رشد خلاقیتها و سازندگی جامعه، ثمره سه عنصر امید، ایمان و امنیت، میباشد. ایمان عامل امید است. امید به تکامل، امید به رشد، امید به رضایت خالق و امید به پاداش. امید زندگی را شاداب نگاه میدارد و موجب تقویت اراده ملی برای همبستگی در ایجاد امنیت ملی میگردد.
آرامش و امنیت، زمینهساز قانونمداری، اعتماد عمومی و رقابت سالم است و اتهامها، تعصبها و اختلافها را کاهش میدهد. حفظ امنیت با پیشگیری از گسترش درگیریها، اقتدار و توانایی حکومت را به نمایش میگذارد و سبب مقبولیت نظام و تقویت نهادهای دولتی میشود.
حضرت علی علیهالسلام در خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه میفرماید:”بار خدایا! تو میدانی جنگ و کشمکش ما به دلیل قدرتطلبی … نبود، بلکه برای آن است که نشانههای دین تو را بازگردانیم و اصلاح را در سرزمینهای تو حاکم کنیم تا بندگان ستمدیدهات امنیت یابند و حدود تعطیل شدهات به اجرا درآید.”
همگرایی و وحدت به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر در همه جوامع بویژه جامعه اسلامی، نقش اساسی در قدرتیابی مسلمانان به طور کلی دارد.وحدت و همگرایی در جامعة توحیدی، پیش از آنکه دستوری وحیانی باشد، امری عقلانی است و بیش از آنکه مطلوبی دینی باشد، ضرورتی عینی است؛ چراکه وحدت در نظام اجتماعی اسلام تداوم حاکمیت وحدت در نظام تکوین و تشریع است و نه تنها وحدت ریشه در عقاید و شریعت اسلام دارد که حیات امت اسلامی و تاریخ این امت بر آن استوار است.
سخن امام علی(ع)که بیش از همه در اندیشة وحدت و همگرایی در جامعه بود، گویای این حقیقت است که فرمود:الزموا السواد الأعظم فإن ید الله على الجماعة. وإیاکم والفرقة فإن الشاذ من الناس للشیطان کما أن الشاذ من الغنم للذئب؛ همواره با جماعت باشید که دست خدا با جماعت است و مبادا از جماعت فاصله بگیرید که فرد بریده از مردم بهرة شیطان است چونان گوسفند دور از گله که طعمة گرگ است.[ نهج البلاغه، شرح و ترجمة فیض الاسلام، خطبة ۱۲۷٫ ]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امام علی(ع) می فرماید: «یا عَلی لا خَیْرَ فِی الْوَطَنِ اِلّا مَعَ الْاَمْنِ؛
ای علی! در جامعه ای که امنیت نیست هیچ خیری یافت نمی شود». [شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰هـ . ق، چ ۵، ج ۴، ص ۲۶۷٫ ]
امنیت و ثبات، پیش زمینه انجام همه فعالیت ها و نیز به ثمر رسیدن آنهاست. در جامعه ناامن، متفکران و فرهنگ سازان پدید نمی آیند و اگر باشند، فعالیتشان به ثمر نمی رسد. ازاین رو، واجب ترین وظیفه حاکمان جامعه، تأمین امنیت در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی یک جامعه است. در حدیث بالا، پیامبر با کلمه «لا خیر» که در ادبیات عرب «نفی جنس» نامیده می شود، هرگونه خیر و برکت و توفیق و پیروزی را از جامعه ناامن به دور می داند.امام علی(ع) در حدیثی کوتاه می فرماید: «رِفاهِیَّةُ الْعِیْشِ فی الْاَمْنِ؛ راحتی زندگی در تأمین امنیت است». [غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۴۷، ح ۱۰۲۵۳٫ ]
به فرموده امام خامنه ای: «امنیت به نظر من، در درجه اول حقوق مردم است، احساس خود مردم هم همین است، یعنی اگر محیط ناامن باشد هیچ خواسته و خوشی برای مردم باقی نمی ماند. لذا شما دیدهاید که گاهی در بعضی از ادوار تاریخ، مردم تن به قلدری یک قلدر با همه رنج ها و سختیهایش دادهاند، برای این که امنیت را در اختیار آنها بگذارد. پس امنیت، این قدر مهم است. امنیت یک مقوله ای است هم کاملاً واقعی و ملموس و هم بسیار گسترده.» بیانات مقام معظم رهبری در ۲۶/۱۱/۷۹
تمدن و فکر اسلامی، پیشرفت مادی را می خواهد، اما برای امنیت مردم، آسایش مردم، رفاه مردم و همزیستی مهربانانه مردم با یکدیگر؛ این خصوصیات نظام اسلامی است.(بیانات در جمع مردم شاهرود، ۲۰ / ۸ / ۸۵)
مقام معظم رهبری مسیر صعود به قله افتخارات کشور را عبور از پل های امنیت ملی می داند:امنیت، مقوله بسیار مهمی است و بدون امنیت، یک کشور در همه عرصه ها و صحنه های فعالیت و تلاش دچار مشکل است، در مقوله علم، در مقوله پیشرفت های اقتصادی، در مقوله مسائل معیشتی و شهروندی، در مقوله سازندگی کشور، در همه مقولاتی که می تواند افتخارات بزرگ ملی را برای یک کشور به ارمغان بیاورد، پیش نیاز اصلی و اساسی عبارت است از امنیت.(بیانات در صبحگاه مشترک نیروهای مسلح کرمان، ۱۵ / ۲ / ۸۴)
رابطه وحدت و امنیت
«وحدت ملی» با منافع عمومی و مصالح یک کشور گره خورده است و هویت منسجمی را ایجاد می کند که نظام موجود را در دستیابی به اهداف و عبور از بحران ها و رسیدن به توسعه یاری می دهد و دارای اهمیت بسیاری است. اتحاد و یکپارچگی و وحدت کلمه آحاد کشور را موجب می شود که نظام را در تحقق بخشیدن به منافع عمومی و دفاع از مصالح ملی موفق تر می سازد.
افزایش همبستگی ملی موجبات تقویت روحیه ملی را فراهم می سازد که می تواند کشور را در مواقع بحرانی و چالش های موجود نظام بین الملل مقاوم سازد.
اگر وحدت ملی در جامعه ای دچار خدشه شود و عوامل وحدت آفرین ملی وجود نداشته باشد، می تواندثبات سیاسی و اقتدار نظام را ضربه پذیر سازد و این امر می تواند در جامعه تشتت و پراکندگی به وجود آورد که هر قوم و گروهی به جای توجه به مصالح و منافع ملی و ثبات کشور تنها به فکر منافع قومی، سیاسی و نژادی خود خواهند بود که جامعه را با بحران های داخلی و آشوب و شورش مواجه می سازد که این امر می تواند زمینه و بسترساز نفوذ بیگانه در داخل کشور و در نهایت وابستگی را به دنبال خواهد داشت که می تواند شیرازه موجودیت یک نظام را از هم بپاشد.
در این میان هر کشوری که از ثبات سیاسی، توسعه اقتصادی و رفاه عمومی برخوردار باشد در مقابل تهدیدات بالقوه با تکیه به وحدت ملی، بهتر می تواند مقاومت و ایستادگی کند.
وحدت ملی وامنیت زیربنای آرامش و سازندگی
وحدت ملی زیربنای امنیت است. در حقیقت زیربنای آرامش و سازندگی و تولید در جامعه است و نقش مهمی در ایجاد رفاه اجتماعی و تأمین اطمینان خاطر مردم برای فعالیت های روزمره و برنامه ریزی برای آینده دارد.
حضرت امام خمینی(ره) رابطه امنیت ملی و توسعه و سازندگی را یک رابطه دو سویه و متقابل می داندو می فرماید:آیا می شود اصلاحی بدون آرامش؟ می شود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجی و به هم خوردن همه اوضاع، قضایا و مشکلات ما حل بشود… تا آرامش پیدا نشود هیچ اصلاحی امکان ندارد.(صحیفه امام، ج ۷، ص ۸۱ – ۸۲)
امام خامنه ای نیز می فرماید:
«وحدت ملی»، همان چیزی است که میتواند پشتوانه همه تلاشهای دولتمردان و مسئولان و مبارزان و دلسوزان این کشور و این انقلاب باشد. بدون وحدت ملی، این کشور، بزرگترین نیروی خود و مایه عظمت خودش را نخواهد داشت. میبینیم کسانی تلاش میکنند تا این وحدت را خدشهدار کنند. یقیناً آنها دوستان این ملت نیستند. وحدت ملی، شعار اساسی و حیاتی برای کشور ماست. مخاطب این شعار هم افراد خاصی نیستند؛ سیاستمداران و کسانی که در صحنه سیاست، حضور و فعالیت دارند، بسیار مسئولند. وحدت ملی برای همه ملت، شعار بزرگی است. (۱/۱/۱۳۷۹)
کسانی وحدت ملی را نه به عنوان شعارهای مذهبی، بلکه با شعارهای سیاسی خدشهدار میکنند. ما قبلاً به اینها نصیحت کردیم؛ امروز هم نصیحت میکنیم که نگذارند وحدت این ملت بزرگ و متّحد خدشهدار شود. جدا کردن بدنههای این ملت بزرگ از یکدیگر، خدمت به دشمنان این ملت است. اگر این ملت بزرگ و رشید، وحدت ملی را در این کشور حفظ کند، آن وقت این وحدت، برای وحدت ملتهای دیگر زمینهسازی میشود. اگر یک امت اسلامی با حدود یک و نیم میلیارد نفر جمعیت، در مسائل اساسیِ خودشان متحد باشند، شما ببینید چه قدرت عظیمی در دنیا به وجود میآید. اما اگر وحدت ملی خدشهدار شد، دیگر حرف زدن از وحدت جهان اسلام یک سخن افسانهگون است و همه میخندند. عدهای میخواهند این را به وجود بیاورند. (۱۶/۱/۱۳۷۹)
اگر وحدت ملی و امنیت ملی تأمین شد، دولت هم مجال پیدا میکند که کارهای خود، مسئولیتهای خود، وظایف بزرگ خود و برنامههای سازنده خود را اجرا کند. میتواند به اقتصاد مردم برسد؛ به اشتغال مردم برسد؛ به مسائل زندگی مردم رسیدگی کند؛ به مسئله فرهنگ کشور رسیدگی کند. اگر امنیت و یا وحدت نباشد، اختلافات و جنجال باشد، دایماً تشنج سیاسی باشد، اول کسی که ضربه میخورد، دولت است؛ چون نمیتواند وظایف خود را انجام دهد. وقتی دولت وظایف خود را انجام نداد، وضع مردم، وضع طبقات مستضعف، وضع جوانان، وضع کسانی که تشنه اقدامات دستگاههای مسئول هستند، معلوم است که چگونه خواهد شد. (۲۶/۱/۱۳۷۹)
بر این اساس وحدت ملی و امنیت ملی دارای یک رابطه مستقیم با یکدیگر است. حصول به امنیت ملی بدون وجود وحدت عمومی ممکن نیست واز سوی دیگر امنیت عمومی نخستین نتیجه مثبتی است که از قبل وحدت ملی بدست می آید.
همگرایی در تمام شرایط و زمان یک اصل مهم و ضروری است اما شاید در شرایط امروز مهم تر باشد. اگر همگرایی و وحدت بیش از پیش تقویت شود دشمن نمیتواند سوء استفاده کند. از سوی دیگر در بعد منافع ملی، امنیت حافظ ثبات و اقتدار نظام است که هر قدر کشوری از توانایی ها و امکانات لازم برای دفاع برخوردار باشد و آماده باشد بهتر می تواند در حفظ اصول و ارزش ها و منافع ملت خویش در عرصه داخلی و بین المللی گام بردارد.
امنیت ملی پایدار و برآورده سازی خواست عمومی
سطح تحلیل امنیت ملی پایدار، نه فرد و نه دولت، بلکه نظمی برآمده از تعامل افراد و گروههاست. اگر دغدغه دولت ملی، حاکمیت، و دغدغه افراد حق حیات است، در امنیت ملی پایدار، سخن از بقا و بالندگی هویت فردی، گروهی و حتی ملی است (نصری، فصلنامه مطالعات راهبردی شماره ۵۱)
امنیت ملی پایدار، در صورتی قابل حصول است که در بازه زمانی بلندمدت، آسیبهای داخلی خطرناک و تهدیدهای خارجی شدید، تمامیت ارضی، انسجام داخلی و رژیم سیاسی را تهدید نکند.
امنیت در نگاه سنتی، متأثر از پنداشت سلبی بوده و تنها راه رهایی، اعمال خشونت و کاربست قوای قهریه است. در نگاه جدید، این رویکرد سلبی به نگرش ایجابی و چندبعدی تغییر کرد. چنین نگرشی، نتیجه منطقی تشکیل دولتها بر اساس مفهوم حاکمیت است که اقتدار در چارچوب مرزهای ملی و استقلال در روابط خارجی را معنادار ساخته اند.
در گفتمان امنیت ملی پایدار، با پذیرش متکثر و گسترده بودن گزاره های چالش ساز و همچنین، وجوه نرم افزاری امنیت که در رویکرد متأخر مطرح است ، بر نقش و محوریت عامل اجتماع، برای نیل به مراتب بالاتری از ثبات تأکید می شود. افراد و گروه ها در رویکرد مذکور از جایگاه و نقش برجسته ای برخوردارند و امنیت در چارچوب رضایت مندی قابل حصول است . از این منظر ، مؤلفه هایی که در برقراری امنیت مد نظر قرار می گیرد ، تاحدی متفاوت است . از مهمترین مواردی که در این زمینه بدان تأکید می شود ،اعتماد است که جامعه پذیری سیاسی را به همراه خواهد داشت.
در صورت حضور و وجود فضای اعتماد دوجانبه و عقلانی است که می توان محیطی کنشمند و تعاملی را متصور شد . در فضای حاصل از اعتماد دوجانبه ، شهروندان و گروه های کنشگر و فعال، خواستهای خود را در چارچوب مبادله ای طلب می کنند.
بنابراین، امنیت ملی پایدار ، بیش از آنکه به گزاره های نظامی و حتی غیر نظامی که در رویکرد سنتی و مدرن مطرح است، مربوط شود، به برآورده سازی و شناسایی خواست ها و نیازهای عمومی و افزایش ظرفیت نظام سیاسی مرتبط است.
جنگ نرم و عملیات روانی