جنگ اخیر غزه بار دیگر کارآمدى گفتمان مقاومت را ثابت نمود و روند پیشین اضمحلال رژیم صهیونیستى را تداوم بخشید. در مجموع مىتوان گفت دستاوردها و ابعاد پیروزى مقاومت در جنگ اخیر غزه نسبت به جنگهاى پیشین (۲۲ روزه و ۸ روزه) بسیار عمیقتر و گستردهتر بوده و در آیندهى فلسطین تأثیراتى عمیق و راهبردى خواهد داشت. در مقابل شکست مفتضحانهى رژیم صهیونیستى در این جنگ، روندى را آغازگر است که دومینوى اضمحلال و فروپاشى این رژیم را بهدنبال خواهد داشت.
معادله شکل گرفته میان نیروهاى مقاومت و رژیم سفاک صهیونیستى، پس از ۳۰ روز جنگ نابرابر در غزه نخستوزیر جنونزده این رژیم جلاد و کودککش را به وحشت انداخت.
سه متغیر اصلى این معادله وحشتافزا، مردم فلسطین، تونلها و موشکهاى نیروهاى مقاومت هستند. رفتار خونخوارانه نتانیاهوى جنونزده در این ۳۰ روز حاکى از آن بود که قصد دارد تا آنجا که توان دارد مردم بىگناه غزه را قتلعام کند تا مردم دست از حمایت نیروهاى مقاومت بردارند و آنها نیز به زانو در آیند. با این هدف شیطانى تا آنجا که در توان داشت قتلعام کرد اما در خلال قتلعامهاى فجیع، حمایت مردم بىدفاع و کشته داده و هستى از دست داده غزه از مقاومت و استوارى نیروهاى مقاومت را مشاهده کرد. این حمایت تحسینبرانگیز مردم غزه از مقاومت در دو فرصت آتشبس ۷۲ ساعته خود را روشنتر و گستردهتر نشان داد. این مقاومت و حمایت مردمى از نیروهاى مقاومت، با پیوستن و گره خوردن فریاد اعتراضى فلسطینیان سایر مناطق فلسطین بهویژه کرانه باخترى با فریاد مقاومت مردم غزه عظمت آنرا بیشتر ساخت.
ادعاى نخستوزیر جنونزده رژیم پلید صهیونیستى این بود که در این کشتار گسترده به دو هدف تخریب تونلها و نابودى موشکهاى حماس دست یافته است؛ اما شلیک موشکهاى مقاومت از درون تونلها تا دقایقى پیش از اجراى آتشبس ۷۲ ساعته دروغ بودن ادعاى نخستوزیر جنونزده را آشکار ساخت. اینجا بود که وى متوجه حقیقت وضع موجود و این معادله وحشتزا شد. مقاومت مردمى فلسطین با هدف قرار دادن امنیت داخلى، رژیم صهیونیستى را که از جنبههاى سخت افزارى در مقایسه با سایر کشورهاى همسایه و منطقه اى، قدرتى غیر قابل رقیب و شکست ناپذیر تلقى مىشد، با مشکل بزرگى در داخل مرزهاى خود مواجه ساخته است.
دکترین و راهبرد مقاومت در مقابل ماهیت تجاوزکار رژیم صهیونیستى، که راهبرد مورد حمایت جمهورى اسلامى و رهبر معظم انقلاب نیز مىباشد، را به واقع باید رویکردى واقعى و متناسب با واقعیت و حقیقت رفتار این رژیم اشغالگر دانست. همانطور که پس از کمپ دیوید، بخشى از گروهها و رهبران فلسطینى که به رویکرد دیپلماتیک و مذاکرات سازش روى آوردند، اکنون پس از ۳ دهه متوجه شدهاند که این رویکرد کوچکترین دستاوردى نداشته است.
