حکایت بیدفاعی محیطهای زیست طبیعی اعم از جنگل ها، رودخانه ها، تالاب ها و دریاچهها در برابر موجهای مخرب زندگی ماشینی نه تازه است و نه غریب. بحرانی است که با وجود مقررات متعدد و هشدارها و انذارهای بیشمار نهادهای مسئول و سازمانهای مردم نهاد، دامنه آن در ایران رو به فزونی است.
ودخانههای دائمی و فصلی از جمله محیط زیستهای در معرض خطر ایران هستند.
برداشتهای بیش از حد ظرفیت از این رودخانهها و سرریز شدن فاضلابهای
شهری، روستایی و صنعتی به داخل آنها در برخی شهرها، این رودخانهها را به
شبکه حمل زباله و نشر آلودگی تبدیل کرده است. شاید ماجرای رودخانههای
زرجوب و گوهررود در شهر بزرگ و پرجمعیت رشت و فرجام کنونی این دو رودخانه
برای شما ناآشنا نباشد. این دو رودخانه که زمانی از مهمترین منابع تأمین آب
تالاب بینالمللی انزلی بودند اکنون به مهمترین منبع آلایندگی این تالاب
تبدیل شدهاند. بوی تعفن و آزاردهنده این دو رودخانه بویژه در فصلهای گرم
سال، مشام هر رهگذری را میآزارد. این رودخانهها اکنون دیگر شباهتی به
رود ندارند، رنگ و مزه آب آنها تغییر کرده و مستعد و پذیرای هر نوع آلودگی
هستند. شیرابه زبالههای دفن شده در نقاط بالادستی شهر رشت، پسماندهای
صنعتی، فاضلاب شهری، زبالههای بیمارستانی و... همه وارد این رودخانهها
شده و به تالاب انزلی که از زیستگاههای مهم گونههای جانوری در ایران است
وارد میشوند. نکته جالب اینکه زبالههای شهربزرگ رشت همچنان در جایی دفن
میشوند – ارتفاعات سراوان – که گوهر رود از آنجا سرچشمه میگیرد و پس از
پیوستن به زرجوب آلودگی را با این رودخانه تقسیم میکند!
آنچه در فشافویه طی روزهای اخیر به وقوع پیوست و تصاویر میلیونها ماهی
بی جان در پشت سد این رودخانه، تکرار همین حکایت تلخ در جغرافیای دیگر از
سرزمین ما است. دلیل این فاجعه چه سرریز شدن فاضلابهای تصفیه نشده به
رودخانه باشد یا کاهش حجم آب یا زیادهخواهی مجری پرورش ماهی و... نشان از
بیتوجهی یا غفلت از فاجعهای دارد که قربانیان نهایی آن خودمان هستیم.
فشافویه یکی از مهمترین منابع تأمین آب کشاورزی کشتگاههای جنوب و جنوب
غربی تهران است. محصول اصلی این کشتگاهها نیز سبزیجات و محصولات کشاورزی
ریشه کوتاه هستند که آلودگی آب را فقط تا حد محدودی تصفیه میکنند و
میتوانند خود ناقل آلودگی نیز باشند. از سوی دیگر، در پشت سد نیز گونههای
مختلف ماهی پرورش و به بازارهای مصرف تهران ارائه و به این ترتیب انتهای
چرخه آلودگی به مبدأ آلودگی - عامل انسانی - متصل میشود!
آیین نامه جلوگیری از آلودگی آب که از سوی سازمان حفاظت محیط زیست تدوین
شده، وظایف همه دستگاهها و نهادهای دولتی و غیر دولتی را برای پیشگیری از
وقوع چنین فجایعی به روشنی مشخص کرده است. براساس ماده 3 این آییننامه،
سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی،
بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر سازمانهای ذیربط، حسب مورد نسبت به
بررسی و شناسایی کیفیت آبهای ایران از لحاظ آلودگی اقدام میکند.
همچنین براساس ماده 5 استانداردهای مربوط به آلودگی آب با ذکر روشهای
سنجش و سایر مقررات مربوط توسط سازمان و با همکاری وزارتخانهها و مؤسسات
مذکور در ماده (3) این آییننامه تهیه و به مورد اجرا گذارده میشود. این
استانداردها نیز به پیوست آییننامه مورد اشاره به همه وزارتخانهها و
سازمانهای مرتبط ابلاغ شده است.
چنان که همین دو سهبند مصوبه جامه عمل بپوشد به خودی خود تضمینکننده
سلامت و بقای رودخانهها، سدها و تالابهایی است که امروز همگی در معرض
خطرند یا اساساً از خط قرمز خطر عبور کردهاند. از آنجا که این زیستگاههای
آبی در مجاورت یا در داخل شهرها و روستاها قرار دارند، پیش شرط اجرای
آییننامه مورد اشاره، همبستگی و تعامل همه شهروندان با نهادهای مسئول برای
تحقق این هدف است. همه ما مستقیم و غیرمستقیم در به وجود آمدن وضعیت کنونی
مقصریم و کلید حل آن نیز در دست جمع ما است که مسئولانه برای دور ساختن
این موجهای خطرخیز بکوشیم.