۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۷
کد خبر: ۶۹۶۷۴
بیش از ۸۰ درصد جمعیت کشور اثرات بیابان‌زایی را احساس می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود این پدیده، ۱۲ میلیون هکتار زمین را در کشور به صورت سالیانه دربرگیرد، ضمن آنکه در شهرهای کشور با وقوع سیل و زلزله‌های مخرب موجی از جابجایی جمعیت رقم خورده و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد با توجه به شکنندگی محیط زیست ایران و آسیب‌پذیری آن در برابر بحران‌های محیط زیستی و اقلیمی و با ادامه روندهای مخرب آن، مهاجرت نه تنها به شهرهای در حال حاضر پر ازدحام ایران، بلکه در سال‌های آتی به سایر کشورها نیز افزایش می‌یابد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از ایسنا، دکتر رقیه صمدی، دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران، مهاجرت در ارتباط با تغییرات محیط زیستی و اقلیمی را به عنوان یک عامل رایج در جابجایی افراد در طول تاریخ جوامع بشری دانست و گفت: تحقیقات باستان‌شناسی، تغییرات آهسته یا ناگهانی شرایط محیطی را با برخی از بزرگترین مهاجرت‌های بشر مرتبط می‌داند، بنابراین می‌توان گفت که رابطه بین مهاجرت و محیط زیست پدیده جدیدی نیست؛ قحطی بزرگ "ایرلند" از اواسط قرن نوزدهم تا طوفان گرد و غبار در آمریکا در اوایل قرن بیستم و بسیاری دیگر از نمونه‌های متعدد در تاریخ نشانگر این است که افراد به دلیل تغییر در شرایط محیطی خود مجبور به مهاجرت شده‌اند.

وی اضافه کرد: در واقع، مهاجرت برای قرن‌ها یک استراتژی سازگاری سنتی بوده است و مردم در پاسخ به استرس‌های اقلیمی، درگیر مهاجرت بلندمدت و کوتاه‌مدت بوده‌اند. به عنوان مثال، معیشت جوامع دامپرور عشایری همیشه تحت تاثیر جابجایی به عنوان ابزاری برای مقابله با تغییرپذیری مطرح بوده است.

صمدی خاطر نشان کرد: با استناد به گزارش اخیر هیئت بین دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) ، مهاجرت می‌تواند یک راه حل سازگاری باشد؛ راهی که به مردم کمک می‌کند با دور شدن از مسیر آسیب، به زنده ماندن افراد در معرض خطر یا در جستجوی شغل در مناطق دیگر و حمایت از خانواده‌ها در بازگشت به زندگی کمک کند.

وی ادامه داد: اما در مقابل، شواهد تاریخی نیز نشان می‌دهد برخی جوامع قادر بوده‌اند تا از طریق انواع استراتژی‌ها و با استفاده از دانش انباشته از طریق تجربه، زندگی و معیشت خود را با تغییرات اقلیمی و محیطی تطبیق دهند. به عنوان مثال، منطقه "ساحل" در طول تاریخ به طور مکرر با تغییرات شدید اقلیمی و رویدادهایی مانند خشکسالی مواجه بوده است. بنابراین، جوامع واقع در منطقه "ساحل" مجبور بودند با تنوع بخشیدن به معیشت خود و اتخاذ انواع محصولات جدید به طور منظم با شرایط بارندگی و خشکسالی نامطمئن سازگار شوند.

دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران، با تاکید بر اینکه مهاجرت‌های اقلیمی به ویژه در مناطق کمترتوسعه یافته به دلیل شکنندگی بیشتر محیط و آسیب‌پذیری بیشتر ساکنین، قدمت طولانی دارد، اظهار کرد: کوچ عشایر در ایران نماد بارزی از مهاجرت‌های اقلیمی محسوب می‌شود؛ چرا که افراد کوچ نشین در پی یافتن شرایط محیطی بهتر بین قلمروهای ییلاقی و قشلاقی در حال حرکت و جابجایی بوده‌اند و برای مقابله با شرایط سخت محیطی و یافتن مراتع برای دام‌هایشان از نقطه‌ای به نقطه دیگر نقل مکان می‌کرده‌اند.

وی ادامه داد: به علاوه، پدیده مهاجرت‌های اقلیمی در بستر کشورمان همواره به شکل مهاجرت‌های روستا- شهری خود را نمایان کرده است. روستانشینی در ایران سابقه چندین هزار ساله دارد؛ چرا که در طی زمان‌‎های طولانی همواره روستاها در معرض تهدیدات محیطی و یا انسانی بوده‌اند، به‌گونه‌ای که در حال حاضر پایداری محیطی در بسیاری از روستاها در معرض خطر قرار گرفته و به دلیل مسائلی همچون خشکسالی و کمبود بارش، کاهش حاصلخیزی خاک و کاهش بازده کشاورزی و سایر عوامل محیط زیستی و اقلیمی، برخی روستاها در حال از دست دادن جمعیت خود هستند.

صمدی با تاکید بر اینکه این امر تنها معطوف به روستاها نبوده، بلکه در مهاجرت‌های شهر- شهری نیز اثرگذار بوده است، یادآور شد: نتیجه جدال عوامل محیطی با معیشت مردم را می‌توان در مهاجرت ساکنان نواحی جنوبی و جنوب شرقی کشور به سمت نواحی شمالی مشاهده کرد. اگرچه در طول تاریخ بسیاری از روستاها در کشور توانسته‌اند با استفاده از دانش بومی و امکانات محلی با شرایط محیطی سازگار شوند، اما مهاجرت برای برخی از روستانشینان امری اجتناب ناپذیر بوده است.

وی نمود دیگر مهاجرت‌های اقلیمی در کشور را در مهاجرت معکوس شهر- روستا عنوان کرد و گفت: همه ساله در کشور برخی از ساکنان شهری برای گریز از محیط آلوده شهرها به مناطق روستایی یا شهرهای کوچک مهاجرت می‌کنند. اگرچه انگیزه‌ها و دلایل متفاوتی در این دو نوع جابجایی وجود دارد، اما در این میان محرک اصلی همان تغییر اقلیم و فشارهای محیط زیستی است که به عنوان پیشران مهم مهاجرت ایفای نقش می‌کند.

مهاجرت‌های اقلیمی در ایران

دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران، ایران را یکی از مناطق پرتنش و مخاطره خیز به لحاظ تغییرات اقلیمی و فشارهای محیط زیستی توصیف کرد و گفت: به طور کلی، ۸۲ درصد از مساحت کشور را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می‌دهد و  میانگین بارش آن در حدود ۲۵۰ میلی‌متر مربع است که این میزان کمتر از یک سوم میانگین بارش جهانی است. اما با این حال وقوع سیل، مناطق زیادی از کشور را درگیر خود می‌کند.

وی با بیان اینکه در حال حاضر ایران به عنوان ششمین کشور مخاطره خیز در جهان است که شاهد بلایای طبیعی متعددی از جمله رانش زمین، سیل و خشکسالی است، ادامه داد: از سوی دیگر، در طول یک قرن گذشته، کشور شاهد افزایش دمای هوا بوده است، به طوری که در مقایسه با ۱۰۰ سال گذشته یک درجه سانتی‌گراد گرم‌تر شده است و بر اساس سناریوهای تغییر اقلیم تا سال ۲۰۵۰، تعداد روزهای گرم سال به ۳۰ تا ۹۰ روز افزایش خواهد یافت و در نتیجه افزایش درجه هوا، طوفان‌های شن به لحاظ فراوانی و شدت وقوع در آینده افزایش خواهد یافت.

صمدی، تغییر اقلیم و کمبود بارش‌های ناشی از آن را از عوامل کاهش منابع آبی و خشکسالی در کشور نام برد و اظهار کرد: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۸، سطح بارش‌ها با افت ۲۵ درصدی منجر به وقوع کم آبی حتی در مناطق پرآب شمالی و شمال غربی کشور شده است. به علاوه در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد جمعیت کشور اثرات بیابان‌زایی را احساس می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود این پدیده، ۱۲ میلیون هکتار زمین را در کشور به صورت سالیانه دربرگیرد.

وی ناامنی غذایی را یکی دیگر از پیامدهای اقلیمی ذکر کرد که در نتیجه تغییر اقلیم، خشکسالی و کاهش تولیدات کشاورزی، بسیاری از مردم ایران را در معرض تهدید قرار داده است، افزود: بیش از ۴۹ درصد جمعیت کشور در حال حاضر در معرض خطر ناامنی غذایی قرار دارند و در این زمینه باید در نظر داشت که کشاورزی از عمده‌ترین فعالیت‌های اقتصادی به‌ویژه در نواحی روستایی کشور است که به منابع آبی متکی است، به گونه‌ای که طبق آمار رسمی کشور، حدود ۱۹.۱ درصد از جمعیت کل کشور و حدود ۵۲.۸ درصد از جمعیت روستایی کشور در این بخش فعالیت دارند.

به گفته وی، آوارگی و جابجایی چه در نتیجه اثرات تغییرات اقلیمی باشد و یا در اثر عوامل دیگر، پرواضح است که افراد جابجا شده، آسیب‌ پذیری بیشتری در برابر شوک‌های اقلیمی داشته و با ریسک‌های بزرگی در زندگی مواجه می‌شوند.

صمدی از جمله شرایط ناپایدار زندگی را شامل "فقدان دسترسی به خدمات و منابع"، "ناامنی غذایی" ذکر کرد که به ویژه در میان زنان و کودکان که آسیب پذیری بیشتری در برابر شوک‌های اقلیمی دارند، مشاهده می‌شود، به طوری که در سطح جهانی، زنان و کودکان ۱۴۰ برابر بیشتر از مردان در معرض خطر مرگ به هنگام وقوع سیل قرار دارند.

دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران، اضافه کرد: بر این اساس پیش‌بینی‌ها بر این است که با توجه به شکنندگی محیط زیست ایران و آسیب‌پذیری آن در برابر بحران‌های محیط زیستی و اقلیمی و با ادامه روندهای مخرب آن، مهاجرت نه تنها به شهرهای در حال حاضر پر ازدحام ایران، بلکه در سال‌های آتی به سایر کشورها نیز افزایش می‌یابد.

رتبه بالای ایران در جابجایی ناشی از بلایای طبیعی

وی یادآور شد: با توجه به آمار جهانی، از کل ۷ میلیون جابجایی جدید که در اثر بلایای طبیعی در نیمه اول سال ۲۰۱۹ در جهان به ثبت رسیده است، کشور ایران با ۵۰۱ هزار جابجایی جدید دارای رتبه چهارم در جهان بود. بالا بودن این آمار و ارقام نشان‌دهنده وضعیت پرخطر کشور ایران در زمینه وقوع بلایای طبیعی است.

صمدی، علت اصلی افزایش میزان جابجایی‌های جدید در این بازه زمانی را وقوع سیل در چندین استان کشور عنوان کرد که به علت ناگهانی بودن این فاجعه طبیعی، تعداد زیادی از ساکنین این مناطق تحت تاثیر قرار گرفتند، افزود: علاوه بر آن بخش عمده‌ای از جابجایی‌های سال ۲۰۱۷ نیز در اثر وقوع زلزله ناگهانی در غرب کشور بود که منجر به ویرانی‌های گسترده و آوارگی عده زیادی از ساکنین این مناطق شد.

دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران تاکید کرد: از این رو مساله محیط زیست و تغییر اقلیم و نقش آن در جابجایی و مهاجرت مردم می‌بایست در اسناد فرادستی و برنامه‌های کلان کشور مدنظر قرار گیرد. اگرچه در برخی از اسناد مانند سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، سند ملی آمایش سرزمین، برنامه ششم توسعه کشور و سایر اسناد و برنامه‌های کشور به موضوع حفاظت از محیط زیست و تغییر اقلیم توجه شده است، اما به طور مستقیم به موضوع مهاجرت‌های ناشی از تغییرات اقلیمی پرداخته نشده است. بنابراین لزوم توجه به این مساله بایستی در دستور کار سیاست‌ها و برنامه‌های کلان کشوری قرار گیرد.

تخلیه روستاها به دلیل اثرات ناشی از تغییر اقلیم

دبیر کارگروه مهاجرت‌های اجباری و پناهجویی رصدخانه مهاجرت ایران در پاسخ به این سوال که آیا در گذشته شهرهایی از ایران بوده که به دلیل تغییرات اقلیم به طور کامل تخلیه شده باشند، گفت: در طی سالیان گذشته بسیاری از روستاها در کشور در اثر خشکسالی و سایر پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی، نبود فرصت‌های شغلی و از دست رفتن معیشت روستاییان، خالی از سکنه شده‌اند. اگرچه در خصوص تعداد روستاهای تخلیه شده، آمار متقن و قابل اتکایی در کشور وجود ندارد، اما خالی از سکنه شدن روستاها واقعیتی غیرقابل انکار است که در این میان نبایستی از پیامدهای تغییر اقلیم غافل شد.

وی ادامه داد: نکته دیگر این است که صرف برجسته کردن نقش تغییرات اقلیمی و یا محیط زیستی در مهاجرت با توجه به دو دیدگاه اصلی که در این زمینه وجود دارد کار آسانی نیست؛ چرا که طرفداران دیدگاه کثرت گرایی یا ماکسیمالیستی بر این باورند که فشارهای محیط زیستی به طور مستقیم در جابجایی انسان‌ها نقش دارد. به عبارت دیگر در کنار سایر عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره، نباید از نقش محیط زیست به عنوان یک عامل مستقل اثرگذار در مهاجرت و جابجایی غافل شد.

صمدی اضافه کرد: در مقابل طرفداران دیدگاه اقلیت گرایی یا مینیمالیستی معتقدند که فشارهای محیط زیستی کمترین تاثیر را در جابجایی انسان‌ها دارد. طرفداران این دیدگاه معتقدند که مهاجرت پدیده‌ای پیچیده و چند لایه است که به تنهایی نمی‌تواند ناشی از عامل محیط زیستی باشد. در حال حاضر، بسیاری از محققان ماکسیمالیست ترکیبی از استدلال‌های ماکسیمالیستی و مینیمالیستی را بیان می‌کنند. در نتیجه، تمایز بین هر دو دیدگاه تا حدودی مبهم است.

وی ادامه داد: اما در خصوص این موضوع که آیا تاکنون شهری در ایران به سبب تغییرات اقلیمی و یا فشارهای محیط زیستی خالی از سکنه شده است، باید ادعا کرد که اگرچه آمار جمعیت شهرهای ایران در دوره‌های مختلف بنا به دلایل مختلف افزایش یا کاهش یافته است، اما به طور قطع نمی‌توان گفت که شهری صرفا بنا به دلایل فشارهای محیط زیستی و یا اقلیمی در ایران خالی از سکنه شده است؛ چرا که با توجه به دیدگاه اقلیت گرایان، عامل اقلیم را نمی‌توان به تنهایی به عنوان عامل محرکه مستقیم برای مهاجرت و یا جابجایی افراد دانست و سایر دلایل نیز ممکن است در انگیزه‌های مهاجرتی افراد اثرگذار باشند.  
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر