۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۱۵۶۸۴
بازی فابیوس در جریان همین مذاکرات یکی دو ساله اخیر چیزی نیست که از یاد ایرانیان رفته باشد چرا که او با سنگ‌اندازی در مسیر مذاکرات نقش پلیس بد را به عهده گرفته بود و تا آنجا پیش رفت که توجه جهانی را در اجرای این نقش به خود جلب کرد.
حدود 12 سال است که از آخرین سفر یک وزیر خارجه فرانسوی به ایران می‌گذرد. دومنیک دو ویلپن در سال 2003 به تهران آمد؛ آن هم برای توافق هسته‌ای که به توافق سعدآباد مشهور شد و حالا لوران فابیوس به تهران می‌آید اما بعد از توافق هسته‌ای وین. گویا آمدن سفرای خارجه فرانسوی به نحوی به توافق هسته‌ای گره خورده و از این جهت می‌توان گفت که چهره آنان برای ایران چیزی ناآشنا نیست. آن وزیر خارجه فرانسوی به همراه وزرای خارجه بریتانیا و آلمان در آن زمان به ایران قول دادند در برابر تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی یکسری تعهداتی را انجام می‌دهند که یکی از مهم‌ترین آنها عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود.
ایران به تعهدات خود عمل کرد اما نه تنها پرونده هسته‌ای ایران در آژانس عادی نشد بلکه بعد به شورای امینت سازمان ملل فرستاده شد تا جنگ قطعنامه‌های تحریمی این شورا علیه ایران شروع شود، ‌قطعنامه‌هایی که فرانسه به عنوان یکی از اعضای دائمی شورا یک پای ثابت آنها بود و حتی در تهیه پیش‌نویس بعضی از آنها هم نقش اصلی داشت. پس، سابقه چهره فرانسوی بر سر مذاکره و توافق هسته‌ای برای ایران ناآشنا نیست و حالا که فابیوس از توافق وین به عنوان «یک چرخش» یاد می‌کند و در مورد عمل هر دو طرف به تعهدات خود می‌نویسد، نمی‌توان بر اساس آن سابقه چندان به حرف او اطمینانی داشت.
فابیوس از جهتی دیگر هم چهره‌ای آشنا است آن هم به دلیل شخص خودش. بازی فابیوس در جریان همین مذاکرات یکی دو ساله اخیر چیزی نیست که از یاد ایرانیان رفته باشد چراکه او با سنگ‌اندازی در مسیر مذاکرات نقش پلیس بد را به عهده گرفته بود و تا آنجا پیش رفت که توجه جهانی را در اجرای این نقش به خود جلب کرد.

او چنان در این نقش غرق شده بود که دائم از منافع رژیم صهیونیستی در برابر فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز هسته‌ای ایران می‌گفت و بر داشتن تنها چند صد سانتریفیوژ در ایران اصرار می‌کرد. او در اجرای این نقش به نوعی جای وزیر خارجه رژیم صهیونیستی را در مذاکرات گرفته بود و با سرسختی کار هر توافقی را به چالش کشیده بود. پرونده خون‌های آلوده هم یکی دیگر از وجوه آشنای فابیوس برای ایران است که نمی‌توان آن را به هیچ وجه فراموش کرد.

خون‌های آلوده به ویروس‌های ایدز و هپاتیت در زمان نخست‌وزیری او از فرانسه به ایران فرستاده شد که موجب بیماری و مرگ بسیاری از هموطنان ایرانی شد و شکی نیست که او به عنوان یک مقام ارشد فرانسوی در این پرونده مسئول ردیف اول است و باید پاسخگو باشد. جای تاسف است که وزیر بهداشت ایران پیش کشیدن آن پرونده را سیاسی‌کاری خوانده و گفته که «بحث پرونده خون‌های آلوده موضوعی قدیمی است و من فکر می‌کنم بعد از سال‌ها زنده شدن این پرونده همزمان با سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران حتماً سیاسی است و از سر نوعدوستی نیست».

به نظر می‌رسد که وزیر بهداشت ایران به جای فکر به حقوق ملت ایران و جان هموطنانی که در آن پرونده از دست رفت، بیشتر به فکر آبروداری جناب فرانسوی است در حالی که رسم عالم و آدم در این موارد به حفظ حقوق هموطنان و احیای حقوق کسانی است که مرگ آنها هیچ وقت قدیمی نمی‌شود! چهره فرانسوی در منطقه هم چیزی ناآشنا نیست.

باید به یاد داشت که فرانسه یکی از عوامل اصلی بحرانی است که حالا گریبان منطقه را گرفته است. فرانسه یکی از عوامل اصلی جنگی است که قریب به پنج سال است گریبان ملت سوریه را گرفته است و همین فرانسوی‌ها بودند که از گروه‌های تروریستی حمایت کردند و باعث شدند تا گروه‌های تروریستی مثل داعش و جبهه النصره در این کشور ظاهر شوند و فجایع به یاد ماندنی ایجاد کنند و حالا، فابیوس می‌نویسد: «ایران به عنوان کشوری با نفوذ می‌تواند نقشی مثبت در مواجهه با این بحران‌ها و فجایع ایفا کند». اگر نقش مورد نظر او به معنای همصدایی و همراهی ایران با او و دیگر شرکای غربی- عربی است، باید گفت که خیالی واهی دارد چراکه موضع ایران در بحران منطقه‌ای از طرف دفتر او به ایران دیکته نمی‌شود و نمی‌تواند با آن سابقه نامقبول گذشته چنین انتظاری را در سفر خود به تهران داشته باشد. سیاست منطقه‌ای ایران بر اساس منافع ملی و چشم‌انداز کلان تنظیم شده و اعمال می‌شود و نه تنها این چهره فرانسوی بلکه هر مقام دیگر غربی هم نمی‌تواند انتظار تغییری در آن را داشته باشد.

در مجموع، سابقه فرانسوی‌ها و به خصوص این یکی در برابر ایران آن قدر روشن است که نباید با خرده‌ریزهای اقتصادی مثل همکاری بیشتر خودروسازی فرانسوی نادیده گرفت چه اینکه فابیوس بیشتر از هر کس دیگری می‌داند صف طولانی از شرکای آلمانی، اتریشی، ایتالیایی و دیگر همکاران غربی او برای ورود به ایران پشت سر او است و هر کدام آن قدر پیشنهاد اقتصادی دارند که متاع فرانسوی او دیگر چندان قیمتی نداشته باشد.
روزنامه «جوان»
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر