۲۵ دی ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۷
کد خبر: ۱۳۰۲
اندیشکده «شورای آتلانتیک»:
باوجودی که به نظر می‌رسد حمله نظامی تنها گزینه برای جلوگیری دائمی ایران از دستیابی به سلاح اتمی است، اما این کار عواقب جبران ناپذیری خواهد داشت و حمله به پایگاه‌های اتمی ایران، اقدامات تلافی جویانه این کشور را به دنبال خواهد داشت.
به گزارش پايداري ملي، اندیشکده «شورای آتلانتیک» در مقاله‌ای به قلم «هارلن اولمن» می‌نویسد: «اگر سال 2012، سالی پر از پرتگاه بود، پس سال 2013 چه چیزی برای ما به ارمغان خواهد آورد؟» این عنوان ستونی است که در مورد پرتگاه‌های مالی، راهبردی و فرهنگی نوشته شده است.‌ با این حال، موضوع نگران کننده این است که ممکن است اتفاق بدتری مانند «پرتگاه ایرانی» رخ دهد.

 

* حمله اسرائیل در صورت عبور ایران از خط قرمز

از آنجایی که ایران به غنی سازی اورانیوم ادامه می‌دهد و تحریم‌های اقتصادی نیز همچنان ادامه دارند، درصورتی که تحریم‌ها از ادامه غنی سازی جلوگیری نکنند، ایران خیلی زود به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت خواهد رسید.

بدتر از همه آنکه، این نقطه می‌تواند توسط اقلیت کوچکی از اسرائیل‌ و نه آمریکا و یا سایر قدرت‌ها، تعیین شود. بنیامین نتانیاهو، ‌نخست‌‌وزیر اسرائیل، به بلندپروازی‌های هسته‌ای ایران، به عنوان تهدیدی بالقوه علیه ملت خود می‌نگرد. نتانیاهو، ایران را در صورتی که با غنی‌ سازی اورانیوم کافی برای ساخت بمب هسته‌ای، از خط قرمز عبور کند، به حمله نظامی تهدید کرده است.

 

* در صورتی که تحریم‌ها به مذاکرات سازنده منجر نشود، پرتگاه ایرانی، امسال به وقوع خواهد پیوست

به گفته باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، وی هیچ گزینه‌ای از جمله حمله نظامی را از روی میز برنداشته است اما علاوه براین، او اعلام کرده است که سیاست «بازدارندگی»، جزو گزینه‌ها نبوده است. از این رو،‌ درصورتی که تحریم‌ها به مذاکرات سازنده منجر نشود، پرتگاه ایرانی، امسال به وقوع خواهد پیوست. با توجه به مخالفان و موافقان حملات متداول هوایی به تاسیسات هسته‌ای ایران، دلایل این کار به خوبی درک شده است.

طرفداران حمله نظامی معتقدند که بدترین حالت ممکن، به وجود آمدن یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای است. بنابراین، باوجودی که این کار بسیار خطرناک است، هیچ جایگزین دیگری برای حمله نظامی پیشگیرانه وجود ندارد.

 

* حمله به پایگاه‌های هسته‌ای ایران بدون پاسخ نخواهد ماند

استدلال مخالفان، خلاف این مسئله است. آنها معتقدند، همانطور که غرب، توانایی اتحاد جماهیر شوروی را با وجود ده‌ها هزار سلاح هسته‌ای این کشور، در آسیب رساندن به قسمت بزرگی از جهان خنثی کرد، می‌توان ایران را نیز صرفا با وجود تعدادی انگشت‌شمار، از ادامه کار بازداشت و منصرف ساخت.

هرچند که زبان مربوط به گذشته، باید برای امروز، به جمله بندی قابل قبول‌تری برگردانده شود. عقیده عموم بر این است که حملات متداول هوایی به پایگاه‌های هسته‌ای ایران، می‌تواند همان‌طور که موجب تاخیر در برنامه هسته‌ای ایران شود، باعث اقدامات تلافی جویانه ایران و شتاب دادن به برنامه این کشور، در دستیابی به سلاح هسته‌ای گردد.

 

* تنها راه مطمئن برای ممانعت دائمی ایران از دستیابی به مقاصد هسته‌ای

تنها راه مطمئن برای ممانعت دائمی ایران از دستیابی به مقاصد هسته‌ای خود، از طریق حمله‌ای اتمی و یا تجاوز و اشغال میسر می‌گردد. سوال اینجاست که آیا ما برای در نظر گرفتن هر یک از این روش‌ها آماده‌ایم؟ اگر که به راستی تهدید ایران برای بقای اسرائیل بالقوه است و یا اینکه اگر گریز هسته‌ای ایران موجب بروز یک مسابقه تسلیحاتی هسته‌ای بی‌ثبات کننده و همراه با خطر جنگ هسته‌ای منطقه‌ای گردد، پس چرا استفاده پیشگیرانه از سلاح‌های هسته‌ای و یا حمله‌ نظامی، باید به طور خودکار از این گزینه‌ها جلوگیری کند؟

 

* حمله اتمی آمریکا غیر محتمل است

همانطور حمله قطعی اسرائیل به ایران، بعید به نظر می‌رسد به همان اندازه نیز حمله اتمی آمریکا غیر محتمل است. در سال 1978، پنتاگون، مطالعه‌ای را با عنوان خلیج فارس، به رهبری یکی از مقامات خود به نام «پل ولفوویتز»، که بعدها معاون وزیر دفاع شد، ارائه داد.

این بررسی ادعا می‌کرد که اگر اتحاد جماهیر شوروی به ایران حمله کند و برای تصرف چاه‌های نفت ایران به جنوب این کشور حرکت کند، برای مقابله با این حمله چه چیزی نیاز خواهد بود. نتیجه، نیرویی متشکل از 300000 تا 400000 نفر از نظامیان آمریکایی بود.

 

* برای اشغال ایران، به نیم میلیون نظامی نیاز است

محمد رضا شاه پهلوی، پیش از سرنگونی حکومتش،‌ روابط قابل توجه نظامی خود با غرب حفظ کرده بود. امروز، اگر ایران مورد حمله قرار بگیرد، مانند حمله ناموفق صدام حسین به این کشور، مقاومت در برابر آن، بسیار شدید خواهد بود. برای اشغال این کشور و ‌آرام کردن آن و روح جمعیت 80 میلیونی آن، دست کم به نیم میلیون نفر نظامی نیاز است. به استثنای برخی از رویدادهای خطرناک، حمله به یک کشور، با و یا بدون حمایت ائتلاف بین المللی، برای دولت آمریکا، غیرممکن است.

 

* عاقلانه‌ترین و شاید تنها گزینه سیاسی موجود، بارداری از راه ارعاب و تهدید است

بنابراین، با توجه به اینکه نیروی نظامی، هیچ راه حل بلند مدتی را در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای فراهم نمی‌کند، و می‌تواند عواقب خطرناکی را به دنبال داشته باشد، حمله پیشگیرانه اتمی، غیرقابل قبول است و بازداری ایران از راه ارعاب و تهدید و در پوششی از کلمات مختلف، عاقلانه‌ترین و شاید تنها گزینه سیاسی موجود باشد. اما آیا تضمین‌های امنیتی آمریکا پذیرفته می‌شود؟ عقب‌نشینی آمریکا از عراق و افغانستان، ظاهرا اظهارات جان کندی، رئیس‌جمهور آمریکا را تایید می‌کند که می‌گفت،‌ بدتر از آنکه دشمن آمریکا باشی، این است که دوست آن باشی. این موضوع به نیم قرن پیش برمی‌گردد.

 

* گزینه بازدارنده بسیار بهتر از استفاده از نیروی نظامی و یا هسته‌ای خواهد بود

احساس من این است که کشورهایی مانند عربستان سعودی و ترکیه می‌توانند یک رژیم بازدارنده آمریکا را که شاید توسط نیروهای اتمی انگلیس و فرانسه تقویت می‌شود، بپذیرند.

در واقع، با استفاده از دیپلماسی ماهرانه‌ای که از گریز هسته‌ای ایران بهره می‌برد، اینکه این تهدید همگانی، بتواند عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس را وادار به ایجاد روابط نزدیکتر با اسرائیل کند، غیرقابل تصور است برخلاف عقل سلیم که می‌گوید، گسترش بیشتر سلاح‌های هسته‌ای، اجتناب ناپذیر است.

گزینه بازدارنده با وجود ناقص بودن و تعدیل در آن، از استفاده از نیروی نظامی و یا هسته‌ای با تاثیرات بالقوه فاجعه‌آمیزی که می‌تواند مناطق نفت خیز را برای دهه‌ها شعله ور کند، بسیار بهتر است.

اگر روشی که واشنگتن در مورد پرتگاه مالی به توافق رسید، تعیین کننده مسائل پیش رو باشد، در این صورت ما به دردسر بزرگی افتاده‌ایم. اشتباه نکنید، پرتگاه ایرانی می‌تواند به خوبی قابلیت‌های ما را در واکنش موثر و سازنده، افزایش دهد.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر