اگر دیپلماتهای سابق برجسته آمریکا و کانادا ادامه مذاکره با تهران در مورد برنامه هستهای این کشور را توصیه نکنند جای تعجب دارد؛ و در واشنگتن و اوتاوا، میبینیم که بعضیها، که دیپلماتهای سابق نیز در صف اول آنها ایستادهاند، مدعی هستند که تحریمها علیه ایران میتواند زیانبخش باشد زیرا بیش از حد سخت هستند.
قانون اخیر اتاوا مبنی بر منع کامل هرگونه صادرات و واردات به و از جمهوری اسلامی نیز میتواند چنین انتقاداتی را از سوی نخبگان سیاست خارجه کانادا ایجاد کند. اندکی فشار منطقی است؛ فشار بیش از حد میتواند رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله «علی خامنهای» ، و محافظان او، سپاه پاسداران را، که مجری برنامه هستهای هستند را وادار به اقدامات غیرمنطقی کند.
■ تحریمها نمیتواند مانع ادامه برنامه هستهای ایران شود ■
البته چنین حالتی در بحث حقوق بشر در ایران نیز مشهود است. اندکی انتقاد طبیعی است؛ انتقاد بیش از حد میتواند آیتالله «خامنهای» را از پایان بخشیدن به فعالیت هستهای منصرف کند. سخنان اخیر «جان بیرد» ، وزیر امور خارجه، در تورنتو در گفتمان جهانی آینده ایران موجب انتقاداتی در کانادا شد که در جنوب مرزهای این کشور در میان کسانی مانند «زبیگنیو برژینسکی» و «برنت اسکوکرافت» که با مقوله امنیت ملّی درگیر بودهاند و «توماس پیکرینگ» که سفیر سابق در ایران بوده، رایج است.
به هر حال، شعار «اینقدر سختگیر نباشید» یک مخالف بزرگ دارد: تاریخ. فشار، در سطوح مختلف، قبلاً بر جمهوری اسلامی در مقولههای حقوق بشر، جنگ و برنامه هستهای موثر بوده است.
■ ایران نمیخواهد مورد انتقاد شدید جامعه جهانی باشد ■
اشخاص برجسته ایران اغلب اذعان کردهاند که چگونه فشارهای جبهه جنگ، تهدید نیروی نظامی آمریکا، تحریمهای اقتصادی، و ناآرامی داخلی اراده آیتالله «روحالله خمینی» را برای ادامه جنگ ایران-عراق (1980-1988) در هم شکست. این یک اتفاق اجباری است که بر اساس گزارش اطلاعات ملی سال 2007 آمریکا در سال 2003 –سالی که آمریکا و انگلیس به «صدام حسین» ، دیکتاتور عراقی حمله کردند- تحقیقات اتمی تسلیحاتی ایران متوقف شد.
■ غرب نتوانسته فشار لازم برای قطع برنامه هستهای را بر ایران اعمال کند ■
سؤال اصلی آن است که آیا غرب میتواند فشار غیرنظامی کافی را بر آیتالله «خامنهای» و سپاه او وارد آورد تا آنها را از ادامه برنامه هستهای خود بازدارد. ما در این مورد تردید داریم. یقیناً تحریمهای فعلی موثر نبودهاند. تهران تا حد زیادی تعداد و کیفیت سانتریفیوژهای خود را افزایش داده و ظرفیت تغییر غیرقابل کشف خود را –تبدیل سریع اورانیوم با غنای اندک یا متوسط به درجه تسلیحاتی- بیشتر ساخته است. منطقیترین تخمین آن است که ایران در اواسط سال 2014، اگر تولید سانتریفیوژهایش ثابت بماند، فقط دو هفته زمان لازم خواهد داشت تا بدون ترس از شناسایی بازرسان سازمان ملل یا سرویسهای اطلاعاتی غربی، اورانیوم با غنای بالا را تولید کند؛ و این بدون احتساب تأسیسات پردازش پلوتونیوم آب سنگین در اراک است که ظاهراً تا اواسط سال 2014 عملیاتی خواهد شد.
اگرچه تحریمها ارز قوی حکومت را تا حد زیادی کاهش دادهاند، اما هنوز در مقایسه با تحریمهایی که انگلیس در سال 1951 پس از ملی شدن صنعت نفت ایران علیه این کشور اعمال کرد بسیار ضعیف هستند (این تحریمها تأثیر زیادی در تغییر نظر روحانیون ارشد و گروههای بالا و متوسط جامعه در 1953 و مخالفت آنها با «محمد مصدق» ، نخست وزیر وقت داشت که زمانی بسیار محبوب و دارای مشروعیت بالایی بود). اگر غرب در استفاده از تحریمها علیه برنامه اتمی نظام جدی میبود، ایران تاکنون در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار گرفته بود.
■ غرب فرصتهای دیپلماتیک زیادی به ایران داده است ■
به هر حال غرب فرصتهای دیپلماتیک متعدد و حیرتانگیزی را به تهران داده است. اروپای غربی از زمان مداخلهاش در 1992 تاکنون در حال مذاکره با جمهوری اسلامی بوده است؛ آنها از سال 2003 به سختی –عمدتاً با استفاده از هویج، نه چماق- تلاش کردهاند تا ایران را از ادامه مقاصد هستهای خود بازدارند، که هر یک از دیپلماتهای انگلیسی و فرانسوی درگیر در این مذاکرات به صورت محرمانه تایید میکنند که این مقاصد صلحآمیز نیستند.
[1] - روئل مارک گرشت، افسر سابق اهداف ایرانی در بخش سرویس مخفی سیا، عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی است.
[2] - «مارک دوبوویتز» مدیر اجرایی بنیاد بوده و پروژهاش را در مورد تحریمها و منع گسترش دنبال میکند.