به گزارش پایداری ملی، عصر اطلاعات (Information Agent) عصری است كه ما در آن قرار داریم، با تقسیمبندی جوامع بشری كه اولین بار توسط Toffler ارائه شد، تغییرات جوامع به سه موج كشاورزی، صنعتی و اطلاعاتی تقسیم گردید و بعد از موج فناوری اطلاعات كه باعث شد اطلاعات در دست همگان قرار بگیرد، دیگر نميتوان برتری اطلاعاتی را صرفاً داشتن اطلاعات دانست و فقط در مورد اطلاعات است كه حساسیت، حفاظت و امنیت نقش كمرنگتری را بازی ميكنند، و انسانها به دنبال كسب دانش از اطلاعات هستند. بطوری كه ارزشها و سرمايهها به سمت كسب دانش سوقیافته و فرآيند تبدیل اطلاعات به دانش، به عنوان یك ارزش اصلی محسوب ميشود.
در عصر حاضر شاهد آن هستیم كه جوامع پیشرفته در حال استقرار سیستمهای اطلاعاتی هستند و هر روز سرعت تبادل اطلاعات بیشتر و بیشتر ميشود. ین فرایند باعث شده است تا زیرساختهای اساسی بر اساس فناوری اطلاعات در ین جوامع شكل بگیرد. همانطور كه در جوامع كشاورزی، زمین و در جوامع صنعتی، كارخانه، بستر فعالیت بودند در جوامع اطلاعاتی سیستمهای اطلاعاتی، زیرساختهای اساسی محسوب ميشوند. سیستمهای اطلاعاتی سیستمهایی هستند كه دادهها را پردازش كرده و به اطلاعات لازم بری تصمیمگیری تبدیل ميكنند.
از نظر استراتژی كاربردی، جنگ اطلاعات معتقد است كه بجای تسلیحات با حجم تخریب زیاد بید تسلیحات دقیق علیه نقاط حساس را بكار برد.
در نتیجه برتری اطلاعاتی را ميتوان در قدرت پردازش اطلاعات دانست و بید روی ین موضوع حساسیت به خرج داد و سمت و سوی حفاظت و امنیت از اطلاعات به موضوع تصمیمگیری بید چرخش كند و بری ین مطلب ساز و كارهی جدید اندیشید.
دگرگونی عصر (عصر اطلاعات) و زیرساختهای اجتماعی، اقتصادی و... ”مصادیق" جنگ و دفاع را نیز دچار دستخوش كرده است. زیرساخت اطلاعاتی و زندگی اجتماعی دادهها و فرایند تبدیل آنها بری تصمیمگیری، هدف نوعی عملیات بنام جنگ اطلاعات است.
جنگ اطلاعات یك توانمندی استراتژیك است مانند تسلیحات هستهی در زمان جنگ سرد كه عامل تهدید و یا تهدیدپذیری یك كشور محسوب ميشود. از نظر استراتژی كاربردی، جنگ اطلاعات معتقد است كه بجای تسلیحات با حجم تخریب زیاد بید تسلیحات دقیق علیه نقاط حساس را بكار برد. هر جا كه از اطلاعات بهرهبرداری خاصی ميشود اعم از سرویسهای خدماتی عمومی، كنترل سیستمها، برنامهریزی سیستمها و ... از جمله اهداف ین نوع جنگ محسوب ميشوند.
اگر قائل باشیم كه زمین، دریا و هوا سه بعد جنگ زمینی ،دریایی و هوایی هستند، جنگهای فضایی بعد چهارم جنگ هستند و بدین منوال جنگهای اطلاعاتی بعد پنجم جنگ در نظر گرفته ميشوند.
سابقه جنگ اطلاعات چیست؟
1ـ لفظ جنگ اطلاعات از زمان جنگ جهانی دوم توسط چرچیل مورد استفاده قرار گرفت. زمانیكه مهندسین پیامهای رمز شده آلمانيها را شنود و كشف ميكردند مصداقهایی از جنگ اطلاعات در حال شكل گرفتن بود.
2ـ لفظ جنگ اطلاعات در سال 1976 میلادی در یكی از گزارشهای داخلی شركت بویینگ بكار رفت ولی ین لفظ تا سال 1996 كه یكی از مدیران CIA از آن در سنی آمریكا استفاده كرد ناشناخته ماند.
3ـ در سال 1998 میلادی مركز ملی حفاظت از زیرساختها در آمریكا تاسیس شد. هدف از ین مركز، تشخیص، جلوگیری، ارزیابی، هشدار، واكنش و بررسی نفوذهای كامپیوتری و فعالیتهای خلاف قانون در ین رابطه ذكر شده است.
4ـ آمریكا برخی از كشورها نظیر چین را به ایجاد جبهههای جدید و مخفی جنگ اطلاعات در برابر آمریكا متهم ميكند. بر ین اساس وزارت دفاع آمریكا برنامههای وسیعی را در جهت تقویت نیروها و امكانات خود در زمینة عملیات اطلاعاتی و جنگ اطلاعات شروع كرده است. در ین راستا مانورهای جنگ اطلاعات و ارزیابی فعالیتهای انجام شده به صورت مداوم در دستور كار نیروهای نظامی آمریكا قرار دارد.
5ـ اخیراً نیز در سند جدید استراتژی ملی امنیت فضای سایبر (فوریة 2003) كه توسط كاخ سفید ارائه شده است، تأكید زیادی بر روی برنامههای دفاعی و تهاجمی در فضای سایبر در سطوح ملی و بینالمللی شده است.
تعریف جنگ اطلاعات:
جنگ اطلاعات (Information Warfare) طیف گستردهی از اقدامات در زمان جنگ و صلح را شامل ميشود، ین اقدامات ميتواند استراتژیكی، عملیاتی و تاكتیكی در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی ... باشد. مبنی جنگ اطلاعات، تهدیدات اطلاعاتی به كشورها، به كسب و كارها، به افراد و اقدامات مقابله با ین تهدیدات ميباشد. در قلمرو ین تهدیدات، موضوعات مختلفی چون جریم جنیی، تروریسم، امنیت ملی، حقوق فردی و امنیت اطلاعاتی قرار دارند.
جنگ اطلاعات شامل عملیات آفندی و پدافندی در مورد منابع اطلاعاتی است. ین عملیات بخاطر ارزشی كه منابع اطلاعاتی بری اشخاص و كشورها دارد انجام ميشود
جنگ اطلاعاتی ميتواند هر نوع رسانه (Media) را مورد هدف قرار داده و یا از آن سوء استفاده نماید. رسانه ميتواند نوشتاری، محیط ذخیره مغناطیسی، محیط انتشاری، مخابرات راه دور، كامپیوتر و شبكههای كامپیوتری باشد. جنگ اطلاعات به كلیه عملیاتی كه منظور آنها بهرهبرداری یا هدف قرار دادن منابع اطلاعاتی است، اطلاق ميگردد. جنگ اطلاعات شامل عملیات آفندی و پدافندی در مورد منابع اطلاعاتی است. ین عملیات بخاطر ارزشی كه منابع اطلاعاتی بری اشخاص و كشورها دارد انجام ميشود. هدف از عملیات آفندی افزایش ارزش منابع اطلاعات بری حمله كننده و كاهش ارزش آن بری مدافعان ميباشد و هدف از عملیات پدافندی مقابله با كاهش ارزش منابع اطلاعات خودی است.
1. (Thomas Rona 1995) جنگ اطلاعات رقابتهای استراتژیك، عملیاتی و تاكتیكی در زمان صلح بری ایجاد بحران، درگیری، راهاندازی جنگ، بین طرفین مخاصمه، دشمنان و رقبا با استفاده از سیستمهای اطلاعاتی بری بدست گرفتن اطلاعات ميباشد.
2. (DoD 1997) جنگ اطلاعات به عملیاتی گفته ميشود كه بری بدست آوردن برتری اطلاعاتی در راستی استراتژی دفاع ملی انجام ميشود و در آن اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی دشمن تحت تاثیر قرار ميگیرند و در عین حال اطلاعات و سیستمهای اطلاعات خودی محفوظ نگاه داشته ميشوند.
ناتو و DoD لفظ جنگ اطلاعات را عملیات اطلاعاتی(Information Operation) بكار ميبرند.
3. (NATO MC 422/1999) عملیات اطلاعاتی شامل دو مقوله است: آفند و پدافند كه به طبیعت اعمال وابستگی دارد. اعمال بر روی تصمیمسازيهای سیاسی و نظامی تاثیر ميگذارد.
الف- تاثیر روی اطلاعات/ یا سیستمهای اطلاعاتی دشمن
ب- بهرهبرداری
ج-محافظت از اطلاعات/ یا سیستمهای اطلاعاتی خودی
در بررسی حوزههای راهبردی جنگ اطلاعات توجه به ین نكته ضروری است كه در تئوريهای جنگ اطلاعات دیدگاههای مختلفی وجود دارد.Libicki (1995) جنگ اطلاعات را به هفت محور زیر تقسیم ميكند.
جنگ فرماندهی و كنترل
Command and Control Warfare) C2W)
جنگ مبتنی بر جاسوسی/هوشمندی
Intelligence Based Warfare) IBW)
جنگ الكترونیك
Electronic Warfare) EW)
جنگ روانی
Psychological Warfare) PSYW)
جنگ اطلاعات اقتصادی
Economic Information Warfare) EIW)
جنگ نفوذگری
Hacker Warfare) HW)
جنگ سایبری
Cyber Warfare) CW)
جنگ فرماندهی و كنترل C2W:
در ین حوزه جنگ اطلاعات بر ضد نقاط فرماندهی و كنترل دشمن به دو قسمت اصلی با عناوین زیر تقسیم بندی ميگردد:
•بر ضد شخص فرمانده (Anti head): از كار انداختن خود فرماندهان از طرق گوناگون، ترور فیزیكی و یا ترور شخصیتی (جنگ روانی) ميباشد.
• بر ضد ارتباط فرمانده و مجموعه تحت امر خود (Anti neck): عملیاتی كه در آن ارتباط بین فرماندهان و نیروهای تحت امر و نقاط عملیاتی كه ميبیست فرمانها در آن اجرا شود قطع شود.
جنگ مبتنی بر جاسوسی/ هوشمندیIBW
در ین جنگ استفاده از كلمه "Intelligence" به معنی هوشمندی/جاسوسی است كه البته به مجموعه فعالیتهیی كه در هر كشور در غیاب سازمانهای جاسوسی و امنیتی انجام ميگیرد، اطلاق ميشود. اهم اهداف اینگونه سازمانها به دو قسمت تقسیم ميشوند و عبارتند از:
1.جلوگیری از غافلگیر شدن توسط دشمن
2.غافلگیر كردن دشمن در موقع مناسب
در گذشته به منظور انجام عملیات تجسس از وسائل خاصی مانند فرستادن دیدهبان، استفاده از دوربینهای چشمی و ... به منظور شناسیی و دریافت اطلاعات از دشمن استفاده ميكردند. امروزه ابزارها و حسگرهای جدیدی بكار ميروند كه هدف اصلی آنها شناسیی دقیق مواضع دشمن و سپس ردگیری آنها و نابود كردنشان به وسیله سلاحهای خودی است.
1. سیستمهای حسگر از راه دور(Far Stand off Sensors): ین حسگرها به طور كلی توسط سیستمهای ماهوارهی پیادهسازی ميشوند. ین سیستمهای تجسس از راهدور كه توسط ماهوارهها عمل ميكنند، بطور دائم به عملیات تصویربرداری فضایی مشغولند و تصاویر ماهوارهی از مواضع دشمن تهیه ميكنند.
2. سیستمهای حسگر از راه نزدیك (Near Stand off Sensors): هواپیماهای بدون سرنشین و ماهوارههای جاسوسی در مدار پایین و سیستمهای صدا برداری و شنود بر روی سیستمهای دشمن ...
3. سیستمهای حسگر در محل(In place Sensors): حسگرهیی كه بید در محل دشمن قرار بگیرند و به گونهی نصب شوند تا بتوان از طریق آنها به اطلاعات لازم رسید. البته ین حسگرها سابقه كاربرد زیادی دارند و بصورت مكانیكی، نوری، ارتعاشی، شیمیایی و... عمل ميكنند.
4. حسگرهای تسلیحات (Weapon Sensors): حسگرهیی كه بر روی سلاحهای خودكار نصب شده و جهت هدف گیری و شناخت صحیح هدف از آنها استفاده ميشود.
پیروزی در هر جنگ و شكست دشمن هنر نیست، بلكه هنر آن است كه در جنگ شركت نكنی ولی دشمن را شكست دهی. از ین رو امروزه جنگ روانی كارآمدترین ابزار جنگ بر ضد نیروهای دشمن به حساب ميید.
جنگ الكترونیك: اهداف جنگ الكترونیك به عنوان زیر مجموعه ی از جنگ اطلاعات را ميتوان به 3 بخش عمده زیر تقسیم كرد :
1 . سیستمهای ضد رادار (Anti Radar): هدف اصلی از به كار انداختن و یا به اشتباه انداختن سیستمهای راداری دشمن ميباشد.
2. سیستمهای ضد ارتباطات و مخابرات (Anti Communication): هدف سیستمهای مخابراتی و ارتباطاتی دشمن است و تا حدی عملیات آن مشكلتر از سیستمهای ضد رادار ميباشد، اولاً به ین دلیل كه ین سیستمها به صورت نقطه به نقطه (Point to Point) كار ميكنند و همانند رادار سیگنالهای خود را به همه جهات پخش نميكنند و از همه جهات سیگنال دریافت نميكنند و از طرف دیگر افت توان سیگنال آنها با عكس مجذور فاصله تناسب دارد. در حالی كه در رادار توان با عكس توان چهارم فاصله افت ميكند و معمولاً عمل نویز انداختن(Jamming) در سر راه ین سیستمها بسیار مشكل خواهد بود، از طرفی, از آنجایی كه سیستمهای رادار دشمن خود اقدام به ارسال سیگنال در همه جهات ميكنند ردگیری و نابود كردن آنها نیز آسانتر از سیستمهای ارتباطی و مخابراتی خواهد بود.
3. رمزنگاری(Encryption) : مفهوم رمزنگاری یعنی كدكردن سیگنالهای الكترونیكی كه توسط سیستمهای ارتباطاتی به فضا فرستاده ميشوند و یا بر روی بسترهای مختلف منتقل ميشوند، تا در صورتی كه دشمن بتواند ین سیگنالها را بشنود یا دریافت كند، قادر نشود مفهوم ین سیگنالها را بدست آورد.
در روشهای استاندارد رمزنگاری ميتوان رمزنگاری با كلید سری و رمزنگاری با كلید عمومی را نام برد. در روشهای فوق با استفاده از كلیدهای خصوصی/سری و در روش دوم با استفاده از كلیدهای عمومی و سری عملیات رمزنگاری انجام ميشود، در ین عملیات با استفاده از توابع ریاضی غیربازگشتی, یا توابعی كه محاسبه عكس آنها به سادگی امكانپذیر نباشد, و یا در صورت عكس كردن تابع, تعداد نامتناهی پاسخ داشته باشند, و با استفاده از الگوریتمهای ساخت كلید و ارسال آن سعی ميكنند اطلاعات موجود در پیغام بصورت كد در آمده و در صورت شنود توسط دشمن نتوان به ماهیت اصلی پیغام پی برد.
جنگ روانی
Psychological Warfare
امروزه كارشناسان جنگ اطلاعات، جنگ روانی را یكی از مؤثرترین فاكتورهای موفقیت در جنگ به حساب ميآورند و ین نكته در تمامی تئوريهای مدرن جنگ وجود دارد كه پیروزی در هر جنگ و شكست دشمن هنر نیست، بلكه هنر آن است كه در جنگ شركت نكنی ولی دشمن را شكست دهی. از ین رو امروزه جنگ روانی كارآمدترین ابزار جنگ بر ضد نیروهای دشمن به حساب ميید. اهداف جنگ روانی را ميتوان در 4 هدف عمدة زیر خلاصه نمود:
اقدام بر ضد باورهای ملی دشمن؛
تخریب مقبولیت رهبران دشمن؛
اقدام روانی بر ضد نیروهای درگیر خارجی از طریق نمیش عمومی و قدرت در بین آنها توسط مانورهای مختلف؛
ایجاد تعارضات فرهنگی در میان دشمن؛
جنگ اطلاعات اقتصادی و سیاسی:
كسب اطلاعات به منظور محاصره اقتصادی، تولید كالای رقابتی، شایعات اقتصادی, بيارزش كردن پول ملی، جاسوسی صنعتی.
در بخش سیاسی نیز بدنبال بهم زدن روابط دوستانه كشورها، بهم زدن اوضاع سیاسی داخل كشور و تشكیل گروههای سیاسی مخالف حكومت.
جنگ نفوذگری:
با پیشرفت فناوری دیجیتالی و سیستمهای كامپیوتری تقریباً تمامی امور زندگی انسانها به نوعی با سیستمهای دیجیتالی و كامپیوتری گره خورده است. از ین رو هرگونه ایجاد اخلال در ین سیستمها ميتواند به نوعی در بههمزدن نظم اجتماعی و امنیت ملی كشورها موثر باشد.
نفوذگران یا كسانی كه توانیی ایجاد اخلال در ین سیستمها را دارند بیشترین تهدید را در تشكیل نوع جدیدی از تهاجم بری جوامع نشان ميدهند. هر چقدر كه ین جوامع از لحاظ فناوری پیشرفتهتر باشند در برابر ین تهدید آسیبپذیرتر هستند. معماری ین شكل از جنگ اطلاعات در آینده تشریح ميگردد.
جنگ سایبری:
این شكل از جنگ اطلاعات مقوله وسیعی شامل تروریسم اطلاعاتی، حملات معنیی، جنگ شبیهسازی، و جنگ گیبسون است كه بدلیل اینكه بیشتر از سیر اشكال جنگ اطلاعاتی موهومی و ساختگی است كمتر قابل مهار است. زیر ساخت اطلاعات جهانی به نقطهی رسیده است كه هریك از ین اقسام جنگ امكانپذیر ميباشند.
1. تروریسم اطلاعاتی(Information Terrorism) زیر مجموعه ی از نفوذهای كامپیوتری نه با هدف تخریب سیستمها، بلكه با هدف بهرهبرداری از اطلاعات موجود در سیستمها بری حمله به افراد و اعمال نفوذ به آنها است.
2. حملات معنیی (Semantic Attack) به منظور تغییر عملكرد سیستم اطلاعاتی هدف انجام ميگیرند. بر خلاف جنگ نفوذگری كه در سیستمها خرابی ایجاد ميكند و عمل آنها را متوقف ميسازد، یك سیستم تحت حمله معنیی كار ميكند و بهنظر ميرسد كه بطور صحیح عمل ميكند، اما پاسخهای مغایر با واقعیت تولید ميكند.
3. جنگ شبیه سازی (Simula-Warfare) بر خلاف جنگ واقعی, پرآشوب، كند, و خطرناك نیست. اگر دقت شبیهسازی به حد كافی خوب باشد، نتایج بدست آمده تقریب معقولی از جنگ واقعی است و چنانچه بتوان با نتایج حاصل از یك جنگ شبیهسازی شده به دشمن ثابت كرد كه شكست خورده است و بید تسلیم شود، نیازی به شروع یك جنگ واقعی نیست. جنبه بازدارندگی جنگ شبیهسازی رو به گسترش است.
4-جنگ گیبسون (Gibson Warfare) محدودهی را شامل ميشود كه به سختی با واقعیت محدود ميشود. هر كسی آرزو ميكند شبكهی بسازد كه به او اجازه دهد در هر جیی كه بطور واقعی هرگز شفاف نیست جنگ را شروع كند. اینترنت و مقلدان آن معادل مجازی دنیی واقعی را تولید ميكنند. تكنولوژی عامل (Agent) اجازه ميدهد كه كاربر یك شبح و تمثال را بری انجام خواستههای او از جمله رزرو هتل، خرید كالا و یا شاید شروع درگیری و جنگ روانه شبكه نماید.
این نوع جنگ واقعاً امكان پذیر است ولی به ین زودی به امنیت ملی كشورها مربوط نمی شود. نام ین جنگ برگرفته از نام نویسنده معروف داستانهای علمی- تخیلی، ویلیام گیبسون است.