۰۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۵
کد خبر: ۷۳۹۴
سیاست خارجی، یک راهبرد کلان از پیش طراحی شده توسط تصمیم‌گیرندگان در قبال بازیگران و محیط بین‌المللی برای تأمین اهداف مشخص و معین در چهارچوب منافع ملی است.
سیاست خارجی، یک راهبرد کلان از پیش طراحی شده توسط تصمیم‌گیرندگان در قبال بازیگران و محیط بین‌المللی برای تأمین اهداف مشخص و معین در چهارچوب منافع ملی است. از این روی، سیاست خارجی مستلزم و متضمن راهبرد، اهداف، تصمیم‌گیری و کنشگری در صحنه جهانی است. این منظومه در صورتی موفق و مطلوب خواهد بود که این الزامات نظری و عملی را برآورده سازد:

۱. انطباق بیشینه محیط روانی بر محیط عملیاتی که مستلزم و متضمن درک و فهم واقعی از محیط بین‌الملل است که بر حسب شناخت ماهیت، گفتمان و ساختار قدرت در نظام بین‌الملل تعریف می‌شود.

۲. حاکمیت گفتمان واحد که به عنوان یک نظام معنایی یکپارچه به کلیت و کنش سیاست خارجی معنا و مفهوم داده و رفتارهای مشروع و ممکن آن را تعیین و تعریف می‌کند.

۳. مفهوم غالب که‌ به مثابه یک دکترین، تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌ها و اقدامات سیاست خارجی حول آن تمرکز یافته و تعریف و تعقیب می‌‌شود.

۴. منافع و اهداف ملی تعیین و تعریف شده که در حکم چراغ راهنمای سیاست خارجی به کنش‌ها و رفتارهای آن جهت می‌دهد.

۵. اهداف متوازن و متناسب که بر پایه مقدورات ملی، منافع ملی و متغیرهای موقعیتی و محیطی اولویت‌بندی و تعقیب می‌شود.

۶. راهبرد و جهت‌گیری متناسب با شرایط، موقعیت‌ و مختصات دینی، جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی کشور.

۷. انتخاب ابزار متناسب با اهداف ملی که از ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی ملی به صورت بهینه استفاده شود و از هدر رفتن بیهوده توان ملی نیز بپرهیزد.

۸. ساختار تصمیم‌گیری واحد که در چهارچوب آن جایگاه، اختیارات، وظایف و کارکرد نهاد‌ها، کارگزاری‌ها و کارگزاران سیاست خارجی، ‌شفاف تعیین و تعریف شده باشد.

۹. سیاستگذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری منطقی و منظم که بر حسب آن ترتیب و توالی شناسایی مسأله و موضوع، تنظیم داده‌ها و اطلاعات، سیاستگذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، و اجرای سیاست‌‌ها رعایت شود.

۱۰. سیاست‌های اعلانی کمینه و اعمالی بیشینه جهت تأمین منافع حداکثری با صرف کمترین هزینه ممکن.

۱۱. اولویت‌بندی مناطق جغرافیایی و حوزه‌های موضوعی بر پایه ضرورت، اهمیت و فوریت اهداف و منافع ملی.

۱۲. کنشمندی و کنشگری که بر حسب فرصت‌سازی و استفاده بموقع و بهینه از فرصت‌ها در عرصه خارجی تعریف می‌‌شود. این امر مستلزم تصمیم‌گیری راهبردی به معنای درک و شناخت درست فرصت‌ها، تهدید‌ها، مقدورات و محدودیت‌ها به منظور استفاده بهینه از فرصت‌ها و غلبه بر موانع و تهدید‌هاست.

۱۳. نهادینگی سیاست خارجی در ساختارهای نهادی و دیوان‌سالاری معین که تأثیرگذاری شخصی و سلیقه‌ای در سیاست خارجی را به حداقل کاهش دهد.

۱۴. ارزیابی درونی یا خودانتقادی به ‌معنای پیگیری، پایش و پالایش در منظومه و سامانه سیاست خارجی به صورت خودکار و خودسامان بخش.

۱۵. نقش ملی مناسب و ممکن در چهارچوب جهت‌گیری کلی سیاست خارجی و مقدورات و منافع ملی.

۱۶. چند جانبه‌گرایی متوازن بر پایه بهره‌برداری بهینه از سیاست مقیاس به منظور هم‌افزایی جهت فرصت‌سازی بیشینه و همه جانبه برای کشور.

۱۷. توازن و تلفیق آرمان‌گرایی و واقع‌بینی به‌ معنای تأمین و تعقیب آرمان‌های راهبردی سیاست خارجی بر اساس واقعیت‌های ملی، منطقه‌ای و جهانی.

۱۸. سیاستگذاری، تصمیم‌گیری و اقدام بر پایه اقتدار، عقلانیت و مصالح اسلامی و منافع ملی در چهارچوب سه اصل عزت، حکمت، مصلحت.

۱۹. به‌کارگیری متوازن و همه‌جانبه عناصر و مؤلفه‌های سخت و نرم قدرت ملی به تناسب حوزه موضوعی ذیربط.

۲۰. به‌کارگیری متوازن انواع ‌دیپلماسی رسمی، غیررسمی، عمومی، دوجانبه، و چند‌جانبه در قالب حضور فعال و سازنده در سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی به منظور هنجار‌سازی.

دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی / تابناک


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر