«اندیشکده واشنگتن برای سیاستهای خاور نزدیک» در گزارشی با عنوان «مقابله با چالش ایران: توانمندی نظامی شورای همکاری خلیج فارس و همکاری امنیتی آمریکا» به بررسی چالشهای پیش روی آمریکا در مقابله با تبدیل شدن ایران این موضوع پرداخته است که در شرایط کاهش بودجههای نظامی آمریکا و «نگرانیها از آرمانهای منطقهای ایران» چگونه آمریکا میتواند به کشورهای شور ای همکاری خلیج فارس برای تقویت بنیههای دفاعی علیه ایران کمک کند؟
«مایکل نایت» از نویسندگان این اندیشکده که در امور امنیتی و نظامی عراق، ایران، لیبی، یمن و کشورهای خلیج فارس متخصص است در این مقاله نحوه همکاری واشنگتن با ارتش کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را مورد بررسی قرار داده است.
طبق نوشته این کارشناس مسائل نظامی، برای محافظت از کشورهای شورای همکاری و «کنترل قدرت ایران» آمریکا بایستی تمامی اقدامات نظامی و دیپلماتیک خود را فعال نگاه دارد.
در این مقاله آمده است: «از آنجا که نگهداری نیروی عظیم نظامی توسط آمریکا راه حلی بلند مدت و دوامپذیر نیست، آمریکا باید روی قابلیتهای نظامی کشورهای شورای همکاری حساب کرده و آنها را تقویت کند.»
در مقاله 60 صفحهای این اندیشکده آمریکایی، قابلیتهای کشورهای شورای همکاری به عنوان متحدان نظامی آمریکا برای جلوگیری از افزایش نفوذ ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
د راین مقاله آمده است: «کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، ممکن است متحدان نظامی ایدهآلی برای آمریکا نباشند، اما آنها مصمم هستند و سرمایهگذاریهای سنگینی در بخش دفاعی انجام میدهند.»
این گزارش میافزاید: «این کشورها همچنین تا اندازهای به خاطر بلوغ فزاینده نهادهای نظامیشان و تا اندازهای هم به خاطر تغییرات تکنولوژیکی که قدرتشان را افزایش داده و از ضعفهایشان کاستهاند توانمندیهای روزافزونی دارند.»
در ادامه این گزارش آمده: «مهمتر از همه اینکه، کشورهای خلیج (فارس) متحدان کلیدی آمریکا هستند چون آنها در بحث مهار نظامی ایران فعالانه طرف آمریکا هستند.»
مایکل نایت همچنین تأکید میکند رهبران کشورهای خلیج فارس در خلال دهه گذشته تمرکزشان را از بحث اجتناب از تنش به سمت جلوگیری از زیادهخواهی ایران، و در صورت لزوم، دفاع فعالانه از منطقه با همکاری متحدان بینالمللی، تغییر دادهاند.
آمریکا کشورهای شورای همکاری: اقدامات زیاد، نتایج اندک آقای نایت در این مقاله به سرمایهگذاریهای فراوانی که آمریکا از سال 2007 برای جلوگیری از تضعیف همکاری بین این کشور با کشورهای حوزه خلیج فارس انجام داده اشاره میکند و مینویسد هدف واشنگتن از این سرمایهگذاریها این بوده که کشورهای مذکور در معرض تهدیدهای ایران قرار نداشته باشند.
درباره دلیل این سرمایهگذاریها، همچنین، آمده است: «دلیل این سرمایهگذاریهای آمریکا در این شرایط نظامی و اقتصادی وابستگی متقابلی است که بین آمریکا و کشورهای شورای همکاری وجود دارد.»
اندیشکده واشنگتن این وابستگی متقابل را چنین توضیح میدهد: «با آنکه مقادیر ذخایر انرژی وارد شده از کشورهای خلیج (فارس) رو به کاهش هستند، آمریکا کماکان بزرگترین اقتصاد دنیاست که از ثبات و رشد بازارهای جهانی نفع میبرد.»
این گزارش میافزاید: «آمریکا همچنین به خرید نفت وارد شدهاش از بازارهای تحویل فوری ادامه خواهد داد و این یعنی اینکه ثبات قیمت نفت ظرف بیست سال آینده برای امنیت اقتصادی آمریکا همان قدر حیاتی خواهد بود که حالا هست.»
در ادامه این گزارش، در توجیه حمایتهای نظامی فعلی آمریکا از کشورهای شورای همکاری آمده است: «علاوه بر این، آمریکا در حال حاضر چاره دیگری جز حمایت نظامی از کشورهای شورای همکاری ندارد.»
طبق تحلیل آقای نایت، «در میان کشورهای خلیج فارس، عراق دستکم تا اواسط سال 2020 در نقش کشوری ظاهر نخواهد شد که در برابر قدرت ایران قد علم کند ـ و هر گونه انتظاری برای داشتن چنین نقشی از عراق حتی در آن زمان، مستلزم این است که نفوذ ایران دیگر دولت عراق را تحتالشعاع قرار ندهد.»
این کارشناس مسائل خاورمیانه درباره ترکیه نوشته است: «در حالی که ترکیه ممکن است برای جلوگیری موقت از نفوذ ایران در سوریه و شام متحد موثری باشد، اما روی این کشور هم از لحاظ اینکه پایدار باشد و روی مقاصد واقعی آن، نمیتوان حساب کرد، ضمن اینکه قدرت نظامی ترکیه به خاطر نقبزنیهای سیاسی طبقه افسران به شدت رو به افول است.»
سوریه هم به زعم آقای نایت کشوری نیست که سدی در برابر نفوذ رو به گسترش ایران تشکیل دهد: «سوریه پس از بشار اسد که به دست سنیها هدایت میشود هم برگ برندهای نیست که بتوان روی آن حساب کرد زیرا سوریه پس از بحران هم مانند عراق ممکن است در بخش زیادی از دهه جاری، تمرکزش به مسائل داخلی خودش متوجه باشد.»
طبق تحلیل آقای نایت، نمیتوان انتظار داشت که سایر قدرتهای رو به رشد مانند چین و هند هم تا سال 2020 نقش آمریکا را به عنوان پلیس منطقه به عهده بگیرند.