۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۰
کد خبر: ۷۵۴۶
بنا بر نظر متخصصین چینی، جنگ اطلاعاتی همواره در جریان است، چه در زمان صلح چه در هنگام جنگ و این به دلیل طبیعت و ماهیت پیچیده سیاست و اقتصاد بین الملل است.اطلاعات مرز مشترک جنگ و صلح، نظامیان و غیرنظامیان، استراتژی، عملیات و تاکتیک است.

اندیشکده هریتیج در گزارشی به بررسی و برآورد وضعیت جنگ روانی دولت چین پرداخت. در این گزارش آماده است: پکن در پی آن است تا در جنگ های آینده بدون شلیک گلوله ای پیروز میدان باشد. این کار را از طریق جنگ روانی و تحت تاثیر قرار دادن افکار رهبران و متحدین و حتی مخالفین انجام می دهد. عملیات های جنگ روانی چین همواره اجرا می شود هرچند که خطر فعالی آن را تهدید نمی کند و البته واضح است که ایالات متحده با چنین عملیات های روانی مبارزه و از تجهیزات سیاسی خود استفاده می کند.

 

اتاق فکر هریتیج

اتاق فکر هریتیج

ارتش آزادی بخش خلق چین (PLA) یک اختلاف بارز با همتایان خود دارد که همان نقشش به عنوان ارتش حزب حاکم است. این گروه نخستین و مهم ترین شاخه مسلح حزب کمونیست چین محسوب می شود. ارتش به حزب کمک می کند تا در قدرت باقی بماند و ابزار های لازم برای دفاع از حزب و دولت چین را فراهم می سازد.

 

ارتش آزادی بخش چین در حال حاضر تنها در جنبه عملیات های جنگ روانی کار نمی کند، بلکه در حوزه نبردهای سیاسی، نبردهای ایده ها، جنگ های قانونی نیز عملیات دارد. هدف این عملیات ها استراتژیک و در راستای سیاست و ارتش است. هدف اصلی این نیرو نیز اذهان مخاطبین مختلف و گروه های گوناگون است.در این جنبه از عملیات روانی علاوه بر دشمنان، دوستان هم هدف هستند و هم به صورت داخلی اقدام می شود و هم خارجی.

 

هدف اصلی عملیات روانی تاثیر، تحمیل و یا تغییر تفکرات دشمن، احساسات و عادات آن است. در عین حال ذهنیات دوستان و متحدین نیز تقویت خواهد شد.

 

جنگ روانی ارتباط نزدیکی با مفهوم گسترده جنگ اطلاعاتی دارد. در عصر حاضر، جنگ اطلاعات به معنای تلاش برای تسلط بر یک گروه از طریق ارسال جریان اطلاعاتی و به منظور دست یابی به اهداف استراتژیک است. امروزه این نبرد یکی از مهم ترین و گسترده ترین جنگ ها شده است.برای این کار باید اطلاعات دقیق را جمع آوری، مدیریت و استخراج کرد و این کار باید سریع تر از اقدام دشمن انجام شود.

 

چیرگی اطلاعات بر دو عامل اصلی استوار است؛ فن آوری اطلاعات جدید که به بحث جمع آوری و انتقال داده مربوط می شود و دوم توانایی کاهش کیفیت اطلاعات که این کار از طریق کاهش انتقال اطلاعات و یا معرفی اطلاعات غلط و غیر دقیق صورت می گیرد. دراین راه هم تصمیم گیران بزرگ و هم افراد معمولی اهمیت دارند. تلاش برای چیرگی اطلاعات امن نه فقط ساختار فیزیکی را در بر می گیرد، بلکه عوامل انسانی برای تعامل اطلاعاتی را نیز شامل می شود.

 

بنا بر نظر متخصصین چینی جنگ اطلاعاتی همواره در جریان است، چه در زمان صلح چه در هنگام جنگ و این به دلیل طبیعت و ماهیت پیچیده سیاست و اقتصاد بین الملل است.اطلاعات مرز مشترک جنگ و صلح، نظامیان و غیرنظامیان، استراتژی، عملیات و تاکتیک است.

 

به همین دلیل عملیات روانی بخش مهم و اساسی نبردهای آینده محسوب می شود و بر تمام جنبه های تصمیم سازی تاثیر خواهد گذاشت.

 

در زمان صلح با به کارگیری روش های مختلف ارتباطات استراتژیک همچون تلاش های دیپلماتیک میتوان تصویر ملی کشور را تغییر داده و همدردی های خارجی و حمایت از سیاست ها را افزایش دهد.

 

در زمان جنگ نیز عملیات روانی بر روی اهداف نظامی مشخص تمرکز خواهند داشت. هدف اصلی این قبیل فعالیت ها ایجاد شک، نگرانی، ترس، پشیمانی و خستگی در دشمن خصوصا در میان رهبران ارشد نظامی و غیر نظامی است.این امر احتمال اتخاذ تصمیمات اشتباه را در میان آنان گسترش می دهد. ایجاد حس نا امیدی در میان دشمن فعالیت دیگر عملیات روانی است. از سویدیگر این قبیل اقدامات می تواند مذاکرات صلح را تسهیل بخشد.

 

باید در نظر داشت که عملیات روانی علاوه بر جنبه تهاجمی، جنبه تدافعی نیز خواهد داشت.به این معنی که در همان حالی که یک طرف قصد تحت تاثیر قرار دادن رقیب خود را دارد در عین حال باید از مردم خود نیز حمایت کند. چنین کاری نیاز به اشراف کامل جریان اطلاعاتی دارد.

 

 

وظایف عملیات روانی چین

 

عملیات روانی برای ارتش به منزله مسئولیت دپارتمان سیاست عمومی و همکاری با آن است. این نهاد وظیفه هماهنگی اداری، پرسنل و مقابله با حملات روانی را بر عهده دارد.بنا بر منابع موجود، پنج حوزه وظیفه اصلی در ارتباط با عملیات روانی چین وجود دارد:

 

خود را بر حق نشان دادن؛ پیروزی درنبردهای آینده به بسیج سیاسی نیاز دارد. عدم موفقیت در این حوزه آسیب پذیری زیادی را به همراه خواهد داشت. نظیر آنچه در دهه ۱۹۹۰ در بالکان رخ داد. حمایت عمومی و همدردی های جهانی عامل مهمی برای موفقیت عملیات روانی خواهد بود. این عامل از ثاثیر تبلیغات دشمن می کاهد.

 

تاکید بر منافع؛ هدف عملیات روانی حمایت از اهداف گسترده دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و نظامی است.تاکید بر منافع شخصی اهمیت بسیار دارد. چنین تاکیدی اعتماد یک طرف را تقویت بخشیده و بر تصورات سمت دیگر تاثیر می گذارد.تلاش های تبلیغاتی در این بخش تنها به بخش نظامی خلاصه نمی شود، بلکه حوزه های علم، فن آوری، فرهنگ و اقتصاد را نیز در بر می گیرد.

 

کاهش تمایل مقاومت دشمنان؛ این یکی از مهم ترین وظایف عملیات روانی در زمان جنگ است. از آنجایی که تمایل دشمن عامل مهمی در پیروزی است، انحراف در رفتار و جدایی میان حامیان و احزاب سوم، اهمیت بالایی دارد. عملیات روانی می تواند موجب از دست دادن قوت قلب دشمنان و تفرقه شود.

 

تفرقه افکنی در اردوگاه دشمن. این امر با مورد قبل تفاوت دارد.این قبیل اقدامات به صورت غیر مستقیم انجام می شود و شبیه تاکتیک های جبهه متحد است و در آن عناصر داخلی متعدد با کمپ دشمن علیه رهبری متحد شده ولزوما با حمایت آشکار چین نیز نخواهد بود.

 

اجرای عملیات روانی دفاعی؛ از آنجایی عملیات روانی می تواند اثرات بلند مدتی داشته باشد در دید چینی ها دشمن می تواند حملات روانی را افزایش دهد.افشا و همچنین دفاع در مقابل این حملات تاثیر زیادی در خنثی سازی آن دارد. به همین دلیل علاوه بر تبلیغات و فعالیت های مقابله ای، افشای مکانیزم ها و تکنیک های دشمن نیز عامل مهمی محسوب می شود.

 

 

اصول مدیریت عملیات های جنگ روانی

 

تحلیلگران نظامی چین به علوم نظامی مطلعند و به خوبی می توانند جنبه های مختلف این امور را شناسایی کنند. اتخاذ روش های مختلف نیازمند حفظ اصول مشخصی است تا بتوان به اهداف اصلی عملیات های روانی دست پیدا کرد.

 

اصل نخست حفظ مسیر. قواعد مسیر به نیازهای ارتش، رهبری، سیاست ها، پارامتر ها و محدودیت های جنگ روانی مربوط می شود.اصول جنگ روانی باید بر چند اساس باشد. نخست حمایت این قبیل فعالیت ها از اهداف و منافع ملی، دوم ارتباط آن با تلاش های سیاسی و دیپلماتیک و سوم حمایت از فعالیت های نظامی.

 

اصل ۲: اتخاذ یک رویکرد سیستمی. عملیات روانی یک روند ساده نیست بلکه امری بهم پیوسته و سیستمی است که نیازمند همکاری سطوح بالا و پایین است تا بدین ترتیب بهترین نتیجه حاصل شود.فعالیت های جنگ روانی باید مجاری نظامی و غیر نظامی را در بر گیرد.

 

اصل ۳: تصاحب و حفظ ابتکار عمل. بنا به نظر متخصصین چینی در عملیات روانی طرفی که نخستین بار پیام خود را ارسال میکند، سود بیشتری برده است. به همین منظور اقدامات پیشگیرانه اهمیت زیادی دارد و از طریق تحقیقات کافی می توان پیغام مناسب را ارائه داد. امنیت اقدامات نیز امری ضروری است.

 

اصل ۴: مفروض داشتن چشم انداز هدف. در دیگاه ارتش چین، عملیات روانی از طریق قوانین مشخص اداره می شود به همین دلیل یک عملیات موفق بر اساس حدس و گمان و امید نیست بلکه نیازمند ملاحظات کامل و واقعیت های موجود است.

 

اصل ۵ تشخیص ارتباطات. تکنیک های جنگ روانی برای موثر بودند باید تعاملی باشند و این امر نیازمد همکاری میان نهادهای مختلف درگیر در عملیات است. مجریان این عملیات نیز باید افراد متخصص و حرفه ای باشند.در همین حال فعالیت های این حوزه نیز نباید از سایر فعالیت ها (همچون حملات نظامی و یا رزمایش های دیپلماتیک و اقتصادی) جدا شود.همکاری و حمایت کافی بین آن ها باید برقرار باشد.

 

 

انواع عملیات های روانی

 

گروهی از تحلیلگران ارتش چین انواع عملیات های این حوزه را منتشر کرده اند. با بررسی حدود ۱۰۰ مطالعه موردی، کارشناسان این حوزه را به بخش های اجبار، فریب، انحراف و دفاع تقسیم بندی کرده اند.

 

در نوع عملیات اجبار، دشمن را وادار به تسلیم و یا ترک جنگ می کنند و این کار از طریق نفوذ به افکار و احساسات طرف مقابل صورت می گیرد.

 

عملیات روانی اجبار مقدمه ای از جنگ حقیقی است و اگر موفقیت آمیز نباشد، نبرد آغاز خواهد شد.این روش از طریق نظامی قابل اجرا است.تحلیلگران چین بر این نظرند که اجبار اغلب مورد استفاده ایالات متحده قرار می گیرد چرا که منافع آن در رسیدن به اهداف نظامی بدون درگیری های نظامی است.

 

عملیات های فریب از روش های مختلفی همچون استتار، جعل و پنهان سازی و به منظور القای تصویر اشتباه بهره می گیرد. این روش عامل مهمی در اطلاعات مدرن امروز به حساب می آیدو بیشتر در اشکال مدرن جنگ روانی تبیین می شود.

 

بخش انحراف عملیات روانی با هدف ایجاد نفاق و اختلاف در اردوگاه دشمنان ایجاد می شود. این کار نیازمند درک و شناخت درست از سطوح مختلف دشمن و ضعف و شکاف های آن است.

 

عملیات روانی دفاعی با هدف خنثی سازی تلاش های دشمنان صورت می گیرد برای این کار روش های مختلفی تعریف شده که نشان دهنده پیچیدگی این نوع است. تقویت نیروهای داخلی، مدیریت افکار عمومی، رسانه ها و ارتباطات استراتژیک و افزایش اتحاد ملی از جمله این روش هاست.

 

 

ارزیابی ارتش چین ازعملیات روانی جنگ عراق

 

ارتش چین از سال ۱۹۷۹ تاکنون در هیچ نبردی وارد نشده است. به همین دلیل متخصیصن ارتش آزمایشات مختلف نظامی خارجی را انجام داده تا شیوه های مختلف نبردهای نوین را به کار بندند. عملیات روانی از زمان جنگ دوم خلیج فارس به صورت نظامی و غیرنظامی استفاده شده است.

 

به گفته تحلیلگران چینی آمریکا مدت ها پیش از مارس ۲۰۰۳ عملیات روانی را علیه بغداد آغاز کرده بودند. دو دهه تحریم های بین المللی، اعمال محدودیت بر نیروهای عراقی و تاثیر بر ذهنیات مردم عراق از این دسته اعمال بود.همه این عوامل فشار زیادی را بر رهبران عراق متحمل شده بود. چینی ها معتقدند ایالات متحده افسران عراقی را برای تسلیم تحت فشار می گذاشتند. با شروع جنگ آمریکا از روش های اجبار خصوصا در سطح تاکتیکی استفاده شده است. هدف اصلی آنان نیز کشتن صدام حسین بود. شایعه های متعدد مبنی بر قتل صدام در روزهای نخست جنگ همه در راستای همین جنگ روانی بود.

 

بنا بر اعتقاد متخصصین و تحلیلگران چین، استفاده آمریکا از عملیات روانی عامل اصلی موفقیت های آن در عملیات ارتش این کشور بوده است. از دید آمریکا و غربیان تفاوت‌هایی میان عملیات روانی در سطح استراتژیک (که شامل ابزارهای ملی و داخلی از قبیل ارتباطات استراتژیک و دیپلماسی عمومی می شود) و سطح تاکتیکی آن وجود دارد. به همین دلیل دسته دوم عملیات روانی را با نام عملیات‌های اطلاعات نظامی می‌دانند.

 

امروزه و در عصر اطلاعات شرایط برای تاثیر بر ذهن رهبران و مخاطبین یک ملت فراهم شده است. محور اصلی عملیات روانی از دید چین دستکاری ذهن مخاطبین و افکار آن هاست.پکن امیدوار است تا از این طریق بتواند در نبردهای آینده پیروز شود. اگرچه اکنون در شرایط صلح قرار دارد اما عملیات روانی در اشکال مختلف هم در اهداف نظامی و غیرنظامی در حال انجام است.نکته مهم دیگر تلاش ایالات متحده برای مقابله با این عملیات ها از طریق استفاده از مهمات خود و سلاح های سیاسی است.

 

مشرق


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر