با انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری ایران و وعده وی برای بهبود روابط با دیگر کشورهای جهان، فضای مثبتی در کشورهای غربی نسبت به آینده تعامل با جمهوری اسلامی ایران پدید آمده است. با این حال، به نظر میرسد کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس به شدت نگران هر گونه بهبود روابط ایران با غرب به ویژه آمریکا هستند!
با انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری
ایران و وعده وی برای بهبود روابط با دیگر کشورهای جهان، فضای مثبتی در
کشورهای غربی نسبت به آینده تعامل با جمهوری اسلامی ایران پدید آمده است.
با این حال، به نظر میرسد کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس به شدت نگران هر
گونه بهبود روابط ایران با غرب به ویژه آمریکا هستند!
روزنامه «گالف نیوز» امارات در مطلبی به بررسی چشمانداز
بهبود روابط میان ایران و آمریکا و موضع کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در
این زمینه پرداخته و آشکارا اشاره میکند که این کشورها، طاقت تحمل چنین
اتفاقی را ندارند.
گالف نیوز در این مطلب اشاره میکند، کشورهای
عضو شورای همکاری، احتمالاً دیر یا زود ناچار خواهند بود با حقیقت بهبود
روابط میان ایران و آمریکا روبهرو شوند. دولت کنونی آمریکا تمایلی به
مداخلات نظامی در سطح وسیع ندارد و آن گونه که از موضوع سوریه و دیگر مسائل
خاورمیانه برمیآید، تمایل دارد که موضوعات مهم را از راه دیپلماتیک
پیگیری کند.
این روزنامه میافزاید، امید به یافتن راهکاری
دیپلماتیک در مقابل ایران، با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور
عملگرا تقویت شده است. دولت اوباما تاکنون تمایل خود را به تعامل با دولت
جدید ایران نشان داده و در صورتی که کنگره مانعی نسازد، میتوان انتظار
پیشرفت در این زمینه را داشت؛ بنابراین، کشورهای منطقه باید ضمن ارزیابی
شرایط، در صورت لزوم در راهبر خود نسبت به ایران تجدیدنظر کنند.
در
این باره باید گفت، دوران جورج بوش که در آن، کشورهای منطقه نیاز به تلاش
چندانی برای تهدیدآمیز جلوه دادن ایران نداشتند، گذشته است. در آن زمان،
روزی نبود که «جان بولتون»، نماینده آمریکا در سازمان ملل از خواب بیدار
شود و آن را روز را برای حمله به ایران مناسب نداند، ولی دولت اوباما نسبت
به انتخاب روحانی از خود موضع مثبت نشان داده است.
از این مهمتر،
کاخ سفید به صراحت مخالفت خود را با تحریمهای جدید مصوب علیه ایران در
مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرده، زیرا در صورت تصویب نهایی، فضای مانور
دیپلماتیک در مقابل ایران را به شدت محدود میکند. فضای دیپلماسیخواهانه
اروپایی، اکنون در آمریکا نیز طرفدار پیدا کرده و میتوان آن را در
نوشتههای روزنامهنگاران، اساتید دانشگاه، اندیشکدهها و حتی ۱۳۰
نمایندهای که برای اوباما نامه نوشتند، دید.
در طرف مقابل، در
ایران نیز دولت جدید محتاطانه در پی تعامل با غرب است. انتخاب محمد جواد
ظریف به عنوان وزیر خارجه جدید، نشانهای از تعامل روحانی در این راستاست.
البته هم روحانی و هم اوباما برای بهبود روابط با چالشهایی در داخل
روبهرو هستند که از جنبه گروههای تندرو متوجه آنها میشود؛ برای نمونه،
لابی صهیونیستی (آیپک) به شدت مخالفت خود را با بهبود روابط آمریکا با
ایران اعلام کرده است.
اما با وجود همه موانع، تلاشها برای تعامل
انجام خواهد گرفت. به این ترتیب، پرسش این است کشورهای منطقه خلیجفارس
باید چه کاری انجام دهند؟ آیا توافقی که آمریکا به دنبال آن است، با آنچه
این کشورها میخواهند متفاوت است؟ آیا واشنگتن و متحدانش دیدگاه مشابهی
نسبت به پارامترهای توافق با ایران دارند؟
با توجه به حساسیت
موضوع، دقیقاً مشخص نیست که کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، چه چیزی را
خواهند پذیرفت. در وهله نخست، یک برنامه صلحآمیز هستهای با بازرسیهای
دقیق و تعلیق همه جنبههای نظامی احتمالی، امری است که برای جامعه جهانی
پذیرفته است؛ اما آیا کشورهای خلیجفارس، با توجه به پیشینه روابط خود با
جمهوری اسلامی ایران، چنین چیزی را خواهند پذیرفت؟
در همین حال،
کشورهای حاشیه خلیجفارس باید این احتمال را در نظر داشته باشند که بهبود
روابط ایران و غرب، ممکن است مباحثات مربوط به دیگر موضوعات ورای مسأله
هستهای را از دستور کار حذف کند. در صورتی که توافقی قابل حصول باشد،
غیرمحتمل است که بپذیریم واشنگتن موضوعات جنجالی همچون حزب الله، سیاست
منطقهای ایران، جزایر سه گانه و یا حتی سوریه را در بحث دخالت دهد.
تحریمهای
وضع شده علیه ایران، مستقیم به برنامه هستهای مربوط هستند و برداشتن
گامهایی در مسیر حل و فصل مسائل مربوط به این برنامه، احتمالاً با کاهش
تحریمها پاداش داده خواهد شد. برای آمریکا، ایران مسلح به سلاح هستهای،
تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی است. با این حال، نفوذ ایران در لبنان، عراق و
یمن، درگیری ایران با امارات بر سر جزایر سهگانه و یا حمایت این کشور از
دولت اسد در سوریه، تهدیدی علیه امنیت ملی آمریکا به شمار نمیرود.
اما
برای کشورهای حاشیه خلیجفارس، سیاست خارجی ایران در همه جنبههای آن، یک
تهدید به شمار میرود. پرونده ایران برای این کشورها، بسیار قطورتر از
این پرونده برای آمریکاست؛ بنابراین، احتمال این که کشورهای حاشیه
خلیجفارس توافق مورد حمایت آمریکا را با ایران بپذیرند، بسیار ضعیف است.