*قاسم اصولی
مقدمه
پس از فروپاشی شوروی هم ایران و هم روسیه دلایل متعددی برای توسعه روابط دوجانبه پیدا کردند. در روسیه به دلایل شرایط اقتصادی از هر گونه همکاری با کشورهایی که قادر بودند ارزهای معتبر را به درون اقتصاد بیمار این کشور تزریق نمایند استقبال می شد و ایران نیز به دلیل تحریم های آمریکا هرگونه گشایشی در بن بست تکنولوژیکی خود را به مثابه یک فرصت تازه مورد توجه قرار می داد. خوداری کشورهای غربی از همکاری با ایران در زمینه های تسلیحاتی و همچنین تکنولوژی های حساس، موجب شد که روابط ایران و روسیه در سطح دو جانبه به طور عمده به سمت اینگونه همکاری ها گرایش پیدا کند. همکاری هسته ای ایران و روسیه که مهمترین حوزه همکاری دو کشور محسوب می شود در واقع محصول شکل گیری چنین وضعیتی در روابط ایران و غرب است.
سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است چه چالش ها و فرصت هایی در روابط دوجانبه ایران و روسیه وجود دارد و با چه مکانیسم های عملی می توان به تعمیق روابط دو کشور مبادرت ورزید؟این پژوهش برای پاسخگویی به این سوال به سه بخش تقسیم می شود: الف) فرصت های روابط ایران و روسیه، ب)چالش های روابط دو کشور ج)راهکارها و مکانیسم های بسط روابط،
اهمیت روابط با یکدیگر برای دو کشور
پس ازفروپاشی شوروی و تغییر ساختار نظام بین الملل به خاطر حاکمیت تفکر آتلانتیک گراها در روسیه و اولویت بالایی که مقامات مسکو برای ادغام در نهادهای بین المللی و غربی قائل بودند، سیاست خارجی روسیه در سال های نخست پس از فروپاشی، جایگاه مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران قائل نبود و حتی ایران را به عنوان یک کانون تهدید برای منافع خود در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز می پنداشتند، بطوریکه روابط دو کشور در سال 1372 تا مرز قطع شدن پیش رفت. اما بتدریج نگرش آتلانتیک گراها در روسیه زیر سوال رفت و روسیه برای اقناع افکار عمومی داخلی و نشان دادن استقلال عمل خود در روابط بین الملل به توسعه روابط با دولت هایی چون ایران پرداخت.
عوامل متعددی در ترویج و تشویق همکاری ها تأثیر دارند: نزدیکی جغرافیایی، درک منافع مشترک در حوزه های مهم منطقه ای، انزوای سیاسی نسبی دو کشور و درک متقابل نیاز به مخالفت با حضور و نفوذ قدرت های بزرگ در حوزه های پیرامونی دو کشور. از نظر ایران، روابط با روسیه می تواند موازنه دهنده موضع ایران در مسائل بین المللی بویژه در مقابل غرب و بازدارنده سایر قدرت های منطقه ای نظیر ترکیه و پاکستان باشد و تلاش های آنها را برای حذف نقش ایران در منطقه ناکام گذارد.
اما برای مسکو از این جهت اهمیت دارد که به توسعه نفوذش در مسائل بین المللی و منطقه ای، به ویژه در خلیج فارس و خاورمیانه کمک می کند و این نشانه استقلال عمل دولت روسیه در مسائل بین المللی است و از این جهت مصرف داخلی مهمی دارد و به حل مشکلات روسیه در سطح داخلی و منطقه ای به ویژه در مسائل اسلام گرایی و خزر کمک می کند. میزگردهای مشترکی که تاکنون در پایتخت های دو کشور برای بررسی روابط تهران- مسکو برگزار شده، بخوبی نشان دهنده اهمیت روابط متقابل برای آنهاست.
فرصت های همکاری دو کشور در سطح دو جانبه:
1) بخش انرژی
روسیه و ایران با دارا بودن تقریبی 20 و 50 درصد منابع اثبات شده نفت و گاز جهان، درصدد تنظیم سیاست های تولید و صادرات خود هستند که بطور بالقوه بر قیمت و عرضه این منابع در سطح جهانی تأثیر می گذارد. با توجه به دغدغه های امنیت عرضه انرژی در میان کشورهای وارد کننده انرژی این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. همکاری در زمینه انرژی توسط دو کشور با آگاهی روبه رشد بین المللی از ذخایر عظیم هیدروکربنی دو کشور مصادف شده است. یکی از ویژگی های تعامل روسیه با ایران در زمینه انرژی، گسترش منافع این کشور در دو منطقه ژئوپلیتیک خاورمیانه و دریای خزر است که ایران در این مناطق واقع شده است.
برخی تخمین های محافظه کارانه موید این مطلب است که روسیه امروزه 48 ترلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی (حدود 30% کل ذخایر جهان) را داراست. از سوی دیگر روسیه در حدود 75 بیلیون بشکه یا تقریباً 8% منابع نفت جهان را دربردارد ایران نیز دارای 27 تریلیون متر مکعب ذخایر گاز و یا در حدود 17% کل ذخایر گاز جهان است . ذخایر نفت ایران 138 بیلیون بشکه و یا 12% کل ذخایر جهان برآورد شده است . منافع روسیه در بخش انرژی در ارتباط با ایران عبارتند از:
ایران همچنان اصرار دارد تا از رهگذر مبادلات اقتصادی و همکاری های منطقه ای با روسیه از این کشور یک شریک امنیتی برای خود فراهم آورد، حال آنکه به دلیل اقتصاد تک محصولی ایران، روسیه نه تنها نمی تواند بازار مصرف اشتهاآوری برای ایران باشد بلکه سرشت ساختار اقتصادی و نیز جنس نیازهای اقتصادی ایران به گونه ای است که روسیه اساساً نمی تواند یک شریک اقتصادی و تجاری مطمئن و معتبر برای این کشور به شمار آید. |
---|
-تضمین محصولات صادراتی در جهت توسعه ظرفیت های گاز و نفت روسیه که به توسعه یک صنعت ال.ان.جی رقابت پذیر در سطح جهان بیانجامد.
-نظارت بر فعالیت های اوپک در راستای حفظ ثبات قیمت ها و اینکه ایران یکی از اعضای مهم این سازمان است.
-تلاش در جهت ترغیب ایران برای پذیرش موقعیت روسیه در تعیین حدود دریای خزر و پذیرش دستیابی مشترک به آب های سطحی این دریا
-مشارکت فعالتر با ایران در راستای اشاعه تجارت بلندمدت از آسیا به اروپا و ایجاد یک کریدور حمل و نقل برای رقابت با کانال سوئز.
منافع ایران نیز در ارتباط با روسیه عبارتند از:
-توسعه ظرفیت های تولید نفت و گاز و همچنین میدان های گازی دریایی از جمله میدان گازی پارس جنوبی در خلیج فارس به جهت از دست ندادن سهم بازار روسیه و دیگر تولیدکنندگان غیر اوپک.
-دسترسی به سرمایه خارجی و تکنولوژی بالادستی پیشرفته نفتی و گازی.
-گسترش لوله های گازی جدید از ترکیه، منطقه بالکان و اروپای مرکزی و شرقی.
-تضمین سهم بیشتر از منابع نفت و گاز دریای خزر و مقابله با هژنونی روسیه بر آبهای سطحی آن.
-تبدیل شدن به مسیر مهم انتقال نفت و گاز میان کشورهای منطقه خزر وکشورهای مصرف کننده ی آسیا-پاسفیک.
روابط ایران و روسیه در زمینه انرژی تکامل و دربرگیری رقابت، همپوشانی و اشتراک است که با ملاحضه های خاص استراتژیک و ژئوپلیتیک هر دو طرف می توانند ازآن به نفع خود سود برند. هر دو کشور از تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده نفت جهان هستند اما دارای اهداف و موقعیت های واگرا می باشند.
روسیه عضو اوپک نیست و به این ترتیب از دو سو نفع می برد: یکی اینکه محدود به سقف تولید معینی نیست و دیگر اینکه از ثبات قیمتی تعیین شده اوپک، ذی نفع است اما ایران از سویی با نیاز مبرم برای تولید بیشتر نفت، نه تنها به علل اقتصادی بلکه به علل فنی و تکنیکی روبرو است. بزرگترین کمپانی های نفتی روسیه مانند لوکویل، یوکوس، سلاو نفت، تات نفت و زاروبژنفت به مشارکت در صنایع نفت ایران علاقمند هستند.
با این وجود در حوزه انرژی، گسل ها بیش از جاذبه هاست به این معنا که ایران چندان راغب نیست تا خلأ ناشی از عدم حضور شرکت های بزرگ نفتی آمریکایی را که دارای تکنولوژی و توان سرمایه گذاری بسیار بالایی هستند به راحتی با شرکت های نفت و گاز روسی همچون لوک اویل، گاز پروم، ماشینو ایمیپورت و استروس ترانس گاز پر کنند.
در خصوص دیپلماسی خط لوله نیز، تهران و مسکو دو رقیب جدی برای انتقال نفت و گاز جمهوری های قفقاز و آسیای مرکزی همچون قزاقستان، ترکمنستان و ارمنستان به شمار می روند. با توجه به صرفه اقتصادی بالای مسیر ترانزیتی ایران، روسیه همچنان سایه سنگین خود را بر حوزه های نفت و گاز این مناطق و انتقال آن به بازار مصر حفظ کرده است. ایران در این زمینه تنها موفق شده است تا در چارچوب عملیات سواپ از سال 2003، روزانه 120 هزار بشکه نفت را از دو جمهوری قزاقستان و ترکمنستان دریافت و در شهرهای شمالی خود مصرف کرده و ما به ازاء آن را در جنوب کشور در اختیار خریداران قرار دهد.
