در توئیت دوم ادامه این سخنان نقل شده است: «خوب، اينجا نزديكى كازرون ـ آن طورى كه شنيدم ـ مجسمه والرين است؛ امپراتور روم، كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛ اين به آن در! اين همه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته ما را نشان بدهد...».
از مهمترین چالشهایی که محققان عرصه فرهنگ و به طور
خاص تاریخپژوهشان در سالهای اخیر با آن دست به گریبان بودند، تلاش بیش
از اندازه برای محو تاریخ پیش از اسلام بود و متأسفانه به واسطه آنکه سمت
مقابل این تلاش را تهذیب تلقی میکردند، عملاً نقدهای اندکی نسبت به این
رویه مطرح میشد؛ اما توئیت تازه در حساب کاربری مقام معظم رهبری، از رویه
دیگری به عنوان مشی مورد توجه رهبری در این حوزه روایت میکند.
به
گزارش «تابناک»، آخرین توئیتهای حساب کاربری توئیتر رهبر انقلاب به شدت
محل توجه قرار گرفته، چرا که دارای تصویری کمتر دیده شده و سخنانی جالب
توجه است که کمتر برجسته شده بود و مباحث تاریخی را از نگاهی متفاوت مورد
توجه قرار داده است؛ مباحث تاریخی که به پیش از پیدایش اسلام بازمیگردد و
در سالهای اخیر از سوی متولیان امر در بخشهایی از جمله تدوین کتب
آموزشی و همچنین در برنامهریزی برای چینش برنامههای تاریخی به شدت به
حاشیه رانده شده و حتی در موارد متعددی حذف و محو شدهاند.
در یکی
از سه توئیت منتشره در این زمینه، تصویر رهبر در حال بازدید از بقایای
کاخهای باستانی سلسله هخامنشی موسوم به تخت جمشید دیده میشود که نماد
شکوه امپراتوری ایران در دورهای بوده که در سوی مقابل امپراتوری یونان،
قدرتنمایی میکرد. در توئیتی دیگر نیز بخشی از سخنان مقام معظم رهبر در جمع مسئولان اجرایی استان فارس در سال 1387 بازنشر شده است.
رهبر انقلاب با اشاره غیرمستقیم به نقش رستم و دوره ساسانی یادآور میشوند: «...يك نفرى براى من نقل ميكرد، ميگفت رفته بوديم يونان؛ ما رابه مراكز گردشگرى گوناگون ميبردند و آنها رابه ما نشان ميدادند؛ از جمله به نقطهاى بردند، گفتند اينجاهمان جایى استكه سپاهيان ايرانى آمدند اينجا، از ما شكست خوردند. مردم رابه يك بيابان خالى ميبرند و نشان ميدهند كهاينجاآنجایى استكهايرانىها در آن دوره لشكركشى كردند و در اينجا شكست خوردند. يك فضاى خالى را نشان ميدهند، يك مادههاى تاريخى را با يك فضاى خالى اثبات ميكنند». در توئیت دوم ادامه این سخنان نقل شده که: «خوب، اينجانزديكىكازرون ـ آن طورى كه شنيدم ـ مجسمه والريناست؛ امپراتورروم، كهزانو زده در مقابلپادشاهايران. خيلى خوب، اينجارابرويد نشان بدهيد؛اينبهآندر!اينهمه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته ما را نشان بدهد...».
در توئیت سوم نیز بخشهای دیگری از همین سخنرانی منتشر شده که در آن تأکید شده است: «البته
اعتقاد علمى دارم شکوفایی ايران بعد اسلام، باگذشتهاش قابل مقايسه نيست
اما آن هم تاريخ ماست طاغوت در رأسش بوده اما هنر ايرانى است...» و با توجه به دیگر بخشهای این سخنرانی که به آن ارجاع داده شده،
عملاً بر این مسأله مهم تأکید دارد که هرچند عملکرد شاهان آن دوران را نمی
توان تأیید کرد، اینکه تاریخ را به طور کلی پس زد و اجازه داد در مقابل
یونانیان و رومیان پیش بیایند و خود را فاتح و پیشتاز قرون و عصرهایی دانست
که ایران در آن دوران حضور پررنگی در تمامی عرصهها داشته، خطایی راهبردی
است.
جای
تأمل و تأسف دارد که برخی مسئولان با درک اشتباه نسبت به مفهوم طاغوت که
رهبر انقلاب درباره دوران تاریخی پیش از اسلام ذکر کرده اند، درصدد محو این
بخش از تاریخ برآمده اند و حتی این رویه به کتب درسی نیز رسیده تا عملاً
چند نسل دیگر از جوانان ایرانی در رویارویی با یک خارجی، اطلاعات کمتری
نسبت به پیشینه اش در دوران پیش از اسلام داشته باشد و بعید نیست به واسطه
این شناخت حداقلی، حتی آثار تحریف آمیز پژوهشی و داستانی نظیر فیلم 300 را
به عنوان حقیقت بپذیرد.
واقعیت آن است که یکی از حوزههایی که تعادل
در رفتار، یک الزام اجتناب ناپذیر به شمار میرود، همین حوزه تاریخ است و
علاوه بر آنکه درست نیست تا تاریخ پیش از اسلام را مقابل دین بگذاریم، چرا
که این کار امر پسندیدهای نیست و اساساً لزومی ندارد این دو مقوله را
برابر هم گذاریم و در پایان حذف تاریخ پیش از اسلام را راه حل ماجرا
بدانیم.
در همین راستا حتی طرح هایی برای ساخت اماکن مذهبی در بستر
این بناهای تاریخی مطرح شده که به منزله در خطر افتادن حریم تاریخی این
بناهاست؛ اما به واسطه تقابلی که از عمد با طرح چنین مباحثی ایجاد میشود،
شاهد نقدهای بسیار اندکی بودهایم، حال آنکه با توجه به بیانات رهبر معظم
انقلاب، لزوم حفظ این آثار و حتی جلب توجه جهانیان به میراث فرهنگی و
تاریخی پیش از اسلام نیز به عنوان بخشی از فرهنگ و هنر ایرانی انکارناشدنی
است.
شاید بهتر باشد اندکی به پیام بازنشر تصویر رهبر انقلاب در
تخت جمشید و سخنان ایشان در جمع مسئولان اجرایی فارس توجه بیشتری کرد و نفی
برخورد صفر و صدی با تاریخ از پیش از اسلام و «کوروش» که مظهر این دوران
تاریخی است، برآمد و نه این دوران را تنها و درخشانترین دوران تاریخ ایران
خواند ـ که لزوماً چنین نیست و بزرگترین دستاوردهای ایران از دوران پس از
اسلام مانده ـ و نه این دوران را آنقدر سیاه تصور کرد که شایسته حذف از
صحفات تاریخ قلمدادش کرد.