اندیشکده شورای روابط خارجی، در این گزارش 34 بحران اصلی در دنیا لیست کرده که از این تعداد، 12 تا دارای رنگ قرمز با درجه اهمیت بسیار بالا، 11 تا به رنگ نارنجی با اهمیت متوسط و 11 بحران آخر دارای اهمیت کمتری میباشند. در ادامه تیتر منازعات جهانیای که این شورا به آنها پرداخته است میآید:
بحرانهای دارای درجه نخست اهمیت:
1. حملات تروریستی به ایالات متحده
2. حملات سایبری به زیرساختهای ایالات متحده
3. بحران هستهای ایران
4. قدرتیابی القاعده در شبهجزیره عربستان
5. بیثباتی سیاسی در اردن
6. خشونتهای فرقهای در عراق
7. افزایش تهدیدهای امنیتی در پاکستان
8. افزایش خشونتها و بیثباتیها در افغانستان
9. جنگ داخلی در سوریه
10. بحران کره شمالی
11. ناآرامیهای سیاسی در اوکراین
12. تشدید منازعات میان فلسطینیان و اسرائیلیها
بحرانهای دارای درجه دوم اهمیت:
1. تقابلهای نظامی هند و پاکستان
2. خشونتهای فرقهای در لبنان
3. خشونتهای تشدید شده در مصر
4. بیثباتیهای سیاسی در لیبی
5. افزایش خشونتهای فرقهای در نیجریه
6. خشونت در جمهوری آفریقای مرکزی
7. ادامه درگیریها در سومالی با الشباب
8. تقابلهای مسلحانه در دریای جنوبی چین
9. تقابلهای مسلحانه در دریای شرقی چین
10. خشونتهای مکزیک
11. خشونتهای داخلی در سودان جنوبی
بحرانهای درجه سوم اهمیت:
1. منازعات در مناطق کردنشین
2. منازعات میان ارمنیها و آذربایجانیها
3. برخوردهای چین و هند
4. ناآرامیهای مالی
5. بیثباتیهای داخلی سودان
6. منازعات مسلحانه سودان و سودان جنوبی
7. خشونتها در جمهوری دموکراتیک کنگو شرقی
8. خشونتهای فرقهای در میانمار
9. بحران سیاسی در ونزوئلا
10. خشونتها در بنگلادش
11. افزایش ناآرامیها در تایلند
با توجه به این سه دسته از
بحرانهایی که اندیشکده شورای
روابط خارجی آمریکا نام برده است، میزان اهمیت هر یک از وقایع جهانی در
چارچوب نظام سلطه کاملا مشهود است. جالبتر آنکه مسئله مشکلسازی غرب برای
برنامه
صلحآمیز هستهای کشورمان که این اندیشکده آن را به نام «بحران هستهای
ایران» معرفی میکند،
بعد از دو مسئله اصلی داخلی در ایالات متحده، به عنوان مهمترین تهدید در
سیاست
خارجی این کشور ادعا شده است و از همین نکته پیداست که ایالات متحده نخستین
و
اصلیترین مشکل و دشمنش را جمهوری اسلامی میداند نه مسئله داعش و سوریه؛
ضمن آنکه این سبک بازنویسی بحران و منصوب دانستن آن به مسئله هستهای
ایران، ادامه همان تئوری نخنمایی است که طی سالیان گذشته ایران را متهم به
ساخت سلاح هستهای کرده است در حالی که دولتمردان آمریکا نسبت پاکی
برنامه اتمی جمهوری اسلامی آگاهی دارند و چنین رفتارهایی قطعا دنباله سیاست
ایرانهراسی است.
در پایان آنچه که مهم به نظر میرسد، لزوم بررسیهای اینچنینی در ایران راجع به مسائل جهانی است تا مردم نسبت به اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آشنایی بیشتر یابند و اینکه نقشه کلان و بهروزشدهای از اوضاع حال حاضر کشورهای تاثیرگذار در مسائل جهانی به دست آید که این خود یکی از مهمترین ابزارها برای داشتن تفکر کلان و نگاه استراتژیک به مسائل جهانی است.