2-بخش حمل و نقل و ارتباطات:
تاکنون بخش عمده صادرات روسی به ایران ابتدا از طریق راه آهن تا آستاراخان و سپس از طریق دریای خزر تا ساحل ایران حمل می شود. کالاهای ایرانی نیز به وسیله کشتی تا ماخاچ قلعه و سپس با قطار به بخش مرکزی روسیه انتقال داده می شود. اکنون حمل کالا از راه آهن فقط از ایستگاه مرزی 7 سرخس و از طریق ترکمنستان ممکن است. به علت عرض متفاوت راه آهن روسیه و ایران در این ایستگاه، دستگاه تعویض چرخ نصب شده است که می تواند روزی 200 واگن سرویس دهد.
ساختار نظام بین الملل امروز، نقش آمریکا، استقلال عمل دولت ایران، ذهنیت منفی دولتمردان روس نسبت به تعهدات نظامی امنیتی خارجی، ماهیت ایدئولوژیک اختلافات ایران و آمریکا و از همه مهمتر ماهیت غیر ایدئولوژیک اختلافات روسیه و آمریکا همگی از عوامل محدود کننده روسیه در ورود به یک اتحاد با ایران هستند. لذا باید همکاری های دو کشور را عمدتاً در سطح همکاری سیاسی بازدارنده در سطوح منطقه ای و تجارت نظامی در سطح دوجانبه قلمداد کرد. |
---|
موضوع اصلی در حمل و نقل میان دو کشور اکنون کریدور حمل و نقل شمال-جنوب است. این مسیر قرار است حمل و نقل کالا از اروپا از طریق خاک روسیه و ایران به اسیای جنوبی و جنوبی شرقی و بالعکس را تأمین کند. توسعه راههای این کریدور اجازه خواهد داد سالی ده میلیون تن بار یعنی چهار برابر بیش از سطح کنونی از خاک ایران عبور کند. توسعه کریدور حمل و نقل شمال – جنوب ناظر به ایجاد خط کشتیرانی در دریای خزر و توسعه بنادر دو کشور، ساخت بزرگراه اتومبیلی دور دریای خزر و توسعه خطوط راه آهن کشورهای عضو است. برای روسیه مناسب تر است که تبادل کالا با هند را از طریق ایران انجام دهد تا از طریق مسیر طولانی دریایی به دور آفریقا یا از طریق کانال سوئز تا سن پترزبورگ.
به طور کلی خطوط انتقال کالاها از کشورهای آسیایی به روسیه از طریق ایران از نظر مسافت 3-4 برابر کوتاهتر از مسیرهای موجود است. در حال حاضر به دلیل این که تناسب صادرات روسی به ایران 20 به 1 است کشتی های حامل کالاهای روسی به ایران، خالی بر می گردند، در حالی که می توانند کالاهایی را که از هند و اسیای جنوب شرقی ترانزیت می شوند به روسیه حمل کنند. در صورت انتقال بارها از این کریدور مدت حمل بار از آسیای جنوب شرقی به اروپای غربی حداقل ه میزان 4 تا 3 روز و هزینه ها به میزان 20 تا 15 % کاهش خواهد یافت.
در آینده می توان امکان ساخت کانال کشتیرانی بین دریای خزر و خلیج فارس را بررسی کرد. در ایران چنین طرحی در گذشته تهیه شده است و با اجرای آن در جغرافیای کشتی رانی دریایی جهان تحولی شبیه به تحول ناشی از ساخت کانال های سوئز و پاناما رخ می دهد. بهره برداری از خطوط دریایی رو-رو دریایی خزر نیز یکی از قسمت های مهم طرح طرح حمل و نقل نوستراک است که تحت سرپرستی سازمان یونیدو طراحی شده است. استفاده از مسیر آبی بنادر ایرانی در دریای خزر از طریق کانال ولگا-دن به سوی اروپای جنوبی و از طریق کانال دریای سفید-بالتیک به سوی کشورهای اسکاندنیاوی و اروپای شمالی نیز می تواند آینده روشنی داشته باشد.
3- همکاری در زمینه انرژی هسته ای
در شرایط عدم همکاری شرکت های غربی و مخالفت آمریکا و اروپا با ادامه کار نیروگاه هسته ای بوشهر و در پرتو دگرگونی در سیاست خارجی روسیه، قرارداد اتمام پروژه نیروگاه هسته ای بوشهر میان دو کشور به امضاء رسید. این قرارداد 700 میلیون دلاری که در سال 1995 میان دو کشور بسته شد، شرایط مناسبی را برای فعالیت های اقتصادی در روسیه به همراه آورد.
این اقدام در روسیه با مخالفت های جدی مواجه شد. مخالفان این همکاری را با منافع روسیه در مغایرت می دانستند و کمک به ایران در این زمینه را تهدیدی برای روسیه برآورد می کردند. ولی موافقان بر تحت کنترل بودن برنامه هسته ای ایران از سوی آژانس بین المللی انرژی هسته ای IAEA تأکید داشتند. همکاری در این زمینه نه تنها مزایای اقتصادی بلکه سیاسی-امنیتی نیز در برداشته که اوراسیاگرایان بر آن تمرکز داشته اند. برای روسیه این همکاری فرصتی بوده تا از همکاری با آژانس در زمینه ارتقای کنترل های ایمنی در این فعالیت ها بهره گیرد. انفجار نیروگاه چرنوبیل و ضربه شدید آن به فعالیت های هسته ای روسیه عقب ماندگی جدی در این حوزه را آشکار ساخته است.
همکاری در عرصه حساس هسته ای تحت تأثیر نه تنها عوامل اقتصادی بلکه عوامل سیاسی و استراتژیک قرار دارد. از اینجا معلوم می شود که برای تعیین دورنمای این همکاری باید توسعه اوضاع سیاسی و راهبردی منطقه ای و جهانی را در نظر داشت. از زاویه دید حقوق بین المللی و قوانین روسیه، همکاری هسته ای دو کشور تماماً جوابگوی روح و نص قرارداد عدم اشاعه سلاح های هسته ای، اساسنامه ماگاته و قواعد صادراتی گروه صادرکنندگان هسته ای است.
به دنبال اعلام غنی سازی اورانیوم بطور موفقیت آمیز توسط احمدی نژاد در آوریل 2006، روسیه درصد برآمد تا تقاضای آمریکا را برای سختگیری بین المللی علیه ایران خنثی کند. در سپتامبر 2006 موافقت کرد تا سوخت اورانیوم کمتر غنی شده را برای راکتور بوشهر تا مارس 2007 فراهم کند بطور همزمان اقدامات روسیه با تأخیرهایی روبرو شد مقامات روسیه علت این تأخیرها را مشکلات فنی اعلام کردند، مقامات سایر کشورها نیز اعلام کردند که روسیه قصد دارد از طریق اعمال فشار بر ایران در راستای حل بحران گام بردارد.
در 21 آگوست 2010 تأسیسات بوشهر به عنوان یک نیروگاه هسته ای عملیاتی شروع به کار کرد در اوایل سپتامبر 2011 ایران بطور رسمی اعلام کرد که نیروگاه اتمی بوشهر با سوخت بارگذاری شده است و بطور موفقیت آمیز به سیستم برق کشور وصل شده است. روسیه به دلیل داشتن تکنولوژی های رقابتی کمتر، دارای مزیت فراوانی در حوزه انرژی هسته ای ایران است. به همین دلیل شرکت میناتم (Minatom) و شرکت های دیگر از قبیل تخنوپرومکسپورت (tekhnopromexport) که تجهیزات برقی زیادی را به ایران انتقال داده اند و ایستگاهای برقی را در این کشور ساخته اند مشتاق به فروش تکنولوژی به خارج هستند. میناتم یکی از عوامل ترغیب کننده روابط دولت روسیه با ایران است.
پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در زمینه موشک های تندرو، عقاب، شاهین، فجر، فتح 110 و بویژه شهاب (1، 2و3) سوء ظن آمریکایی را نسبت به روسیه افزایش داده است. با وجود اینکه وزیردفاع ایران پس از آزمایش موشک میان برد شهاب 3 (با برد 1300کیلومتر)، اعلام کرده است که برنامه تولید موشک های با برد بیشتر متوقف شده است اما آنها ایران را متهم به کار بر روی تولید موشک شهاب 4 براساس تکنولوژی موشک اس اس 4 روسیه کرده اند. |
---|
تأمین فناوری هسته ای برای ایران توسط روسیه، انتقاد مداوم و شدید آمریکا را در پی داشته است. این مسئله اهمیت انتقال فناوریهای هسته ای به ایران در محاسبات سیاست خارجی روسیه را نشان می دهد به دلیل منافع اقتصادی قابل توجه روسیه با ایران،این کشور رفتار محتاطانه ای را در پیش گرفته است و در حالی که سعی می کند لطمه ای به روابطش با متحدین غربی وارد نشود از یک طرف دیگر منافع خود را در رابطه با ایران دنبال می کند. روسیه از حمله آمریکا به عراق چندین درس مهم گرفته است در اکتبر 2006، راورف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد مخالف استفاده از شورای امنیت برای تنیه ایران هستیم و از استفاده ابزاری برنامه هسته ای ایران برای ارتقای دیدگاه تغییر رژیم حمایت نمی کنیم.
با وجود ادعاهای متعدد مقامات رسمی آمریکا درباره انتقال فنآوری های موشکی و هسته ای روسی به ایران، همکاری در این زمینه بین دو کشور توسعه یافته و ادامه خواهد یافت زیرا با منافع بلندمدت روسیه مطابقت دارد. در دستورکار سیاست خارجی روسیه در سال 2012 نیز بر حل مسالمت آمیز بحران هسته ای ایران و کنار گذاشتن گزینه نظامی تأکیده شده است. روسیه معتقد است که یکی از اهداف سیاستی که نسبت به ایران دنبال می شود، بیرون راندن روسیه از این کشور و گرفتن جای آن به عنوان صادرکننده کالاهای درجه بالای فناوری است، به علاوه قطع همکاری با ایران در زمینه انرژی هسته ای ناگزیر موجب تشدید روابط بین ایران و غرب خواهد شد.
همکاری نظامی
در نظام بین المللی فاقد سلسله مراتب قانونی و نهادهای مشروع تضمین کننده امنیت بین المللی که بنابر دیدگاه واقع گرایان، نوعی هرج و مرج بر آن حاکم است. هر دولتی در درجه نخست مجبور است که به دنبال افزایش قدرت و توانمندی های نظامی خود باشد و نوعی سیاست دفاعی خوداتکا را دنبال کنند. زیرا مقوله بقا و امنیت ملی چیزی نیست که بتوان را به سادگی در گرو کشورهای دیگر قرار داد. از این جهت تأمین تکنولوژی و تسلیحات از منابعی که در دسترس قرار دارد به امری ضروری برای بازدارندگی دشمن و در صورت وقوع جنگ، سرکوب آن تبدیل خواهد شد.
اما از آنجا که ممکن است کشورها نتوانند به تنهایی از عهده برخی تهدیدات برآیند، توسل به اتحادهای دفاعی و انتخاب جهت گیری هایی که منجر به شکل گیری پیمان های دفاعی گردد، مطرح می شود، در واقع از منظر نیازهای امنیتی، شراکت یا هم پیمانی راهبردی عالی ترین سطح همکاری امنیتی و دفاعی میان دو یا چند دولت است. همواره همه کشورها علاقمند هستند تا هر چه بیشتر از تعداد کشورهای دشمن و تهدید کننده آنها کاسته شده و در عوض بر متحدین آنها افزوده شود.
پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در زمینه موشک های تندرو، عقاب، شاهین، فجر، فتح 110 و بویژه شهاب (1، 2و3) سوء ظن آمریکایی را نسبت به روسیه افزایش داده است. با وجود اینکه وزیردفاع ایران پس از آزمایش موشک میان برد شهاب 3 (با برد 1300کیلومتر)، اعلام کرده است که برنامه تولید موشک های با برد بیشتر متوقف شده است اما آنها ایران را متهم به کار بر روی تولید موشک شهاب 4 براساس تکنولوژی موشک اس اس 4 روسیه کرده اند.
روسیه عضو رژیم کنترل تکنولوژی موشکی است که یکی از ترتیبات غیررسمی کنترل صادرات با هدف جلوگیری از گسترش موشک های بالستیک و کروز است. در این ترتیبات که 33 دولت عضو آن هستند، دولت ها موظفند تا از انتقال موشک های با مواد منفجره 500 کلیوگرم در مسافت بیش از 300 کلیومتر خوداری کنند. اگرچه براساس رژیم مذکور، محرومیتی برای ناقضین آن در نظر گرفته نشده، اما دولت آمریکا بطور یکجانبه برخی موسسات روسی را تحریم کرده است. در زمینه موشک های دفاعی نیز گفته شده است که ایران اقدام به خرید موشک های ضدهوایی و سیستم های ضد موشک نظیر اس 300 و اس 400 برای حفاظت از مراکز و تأسیسات حیاتی خود کرده است.
با وجود در جریان بودن معامله تسلیحاتی روس-ایران، درباره انواع جنگ افزارهایی که قرار است معامله شود کمتر گزارشی مستند وجود دارد. بطور معمول لیست نیازمندی های ایران اولویت را به تجهیزاتی می دهد که بتواند سیستم دفاع ضد موشکی را بالا برده و توانایی عملیاتی و استراتژیک نیروی هوایی را افزایش و نیروی دریایی ایران را از لحاظ مانور موثر در خلیج فارس ارتقاء دهد.
روسیه معتقد است که یکی از اهداف سیاستی که نسبت به ایران دنبال می شود، بیرون راندن روسیه از این کشور و گرفتن جای آن به عنوان صادرکننده کالاهای درجه بالای فناوری است، به علاوه قطع همکاری با ایران در زمینه انرژی هسته ای ناگزیر موجب تشدید روابط بین ایران و غرب خواهد شد. |
---|
ایران با نگرانی از تک های موشکی و حملات هوایی احتمالی آمریکا و اسرائیل علیه تأسیسات کلیدی خود از جمله پایگاه موشک های بالستیکی و نیروگاههای انرژی هسته ای، برای پدافند هوایی خود اهمیتی حیاتی قائل است. در نتیجه ایران علاقمند به دستیابی به موشک های اس 300، ام پی یو و سیستم های ضد موشک تور، ام-1 و طیف وسیعی از دیگر موشک های زمین به هوا (سام) بوده است.
اقلام دیگری که ایران به دنبال دستیابی به آنهاست شامل بالگرد ام آی -17، یک هزار قبضه موشک پدافند هوایی ایگلا-1 ای اس آ-10 و اس-12 و موشکهای زمین به هوا و رادار مراقبت هوایی است. طبق گزارشات منافع غربی، ایران همچنین علاقمند به کسب مجوز ساخت میگ-29 و زیردریایی کیلو، مین های پیشرفته دریایی، اژدرافکن، و آخرین مدل های تانک تی-90 و تی 72 است. علاوه بر آن ایران برای ارتقای پوشش پدافند هوایی خود علاقمند به جنگنده رهگیر سوخوی 27 بوده و نیز به منظور افزایش قدرت ضربتی نیروی هوایی عملیاتی و تاکتیکی خود خواستار جنگنده میگ 29 و هواپیمای ضد سطحی سوخوی 25 است.
مدرنیزه کردن نیروی دریایی اولویت دیگر سیاست دفاعی ایران است. ناوگان خلیج فارس ایران می تواند نقش موثری در دفاع از تنگه هرمز بازی کند. مقامات روسه نیز اظهار داشته اند که تنها هرگونه جنگ افزار پدافندی که ناقض توافقنامه های بین المللی نبوده و هماهنگ با پیمان های منع گسترش فن آوری های موشکی و هسته ای باشد در اختیار ایران می گذارد.
در کل مجموعه پیوندهای دو کشور حکایت از همکاری های مهم تهران و مسکو دارد، اما به دلیل روابط گسترده روسیه و غرب (اروپا و آمریکا) و نیز اصول کلی سیاست خارجی این کشور نظیر عدم ورود به اتحادها و ائتلاف های نظامی و حفظ موضع داوری و میانجیگری، امکان تحقق پیمان نظامی را میان دو کشور دشوار ساخته است. ساختار نظام بین الملل امروز، نقش آمریکا، استقلال عمل دولت ایران، ذهنیت منفی دولتمردان روس نسبت به تعهدات نظامی امنیتی خارجی، ماهیت ایدئولوژیک اختلافات ایران و آمریکا و از همه مهمتر ماهیت غیر ایدئولوژیک اختلافات روسیه و آمریکا همگی از عوامل محدود کننده روسیه در ورود به یک اتحاد با ایران هستند. لذا باید همکاری های دو کشور را عمدتاً در سطح همکاری سیاسی بازدارنده در سطوح منطقه ای و تجارت نظامی در سطح دوجانبه قلمداد کرد.
موانع و چالش های روابط دو کشور در سطوح روابط دوجانبه:
1-یک نوع ذهنیت و نگرش منفی در بین برخی ناظرین و تحلیل گران روابط دو کشور وجود دارد در جانب ایران گروهی در مورد روسیه به عنوان یک شریک قابل اعتماد برای درازمدت تردید کرده اند. در این زمینه از یک سو به نقش منفی امپراطوری روسیه و اتحاد شوروی در ایران در برخی مقاطع تاریخی اشاره کرده اند و بر این باور بوده اند که روسیه کنونی نیز با مهره ایران در تنظیم روابط خویش با اروپا و آمریکا بهره می گیرد و به عبارتی ایران را تبدیل به مهره ای برای باج خواهی و گرفتن امتیاز از آمریکا کرده است، از جانب روسیه نیز برخی تحلیل گران روابط، این اشکال را مطرح می کنند که در حالی که حجم مبادلات دو کشور در مقایسه با مبادلات روسیه با سایر کشورها ناچیز است اما عمدتاً شامل اقلام حساس، استراتژیک و دردسرساز می شود. این گروه مدعی اند که ایران فقط به دنبال تأمین اقلامی از روسیه است که آنها را کشورهای دیگر در اختیار آن قرار نمی دهند و در صورت بهبود روابطش با آمریکا جایگاه روسیه و مبادلات با روسیه در سیاست خارجی ایران تقلیل خواهد یافت و نویسندگان روس از این موضوع به برخورد گزینشی ایران با بازار روسیه تعبیر می کنند.
2-یکی از موانع نبود روابط و همکاری روشن میان بانک های دو کشور است که تجار و کارفرمایان را با مشکلات زیادی برای انجام معاملات مواجه می کند و بسیاری از توافقات عمده مدت های زیادی برای حل مشکل بانکی و افتتاح حساب مربوطه معطل می مانند.
3-مانع دیگر اطلاعات اندک و در برخی موارد نادرست تجار و کارفرمایان دو کشور از بازار کشور مقابل است در حالی که امکان گسترده ای برای همکاری تجار دو کشور در سطح ملی و مناطق دو کشور وجود دارد، اما عدم شناخت تاریخی کارفرمایان دو کشور و همچنین نبود مراکز اطلاع رسانی صحیح در این زمینه مانعی برای توسعه روابط دو کشور بوده است. این در حالی است که نمایندگی بازرگانی نیز نزد سفارتخانه های هردو کشور فعال است.
روسیه به دلیل داشتن تکنولوژی های رقابتی کمتر، دارای مزیت فراوانی در حوزه انرژی هسته ای ایران است. به همین دلیل شرکت میناتم (Minatom) و شرکت های دیگر از قبیل تخنوپرومکسپورت (tekhnopromexport) که تجهیزات برقی زیادی را به ایران انتقال داده اند و ایستگاهای برقی را در این کشور ساخته اند مشتاق به فروش تکنولوژی به خارج هستند. میناتم یکی از عوامل ترغیب کننده روابط دولت روسیه با ایران است. تأمین فناوری هسته ای برای ایران توسط روسیه، انتقاد مداوم و شدید آمریکا را در پی داشته است. |
---|
4-یکی دیگر از موانع عمده توسعه روابط دو کشور که شاید از جانب ایران بیشتر محسوس باشد نبود کادر متخصص در این زمینه است. متأسفانه اکثر نهادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و تجاری در ایران با مشکل نبود یا کمبود متخصص مسلط به زبان روسی و آشنا با حوزه های کاری در کشور مقابل مواجهند. البته اقداماتی صورت پذیرفته است و سازمان های مختلف دانشگاهی و خصوصی در این زمینه فعالیت هایی را آغاز کرده اند که باید به صورت جدی مورد توجه و حمایت دولت قرار گیرد.
5-وجود دیدگاههای متضاد و مخالف در بین طیف های مختلف روسیه نسبت به نوع مناسبات با ایران. در شرایطی که نهادهای سیاسی-امنیتی نظیر وزارت دفاع، شورای امنیت و بخش هایی از وزارت خارجه به اهمیت ایران برای روسیه واقف هستند، اما نهادهای مالی و اقتصادی گسترش مناسبات را با ایران بر خلاف منافع درازمدت روسیه که همگرایی با غرب است می دانند.
6-رفتار سیاسی روسیه: تجربه روابط 400 ساله نشان می دهد که توفیقات ما در مناسبات با روسیه زمانی حاصل شده است که روس ها را در موقعیت خوف و رجاء نگه داشتیم و از طریق ایجاد موازنه منفی آنها را وادار به دادن امتیاز کردیم. رفتار روسها در طول تاریخ نشان می دهد که اشتهای سیری ناپذیری دارند و اگر اهرم هایی برای کنترل این اشتها وجود نداشته باشد تنظیم متعادل مناسبات بسیار سخت خواهد بود.
7-ایران همچنان اصرار دارد تا از رهگذر مبادلات اقتصادی و همکاری های منطقه ای با روسیه از این کشور یک شریک امنیتی برای خود فراهم آورد، حال آنکه به دلیل اقتصاد تک محصولی ایران، روسیه نه تنها نمی تواند بازار مصرف اشتهاآوری برای ایران باشد بلکه سرشت ساختار اقتصادی و نیز جنس نیازهای اقتصادی ایران به گونه ای است که روسیه اساساً نمی تواند یک شریک اقتصادی و تجاری مطمئن و معتبر برای این کشور به شمار آید.
8-عدم انجام تعهدات طرفین در قبال یکدیگر، مشکل پرداخت های پولی و مالی از طرف ایران (با توجه به تراز پرداختی منفی زیاد آن) و در نتیجه عدم تأمین نیازهای ایران، قوانین بازرگانی دو کشور، عدم هماهنگی نیازهای متقابل و در یک کلام مکمل نبودن اقتصاد آنها اشاره کرد. مسئولان اقتصادی ایران نیز مسائل و چالش های توسعه روابط بازرگانی دو کشور را در چهار محور می دانند: حمل و نقل، بانک، بازاریابی، اطلاع رسانی و امور نمایشگاه و استاندارد.
9-ساختار نامناسب اقتصادی و تجاری: روسیه به دلیل سابقه اقتصادی کمونیستی و دولتی و ایران نیز به دلیل ساختار غالب اقتصاد دولتی نتوانسته اند همکاری های اقتصادی خود را توسعه دهند.
10-روند طولانی بروکراتیک و اداری، بیشتر شریان های اصلی اقتصادی همچنان در دست دولت است و این وضعیت جوابگوی یک تجارت پرونق نیست
11-مرغوبیت کم و اقتصادی نبودن کالاهای ارائه شده: هنوز ویژگی تولید انبوه با هزینه کم وهمچنین رعایت استانداردهای لازم در کالاهای دو کشور وجود ندارد. این مسئله در کنار رقبای قوی شرق و جنوب شرقی آسیا که توانایی های بالای تجاری و تولیدی دارند از موانع همکاری اقتصادی محسوب می شود.
12-عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی و تنظیم قوانین، مقررات و سیاست های اقتصادی خود براساس استانداردهای این سازمان یکی دیگر از موانع گسترش و تعمیق روابط اقتصادی دو کشور تا سال 2018 خواهد بود با توجه به اینکه ایران هنوز به دلایل سیاسی موفق به عضویت در این سازمان نشده است.
