۱۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۰
کد خبر: ۷۴۴۸
ناتوانی عربستان در رقابت مثبت و سازنده با ایران، مقامات این کشور را به سوی رقابت تنش‌آفرین و مخرب سوق داد. آخرین راهکار آن‌ها برای پیشی گرفتن و پیروزی در این رقابت مخرب، ایجاد و تقویت کانون‌های تهدید در داخل ایران است که با سوءاستفاده از ایدئولوژی مذهبی – دینی و بی‌توجهی افرادی در داخل و خارج ایران به راهبرد امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در جهان اسلام، یعنی «وحدت» انجام می‌گیرد.
مفهوم «وحدت» در نظام فکری امام خمینی(ره)، رکن و اساسی فراگیر است آنچنان‌که بدون ترک آسمان عرفان، فلسفه، کلام، فقه، تفسیر، اخلاق و… در آسمان سیاست حضور برجسته و بسیار پررنگی پیدا کرده است. نقطه اوج این مفهوم در آسمان سیاست در ورای مرزهای جغرافیایی، «وحدت اسلامی» است. «وحدت اسلامی» برای حضرت امام(ره) در حوزه دینی، یک اعتقاد و در حوزه سیاست، یک راهبرد بود نه تظاهر و تاکتیک.

شاید در بیانات معظم‌له درباره مسائل جهان اسلام، واژه «وحدت» تکراری‌ترین واژه باشد؛ همان‌گونه با استناد به بیانات امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) می‌توان گفت معظم‌له نیز درباره «وحدت» دقیقاً همچون امام خمینی(ره) می‌اندیشند و عمل می‌کنند. استقبال جهان اسلام از ندای وحدت‌بخش امام خمینی(ره) صاحبان قدرتی را که شکل‌گیری وحدت در جهان اسلام را به ضرر موقعیت خود می‌دیدند، به تکاپو انداخت تا به هر وسیله ممکن، وحدت‌شکنی کنند. این روند ضد اسلامی و موذیانه، هیچ‌گاه متوقف نشد بلکه روزبه‌روز بر شدت و شیوه‌های آن افزوده شد تا اینکه به‌تازگی برای وحدت‌شکنی بیشتر و دور ساختن تهدید و سایه‌ سنگین سرنگونی از پایه‌های متزلزل تخت حکومت‌هایشان، بی‌محاباتر از گذشته به بهره‌برداری از اعتقادات و باورهای دینی روی‌آوردند.

وهابیت سربرآورده از دامان فراماسونری استعمارگر پیر و رشدیافته در جهالت کور و قدرت‌طلب آل‌سعود، با احساس نگرانی شدید از به خطر افتادن کیان پادشاهی خود، با تیز کردن شمشیر ایدئولوژی منحرف، مسموم و خونریز وهابیت، به تفرقه و خونریزی وحشیانه در بخشی از جهان اسلام که از آن ناحیه احساس خطر کرده، روی‌آورده است.

آن‌ها پس از جنایت‌آفرینی‌های بسیار در کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، پاکستان، بحرین و حتی افغانستان به بهانه حضور شیعیان در این کشورها و یا نزدیکی سایر مذاهب اسلامی به شیعیان در این کشورها و دامن زدن هر چه بیشتر به اختلاف و تنفر مذهبی در بین مردم و در نهایت، ناکام ماندن در رسیدن به هدف، به جای بازنگری در روش و عملکرد و پیدا کردن علت این ناکامی در اندیشه متصلب، عقب‌مانده، متحجر و خونریز وهابیت، با این تحلیل اشتباه که علت شکست در کشورهای نام‌برده، پشتیبانی و حمایت ایران از شیعیان این کشورها است، تهدیدآفرینی از درون علیه ایران را در دستور کار قرار دادند و استدلال کردند که درگیر و مشغول شدن ایران به داخل، ایران را دچار ضعف و احتمالاً نابودی می‌کند که در این صورت، نقاط هدف وهابیت نیز با از دست دادن حامی اصلی، یکی پس از دیگری به تصرف وهابیت در می‌آید.

سردمداران سیاسی و مذهبی وهابیت برای هر چه بیشتر دمیدن در تنور اختلافات و تنفرزایی مذهبی و تیزتر کردن شمشیر ایدئولوژی خونریز‌شان نمی‌توانستند تنها به آموزه‌های انحرافی وهابیت بسنده و تکیه کنند و برای فریب بیشتر و شعله‌ورتر ساختن آتش احساسات و کینه فریب‌خوردگان علیه شیعیان، به دستاویزهایی نیاز داشتند که متأسفانه گروه‌هایی از شیعیان که در بین آن‌ها افراد عادی و گاهی برخی چهره‌های سرشناس درس‌خوانده در حوزه‌های علمیه حضور دارند، با رفتاری که بزرگان بارها از آن نهی کرده و حتی مواردی را نیز حرام اعلام کرده‌اند، این دستاویزها را برایشان فراهم ساختند و عملاً در ریخته شدن خون شیعیان بی‌گناه سهیم شدند.

در حال حاضر، وضعیتی که وهابیت در برخی نقاط کشور ایجاد کرده و بعضاً اخبار پراکنده آن به گوش می‌رسد، بیانگر یک تهدید امنیتی جدی است که افراد و مراکز مختلف بر حسب جایگاه و وظیفه، مسئولیت دارند با هماهنگی و برنامه‌ریزی واحد و منسجم به آن بپردازند و آن را مهار کنند.

دو زنگ خطر بزرگ این تهدید عبارتند از:

آنچه که در منطقه و به‌ویژه عراق و سوریه می‌گذرد و نیز روند حرکت و رشد تفکر سلفی – تکفیری.

تهدیدی که بر میزان این تهدید می‌افزاید، تحلیل‌هایی است که این مهم را سطحی، محدود و کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. شاید اگر در گذشته نه چندان دور و در مرحله جوانه زدن، جدی‌تر به این تهدید توجه می‌شد، در حال حاضر، وضعیت امنیتی متأثر از فعالیت آن‌ها به‌گونه‌ای دیگر بود.

 جنگ نرم و عملیات روانی


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر