لذا در این نوشتار، اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان که از مؤلفههای اساسی آن است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا مفهوم و مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی بیان و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از آن، تعاریف، شرایط و مؤلفههای اقتصاد دانشبنیان و همچنین اقتصاد دانشبنیان از منظر مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) مطرح شده است و نتیجه اینکه باید تمام مسئولین و ارگانها، این ابلاغیهی رهبری را سرلوحهی برنامههای خویش قرار دهند و قطعاً بهترین شیوهی مقابله با ترفندهای دشمن، که تکیهی اصلی آنان بر تحریم است، اقتصادی است که مبتنی بر تولید علم و دانش و پیشرفتهای علمی است؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان.
۱٫ مفهوم و مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی
۱-۱٫ مفهوم اقتصاد مقاومتی در اندیشهی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
مقام معظم رهبری در چند سال اخیر، بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و از آن بهعنوان روشی مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور یاد کردند؛ روشی که در برابر هجمههای غرب همانند سدی محکم کارآمد شد. اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی، همواره یکی از ابزارهای نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است، هرچند اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از تسخیر لانهی جاسوسی، آمریکا قانون تحریم نظام جمهوری اسلامی ایران را به اجرا گذاشت و در طول سی سال گذشته نیز همواره بر حجم این تحریمها افزوده شد. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی، مقام معظم رهبری بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح و از آن بهعنوان روشی مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور یاد کردند.
آنچه مقام معظم رهبری در گفتارهای خود به آن اشاره میکنند، در مورد اقتصاد مقاومتی، اقتصادی مبتنی بر کارآفرینی است؛ یعنی ایشان اشاره دارند که باید اقتصاد مقاومتی واقعی را ایجاد کنیم و طبق گفتهی ایشان، امروز کارآفرینی معنایش همین است. در واقع اگر در برابر فشارهای دشمن از جمله در شرایط تحریم، مقاومت مدبرانه صورت گیرد، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت. پس بنابراین اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که همراه باشد با مقاومت در برابر کارشکنی دشمن، خباثت دشمن، دشمنانی که ما داریم. طبق گفتهی ایشان، اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت است و کشور در حال پیشرفت است که در جهت رسیدن به افقها، انواع مشکلات را در پیش دارد با انگیزههای متفاوت، از جمله اقتصادی. در واقع هدف دشمن ایجاد مشکل برای مردم است که دلزده شوند و از نظام اسلامی جدا شوند. بنابراین طبق نظر ایشان، اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند؛ یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.
«اینکه ما عرض کردیم اقتصاد مقاومتى، این یک شعار نیست، این یک واقعیت است…»[۱] «ما باید هرکدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفا کنیم. یکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرایطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن…»[۲]
۱-۲٫ مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی
مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) در سخنان گوهربار خود، ضمن تبیین اقتصاد مقاومتی، به بیان مؤلفههای اساسی آن پرداخته است. طبق سخنان ایشان، مؤلفههای اساسی اقتصاد مقاومتی عبارتاند از:
· مردمی کردن اقتصاد
· کاهش وابستگی به نفت
· مدیریت مصرف
· حمایت از تولید ملی
· استفادهی حداکثری از زمان و منابع
· شرکتهای دانشبنیان
۲٫ اقتصاد دانشبنیان
۲-۱٫ تعریف اقتصاد دانشبنیان
اقتصاد دانشبنیان برای رشد و تولید ثروت تنها به تعدادی از صنایع با فناوری بالا متکی نیست، بلکه در این اقتصاد، تمامی صنایع به فراخور نیاز خود از دانش استفاده میکنند. به عبارت دیگر، در اقتصاد دانشبنیان، تولید، توزیع و کاربرد دانش در تمامی صنایع عامل محرکهی رشد اقتصادی، تولید ثروت و اشتغال است.برای اقتصاد دانشبنیان تعاریفی از سوی سازمانهای بینالمللی و اقتصاددانان ارائه شده که به اختصار دو تعریف رایج در این زمینه ارائه میشود:[۳] طبق تعریف (OECD)[4] اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه مورد توجه خاص قرار میگیرند.
- سرمایهگذاری در دانش عبارت است از مجموع هزینههای انجامشده در تحقیق و توسعه (R and D)،[۵] تحصیلات عالی و نرمافزارها. به عبارت دیگر، سرمایهگذاری در دانش، به معنای هزینهی فعالیتهایی است که سبب ارتقای سطح دانش موجود و یا کسب و اشاعهی دانش جدید میشود.
- صنایع دانشپایه، صنایعی هستند که در آنها سطح بالایی از سرمایهگذاری به ابداع و نوآوری اختصاص مییابد، فناوریهای کسبشده با شدت بالایی مصرف میشود و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است.
کمیتهی اقتصادی (APEC)[6] با گسترش ایدهی مطرحشده توسط OECD در خصوص اقتصاد دانشبنیان، آن را اقتصادی میداند که در آن، تولید، توزیع و کاربرد دانش، عامل و محرک اصلی رشد اقتصادی، تولید ثروت و اشتغال در تمامی صنایع است. طبق این تعریف، اقتصاد دانشبنیان برای رشد و تولید ثروت تنها به تعدادی از صنایع با فناوری بالا متکی نیست، بلکه در این اقتصاد، تمامی صنایع به فراخور نیاز خود، از دانش استفاده میکنند. به عبارت دیگر، در اقتصاد دانشبنیان، تولید، توزیع و کاربرد دانش در تمامی صنایع، عامل محرکهی رشد اقتصادی، تولید ثروت و اشتغال است.[۷]
۲-۲٫ شرایط مورد نیاز برای رسیدن به اقتصاد دانشبنیان
از جمله شرایطی که برای رسیدن به اقتصاد مبتنی بر علم و دانش نیاز است، عبارتاند از:[۸]
· لزوم سرمایهگذاری در آموزش عالی همگانی و افزایش مهارت نیروی کار
· لزوم توسعهی جامعهی آموزشی
· لزوم ایجاد انگیزه برای فراگیری دانش
· لزوم سرمایهگذاری در زمینهی R&D
· لزوم مدیریت و بومی کردن دانش
· پیوستگی با سیستم تحقیقات جهانی
· هدفمند بودن خلق دانش
· ارتباط قویتر دانش و صنعت
· ایجاد و گسترش پایههای اطلاعاتی قوی و مناسب با جمعیت کشور، مانند سازمان آمار، مراکز اطلاعرسانی
· جلوگیری از فرار مغزها
· دولت دانشمحور
· حمایت از فعالیت بخش خصوصی
· مشخص کردن اولویتها
· توجه به آخرین تحولات دانش جهانی
۲-۳٫ شاخصهای اقتصاد دانشبنیان
براساس معیارهایی که بانک جهانی ارائه داده است، برای انتقال از اقتصاد معمول به اقتصاد دانشمحور، به ایجاد چهار زیرساخت اساسی نیاز است:[۹]
۱٫ چارچوب اقتصادی و حقوقی[۱۰] که مشوق استفادهی کارا از دانش و شکوفا کردن کارآفرینی[۱۱] باشد.
۲٫ جمعیت تحصیلکرده و با مهارتهای گوناگون که بتواند دانش تولید کند، از دانش موجود بهره جوید و با دانش کار کند.
۳٫ زیرساختهای قوی اطلاعاتی، مثل تعداد دارندگان تلفن در هر ۱۰۰۰ نفر، تعداد دارندگان کامپیوتر در هر ۱۰۰۰ نفر و…
۴٫ سیستم نوآوری و ابداعات با کارایی بالا در بنگاههای اقتصادی و مراکز تحقیقاتی که بتواند از ذخایر دانش رو به رشد جهانی بهره جوید و آنها را با توجه به نیازهای محلی بومیسازی نماید. ولی بهطور جزئی شاخصهایی که معمولاً برای اقتصاد دانشبنیان در نظر میگیرند عبارتاند از:
· درصد جمعیتی که از اینترنت استفاده میکنند.
· درصد خانوارهایی که به اینترنت دسترسی دارند.
· هزینههای دسترسی به اینترنت.
· سرعت اینترنت برای محققان و دانشپژوهان.
· سرعت ارتباطات متقابل بین شبکههای آموزشی و تحقیقاتی.
· تعداد مراکز اصلی پخش اینترنت.
· درصد آموزگارانی که از اینترنت استفاده میکنند.
· درصد نیروی کار که حداقل آموزش در رشتهی فناوری اطلاعات (IT) را دیدهاند.
· تعداد فارغالتحصیلان رشتهی فناوری اطلاعات.
· تعداد وبسایتهای دولت.
· درصد خرید مردم توسط اینترنت و…
۲-۴٫ مؤلفههای اقتصاد دانشبنیان
مؤلفههای اقتصاد دانشبنیان عبارتاند از:[۱۲]
· آزادسازی تجارت یا جهانی شدن
· تکنولوژی اطلاعات یا دیجیتال
· مدیریت دانش
· بازسازی ساختاری
· بهرهوری (قدرت تولید)
· تغییرات در محل کار و نیروی کار
· کوچک شدن دولت
· کسبوکار الکترونیکی یا تجارت الکترونیکی
۲-۵٫ تجربهی اقتصاد دانشبنیان در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته
۲-۵-۱٫ اقتصاد دانشبنیان در هند
در دو دههی اخیر، هند بهعنوان یکی از اقتصادهای بزرگ جهان، گامهای بزرگی در رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی برداشته و برای سالهای آتی نیز روند رو به رشدی پیشبینی شده است. اقتصاد هند، پس از رشد حدود ۵/۳ درصدی در دهههای ۱۹۷۰-۱۹۵۰، در دهه ۱۹۸۰ رشد قابل توجهی یافت و میزان رشد سالانهی آن به حدود ۵/۵ درصد افزایش یافت. رشد اقتصادی هند بین سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۲ و ۱۹۹۷-۱۹۹۶، پس از اصلاحات آیندهنگرانهی سال ۱۹۹۱، به ۷/۶ درصد رسید و از این دوره به بعد، اقتصاد این کشور با شرایط رقابت جهانی انطباق زیادی پیدا کرد. رشد اقتصادی هند در آغاز هزارهی سوم نیز ادامه یافت. در دورهی ۲۰۰۲-۲۰۰۱، به ۵/۵ درصد و در سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۲ به ۴/۴ درصد رسید. پس از کاهش اندک در این سالها، اقتصاد این کشور رشد قابل توجه ۸ درصدی را در سالهای ۲۰۰۴-۲۰۰۳ تجربه کرد و به دنبال این تجربهی موفق، در برنامهی پنجسالهی دهم بین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۳ میزان رشد سالانه بهطور متوسط ۸ درصد پیشبینی شده است. این شتاب رشد در اقتصاد هند، فرصتهای زیادی برای رشد هر چه سریعتر نیروی کار و تقویت پایههای اقتصادی این کشور به وجود آورده است.
هند در کنار رشد چشمگیر در دورهی پس از اصلاحات آیندهنگرانه در سال ۱۹۹۱، تجربهی موفق را در توسعهی اقتصادی و تحول در رفتارهای اقتصادی، از جمله حرکت از اقتصاد منبعبنیاد (سرمایه، نیروی کار و…) به اقتصاد اطلاعاتبنیاد و دانشبنیاد، داشته است. این کشور مزیت انقلاب دانش را در راستای تسریع رشد و رقابتپذیری، به دلیل موهبت نیروی کار و شهروندان ماهر و تواناییهای فاوا تجربه کرده است. از جمله مهمترین تحولات در این کشور، تشکیل کمیسیون دانش ملی[۱۳] بهمنظور جهتگیری دولت به سمت اقتصاد دانشبنیان در سال ۲۰۰۵ بوده است.[۱۴]
۲-۵-۲٫ اقتصاد دانشبنیان در سوئد
سوئد یکی از پیشرفتهترین کشورها در اقتصاد دانشبنیان است و بخش صنعتی بزرگی در مقایسه با اقتصادهای مشابه دارد. توسعهی بینالمللی آن به علت داشتن تعدادی کمپانی چندملیتی و سرمایهگذاریهای شرکتهای خارجی در آن است. سوئد محیط تجاری بینالمللی بسیار خوبی دارد. علاوه بر سیستم نوآوری توسعهیافته و موفقیت قابل توجه، دارای یکی از بالاترین هزینههای تحقیق و توسعهی جهان است و جمعیت تحصیلکردهای دارد. چالش اصلی این کشور نگهداری از استانداردهای پالایش و پذیرش موفقیتآمیز پدیدهی جهانی شدن است. سوئد برای باقی ماندن در صف اول جهانی، نیاز دارد سیستم تحقیق و آموزش خود را در بالاترین سطح جهانی نگه دارد. جمعیت این کشور به ۹ میلیون نفر میرسد. صنایع خودروسازی، الکترونیک، جنگل، داروسازی، صنایع سنگین و صنایع اطلاعات و ارتباطات از جمله صنایع صادراتی این کشور محسوب میشوند. بخش آموزش سوئد یکی از سیستمهای آموزشی موفق در سطح جهان است و آموزش برای نوجوانان و جوانان این کشور تا سطح دبیرستان اجباری است. وضعیت نوآوری سوئد نشان میدهد این کشور در میان ۲۵ شاخصی که اتحادیهی اروپا تعیین کرده است، در اغلب موارد، از سایر کشورهای اروپایی جلوتر است و همچنین این کشور دارای سیستم اطلاعات و ارتباطات بسیار پیشرفتهای است.[۱۵]
۲-۶٫ اقتصاد دانشبنیان از منظر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) نیز در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی، یکی از مؤلفههای اساسی آن را مباحث مربوط به اقتصاد دانشبنیان مطرح میکنند و در مقاطع و جلسات گوناگون، بر لزوم اجرای آن تأکید داشتهاند. ایشان اشاره داشتهاند که اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است. به این معنا که از پیشرفت علمی استفاده میکند و اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد. ایشان فرمودهاند:
«اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است؛ یعنی از پیشرفتهای علمی استفاده میکند، به پیشرفتهای علمی تکیه میکند، اقتصاد را بر محور علم قرار میدهد؛ اما معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان میتوانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی. نخیر، تجربهها و مهارتها (تجربههای صاحبان صنعت، تجربهها و مهارتهای کارگرانی که دارای تجربه و مهارتاند) میتواند اثر بگذارد و میتواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته میشود دانشمحور، معنای آن این نیست که عناصر باتجربهی صنعتگر یا کشاورز، که در طول سالهای متمادی کارهای بزرگی را براساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند. نخیر، نقش بسیار مهمی هم بهعهدهی اینهاست.»[۱۶]
ایشان در سخنان خود، تأکید داشتهاند که اقتصاد دانشمحور به این معنا که فقط منحصراً مربوط به دانشمندان باشد، نیست، بلکه تمامی عوامل از جمله تجربهی شخص صنعتگر و کشاورز بسیار حائز اهمیت است. ایشان همچنین در رابطه با اهمیت اقتصاد مبتنی بر علم، پیشرفت مادی را حاصل دو عنصر، یکی علم و دیگری تولید دانستهاند که تولید نیز بدون علم متحول نخواهد شد. ایشان فرمودهاند:
«پیشرفت مادى کشور در درجهى اول، متوقف بر دو عنصر است: یک عنصر، عنصر علم است؛ یک عنصر، عنصر تولید است. اگر علم نباشد، تولید هم صدمه مىبیند. کشور با علم پیش میرود. اگر علم باشد، اما براساس این علم و بر بنیاد دانش، تولید تحول و تکامل و افزایش پیدا نکند، باز کشور درجا میزند. عیب کار ما در دوران حکومت طواغیت این بود که نه علم داشتیم و چون علم نبود، نه تولید متکى بر پایهى علم و پیشرونده و رشدیابنده داشتیم. لذا دنیا وقتى وارد میدان صنعت شد، پیش رفت. قارهى آسیا که دیرتر از اروپا وارد میدان صنعت شده بود، پیش رفت، ولى ما بر اثر حکومت این طواغیت و شرایط گوناگون، عقب ماندیم. اگر میخواهیم جبران کنیم (که میخواهیم و ملتمان حرکت هم کرده است و به میزان زیادى پیش هم رفته است) باید به علم و تولید اهمیت بدهیم، باید در مراکز علم، در مراکز تحقیق، با شکلهاى نو و مدرن پیگیرى شود.»[۱۷]
۲-۷٫ جایگاه شرکتهای دانشبنیان در تحکیم اقتصاد مقاومتی
این شرکتها هم در تحقق اقتصاد دانشبنیان نقش دارند و هم در مدل اقتصاد مقاومتی نیز کارایی و کاربرد دارند. حمایت از شرکتهای دانشبنیان موجب تحول در عرصهی علم و دانش و کشف یافتهها و نتایج جدید اقتصادی میشود. این یافتهها میتواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش شرکتهای دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی از جمله مسائل و مباحثی است که پس از فرمایشات و بیانات مقام عظمای ولایت، حضرت آیتالله خامنهای، مورد تأیید و توجه اقتصاددانان و محققان و مسئولان جامعه قرار گرفته است. در واقع جایگاه برجستهی شرکتهای دانشبنیان در تحولات و تغییرات اقتصادی، امری است که فراموش شده بود و بیانات و سخنان مقام معظم رهبری در این زمینه موجب اهمیت و توجه به این شرکتها گشت. رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از محققان و پژوهشگران عرصهی علم و فناوری و مسئولان شرکتهای دانشبنیان، با تأکید بر این شرکتها، لزوم تحقق اقتصاد مقاومتی را بیان داشتند.
از دید ایشان، «شرکتهای دانشبنیان از بهترین مظاهر و مؤثرترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی هستند که میتوانند اقتصاد مقاومتی را پایدارتر کنند.» با توجه به این رویکرد، میتوان جایگاه این شرکتها را در تحقق اقتصاد مقاومتی تحلیل نمود. رابطهی درهمتنیدهی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد مبتنی بر علم و دانش از طریق شرکتهای دانشبنیان استحکام مییابد. این شرکتها هم در تحقق اقتصاد دانشبنیان نقش دارند و هم در مدل اقتصاد مقاومتی کارایی و کاربرد دارند.
حمایت از شرکتهای دانشبنیان موجب تحول در عرصهی علم و دانش و کشف یافتهها و نتایج جدید اقتصادی میشود، این یافتهها میتواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد. امروزه با پیشرفت علوم بشری، کاربرد دانش در زندگی انسان در تمام عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، افزایش یافته و اقتصاد مبتنی بر علم و دانش و شرکتهای دانشبنیان در عرصهی اقتصادی اهمیت یافته است. با توجه به سخنان مقام معظم رهبری، اکنون «رشد اقتصادی حقیقی در گرو تولید ثروت از طریق دانش و علم میباشد.»
بنابراین با سرمایهگذاری و حمایت از شرکتهای دانشبنیان میتوان به ثروت و منابع مالی دست یافت. اقتصاد امروزی بهسوی دانش جدید، فناوری روز و تکنولوژی جریان دارد و میباید در جهت تحکیم اقتصاد مبتنی بر علم و دانش تلاش نمود. از این رهیافت میتوان به جایگاه شرکتهای دانشبنیان در تولید علم و دانش پی برد. رهبر انقلاب اسلامی در این باب بیان داشتند: «اگر شرکتهای دانشبنیان جدی گرفته شوند و از توسعهی کمّی و کیفی آنها حمایت شود، بهواسطهی ثروتآفرینی از طریق علم، اقتصاد کشور به شکوفایی حقیقی خواهد رسید.»
البته برای تحقق این اهداف، موانع و ضعفهایی وجود دارد. از جمله اینکه میباید تحولات علوم و دانش علاوه بر پیکرهی اقتصادی در تمامی عرصههای جامعه اعمال گردد و در داخل مسائل و پدیدههای اقتصادی نیز تا حد امکان روند و ارتباط رویدادها و جریانهای اقتصادی را علمی نمود. حضرت آیتالله خامنهای نیز در سخنان خود به این مسائل اشاره کرده و خاطر نشان نمودند: «سیستمهای سنتی و قدیمی اعتبارسنجی از طرف بانکها و مؤسسات پولی و نبود بیمههای خاص بهمنظور حمایت از خطرپذیری شرکتهای دانشبنیان، از جمله ضعفها میباشد.»
از آنجایی که برای حل هر مسئلهای، راهکاری نیز وجود دارد، برای رفع نقاط ضعف این شرکتها نیز میتوان راهکارهایی بیان داشت. مقام معظم رهبری برای حل این مشکل، چنین بیان داشتند: «دستگاههای دولتی باید با رصد اختراعات و شناسایی نخبگان فکری و حمایت از آنها، زمینهی ایجاد شرکتهای دانشبنیان جدید را به وجود آورند.»
همچنین ایشان اذعان داشتند که میباید مانع سرمایهگذاری برخی کشورهای خارجی برای شناسایی و جذب استعدادهای داخلی شد. همانطور که رهبر معظم انقلاب بیان داشتند، «یکی از مسائلی که در زمینهی شرکتهای دانشبنیان وجود دارد، اجرایی نشدن قانون حمایت از این شرکتهاست که آییننامهی اجرایی آن باید هرچه زودتر ابلاغ شود.» وضع این قانون میتواند سیاستها و تصمیمگیریهای نهادهای دولتی را برای حمایت از این شرکتها فراهم سازد. در کنار این مسئله، میتوان با تشکیل بانک اطلاعات و تقویت بخش خصوصی، جایگاه شرکتهای دانشبنیان را در جامعه وسعت داد.
۳٫ نتیجهگیری
امروزه پدیدههایى از جمله توسعهی فناورى اطلاعات و ارتباطات، منجر به بروز ساختارهاى نوینى از اقتصاد در کشورهاى توسعهیافته شده است که پس از اقتصادهاى اولیه، کشاورزى و صنعتى، با عنوان اقتصاد نوین، اقتصاد شبکهاى یا اقتصاد دانشپایه، مورد توجه قرار مىگیرد. کارایى بالاى این ساختار جدید در کاهش شکاف رشد و توسعهیافتگى کشورهاى در حال توسعه، موجب توجه شدید این کشورها به آن شده است. بنابراین حرکت کشور در این مسیر، تاکنون حرکتى مقدماتى بوده است. با توجه به این تأکیدات در خصوص اهمیت و نقش کلیدى دانش در اقتصاد و توسعهی اقتصادى، ضرورت تدوین و یا تکمیل سیاستهاى ویژه در حوزهی ارتقای جایگاه دانش در اقتصاد و توسعهی مبتنى بر آن، نمایان است.
این امر مستلزم شناخت پایههاى نظرى و نیز بررسى تجربیات سیاستى کشورهاى موفق در این مسیر است. بر این اساس، در مقالهی حاضر تلاش شد پس از ارائهی مبانی نظرى اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان، شناخت اولیهی مناسبی از موضوع به دست آید و در راستای بیان مقام معظم رهبری مبنی بر گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان، باید تمام مسئولین و ارگانها، این ابلاغیهی رهبری را سرلوحهی برنامههای خویش قرار دهند و در این برههی زمانی که دشمنان در پی تضعیف اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، قطعاً بهترین شیوهی مقابله با ترفندهای دشمن (که تکیهی اصلی آنان بر تحریم است) اقتصادی است که مبتنی بر تولید علم و دانش و پیشرفتهای علمی باشد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان. با توجه به تأکید فوق دربارهی اهمیت و تأثیر مهم دانش در اقتصاد و توسعهی اقتصادى، ضرورت تدوین یا تکمیل سیاستهاى ویژه براى ارتقاى جایگاه دانش در اقتصاد و توسعهی مبتنى بر آن نمایان است. انجام این کار، در ابتدای امر مستلزم شناخت دقیق اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان و گفتمانسازی آن است.
برهان