پیشنهادها برای تسهیل و گسترش روابط در سطح دوجانبه
1-تبادل هیات های اقتصادی و تجاری و بالا بردن سطح تماس مقامات ذی صلاح دو کشور برای آشنایی بیشتر و درک متقابل،
2-برگزاری نمایشگاههای اختصاصی تجاری در دو کشور، تبادل هیأت های اقتصادی به ویژه اتاق بازرگانی، صنایع و معدن برای آشنایی بیشتر با بازارهای طرف مقابل ،
3-ایجاد و تقویت لابی های لازم برای تسهیل در تصویب و اجرای قوانین،
4-امضای اسناد لازم برای کم کردن موانع دولتی تجاری و اقتصادی و فراهم کردن زمینه های حقوقی در بخش اقتصاد،
5-تأسیس شعبه های بانک ملی در روسیه برای تسهیل فرایند مالی کارهای تجاری و ارائه خدمات نظیر اختصاص وام،
6-ایجاد زیرساخت های حمل و نقل و تحرک بخشیدن حمل و نقل در هوا، دریا و خشکی برای تسهیل ترانزیت کالا و نیز استفاده از مسیر داغستان و باکو،
7-استفاده از تکنولوژی اطلاعاتی برای ایجاد سایت های تجاری و ارائه آخرین آمار و اطلاعات لازم در این سایت ها و نیز ارائه آخرین بسته های اطلاعاتی مناسب هر بازار به صادرکنندگان،
8-تصویب قوانین و مقررات در جهت حمایت های مالی به صورت اعتبار و بیمه برای تجار،
9-با همکاری اداره استاندارد روسیه، شرکت های تولید کننده کالا به مقصد بازار روسیه نشان استاندارد آن کشور را دریافت نمایند تا با تسهیل ورود کالاها به روسیه از سوء استفاده احتمالی رقبا نیز جلوگیری شود
10-تعادل بخشیدن به تراز پرداخت های دو کشور.
11-تلاش برای عضویت در سازمان تجارت جهانی و برداشتن موانع سیاسی عضویت: انجام این کار به دلیل عضویت روسیه در این سازمان، در راستای بسط روابط با این کشور ضروری است. در کل ایران باید برای تحقق هدف توسعه در مسیر بین المللی شدن گام بردارد.
نتیجه
فرصت های همکاری دوجانبه زیادی میان ایران و روسیه درحوزه های مختلف اقتصادی، فناوری، انرژی، نظامی وجود دارد با عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی ایران در راستای تسهیل و بسط روابط با روسیه باید نرم های اقتصادی خود را به نرم های سازمان تجارت جهانی نزدیک کند. در حالت کلی در شرایط تقابلی و رقابت روسیه با غرب زمینه برای گسترش روابط ایران و روسیه مهیا می شود و عکس این قضیه نیز صادق است.
بنابراین از یک طرف با روی کار آمدن پوتین در سال 2012 و کیش شخصیتی او که در قیاس با مددمدوف اعمال کننده سیاست مستقلتری نسبت به غرب است و از طرف دیگر نقش موثر دولت روسیه نسبت به گروههای اقتصادی در تعیین دیپلماسی سیاسی نسبت به ایران در حالت تقابلی روسیه با آمریکا، زمینه برای بسط و تقویت روابط ایران و روسیه تا 2018 فراهم شده است.
منابع و ماخذ
1-سنایی، مهدی(1387)، روابط ایران و روسیه: مشکلات و دورنمای پیش رو، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 15.
2-کرمی، جهانگیر(1388)، روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
3-کرمی، جهانگیر(1387)، روابط نظامی ایران و روسیه، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 240.
4-کولایی، الهه (1387)، روابط ایران و روسیه تداوم یا تغییر، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 219.
5-کیانی، داوود(1387)، آسیب شناسی روابط ایران و روسیه، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 362.
6-مامدوا، نینا(1385)، "مناسبات اقتصادی ایران و روسیه"، فصلنامه ایراس، شماره اول، ص 130.
7-نعمتی، علی باقر(1387)، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی روسیه، ، در کتاب روابط ایران و روسیه به کوشش مهدی سنایی و جهانگیر کرمی، ایراس، صحفه 304.
7- Bushehr ,http://www.globalsecurity.org/wmd/world/iran/bushehr.htm (Accessed on 31 May 2012)
8-Shokri, Omid(2013), "Iran – Russia Relations under Ahmadinejad Era”, International Affairs and Global Strategy, ISSN 2224-574X (Paper) ISSN 2224-8951 (Online).
9-Helen BELOPOLSKY (2009) Russia and the Challengers: Russian Alignment with China, Iran, and Iraq in the Unipolar Era, CPI Antony Rowe, Chippenham and Eastbourne..
*دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس