت زمان، به مشکلات در این زمینه و قانون گریزی و قانون ستیزی دامن خواهد زد.

 

با توجه به پیامدهای گوناگون مدگرایی منفی، برای کاهش پیامدهای ناگوار آن در جامعه، باید به دنبال راهکارهایی برای تعدیل آن بود. به یقین در این میان نقش فرد مدگرا، خانواده و مراکز تربیتی، حکومت ووسایل ارتباط جمعی از همه بیشتر است.

 

-نقش فرد مدگرا

 

به یقین در درمان هر نوع بیماری، علاقه خود بیمار و همکاری او برای درمان از هرعامل دیگری موثرتر است. در درمان بیماری مدگرایی نیز همین طور است.از دیگر سو، به فرموده قرآن، خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.بر این اساس اگر مدگرایان منفی به تغییر سرنوشت خود علاقه دارند باید نخستین گام در این راه دوری از جایگاه اتهام باشد.

 

امام علی(ع)در سخن ارزشمند می فرماید؛ آن که خود را در جایگاه تهمت قرار دهد نباید جز خود را سرزنش کند. با توجه به این حقیقت فرد مدگرا با پیروی ازمدهای نامناسب خود را در معرض اتهام قرار می دهد. مد و مدگرایی نوعی نماد است. نماد نیز وسیله ای برای انتقال پیام، هدف و باور فرد یا گروهی است که فقط در قالب گفتار نیست. گاهی مدل یک لباس، طرح، رنگ و نوشته آن می تواند حاصل همان پیام گفتاری باشد. امروزه گروه هایی مانند شیطان پرستان، هم جنس بازان و فمنیست ها از جمله گروه هایی هستند که با هویت اسلامی-ایرانی ما سازگارنیست. استفاده آگاهانه یا نا آگاهانه از این نمادهای فرهنگی و تبلیغی می تواند به معنای علاقه و وابستگی و هم سویی فکری به آنان باشد.و ما باید با ا انتخاب پوشش و آرایش مناسب خود را از نمادهای فرهنگی نامناسب دور سازیم.

 

-غافل نشدن از زیبایی حقیقی

 

فردمدگرا در پی زیبایی های ظاهری و زود گذر است. اگر چه زیبایی های ظاهری مانند چهره زیبا، لباش شیک و موی آراسته موجب تحبیب قلوب می شود، ولی به تنهایی نمی تواند ارزشمند باشد. امام علی(ع)در این باره می فرماید؛”حسن ظاهری بدون نجابت سودی ندارد”. انسان آن گاه می تواند به رشد و کمال برسد که افزون بر زیبایی های ظاهری و بیرونی،برای رسیدن به زیبایی های درونی و معنوی نیز بکوشد.

 

-برنامه ریزی مناسب برای اوقات فراغت

 

از جمله عواملی که جوانان و نوجوانان را به مدگرایی منفی یا پوچی و بیهودگی دچار می کند، بی برنامگی و بیکاری است. بنابراین مسئولان امور جوانان و نوجانان باید با برنامه ریزی مناسب، برنامه های جذابی برای اوقات فراغت نسل جوان تدارک ببینند و همچنین جوانان و نوجوانان نیز باید برای اوقات فراغت خود در زمینه های علمی، هنری، ورزشی و تفریحی برنامه ریزی سودمندی داشته باشند تا وقت ارزشمند خود را برای کارهای غیر ضروری مانند خودنمایی و جلوه گری یا پیروی از گروه های پوچ و بیهوده صرف نکند.

 

-لزوم مقابله با برنامه های انگیزه ساز مدگرایی منفی

 

تماشای ماهواره، اینترنت، مد، مزون ها، بوتیک و نمایشگاههای لباس در خیابان ها و بازارهای لوکس و توجه به تبلیغات گسترده انواع مد، در ایجاد گرایش انسان به مد و زیاده روی در آن بسیار اثر گذار است، زیرا هر آنچه را چشم می بیند، دل طالب آن می شود و هر چه را چشم بیشتر ببیند دل بیشتر می خواهد. حال اگر چشم چیزی را ببیند و انسان به آن توجه نکند کم کم فراموش می شود. با این حال اگر انسان به ترک عادت های زشت خود موفق شود، برترین عبادت ها را نصیب خود کرده است. چنان که امام علی(ع) می فرماید؛ "برترین عبادت ها غالب آمدن بر عادت است”.

 

در نتیجه می توان گفت که پیروی از الگوهای حقیقی در طول تاریخ اسوه های چگونه بودن و چگونه شدن را به انسان آموخته اند و انسانها را از قعر دریای جهالت و پستی به سوی سواحل نجات و سعادت رهنمون شده اند.

 

خداوند در قرآن کریم بارها در قالب داستانهای زیبا و آموزنده به طور مستقیم و غیر مستقیم به این اسوه های دروغین و راستین پرداخته است. پیامبرانی چون حضرت ابراهیم (ع)، یوسف(ع)، نوح، یونس، ایوب و سلیمان، موسی و عیسی(ع) یحیی و زکریا و در میان زنان آسیه و مریم(ع) به عنوان اسوه های نیکو و خیر و افرادی چون فرعون، قارون، نمرود، ابولهب و زنش به عنوان الگوهای شر و جهالت به جهانیان معرفی شده اند.

 

از جمله شخصیت های اسوه الگو رسول اکرم (ص) (ص)و حضرت ابراهیم هستند. خداوند در آیه ای درباره حضرت محمد(ص)می فرماید؛ بی شک برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکوست. همچنین درباره حضرت ابراهیم(ع)می فرماید؛ بی شک برای شما در پیروی از ابراهیم(ص)سرمشقی نیکوست.

 

مهر


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر
نظرات بینندگان
Reyhane
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۷ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۲
1
0
یه دنیا ممنون من یه پروژه درمورد مدگرایی داشتم نمیدونستم چیکار کنم...کلی از مطالب شما استفاده کردم......موفق باشید
پاسخ