رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت شهرداری تهران میگوید: جابجایی مخازن نفت با وضعیت کنونی کشور شدنی نیست و یک خیالپردازی است، چراکه هزینه بسیار زیادی میخواهد و الان این پول موجود نیست. کشور الان در شرایط خرجهایی از این دست نیست. ما باید ایمنسازی را دنبال کنیم و در این راستا از یکی از مخازن نفت همکاران ما بیش از صد ایراد احصاء کردند و یکی یکی به دنبال رفع ایرادات رفتند.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری ایلنا، شهر تهران با جمعیت بیش از ۱۰ میلیون نفر، با بحرانهای بالقوه متعددی دست به گریبان است. بافت فرسوده و ساختوساز روی گسلها تا خطر انبارهای نفتی که با توسعه شهری بخشی از مناطق شهری شدهاند و از طرفی توجه به ظرفیتهای زیرساختی شهر به هنگام وقوع حوادثی چون سیل و زلزله از جمله مهمترین مسائل حوزه مدیریت بحران در شهر تهران هستند. «علی نصیری» رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت شهرداری تهران معتقد است؛ در سالهای اخیر اقداماتی به این سازمان محول شده است که متاسفانه باعث شده از موضوع سیاستگذاری که دغدغه اصلیاش بوده، دور شود. او در گفتوگو با خبرنگار خبرنگار ایلنا میگوید که شهرداری میخواهد ریشه موضوعات بحرانساز در تهران را شناسایی و یکی یکی به آنها ورود کند. در ادامه این گفتوگو را میخوانیم:
جراحی در ساختار سازمانی مدیریت بحران شهرداری تهران
او درباره اقداماتی که طی مدت ۸ ماهه حضور دوره جدید مدیریت شهری تهران در سازمان مدیریت بحران شهرداری تهران انجام شده است، میگوید: در سازمان مدیریت بحران در حال انجام اقدامات مهم و زیربنایی بزرگی هستیم و برای اینکه به نتیجه ملموس و عینی برسیم، به زمان احتیاج داریم. یک جراحی در ساختار سازمان انجام دادیم و ارتقا در سرپنجههای عملیاتی در مناطق را به انجام رساندیم.
نصیری در توضیح اقداماتی که در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران انجام شده، میگوید: تا پیش از این در مناطق، مدیران در سطح کارشناس و زیر نظر شهرداران مناطق بودند و با پیگیری آنها را به سطح مدیر ارتقا دادیم و دبیر بحران مناطق به روسای مدیریت بحران و پدافند غیرعامل مناطق ۲۲ گانه ارتقا یافتند و نیروی سازمان مدیریت بحران محسوب شدند.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران درباره سازوکار انتخاب این مدیران گفت: برای انتخاب این افراد یک نظام ارزشیبابی تخصصی طراحی کردیم که ابعاد مختلف دانشی، شخصیتی، مهارتی و همچنین سوابق مدیریتی توسط یک پنل تخصصی ۱۰ نفره سنجیده و نمرهدهی میشود و بعد از یک نظام شایستگی باید عبور کنند تا جذب شوند.
نصیری با اشاره به تغییر رویکرد اساسی در حوزه پیشگیری میگوید: از طرف دیگر در حوزه پیشگیری یک تغییر رویکرد اساسی داشتیم؛ معاونت پیشگیری و کاهش خطر تمرکز اصلی را روی سامانههای هشدار گذاشته بود و ضمن اینکه همان سامانه هشدار را که در طی این همه سال به ۲۶ دستگاه شتاب نگار رسیده بود، هدف گیری دوباره کردیم تا پایان سال ۱۴۰۱ یکجا ۵۰ درصد دیگر مسیر را طی کنیم و تقریبا ۵۰ دستگاه شتاب نگار تا پایان سال نصب شوند.
تکمیل ۵۰ شتاب نگار تا پایان سال جاری
او با اعلام انتخاب فردی برای تکمیل نظام نامه بهره برداری از شتاب نگارها میگوید: تکمیل ۵۰ شتاب نگار در بودجه سال جاری دیده شده است و فرد مستقلی را انتخاب کردیم تا نظام نامه بهره برداری را تکمیل کند. چرا که این شتابنگارها برای این منظور استفاده میشوند که در مواقع بحران به کار بیاییند و بتوانند با هشدار مترو را از حرکت متوقف کنند و گاز شهری قطع شود، اما تاکنون این اتصال رخ نداده و تنها حرف آن زده شده است.
او ادامه میدهد: البته بهره برداری از آنها در سال جاری را تعهد نمیدهم، چرا که سایر دستگاهها نیز دخیل هستند و نباید قول آن را بدهیم اما تمرکزمان را به سمت ایمنی کالبدی شهر و زیرساختی شهر برده ایم. یعنی بافتهای فرسوده، گودهای پرخطر، ساختمانهای ناایمن و اقدامات خطرناکی که به شهر آسیب میزنند را در نظر گرفته ایم. چرا باید گود پرخطری ایجاد شود که به فکر چاره برای برطرف کردن خطر آن باشیم؟ چرا یک ساختمان ناایمن باید به حیات خود ادامه دهد و مردم را تهدید کند؟ همه اینها به این دلیل است است که ایراداتی در ضوابط ما موجود است و به این موضوع ورود میکنیم. نقصهایی در سیاستگذاری کشور و نه تنها در شهرداری وجود دارد و میخواهیم مفهومی تحت عنوان قرارگاه ایمنی کالبدی شهر را طراحی کنیم که در آن دستگاههای مختلف حضور داشته باشند و به مسائل اصلی شهر بپردازند. ریشههای موضوعات را که بسیاری از آنها به دلیل خلاءهای موجود در ضوابط و قوانین است را شناسایی کنیم و یکی یکی به آنها ورود کنیم.
پیوست ایمنی و کاهش خطر در پروژهها اجرا نمیشود
نصیری با انتقاد از ساخت و ساز در پهنههای گسلخیز تهران میگوید: چرا باید به ساخت و ساز در پهنههای گسلی زلزله مجوز ساخت و ساز داده شود؟ از کمیسیون ماده ۵ درخواست کردیم که پیوست ایمنی و کاهش خطر را که قانون مدیریت بحران است و اجرا نمیشود در پروژههای اصلی لحاظ شود.
او اضافه میکند: الحاق سامانه HSE از شرکت شهر سالم به سازمان مدیریت بحران و الحاق پدافند غیرعامل به سازمان مدیریت بحران از دیگر اقداماتی بود که انجام دادیم چرا که ریسک و مدیریت ریسک در شهر تولیت واحد میخواهد و یک مرجع باید سیاستگذاری کند و مجریان متعددی موجود باشند. اما مشکل ما الان این است که مراجع متعددی سیاستگذاری میکنند و موازی کاریهایی ایجاد میشود. نمونه این موازی کاری را در بازار تهران میبینید که مراجع متعددی ورود دارند و باید نظم مشخصی بین دستگاهها موجود باشد و مشخص شود که نقش هر دستگاه کجای این پازل قرار دارد.
سازمان مدیریت بحران نقش رهبر ارکستر را دارد
نصیری سازمان مدیریت بحران را رهبر ارکستر تلقی میکند و میگوید: برای سازمان مدیریت بحران نقش رهبر ارکستر را قائل هستیم. نه آتش نشانی هستیم که آتش را خاموش کنیم و نه اورژانس ما یک دستگاه سیاست گذار و هماهنگ کننده بین بخشی هستیم. وظیفه اصلی این سازمان نصب شتابنگار نبوده است. این وظیفه سازمان ژئوفیزیک بوده است. وظیفه آموزش همگانی به مردم هم وظیفه ما نبوده و بر عهده هلال احمر بوده است و در واقع نظارت و حمایت از هلال احمر، وظیفه سازمان مدیریت بحران بوده است. نباید وظیفه اصلی خودمان را فراموش کنیم و وظیفه انجام نشده دستگاهها را به دست بگیریم. البته که آن را هم انجام میدهیم و مسیری که بزرگان ما طی کردهاند را تا انتها انجام میدهیم.
او با بیان اینکه وظیفه سازمان مدیریت بحران شهرداری ساخت فیلم نیست، میگوید: نباید فیلم بسازیم و بودجههای سازمان را به ساخت فیلم اختصاص دهیم که در هلال احمر ده برابر بهتر و با کیفیتتر آن موجود است، بلکه باید سیاستگذاری کنیم. البته در آموزش نیز اقداماتی را انجام داده ایم. برای آموزش همگانی با کمک هلال احمر برای این چهارساله مدیریت شهری هدفگذاری کردهایم که هر خانواده تهرانی یک فرد آموزش دیدده در بحران باشد. ما دو میلیون خانواده تهرانی داریم و اگر سالی ۵۰۰ هزار خانواده آموزش ببینند در پایان ۴ سال دو میلیون خانواده آموزش دیده خواهیم داشت. به جای اینکه فیلم بسازیم به سمت آموزش تخصصی حرکت کردیم. موازی کاری را تعطیل کردیم و بار آموزش تخصصی را که بر زمین مانده است را اجرایی میکنیم.
نصیری در توضیح این اقدام میگوید: پرسنل شهرداری تهران، مدیران بحران، شهرداران مناطق که مدیر بحران منطقه محسوب میشوند چه آموزش تخصصی و نظاممند جدی دیده اند؟ در این قسمت نقصها یجدی داریم.
ایجاد شماره واحد امدادی (SOS)؛ به زودی
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران اضافه میکند: تیمهای واکنش سریع و جست و جوی نجات شهری را با قوت بیشتری پیش میبریم. همچنین به دنبال راه اندازی یک مرکز آموزش بین المللی مدیریت بحران و پدافند غیرعامل هستیم که دو بعد نظری و مهارتی دارد. برای بعد نظری مکانی را در شهر پیش بینی میکنیم و برای آموزش بعد مهارتی نیز مکانی در بوستانهای اطراف تهران پیش بینی خواهیم کرد.
نصیری ادامه میدهد: پروژه دیگری که دنبال میکنیم، شماره واحد امدادی (SOS) است که آرزوی همیشگی بوده است و چندبار پیگیری شده و اعلام کردند اما انجام نشده است. فرایندی دو الی سهساله دارد و ابتدا فرایندها باید در این پروژه ادغام شود و نه شماره تلفنها. بدین صورت که برای مدتی مردم با هر ارگان امدادی که تماس میگیرد به یک دیسپچ مشترک وصل میشوند. احداث مرکز SOS در بوستان ولایت پیش بینی شده است وهمه کسانی که باید به اورژانس، آتش نشانی و دیگر دستگاههای امدادی جواب بدهند با هم در یک جا مستقر میشوند. مردم باید حادثه را به یک نفر اطلاع دهند و نمیشود که مردم به ده جا زنگ بزنند. مردم کرامت دارند و حق آنها است که سرویس خوب و به موقع و موثر دریافت کنند.
نیازی به خارج شدن انبار نفت از محدوده شهر نیست
او در واکنش به اینکه این اقدامات هدفگذاریهای مدیریتی و رویکردی بوده است، در حالی که در شهر تهران اقدامات بر زمین ماندهای از جمله وضعیت انبارهای نفت، مخازن آب اضطراری و کمبود سولههای مدیریت بحران را داریم، گفت: انبار نفت مسالهای پدافندی است و باید ببینیم که نیاز است که از محدوده شهری خارج شود یا نه. براساس اطلاعات میگویند اصلا نیازی به خارج شدن انبار نفت از محدوده شهر نیست، چرا که جلوی ساخت و سازهای جدید در آن منطقه و گسترش آن گرفته شده است. از طرفی سطح ظرفیت مخازن را از عددی بیشتر اجازه بارگیری نمیدهند و مخزن آنجا موجود است، اما در داخل مخزن خبری نیست و خالی است.
نصیری ادامه میدهد: از طرفی برای عبور و مرور ماشینهای نفت کش در حال پیگیری ایجاد جادهای اختصاصی هستیم که از درون منطقه مسکونی عبور نکند، چرا که جابجایی مخزن با وضعیت کنونی کشور شدنی نیست و یک خیالپردازی است، چرا که هزینه بسیار زیادی میخواهد و الان این پول موجود نیست. کشور الان در شرایط خرجهایی از این دست نیست. ما باید ایمنسازی را دنبال کنیم. از یکی دیگر از مخازن نفت همکاران ما بیش از صد ایراد احصا کردند و یکی یکی به دنبال رفع ایرادات رفتند.
نصیری با تاکید بر اینکه هدف ما حفظ سلامت مردم است، گفت: ایده آل من این است ساختمان شورای شهر که فرسوده است به جای دیگر انتقال پیدا کند، اما آیا این برنامه طی مدت دوساله شدنی است؟ مردم را باید ایمن کنیم و این مساله باید در یک چشمانداز رخ دهد.
بررسی و امکانسنجی حذف شبکه گاز از شهر تهران
او همچنین به دستور شهردار تهران برای بررسی و امکانسنجی حذف شبکه گاز از شهر تهران اشاره کرد و گفت: آقای زاکانی دستور دادند که بررسی کنیم و ببینیم آیا حذف شبکه گاز از شهر تهران امکانپذیر است یا خیر. در بسیاری از کشورهای دنیا لوله کشی گاز را تا خانه نمیبرند چرا که خطرناک است. آنهم در شهر پر گسلی چون تهران که یک مخزن آن ترکید و حادثه شهران رخ داد. مطالعات این اقدام را میخواهیم شروع کنیم.
ایجاد معاونت پدافند غیرعامل در سازمان مدیریت بحران
نصیری ادامه داد: در حوزه پدافند غیرعامل فعالتر شدیم و دو برابر نسبت به قبل فعالتر خواهیم شد. متخصصانی را در این حوزه جذب خواهیم کرد و به مساله کالبدی، فضاهای زیرسطحی و ایمنی ورود خواهیم کرد و فعالتر میشویم و در کوتاه مدت برای ایمنسازی در شهر از جمله راکتور تهران، مخازن نفت شهران و قوچک و ... تلاش خواهیم کرد. در حوزه پدافندی، پدافند را که یک اداره بود به معاونت ارتقا دادیم و معاونت پدافند غیرعامل در ساختار ما دیده شده است و تحولی در سیاستگذاریها ایجاد میشود و به زودی کمیته پدافند غیر عامل شهرداری تهران را ایجاد میکنیم.
پیشنهاد ایجاد نیمکتهایی در پارکها که در مواقع بحران تبدیل به نانوایی محلی شوند
او همچنین درخصوص مخازن آب اضطراری گفت: مخازن آب اضطراری با آبفا است. فعالانه در حال نصب هستند. در ساختار جدید ادارهای به نام توسعه منابع و تجهیزات اضطراری تاسیس کردم که فقط به فکر منابع مورد نیاز مردم در شرایط بحران باشندو تامین آب، غذا و نان که در شرایط بحران مهمترین منابع هستند را پیگیری کنند. چرا نباید در پارکها نیمکتهایی داشته باشیم که قابل تبدیل شدن به نانوایی محلی باشد؟ این اقدام در ژاپن انجام میشود. روی صندلی که مینشینند در مواقع بحران به نانوایی تبدیل میشود و نفت و آردی پیدا میکنند و نان میپزند.
نصیری ادامه میدهد: فردی را باید در نظر بگیریم تا به دنبال لودرها و بابکتها و ماشین آلات خدمات شهری و جی. پی. اس دار کردن آنها برود. وضعیت چادرها مورد دیگری است که باید دنبال شود. ما در سوله ویژه خود در نهایت ۲۰۰ چادر داشته باشیم و در مجموع در حدود چند هزار چادر داریم در حالی که ما به چند میلیون چادر نیاز داریم. با احتساب جمعیت ده میلیون نفری برای تهران به دو میلیون و نیم چادر نیاز داریم و اصلا همچین تعداد چادری وجود ندارد.
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در مورد تخلیه و اسکان اضطراری مردم در مواقع بحرانی توضیح میدهد: ما طرح تخلیه و اسکان اضطراری را دنبال میکنیم که قبلا موجود بوده و در حال بروزرسانی هستیم که براساس آن وقتی زلزله شد مردم هر محله باید کجا بروند؟ الان نمیدانیم باید کجا بروند. فقط میگوییم بروید! در ماشینها مینشینند و در اثر زلزله کشته نمیشوند، بلکه احتمالا از دود ناشی از خودرو میمیرند! باید به مردم آدرس مکانهای اسکان اضطراری را بدهیم و بگوییم این تعداد چادر در اختیار چه کسی در محلها است.
استفاده از ظرفیت خیرین در حوزه دوام
او با اشاره به استفاده از ظرفیت خیرین در حوزه مدیریت بحران میگوید: مساله استفاده از ظرفیت خیرین در حوزه دوام را دنبال میکنیم. برای خرید یک کانکس دوام به ۱۰۰ میلیون تومان پول احتیاج داریم در حالی که بودجه سالانه ما به اندازه نیمی از یک سوله است. و این در شرایطی است که باید سالانه ده سوله جدید بسازیم و ده سوله نیمه کاره نیز موجود داریم و با این روشها تا ۱۰۰ سال دیگر هم سولهای ساخته نمیشود. در نتیجه باید از ظرفیت خیرین استفاده کنیم. ما شبانه روزی در حال کار کردن هستیم و انشالله شاهد تحولی اساسی در حوزه مدیریت بحران باشیم.