بر اساس آمارها و گمانه زنیها در حدود ۴۰ درصد از خانوادههای ایرانی به تماشای شبکههای ماهوارهای مینشینند .[۱] بیتردید اعضای نوجوان این خانوادهها نیز بی تمایل به استفاده از این شبکهها نخواهند بود . دلیل این امر را میتوان در موارد زیر جست و جو کرد :
1- عدم وجود برنامههای جذاب و متناسب این رده سنی ، داخل کشور و از طریق کانالهای قانونی : در گذشته ای نه چندان دور ، در سالهای پس از انقلاب و علیالخصوص در دهه ۷۰ ، بخش عمده برنامه های صدا و سیما و سینمای کشور ، برنامه های کودک و نوجوان بودند که برخی از آن ها به دلیل قوت ساختاری و جذابیتهای خاص خود نه تنها کودکان و نوجوانان را مجذوب خود کردند ، بلکه پدر و مادرها و دیگر بزرگسالان را نیز پای جعبه جادویی مینشاندند . مثلا کلاه قرمزی و پسر خاله در سال ۷۳ با بلیت ۸۰ تومانی، ۱۷۱ میلیون تومان فروخت و به پربیننده ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد . اما خلاء چنین برنامه هایی در رسانه های امروزی داخل کشور کاملا احساس میشود ، نتیجه این که کودکان از ابتدا رو به سوی ماهوارهها میآورند و آن را به عنوان رسانه محبوب خود بر میگزینند و تغییر این امر در دوره نوجوانی و پس از آن کار سادهای نیست . عامل دیگری که البته به طور غیر مستقیم تاثیر گذار میشود ، نبود برنامههای جذاب برای کل خانواده است که با سوق دادن خانواده به سمت تماشای برنامههای ماهوارهای ، فرزندان را نیز ناچار میکند که هم پای والدین خود به تماشای برنامههای ماهوارهای که معمولا نیز متناسب با سنشان نیست ، بنشینند .
2- موارد دیگری چون تبلیغات و حس کنجکاوی و امثالهم هم میتواند از دلایل رجوع این قشر سنی به ماهواره باشد. اما علت العلل این پدیده را باید همان نبود خوراک مناسب و جایگزین که در بالا آمد عنوان کرد .
آسیبهایی که از تماشای برنامههای ماهواره توسط نوجوانان ، آینده جامعه را تهدید میکند ما را بر آن میدارد که در فکر چاره ای برای این موضوع باشیم . آسیب هایی از جنس :
1. مساله تعارض نظام ارزشها : همان طور که پیش از این ذکر آن رفت ، دوره نوجوانی ، دوره آشنایی با ارزش ها و تمرین نقش هاست . تماشای شبکههای ماهوارهای ولی معیارها و هنجارهایی متفاوت با جامعه اسلامی ما را عرضه میکند . و سردرگمی ناشی از این موضوع با شدت بیشتری دامن گیر نوجوانان بی تجربه خواهد شد تا بزرگسالان .
2. نا به هنجاری های اخلاقی : محتوای نادرست برنامه های ماهوارهای میتواند هم باعث ایجاد مسائلی چون خود ارضایی ، خشونت طلبی ، دیگر آزاری و گوشه گیری شود و هم همان طور که در بالا آمد ، بسیاری از ضد ارزش های جامعه ما را به عنوان رفتاری معمول در نهاد شخص پایدار کند ، مسائلی مانند مصرف نوشیدنی های الکلی و ….
3. از دیگر آثار سوء مشاهدهی برنامه های ماهواره ها میتواند سوق دادن زودرس نوجوان به سوی زندگی بزرگسالی و ایجاد عقده های روانی و شکل گیری ناقص شخصیت نوجوان باشد.
4. افراط در تماشای برنامههای ماهوارهای منجر به کم تحرکی ، کاهش زمان خواب ، کاهش میزان مطالعه و افت تحصیلی و ایجاد ناراحتیهای عصبی و کاهش تمرکز خواهد شد .
اما برای مقابله با این آسیب ها چه باید کرد ؟ یک راه حل مشخص ، برخورد سخت و قانونی با استفاده کنندگان از تجهیزات ماهوارهای است . قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره مصوب ۱۳۷۳ اشعار میدارد استفاده از تجهیزات ماهوارهای به جز در مواردی که قانون مقرر داشته ممنوع است و وزارت کشور موظف است با استفاده از نیروهای انتظامی و یا نیروی مقاومت بسیج در اسرع وقت نسبت به جمعآوری تجهیزات دریافت از ماهواره اقدام نماید . هم چنین با به کارگیری دیگر وسایل با این پدیده مقابله کند . اما وضعیت کنونی نشان میدهد که این قانون و هم چنین دیگر تدابیر به کار گرفته شده مانند پارازیت انداختن ، منطبق با حقایق جامعه کنونی نبوده است و پاسخ گو نیست . به خصوص در مورد موضوع بحث ما که نوجوانان هستند ، باید جایگزینی برای تامین نیاز های آنها تدبیر شود . علاوه بر بهبود برنامههای صدا و سیما و دیگر رسانه های هم سو و قانونی ، باید فرصت های تفریحی ، ورزشی و فرهنگی فارغ از این رسانه ها تدبیر کرد تا از تهدید مشترک تمام این رسانه ها که مسائلی مانند کم تحرکی ، افت تحصیلی ، کاهش تحرک و امثالهم هستند، اجتناب شود .
در مورد تقویت و جذاب سازی برنامه های رسانه ها هم باید به این نکته توجه شود که تا زمانی که این برنامهها در فضای گفتمانی انقلاب اسلامی و منطبق با ارزش ها ایرانی اسلامی نباشد ، و در واقع این برنامهها تنها از نظر کیفی بهبود یابند و از نظر محتوایی در تقابل با برنامههای شبکههای ماهوارهای نباشند ، این بهبود تاثیری نخواهد داشت. اولا در این صورت تنها مفهوم مورد نظر این برنامهها از شبکههای ماهوارهای به کانالهای داخلی منتقل شده است. ثانیا با توجه به واقعیتهای حال حاضر ، از نظر توانمندی های فنی و جذابیت های بصری، امکان رقابت پایاپای رسانه های داخلی با آثار غربی وجود ندارد و ساختن تقلیدهای کاریکاتور مانند از برنامههای ماهوارهای هم تاثیر عکس دارد . به نظر میرسد تنها با تکیه بر فرهنگ و هنر ملی و مذهبی خود میتوان به مقابله با هنر منحط غرب ( و اخیرا شرق ) پرداخت . کاری که پیش از این در امثال «بچه های آسمان» و «کلاه قرمزی» انجام شد. امروز هم تاریخ اساطیری ایران و الگو های اسلام میتوانند به راحتی جایگزین افسانههای کرهایی و ترکیهای شوند .