مقاومت جانانه و هوشمندانه مردم غزه بار دیگر کارآمدى گفتمان مقاومت را ثابت نمود و روند پیشین اضمحلال رژیم صهیونیستى را تداوم بخشید.
تجهیز کرانه باخترى؛ تکمیل پازل مقاومت
تجهیز کرانه باخترى در راستاى تکمیل پازل «مقاومت مسلحانه»، موضوعى بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان در واکنش به جنایتهاى اخیر سران جنگ سالار رژیم صهیونیستى مورد توجه قرار دادند. نظریهاى راهبردى که در عرصه میدانى آزمون پس داده و آثار و نتایج ارزشمندى براى جبهه مقاومت به همراه داشته است.
این گفتمان صریح و شفاف که در ادبیات رهبر معظم انقلاب اسلامى عنوان جدیدى به شمار نمىرود؛ در واقع نسخه شفابخش نجات امروز و آینده جهان اسلام از چنگال رژیم صهیونیستى است که مبین دو پیام اساسى بود. پیام معظم له از یک سو بر ضعف و سستى رژیم صهیونیستى و از طرفى بر غیرقابل اعتماد بودن سران این رژیم تأکید مىکند. امروزه ناکامى ماشین جنگى رژیم صهیونیستى علىرغم حمایت شدید تسلیحاتى کشورهاى غربى در برابر جبهه مقاومت موضوع جدیدى به شمار نمىرود. هرچند غوغاسالارى و شانتاژهاى رسانههاى غربى- عربى وابسته، برخلاف این واقعیت آشکار گام بر مىدارند. از دیگر سو رهبر معظم انقلاب در همین دیدار با یادآورى برخورد صهیونیستها با یاسر عرفات بهعنوان شخصى که همکارىهاى فراوانى با سران این رژیم داشت؛ مصداقى برجسته از بىاعتمادى و نفاق کامل سران این رژیم را مطرح مىکند.
اما نگاهى به جنگهاى اخیر رژیم صهیونیستى و جبهه مقاومت و آنچه امروزه در باریکه غزه مىگذرد حاوى چند نکته است که در بررسى اجمالى آنها عمق نگاه رهبر معظم انقلاب را بهعنوان فرمانده معظم کل قوا در مورد راهکار اخیر ایشان در مقابله با رژیم صهیونیستى بهخوبى بیان مىکند:
۱٫ عمق جنایتها و تجاوزگرىهاى رژیم اسرائیل در باریکه غزه نشان مىدهد این رژیم براى جبران شکستهاىگذشته و گسترش حوزه نفوذ خود در جهان اسلام از هیچ جنایت و تجاوزى دریغ نخواهد کرد.
۲٫ پیگیرى طرح آتش بس و میانجى گرى حامیان غربى این رژیم در عرصه دیپلماتیک در تنگناى کارزار و اوج گیرى شکستهاى این رژیم، به ضعف این رژیم در برابر مقاومت اشاره دارد.
۳٫ خیز جهانى در برابر تجاوزهاى رژیم صهیونیستى حتى در تل آویو مرکز رژیم صهیونیستى و تداوم آن در اقصى نقاط جهان حکایت از آگاهى جهانى از ماهیت پلید این رژیم دارد. در این بین تداوم جنایت علیه مردم مظلوم باریکه غزه نشان از بىتفاوتى سران این رژیم به افکار جهانى دارد، بهگونهاىکه شیوههاى مقابله با مهار این رژیم علاوه بر اعلام انزجار و نفرت، نیازمند اقدامات عملى دیگرى است.
۴٫حمایت همهجانبه کشورهاى غربى به رهبرى آمریکا و مواضع نهادها و سازمانهاى حقوق بشر و سکوت کشورهاى عربى در قبال تجاوزگرى رژیم صهیونیستى نشان مىدهد آنچه زمینه برون رفت از تجاوزگرى رژیم صهیونیستى را فراهم خواهد کرد تنها در پرتو اراده مردم رقم خواهد خورد و امیدى به مجامع جهانى و سازوکارهاى بینالمللى نیست.
۵٫ ناکامى رژیم صهیونیستى در برابر موشکهاى معمولى حماس، ناتوانى در نفوذ به غزه و ضعف در نبرد زمینى، تلفات سنگین و…حکایت از ضعف جدى رژیم صهیونیستى در عرصه نبرد دارد.
بنابراین بنا برآنچه رهبر معظم انقلاب به صراحت بیان فرمودند؛ تنها راه رهایى جهان اسلام از شرارتها و تجاوزهاى رژیم صهیونیستى، نابودى این رژیم و تنها راه تحقق نابودى اسرائیل، مقاومت مسلحانه و بهترین گزینه براى نشان دادن ضرب شست مقاومت، تجهیز کرانه غربى به سلاح است. در این میان سهم جمهورى اسلامى همچون گذشته کمک به تحقق این راهکار راهبردى است.
دستاوردهاى مقاومت جانانه ملت «مظلوم مقتدر»
ملت و مقاومت اسلامى فلسطین را مىتوان «مظلوم مقتدر» دانست. بهنحوى که هرچند رژیم صهیونیستى در مواجهه با آن از هیچ جنایتى فروگذار نمىکند، اما فلسطینیان با الگوگیرى از انقلاب اسلامى، توانستهاند از رهگذر مقاومت اسلامى به اقتدارى دست یابند که تا حدودى از منافع و حقوق خود دفاع کنند. جنگ اخیر غزه نیز از جلوههاى همین مظلومیت همراه با اقتدار است. هرچند تهاجم رژیم صهیونیستى به باریکهى غزه به پایان نرسیده است، اما با نیمنگاهى به تحولات این نبرد، مىتوان ابعادى از اقتدار و یا به عبارتى دستاوردهاى مقاومت اسلامى فلسطین در این جنگ را بررسى نمود. در این نوشتار بهطور اجمالى برخى از موفقیتهاى مقاومت در این نبرد مورد اشاره قرار مىگیرد:
۱ – سلاح و عملیات غافلگیرکننده: جنگ اخیر غزه، دستاوردهاى غیرمنتظرهى مقاومت در نبرد نظامى را به نمایش گذارد. مقاومت اسلامى در این جنگ براى اولین بار توانست در یک عملیات آبى-خاکى به پشت جبهه دشمن نفوذ کند و صهیونیستها را غافلگیر نماید. همچنین به اذعان کارشناسان نظامى-استراتژیک، نوع بهکارگیرى سلاحهاى جدید و راهبردى، حجم آتش و برد آتش مقاومت در این نبرد بىسابقه بوده است.
۲ – اسارت نظامى صهیونیست: در جنگ اخیر غزه، براى اولین بار مقاومت، موفق به اسارت یک نظامى صهیونیستى در حین نبرد شد. تا پیش از این عمدتاً عملیات اسارت در حین کمین نیروهاى مقاومت رخ مىداد و اسیرگیرى در میانهى نبرد بىسابقه است. لازم به ذکر است اسیرگیرى از صهیونیستها، در منازعهى فلسطین کاملاً راهبردى است، چراکه این مسأله تا کنون یکى از ابزارهاى موفق فشار مقاومت براى آزادى اسراى فلسطینى و امتیازگیرى از رژیم صهیونیستى بوده است. در همین راستا است که «موشه یعلون» وزیر جنگ این رژیم صراحتاً به نظامیان صهیونیست در خصوص اسارت به دست مقاومت هشدار مىدهد.
۳ – پهپاد: در این جنگ، براى اولین بار مقاومت موفق به استفاده از پهپاد گردید. این موضوع، علاوه بر آنکه بر اشراف اطلاعاتى مقاومت در حین نبرد مىافزاید، از جنبههاى عملیات روانى نیز کاملاً مؤثر است. پرواز پرندههاى بدون سرنشینى که هم کاربرد جمع آورى اطلاعاتى داشته و هم قابلیت استفاده بهعنوان بمب متحرک را دارد، خصوصاً زمانى که رادارهاى پیشرفته رژیم صهیونیستى امکان آشکارسازى و شناسایى آنرا ندارد، صهیونیستها را بهشدت غافلگیر کرده و البته در حیرت وترس فرو برده است.
۴ – ارتقای توان موشکى: در این جنگ، ابعاد جدیدى از توانمندى مقاومت در بهرهگیرى از سلاح راهبردى مقاومت یعنى موشکها، مشاهده گردید. اسرائیلىها امیدوار بودند با طولانىتر شدن جنگ، ذخیرهى موشکهاى مقاومت نیز به پایان برسد. با این حال نه تنها شلیک روزانهى موشکها به داخل سرزمینهاى اشغالى پایان نپذیرفته است، بلکه به اذعان تلویزیون رژیم صهیونیستى: «حماس همچنان قادر به شلیک هزاران موشک به مواضع اسرائیل است». همچنین برد موشکهاى مقاومت در این مرحله افزایش چشمگیرى داشته، بهگونهاىکه مناطق شمالى فلسطین اشغالى همچون حیفا نیز در تیررس موشکهاى مقاومت قرار گرفت.
علاوه بر برد، دقت موشکها نیز افزایش داشته است. براى اولین بار تأسیسات هستهاى رژیم اشغالگر قدس، همچون «دیمونا» و «ناحال سوریک»، هدف موشکهاى مقاومت واقع شد. موشکهاى مقاومت براى اولین بار موجبات تعطیلى فرودگاه بینالمللى بنگورین تلآویو را فراهم آورد که روزنامه صهیونیستى یدیعوت آحارنوت صراحتاً لغو پروازها را «پیروزى راهبردى مقاومت» دانست. این موشکها حتى آسایش سرکردگان این رژیم را نیز بر هم زد بهگونهاىکه کنفرانس خبرى نخستوزیر این رژیم از واهمهى موشکها نیمه کاره رها شد. در همین راستا، شبکه دوم تلویزیون رژیم صهیونیستى، اذعان نمود از آغاز جنگ تا کنون ۹۰ درصد از ساکنان شهرکهاى همجوار با نوار غزه آنرا ترک کرده و کارخانههاى موجود در محدودهى ۴۰ کیلومترى نوار غزه کار خود را متوقف کردهاند. در این نبرد همچنین ناکارآمدى سامانه گنبدآهنین نیز بیش از پیش نمایان شد بهگونهاىکه به اذعان خبرگزارى صهیونیستى «تزپیت» تا روز ۲۱ جولاى، از ۲۰۴۰ راکت مقاومت، این سامانه تنها ۳۹۶ راکت را رهگیرى نمود. این بدان معناست که بازدهى این سامانه حداکثر ۲۰ درصد است.
۵ – تلفات انسانى صهیونیستها: آمار قابل ملاحظه تلفات صهیونیستها نیز از مسائل تأثیرگذار بر روند این جنگ است. بر خلاف تصور پیشین صهیونیستها، آمار کشتهها و زخمىهاى این رژیم فراتر از حد انتظار بود؛ از اینرو مسؤولان این رژیم براى سانسور اخبار مربوط به تلفات، تلاش حداکثرى مىکنند. آنان بهخوبى مىدانند که با توجه به وضعیت عمومى روانى و اجتماعى ساکنان سرزمینهاى اشغالى، افشاى آمار صحیح، آثار تخریبى جبرانناپذیرى بر جامعهى صهیونیستى خواهد گذارد بهگونهاىکه یک روزنامهنگار صهیونیست اعتراف مىکند: «اگر تعداد واقعىکشتههاى اسرائیل را اعلام کنیم، در اسرائیل انقلاب مىشود.»
نابرابرى تلفات در حوزه راهبردى نیز قابل تأمل است. در این نبرد یک فرمانده نظامى صهیونیست- غسان علیان فرمانده تیپ گولانى- به هلاکت رسید، اما صهیونیستها، علىرغم آنکه به کشتار بىرحمانه کودکان و زنان روى آوردهاند تا کنون موفق به حتى زخمى کردن یک فرمانده مقاومت نشدهاند.
۶ – نفوذ اطلاعاتى: هرچند بهانهى اصلى این تهاجم، شناسایى و نابودى توان موشکى مقاومت بود؛ اما تاکنون ناتوانى صهیونیستها در برآورد اولیه از توان موشکى مقاومت به گونهاى بوده است که رسانههاى صهیونیستى رسماً بر ناتوانى موساد در یافتن سکوهاى موشکى مقاومت تأکید کردند. تحلیلگر روزنامه «هاآرتص» ضمن اشاره به اینکه رژیم صهیونیستى با توجه به کمى اطلاعات قادر نیست ضربهاى اساسى به مقاومت بزند، گفت: «این رژیم برگ برندهاى در مقابل حماس در دست ندارد.»
از جنبه توانمندىهاى جنگ الکترونیک نیز دست برتر مقاومت چشمگیر است. تسلط هکرهاى مقاومت بر شبکههاى تلویزیونى صهیونیستها به گونهاى بود که مقاومت آگهىهاى خود را از طریق شبکهى ۲ این رژیم پخش مىکرد و جهاد اسلامى نیز موفق به شنود مکالمات مخابرات اسرائیل گردید.
۷ – قدرت پدافندى مقاومت: مقاومت اسلامى از جنبهى پدافندى نیز در سطح توانمندى بالایى در این نبرد حاضر شد بهگونهاىکه در زمینهى پدافند هوایى با سرنگونى جنگندهى اف۱۶ اسرائیلى و نیز چند بار سرنگونى پهپادهاى جاسوسى اسرائیل، صهیونیستها را شگفتزده و غافلگیر کرد. در همین راستا روزنامه صهیونیستى هاآرتص اذعان داشت: «مقاومت با پایدارى در مقابل نیروى هوایى اسرائیل، پیروزى روشنى بهدست آورده است. اسرائیل در حال تکرار شکست آمریکا در ویتنام است.»
در حوزه دفاع زمینى نیز، باید گفت صهیونیستها، امید زیادى براى تهاجم زمینى به غزه داشتند که با ایستادگى مقاومت، قادر به پیشروى چندانى نشدند. این چنین بود که پس از عدم موفقیت در تهاجم زمینى جان کرى وزیر خارجه آمریکا تصریح نمود: «عملیات اسرائیل تبدیل به افتضاح شده است.»
۸ – چالشهاى درونى رژیم صهیونیستى: جنگ رمضان علاوه بر ابعاد نظامى در حوزههاى دیگر نیز رهاوردهاى قابل توجهى براى مقاومت داشته و دارد که برخى از موفقیتها در آینده واضحتر خواهد شد. براى اولین بار در طى تهاجم به غزه، در درون سرزمینهاى اشغالى تظاهرات ضد جنگ رخ داد و این به وضوح تأثیر این جنگ را بر تشدید شکافهاى درونى رژیم اشغالگر قدس نشان مىدهد. این تهاجم با آنکه دستاورد چندانى براى غاصبان قدس نداشته اما بهشدت به هزینههاى آنان افزوده است. به اذعان روزنامهى هاآرتص، منابع حکومتى اسرائیل هزینهى عملیات نظامى در نوار غزه را فقط تا پایان روز چهاردهم، ۲ میلیارد شیکل (معادل حدود ۵۸۵,۵۶۴,۱۷۸ دلار) برآورد کردند. طبیعى است هر روز که جنگ ادامه یابد هزینهها نیز همچنان افزایش خواهد یافت. دورون کوهن، مدیر کل سابق وزارت دارایى این رژیم، هزینه جنگ را بین ۸ تا ۱۰ میلیارد شیکل (۲/۳ تا ۲/۹میلیارد دلار) یعنى ۰/۷۵ تا ۱ درصد تولید ناخالص داخلى این رژیم برآورد مىکند. به اذعان سران این رژیم، در اثر این جنگ، گردشگرى در فلسطین اشغالى که از مهمترین منابع تأمین درآمد پایههاى اقتصادى این رژیم است، با زیانى که در حدود ۵۰۰ میلیون دلار برآورد مىگردد، آسیب جدى دیده است که یقیناً آثار این مسأله در بلندمدت بیشتر مشاهده خواهد شد.
۹ – دیپلماسى عمومى مقاومت: از دیگر دستاوردهاى مقاومت در این جنگ، دیپلماسى عمومى موفق در حوزهى بینالمللى بود بهگونهاىکه علىرغم آنکه سران دولتهاى غربى، به اقتضاى منافعشان سکوت کرده و یا به حمایت از جنایات صهیونیستها پرداختند، اما عموم ملتهاى آزاده به حمایت از مردم مظلوم فلسطین و مقاومت روى آوردند و برپایى تظاهرات گسترده در جاىجاى جهان، نشان از تأثیرگذارى دیپلماسى عمومى مقاومت داشته است.
۱۰ – نزدیکى جریانهاى مقاومت: یکى از چالشهاى جدى نیروهاى مقاومت در سالهاى اخیر، اختلافاتى بود که پس از تحولات منطقه بر روابط میان گروههاى مقاومت سایه انداخته بود و صهیونیستها امیدوار بودند از این اختلافات حداکثر بهرهگیرى را نمایند. از دستاوردهاى جنگ رمضان نزدیکى بیش از پیش گروههاى مقاومت اسلامى فلسطین و نیز نزدیکى این گروهها به جریانهاى دیگر محور مقاومت همچون مقاومت اسلامى لبنان است.
مفاد توافقنامه آتش بس چیست؟
روزنامه صهیونیستى «یدیعوت آحارونوت» و روزنامه مصرى «الشروق» نکات تقریباً مشترکى را درباره توافقات نسبى اولیه میان گروه مذاکرهکننده فلسطینى و گروه مذاکرهکننده رژیم غاصب صهیونیستى منتشر کردند. نکته اساسى درباره این توافقات نسبى، تحمیل دیدگاه نمایندگان فلسطین به صهیونیستها است و آنچه از نقش صهیونیستهاى غاصب و جنایتکار دیده مىشود، چانهزنى براى محدودکردن مطالبات فلسطینیان است نه ارائه درخواست مستقل. برخى از محورهایى که گفته مىشود درباره توافق نسبى صورت گرفته، عبارتند از: ۱ – کم کردن محاصره غزه ۲ – آزادى صیادى تا فاصله ده کیلومترى ۳ – پذیرش عدم خلعسلاح نیروهاى مقاومت ۴ – ورود مصالح ساختمانى زیر نظارت شدید ۵ – ورود کامیونهاى بیشتر به نوار غزه تا ششصد کامیون در روز ۶ – افزایش مجوزهاى ورود از گذرگاه «ایزر» ۷ – اتخاذ تدابیرى براى ورود بدون مجوز ساکنان غزه به سرزمینهاى اشغالى و کرانه باخترى ۸ – آزادى اسراى مبادله شده با «گیلعاد شالیط» ۹ – آزادى گذرگاههاى غزه با حضور ناظران اروپایى.
درباره گذرگاه رفح نیز احتمال قوى آن است که طرف فلسطینى و مصرى با واگذارى آن به تشکیلات خودگردان موافق باشد. حماس اعلام کرده در صورتى که رژیم صهیونیستى با درخواستهایش موافقت قطعى کند، حاضر است بحث درباره فرودگاه غزه و ایجاد بندر را به تأخیر اندازد.
اگر نکاتى که دو روزنامه صهیونیستى و مصرى ذکر کردهاند، کاملاً قطعى شود، دستاورد بسیار بزرگ و بىسابقهاى براى فلسطینیان است و این نکته راهبردى را مطرح و اثبات مىکند که رژیم صهیونیستى برخلاف ظاهر و نمایش قدرتى که دارد، بسیار شکننده و آسیبپذیر است و در گامهاى اول حرکت مقتدرانه مردم و مبارزان فلسطینى و یا هر ملتى که اینگونه باشد، میدان را خالى مىکند. در هر صورت، چنانچه فلسطینیان این امتیازات مهم را از رژیم جلاد صهیونیستى بگیرند، بهمعناى پایان مناقشه نیست و باید یقین داشت که این صحنه، پشت صحنهاى هم دارد که صهیونیستها در آن، به فکر حیله و نیرنگهاى جدید براى نابودى ملت فلسطین هستند که نباید لحظهاى از آن غافل بود.
«نبرد رمضان» یا «جنگ ۲۰۱۴» بار دیگر توانمندیِ روز به روز در حال پیشرفتِ مقاومت و در مقابل استیصال روزافزون صهیونیستها را به نمایشگذارده است. بىشک آنچه در این سطور مورد اشاره قرار گرفت، تنها بخشى از دستاوردهاى کارآمد مقاومت اسلامى بود. اما ناگفته پیداست همه اینها نشانگر این است که راهبرد اقتدار افزاییِ جریان مقاومت نه تنها کارآمد بوده بلکه تنها راه جلوگیری از ظلم و ستم صهیونیستها بر ملت فلسطین در شرایط کنونى، تداوم همین راهبرد است.
این چنین است که رهبر معظم انقلاب اسلامى به این راهبرد تأکید مىورزند: «این رژیم وحشى و گرگصفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بىرحمى و سنگدلى با مردم رفتار بکند و آدمکشى و کودککشى و حملهى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمىکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر انشاءالله آن روز فرا رسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه در مقابل این رژیم است؛ در مقابلهى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینىها دست قدرت نشان داده بشود. کسى گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاى غزه نبود، رژیم صهیونیستى کوتاه مىآمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانهى باخترى چه مىکنند! در کرانهى باخترى که موشکى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستى دارد چهکار مىکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانههاى مردم را خراب مىکند، باغهاى مردم را خراب مىکند، زندگى مردم را نابود مىکند، آنها را به خوارى و ذلت مىکشاند، تحقیر مىکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان مىبندد، برق را رویشان مىبندد؛ کسى مثل یاسر عرفات را که اینهمه با صهیونیستها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصرهاش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. اینجور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیستها نشان ندهیم، آنها به کسى رحم کنند، ملاحظهى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودیِ این رژیم وجود دارد، عبارت است از اینکه فلسطینیها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل – که همین رژیم گرگصفتِ خشن است – کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کما اینکه الآن دارند با همهى توان دنبال آتشبس مىگردند؛ یعنى بیچاره شدند.
آدمکشى مىکند، کودککشى مىکند، قساوت بیرون از حد و اندازهى معقول بشرى نشان مىدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنى در یک محذور، در یک گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است؛ لذا بنده عقیدهام این است، این اعتقاد ما است که کرانهى باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانىکه علاقهمند بهسرنوشت فلسطینند، اگر مىتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند و الا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینىها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگصفت چیزى کاسته نخواهد شد.»
نتیجهگیرى
در جمعبندى کلى از آنچه ذکر شد مىتوان گفت که جنگ غزه بار دیگر این امر را به اثبات رساند که مقاومت تنها گزینهاى است که ملت فلسطین را به آرمانهاى خود خواهد رساند و اگر جهان اسلام بهدنبال کمک به فلسطین است باید در تقویت نظامى مقاومت در کرانه باخترى و غزه فعالتر شود. آنچه صهیونیستها و غرب بهدنبال آن هستند، استفاده از حربه سیاسى با محوریت آتشبس براى خلع سلاح مقاومت به بهانه بازسازى غزه است، حال آنکه تاریخ تحولات کرانه باخترى نشان مىدهد که با خلع سلاح نه تنها آرامشى براى فلسطینىها ایجاد نخواهد شد، بلکه حملات صهیونیستها تشدید مىشود. بر این اساس از یک سو وحدت درونى فلسطینىها میان غزه و کرانه باخترى باید گستردهتر شود و از سوى دیگر باید در مجامع جهانى پرونده صهیونیستها بهعنوان جنایتکار جنگى بازگشایى شود تا با حمایت ملتها و دولتهاى آزادیخواه مجازات این رژیم عملى شود، چنانکه منابع خبرى فاش کردند همچون جنگ ۸ روزه غزه، صهیونیستها سراسیمه بهدنبال سانسورهاى شدید خبرى و حملات سایبرى براى پاکسازى اخبار و گزارشهاى منتشرشده از جنایاتشان در غزه هستند تا بخشهاى مهمى از اسناد جنگ ۳۰ روزه را که در محافل رسانهاى جهان فاش گردیده حذف کنند تا از محاکمه و مجازات خود در دادگاههاى بینالمللى جلوگیرى و پرونده سیاه خود را نزد افکار عمومى جهان پاک کنند.
ظاهراً گفتوگوهاى هیئت فلسطینى با هیئت رژیم غاصب صهیونیستى نتایج روشنى به همراه نداشته است. البته «بىنتیجهبودن مذاکرات» نظر مذاکرهکنندگان رسمى دو طرف است و رسانههاىصهیونیستى و مصرى و حتى برخى رسانههاى فلسطینى و مقاماتى خارج از هیئتهاى گفتوگوکننده، از پارهاى موافقتهاى نسبى و ابتدایى خبر دادهاند.
ظاهراً نمایندگان مذاکرهکننده رژیم صهیونیستى براى رایزنى با سردمداران این رژیم جلاد و بررسى دقیقتر مطالبات نیروهاى مقاومت و اخذ تصمیم، به سرزمینهاى اشغالى بازگشتند. این در حالى است که نیروهاى مقاومت اعلام کردهاند که بههیچوجه از مطالبات اصلى خود دست برنمىدارند و همچنین گوشزد کردهاند این آتشبس رو به اتمام، آخرین فرصت صهیونیستها است. صهیونیستها که در تنگناى شدید با مطالبات سنگین گروههاى مقاومت مواجه هستند، با امید به کاستن از این مطالبات، دفعالوقت مىکنند تا شاید تظاهر به طفرهرفتن از مذاکرات و رسیدن به آتشبس پایدار، نظر گروههاى فلسطینى را درباره مطالبات اعلامشده تغییر دهد، حال آنکه گروههاى مقاومت دست صهیونیستهاى کودککش را خواندهاند و قصد دارند با زیر فشار شدید قرار دادن صهیونیستها، بیشترین امتیازهاى ممکن را از آنها بستانند. شکست مذاکرات و نرسیدن به آتشبس پایدار و یا طولانىمدت، بهمعناى آن است که نیروهاى مقاومت مجازند در هر لحظه با موشک به سرزمینهاى اشغالى حمله کنند و این کابوس با افزایش ناکامى در گفتوگوها براى صهیونیستها آشکارتر مىشود زیرا تداوم زندگى در سایه چنین وحشتى براى آنها قابل تحمل نیست و این ضعف و ناتوانى جدى، صهیونیستها را از پا درمىآورد؛ از اینرو به نظر مىرسد ناگزیرند هرچند با تأخیر احتمالى، در نهایت در برابر نیروهاى مقاومت تمکین کنند.
تسنیم