۰۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۲
کد خبر: ۳۲۷۵
با توجه به شمارش معکوس برای برپایی یازدهمین دوره‌‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری، بررسی اخبار و مطالب منعکس‌شده در رسانه‌های ضدانقلاب جای تأمل و دقت دارد. از این رو، بررسی محتوای این رسانه‌ها و سیر پردازش آن و تحرکات جریان‌های مؤثر بر روند انتخابات ضروری به نظر می‌‌رسد.
با توجه به در پیش بودن یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری و اهمیت آن، شاهد تلاش رسانه‌های ضدانقلاب با هدف کاهش مشارکت مردمی و زیر سؤال بردن سلامت انتخابات هستیم؛ به طوری که با منفی‌نگری نسبت به جریان انتخابات، به شانتاژهای خبری و برجستگی برخی از خبرها با هدف زیر سؤال بردن انتخابات سالم می‌پردازند و ضمن آن، تخریب چهره‌ی کاندیداها، دلسرد کردن مردم با هدف کاهش مشارکت و برجسته کردن تحریم‌ها و مشکلات درونی کشور را دنبال می‌کنند.
 
انعکاس رسانه‌ای غیرمستقیم
تلاش رسانه‌های ضدانقلاب همیشه و در ایام انتخابات دلسرد کردن مردم از مشارکت حداکثری و تهییج افکار عمومی برای پشت پا زدن به نظام جمهوری اسلامی بوده است.
سیبل انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری هم از ضربات دارت‌های این رسانه‌ها بی‌نصیب نمانده است؛ به گونه‌ای که این بار نه تنها مشارکت مردم در انتخابات هدف گرفته شده است، بلکه مأموریت‌های خاصی از سوی اتاق‌های فکر تغذیه‌شده از سوی آمریکا و محافل رژیم صهیونیستی برای اصحاب این رسانه‌ها تعریف می‌شود تا با ناکارآمد جلوه دادن برنامه‌های نامزدها، تخریب شخصیت و وجهه‌ی کاندیداهای موجه، برجسته کردن مشکلات اقتصادی و حتی فرهنگی و دیگر سیاست‌های طراحی‌شده، به تضعیف روحیه‌ی افکار عمومی بپردازند.
مهم‌ترین تحرکات انتخاباتی رسانه‌های ضدانقلاب
 
اگرچه از مدت‌ها قبل رسانه‌های ضدانقلاب در تلاش‌اند تا جهت‌دهی انتخابات ایران را در دست بگیرند و در انعکاس و انتشار اخبار مستقیم و غیرمستقیم و با موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری گوی سبقت را از هم بربایند؛ این روزها و با نزدیک‌تر شدن به ایام انتخابات، شاهد موضع‌گیری‌های مستقیم و بدون واسطه‌ی موضوعاتی مانند فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌ها بر مردم و دیگر خبرهای حاشیه‌ای هستیم.
اهم تلاش‌های رسانه‌ای ضدانقلاب به قرار زیر است:
- برجسته کردن تحریم‌ها و مشکلات درونی کشور
- تحریم انتخابات
- ارائه‌ی اخباری از روند ثبت‌نام تا احراز صلاحیت
- تخریب نامزدهای ریاست‌جمهوری
- القای شبهه‌ی انتخابات ناسالم
- نگاه امنیتی به فضای انتخابات در ایران
- القای شائبه‌ی تقلب در انتخابات
- نفی آزادی انتخابات در ایران
نمودار ستونی میزان اخبار و مطالب رسانه‌های ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
 
نمودار دایره‌ای میزان اخبار و مطالب رسانه‌های ضدانقلاب با موضوع انتخابات یازدهم
تحریم انتخابات
دلسرد کردن مردم با هدف کاهش مشارکت پروژه نخست است؛ به طوری که فقط و فقط طی هفته‌ای که گذشت، سه گزارش مفصل و مجزا از فحشا و روسپی‌گری در ایران ارائه شد و در آن‌ها، فقر مردم به طور مستقیم و عدم توجه دولتمردان به رفع مشکلات اقتصادی به صورت غیرمستقیم، علل بروز شرایط سخت و دردناک برای ایرانیان معرفی گردید.
واشنگتن پست: «فقر اقتصادی ناشی از تحریم‌ها باعث تبدیل بخشی از زنان تحصیل‌کرده‌ی طبقه‌ی متوسط ایرانی به روسپی‌های پاره‌وقت شده.»
فشار تحریم‌ها از یک سو و فقدان برنامه‌ برای رفع مسائل اقتصادی ناشی از آن هم موارد دیگری است که قضیه‌ی فوق را پررنگ‌تر در اذهان عمومی جلوه می‌دهد.
موضوع دیگری که این روزها پررنگ‌تر از دیگر اخبار غیرانتخاباتی در این رسانه‌ها به چشم می‌خورد بحث پیرامون اقلیت‌های مذهبی در ایران است؛ از تصوف و عرفان گرفته تا تولید نیاز در اهالی سنی‌مذهب ایران که برای کاندیدای ریاست‌جمهوری شرط بگذارند و خواهان رئیس‌جمهوری باشند که به خواسته‌های ایشان توجه ویژه نشان دهد.
رادیو فردا در این باب می‌نویسد: «اعداد و ارقام، بعضی اوقات حامل واقعیاتی شگفتی‌آفرین هستند. رادیو فردا نگاهی دارد به آمار و ارقامی که در روزهای اخیر در ایران بر سر زبان‌ها بوده است؛ از آلودگی ۴۶برابری خلیج فارس تا کمبود ۵۰درصدی پرستار، از مرگ ۶۳ نفر در روز در تصادفات تا کشف ۳۰۰ تُن گوشت فاسد، از رشد ۴۵درصدی ازدواج کودکان تا کمبود ۹۰درصدی مهدکودک، از دستگیری ۷۰ آموزش‌دهنده‌ی مانکن تا ویزای جعلی ۱۵۰ حاجی، از اخراج ۲۰ درصد از کارگران استان تهران تا افزایش ۲۰درصدی زندانی‌ها، اخراج ۱۰۰ هزار کارگر تا سوءتغذیه‌ی ۸۰۰ هزار کودک ایرانی.»
باز کردن پرونده‌ی امید کوکبی، دانشجوی سی‌ساله و نخبه‌ی دانشگاه تگزاس آمریکا، که حدود دو سال و نیم پیش هنگام ترک ایران بازداشت شد و اکنون محکوم به تحمل ده سال حبس شده است، چرا که حاضر نشده است در پروژه‌ی هسته‌ای ایران همکاری کند، تلاش رادیو زمانه برای تخریب وجهه‌ی جمهوری اسلامی و متشنج کردن ایام انتخابات است.
مرور مفصل بر حوادث خرداد ۸۸ نیز تلاش دیگر این رسانه‌ها به منظور تأکید بر شائبه‌ی تقلب در انتخاب یازدهم است؛ به منظور تهییج افکار عمومی برای یادآوری حوادث خردادماه ۸۸، همچنین تأکید بر این روند که احتمال وقوع اتفاقات ۸۸ وجود دارد و…
اصحاب این رسانه‌ها با تکرار این حوادث و مرور تاریخ اتفاقاتی که در جریان انتخابات دهم رخ داد، قصد ازسرگیری آموزش‌ها را دارند.
 در این زمینه می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ اخباری مثل «محمد خاتمی از رقابت‌های ریاست‌جمهوری خرداد ۸۸ کناره‌گیری کرد. محاکمه‌ی دومین گروه معترضین بازداشت‌شده در ایران آغاز شد. تبعات انتخابات پرسش‌برانگیز ۲۲ خرداد. قربانیان و مسئولان قتل ندا آقاسلطان، ماجرای روح‌الامینی و حوادث کهریزک و کشته‌سازی‌ها.»
همچنین نقل‌قول‌هایی از این دست؛ تاج‌زاده: «حکومت آیت‌الله خامنه‌ای سلطنت مطلقه است.»
ارائه‌ی اخباری از روند ثبت‌نام تا احراز صلاحیت
روند انتشار خبرهای کامل و جامع به همراه حاشیه‌های آن از حضور نامزدها در وزارت کشور و ثبت‌نام آن‌ها مأموریت بعدی است. در این زمینه می‌توان به بحث پیرامون نامزدهای ثبت‌نام‌شده و گمانه‌زنی از تأیید یا رد صلاحیت آنان ضمن برجسته کردن لیست اصول‌گرایان اشاره کرد. اما با گذشت زمان، آمدن یا نیامدن هاشمی پررنگ‌تر شد و تلاش‌های احمدی‌نژاد برای معرفی جانشین، جزء خبرهای برجسته شد.
اگرچه برخی رسانه‌های داخلی با این رویه همراه شدند، اما رسانه‌های ضدانقلاب، با قلم نویسندگان فراری از وطن، اهتمام خود را معطوف بر نسخه‌پیچی برای نامزدها و تأکید بر حضور هاشمی کردند.
انعکاس نقل‌قول‌هایی مبنی بر آمدن هاشمی از سوی فرزند وی و محمد خاتمی، برجسته‌ترین خبرها بود. خاتمی: «خدا کند هاشمی بیاید» و یا «اگر خیر کشور و انقلاب را می‌خواهید، به هاشمی رأی دهید! » و فرزند هاشمی: «نیامدن پدرم هنوز تکذیب نشده» و…
با نزدیک شدن به پایان مهلت ثبت‌نام، پروژه‌ی منجی‌سازی از هاشمی و گمانه‌زنی از آمدن و نیامدن او، مبدل به مسئولیت جدی رسانه‌های ضدانقلاب شد. منجی ساختن از هاشمی و ارائه‌ی گزارش‌های مفصلی از عملکرد او طی سال‌های پس از جنگ به عنوان سردار سازندگی، مأموریت جدیدی بود که از آن سوی مرزها و از سوی رسانه‌های ضدانقلاب تزریق می‌شد و در داخل توسط دست‌به‌قلم‌های اجاره‌ای که در دوران خاتمی رهرو پروژه‌ی عبور از هاشمی و بعداً خاتمی بودند، تقویت شد.
تزریق روحیه‌ی دل بستن به هاشمی، علاوه بر اینکه کورسوی امیدی بود برای اهداف بعدی، می‌توانست به آسانی و نرمی، رقیب حاضر در جریان انحرافی و حتی رقبای اصول‌گرا را حذف کند. ثبت‌نام هاشمی در ساعات پایانی مهلت ثبت‌نام بیشتر از قبل تیترهای این رسانه‌ها را حول محور هاشمی سوق داد. این رسانه‌ها تلاش دیگر خود را بر تأیید صلاحیت هاشمی یا رد آن، که حالا دیگر رقیب اصلی اسفندیار رحیم مشایی تلقی می‌شد، معطوف کردند.
تأکید بر دوقطبی شدن انتخابات نیز روند دیگری بود که این رسانه‌ها دنباله رو آن شدند. هاشمی به عنوان نامزدی قدرتمند معرفی می‌شد و در مقابل او، مشایی که می‌توانست آرای چندانی را کسب کند. از این رو، اصرار بر آمدن هاشمی با هدف دوقطبی شدن انتخابات، به منظور حذف جریان اصول‌گرایی از قوه‌ی مجریه در دوره‌ی یازدهم، می‌توانست تقویت شود.
تخریب نامزدهای ریاست‌جمهوری
کنار کشیدن رئیس‌جمهور بعدی از مسائل هسته‌ای می‌توانست با آمدن هاشمی تقویت شود. بنابراین اخبار و مطالب حول‌وحوش جلیلی در این رسانه‌ها رنگ باخت تا کاندیدای اصول‌گرایان به فراموشی سپرده شود.
آمار سرانگشتی از تعداد اخبار و مطالب منتشرشده در این سایت‌ها بیانگر حذف اصولی و با برنامه‌ریزی جدی برای کم‌رنگ کردن حضور نامزدهای اصول‌گرایان است. تیتر زیر گویای وضوح این ادعاست:
«جلیلی، نامزد نوظهور انتخابات!»
تخریب چهره‌ی نامزدها، به ویژه کاندیداهای اصول‌گرایان، بُعد دیگر ماجرا بود تا هاشمی و مشایی برای تقویت قطب‌بندی دو جناح خاص در انتخابات، یکه‌تاز میدان رقابت باشند.
تأکید بر عملکرد زاکانی و کم‌رنگ شدن اخبار مربوط به محمدباقر قالیباف و محسن رضایی به قصد تخریب وجهه‌ی موضوعی است که رسانه‌های ضدانقلاب با تاکتیک حذف اخبار آنان همچنان قصد دارند هاشمی را قدر قدرت معرفی کنند؛ البته با القای این مطلب که هاشمی به علت کارنامه‌ی خاص کاری و وجهه‌ای که در جریان فتنه‌ی ۸۸ کسب کرد می‌تواند آرای بسیاری را صاحب شود!
از این رو، شایعه‌ی تماس تلفنی با وی، که از داخل ایران تولید شده بود، توسط این رسانه‌ها تقویت و منتشر شد. حتی نامزدهای دیگر را ترغیب می‌کردند تا به نفع هاشمی کناره‌گیری کنند.
رادیو فردا: «چرا حسن روحانی و عارف به نفع هاشمی کناره‌گیری نمی‌کنند؟»
القای لزوم همراهی همه‌ی دوستان و دشمنان هاشمی با وی تکمیل‌کننده‌ی ‌این پروژه بود: «هتاکان دیروز هاشمی؛ حامیان امروز رفسنجانی»
«هاشمی هشت بار رد صلاحیت شده است» تیتر دیگری بود که رسانه‌های بیگانه بدان پرداختند. مواجهه‌ی وی با شورای نگهبان و رودررویی‌اش با رهبر فرزانه‌ی انقلاب نیز با این گونه یادداشت‌ها تقویت می‌شد.
مقایسه‌ی زندگی سیاسی هاشمی و مشایی دیگر موضوع مورد تأکید این رسانه‌ها بود:
«زندگی سیاسی اسفندیار رحیم مشایی»، «مروری بر زندگی سیاسی هاشمی»
هاشمی: «نمی‌توانم به مردم خیانت کنم»
نمودار ستونی میزان پوشش خبری رسانه‌های ضدانقلاب از کاندیداهای ریاست‌جمهوری یازدهم
نمودار دایره‌ای میزان پوشش خبری کاندیداهای ریاست‌جمهوری یازدهم در رسانه‌های ضدانقلاب
 القای شبهه‌ی انتخابات ناسالم
با رد صلاحیت هاشمی و مشایی، دو نامزد مطرح در انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، منفی‌نگری رسانه‌‌های ضدانقلاب نسبت به جریان انتخابات تقویت شد. تیترهای زیر گویای این مطلب است:
«حذف هاشمی و کاهش تحمل نظام»
فاطمه هاشمی: «به پدرم پیغام دادند انصراف دهد، اما او قبول نکرد»
«پیامد رد صلاحیت هاشمی و مشایی»
بالاترین نوشت: «از این پس، فعالان جنبش دمکراسی، بیش از پیش به تقویت جامعه‌ی مدنی و فکر سازمان‌دهی نافرمانی و اعتراضات مدنی روی‌آور می‌شوند. بسیاری به این نتیجه می‌رسند که در برابر دیکتاتوری و ظلم بی‌پایان حکومت خامنه‌ای، شورش، طغیان و قیام ملی پاسخ‌هایی شایسته‌اند.»
«شناسنامه‌ی نظام باطل شد، تکلیف اصلاح‌طلبان چیست؟»
«شناسنامه‌ی دیگری برای انقلاب»
و در تحلیل این تیتر آمد: «اصلاح‌طلبان به جای تقبل تحقیر با منت و تمکین اطاعت‌وار از قواعد بازی یک‌جانبه و سپس حمایت تحمیلی از محمدرضا عارف و یا روحانی، باید به قول غربی‌ها، مدتی را مشغول لیس زدن به زخم عمیق خود و تعمق در مورد ضربه‌ی ناباورانه، اما گیج‌کننده‌ی واردشده صرف کنند و یک ارزیابی جدی و فراگیر از عملی بودن آرمان‌های اصلاح‌طلبی در چارچوب تنگ و انعطاف‌ناپذیر انقلابی که امشب مرد، بکنند.»
«شرکت یا تحریم، مسئله این نیست»
بالاترین نوشت: «چرا رأی دادن یا ندادن به معنای کاهش یا افزایش مشروعیت نظام نیست؟»
رادیو زمانه: «مشایی: رد صلاحیت خود را ظلم می‌دانم.»
«رد صلاحیت یا تقلب بزرگ؟»
«انتخابات مرده است، به سیاست بیندیش»
نگاه امنیتی به فضای انتخابات
شانتاژهای خبری و برجستگی برخی از خبرها با هدف زیر سؤال بردن انتخابات رقابتی و سالم از جمله اهداف این پروژه است.
یکی از نویسندگان نوشت: «ورود هاشمی به انتخابات مایه‌ای از شادی در دلم نشاند. نه از آن رو که گویی همین امروز او را شناختم و دوران سرخش را ندیده و یا فراموش کرده‌ام، بلکه از آن رو که حکایت از موازنه‌ی نسبی قدرت‌ها در درون حکومت اسلامی دارد.»
پس از رد صلاحیت هاشمی و مشایی و انتشار اخبار تهدیدآمیز و تحریک‌‌آمیز برای تهییج مردم و ایجاد تشنج، خبرسازی رسانه‌های ضدانقلاب هم به نوبه‌ی خود قابل توجه است که به نفی آزادی انتخابات در ایران اشاره دارند و جوسازی‌هایی علیه حاکمیت می‌کنند.
گویا نیوز نوشت: «روزهای سرخ هاشمی را فراموش نکرده‌ایم، اما فهمیدیم که هنوز چند دست در ایران حکومت می‌کند و از همین باید استفاده کرد و از طریق چانه‌زنی با حاکمیت امتیاز گرفت.»
بنی‌صدر: «هاشمی برنده شد و موقعیتی به دست آورد که قبلاً نداشت.»
نفی آزادی انتخابات و جوسازی‌ها
زیر سؤال بردن انتخابات آزاد جزء موارد پُرشمار و تکراری در جریان برگزاری دوره‌های مختلف انتخابات در ایران توسط رسانه‌های ضدانقلاب است. گردانندگان این رسانه‌ها با توسل به این هدف، تلاش می‌کنند همانند انتخابات ۸۸، حوادثی را که فتنه‌گران رقم زده بودند تکرار کنند. به این منظور، با ارائه‌ی گزارش‌هایی ضدونقیض از حمله به ستاد برخی نامزدها، دستگیری روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و همچنین محکوم کردن سلب آزادی بیان! بار دیگر سعی دارند راه را برای آشوب‌های خیابانی باز کنند و به سناریوی نوشته‌شده‌ای که مراحل قبل را طی کرده است خاتمه دهند.
برخی از تیترهای این رسانه‌ها به شرح زیر است:
- وزارت امور خارجه‌ی آمریکا از مقامات ایران خواسته به تعهدات بین‌المللی خود عمل کنند و حق آزادی بیان مردم ایران را نقض نکنند.
- وزارت امور خارجه‌ی آمریکا در واکنش به خبر رد صلاحیت‌ها خواهان فراهم شدن شرایط شرکت آزادانه‌ی شهروندان ایران در انتخابات شده است.
- انتخابات؛ ترس حکومت از تجربه‌ی پیشین
- دستگیری شماری از فعالان ستاد هاشمی؛ رئیس ستاد موسوی به زندان بازگشت
- رفسنجانی و شور انتخابات! کدام انتخابات؟ نگاهی به انتخابات آزاد و منصفانه
- خرداد سبز دیگری در راه است
- سردبیر سایت بازتاب امروز بازداشت شد
- احمدی‌نژاد سفرش به کرمان را نیمه‌تمام رها کرد
- اطلاعیه‌ی دفتر هاشمی: تلاش تخریبی علیه هاشمی شگفت‌انگیز است
- موج جدید احضار، بازگرداندن زندانیان، ارعاب و تهدید روزنامه‌نگاران
- انعکاس جهانی حمله‌ی رژیم به جریان اطلاعات و ارتباطات در آستانه‌ی انتخابات
- محدودیت اینترنت، تضمین آرامش نظام
در باب جمع‌بندی بحث بهتر است به این انتقاد پاتریک ونترل، سخن‌گوی رسمی وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، اشاره کنیم که مدعی است: «۸ نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که ژوئن آینده برگزار می‌شود، احتمالاً از هیچ گونه مشروعیت مردمی برخوردار نیستند. به نظر می‌رسد شورای نگهبان قانون اساسی غیرمنتخب و غیرمسئول از طرف مردم ایران، بر اساس انبوهی از شاخص‌ها، صدها نامزد را رد صلاحیت کرده است. این شورا شمار نامزدها را از حدود ۷۰۰ نامزد به هشت مسئول رسمی، که نظام آن‌ها را نماینده‌ی خود می‌داند و بالتبع نماینده‌ی ایرانی‌ها نیستند، کاهش داده است.»
 با نگاهی به اخبار و مطالب منتشرشده از سوی رسانه‌های ضدانقلاب و گفته‌های مقامات آمریکایی درمی‌یابیم انتخابات ایران بارقه‌ی امیدی برای دول غربی است که با احراز صلاحیت‌ها این کورسوی امید به سیاهی منجر شد و به طور حتم، در روزهای باقی‌مانده تا انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، شاهد نسخه‌های جدیدی از سوی رسانه‌های وابسته‌ به آن‌ها خواهیم بود.
برهان

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر