مشاور عالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در امور صیانت از ساختار جمعیت، سلامت عمومی و پدافند زیستی گفت: دولت، هنوز توجه به آفندهای زیستی و حتی آفندهای غیر زیستی ندارد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری مهر، دیگر دوره اینکه خسارت و زیان صرفاً با توپ و تانک بر جان آدمیان وارد شود به پایان رسیده و میشود بدون استفاده از ادوات سخت، هستی انسانها را با مخاطره مواجه کرد. با این وضعیت کدام نهاد و ساختار باید سینه سپر کند و در برابر توپهای نامرئی، جان آدمیان را از مهلکه نجات دهد؟ پدافند غیرعامل. حمله سایبری اخیر به سامانه سوخترسانی کشور و پیش از آن علیه سیستم راهآهن، نشان داد تا چه اندازه حضور و وجود این پدافند در دنیای امروز از نان شب هم واجبتر است.
برای بررسی زوایا و اهمیت این سامانه به سراغ محمد اسماعیل اکبری، مشاورعالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در امور صیانت از ساختار جمعیت، سلامت عمومی و پدافند زیستی، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس انجمن آموزش پزشکی ایران رفتیم. اکبری معتقد است که ساختارهای حاکمیتی هنوز به اهمیت وجود این نوع از پدافند پی نبردهاند.
او میگوید: «دولت، هنوز توجه به آفندهای زیستی و حتی آفندهای غیر زیستی ندارد».
اکبری از سارس به عنوان یک آفند زیستی یاد و تصریح میکند که باید «بعضی از ویروسها بهصورت ماهانه و بعضی ویروسها باید سهسال یکبار رصد شوند». او در بخشی از اظهاراتش درباره مدیریت کشور در زمینه کنترل اپیدمی کرونا، گفت: مدیریت ویروس کرونا در کشور رها شده و امکان ندارد با این نوع مدیریت، از بین برود چراکه به کرونا طی یک روز دهها بار دچار تغییر میشود و مبارزه با آن، به جدیت بیشتری نیاز دارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره میزان آمادگی کشور برای مقابله با تهدیدات زیستی، گفت: «اگر بخواهم به این آمادگی نمره بدهم از بیست، حداکثر دوازده میدهم. بعضیاوقات ما هزینه میکنیم اما چون مدیریت نمیکنیم آمادگی مدنظر وجود ندارد. زمانی که در وزارت بهداشت مسئول بودم گفتم باید آزمایشگاه فلان نتایج را برای ما فاکس کند. ما کاری با بیمار نداریم که چه کسی بوده یا چه کرده، باید دولت و وزارت بهداشت از فلان تستها که ارزشیابی ویروسی و میکروبی است، خبر داشته باشد. بهعنوانمثال فردی به آزمایشگاه مراجعه میکند و میگوید: مثلاً هپاتیت دارد، آن شخص به دکتر میرود، دارو درمان هم انجام میشود اما دولت خبردار نمیشود، درحالیکه دولت باید این امور را رصد کند. بهطور طبیعی این بیماریها در کل دنیا وجود دارد اما وقتی فلان ویروس بهیکباره اوج میگیرد تازه دولت خبردار میشود و آن زمان باید سراغ ریشهیابی برویم.»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
اهمیت وجود سازمان پدافند غیر عامل در کشور چیست؟ آیا در سایر کشورها ساختارهای مشابه وجود دارد؟
یکی از ساختارهایی که کشورهای بزرگ دنیا برای خود طراحی کردهاند، ساختارهای پدافند غیرعامل است. به عبارت عام، منظور از پدافند غیرعامل همه زیانباریهایی است که ازنظر سرمایه، اجتماع، سلامت، اقتصاد و ثروت به یک ملت وارد میشود که با تیر و تفنگ ارتباط ندارد؛ بنابراین هر حملهای که به ما شود که در آن مستقیماً از تیر و موشک استفاده نشود و به مسائل ایمنی این مملکت و مردم زیان وارد کند تحت پوشش پدافند غیرعامل قابل پیگیری است. به عبارت دیگر، پدافند غیرعامل، مجموعه اقداماتی است که موجب افزایش بازدارندگی، تابآوری، کاهش آسیبپذیری و پیشگیری و تسهیل مدیریت بحرانها در بازههای زمانی کوتاه مدت تا بلندمدت میشود.
سازمان پدافند غیر عامل چه وظیفه و مسئولیتی در برابر تهدیدات علیه کشور برعهده دارد؟
هدف پدافند غیرعامل این نیست که وظیفه ساختارهای حکومتی را از بین ببرد، یعنی مثلاً اگر یک حمله سایبری صورت گیرد، وظیفه وزارت ارتباطات یا سایر وزارتخانههای مرتبط و نیروهای نظامی است که برخورد کنند. اما پدافند غیرعامل وظیفه ارزیابی وضعیت، هشدار و مدیریت و هماهنگی بینبخشی را عهدهدار است.
وظیفه سازمان پدافند غیر عامل در حوزه مقابله با تهدیدات زیستی چیست؟
در مورد پدافند زیستی، قضیه بسیار روشنتر است چون آفند زیستی است. منظور از حمله یا پیکار زیستی حملهای است که بهطور مستقیم عوامل میکروبی، ویروسی، قارچی و هر عامل دیگری، کشور را آلوده میکند که ممکن است از طریق آب آلوده یا هوای آلوده یا مواد غذایی آلوده صورت گیرد و منجر به بیماری، ناتوانی و مرگ انسانها شود؛ این آفند زیستی است و وظیفه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بهعنوان متولی قانونی سلامت مقابله با این امور است اما پدافند غیرعامل باید وارد میدان شود، هشدار و تذکر دهد و کمک کند و تمام نهادهای دیگر را به کار گیرد.
من همیشه گفتهام که ویروس کرونا یک جنبه مثبت برای نهادهای مختلف کشور و نهادهای بینالمللی داشته و همچنین یک جنبه بزرگ منفی برای سلامتی مردم، اقتصاد و جامعه داشته است. جنبه مثبت آن این است مدیرانی که مسئولیت حفظ جان مردم را به عهده دارند جایگاه عملیاتی خود را باید تعریف کنند.
ویروسی که وارد مملکت شده قدرت این را داشته که مسائل اجتماعی، اقتصادی و سلامت مردم را به هم بریزد، مرگی که در کشور ایجاد کرده بسیار زیاد است یعنی ما در سال فرضاً حدود ۳۷۰ هزار نفر مرگ اعم از تصادف، خودکشی، افتادن از ارتفاع یا آتشسوزی و…داریم و در حال حاضر قریب ۲۶۵ هزار مرگ در سال ناشی از این ویروس کرونا داریم، بنابراین ما باید از یک دید آفندی به آن نگاه کنیم و ضمن اینکه وزارت بهداشت کار خود را انجام میدهد، پدافند غیرعامل باید وارد میدان شود و ساختارهای حاکمیتی را هدایت کرده و به کار بگیرد.
با ورود کرونا به ایران یک سری انتقادات به سازمان پدافند غیرعامل وارد شد، شما بهعنوان مشاورعالی رئیس سازمان و شخصی که خود نیز در این عرصه تجربهدارید، عملکرد سازمان پدافند در این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
با وزیر سابق بهداشت و درمان در ارتباط با مسائل مختلف بویژه نحوه مدیریت کرونا، مقوله جمعیت و نحوه هزینهکردها توافق نظر نداشتیم و متأسفانه به مشاورهها توجه نشد، از این رو من در یک واحد غیردولتی به نقش مشورتی خود ادامه دادم که خیلی زمانی از آن نمیگذرد.
ازجمله وظایف پدافند غیرعامل این است که مکتوباتی را تدوین کرده و از طریق ستاد کل حرفها را منتقل کند و بعد هماهنگیهای لازم انجام شود، اقداماتی انجام شده است اما مشکل اینجاست که ساختارهای حکومتی و حاکمیتی غالباً پدافند غیرعامل و اهمیت آن را درک نمیکنند. از طرفی قانون و سیاستهای کلی پدافند غیرعامل و متن حکم رئیس آن از سوی رهبری مدظلهالعالی را که نگاه میکنیم، مقامات باید و وظیفه دارند درک این معنا را داشته باشند و با این سازمان همکاریهای لازم را انجام دهند، مثلاً باید تحلیل داده، ارائه بدهند ولی عملاً یک تحلیل داده برای پدافند غیرعامل نیامده است. ممکن است که ما تحلیل داده از یک جای دیگر داشته باشیم ولی ساختار حکومتی مثلاً وزارت بهداشت و سازمانهای دیگر در رابطه با کرونا تحلیل ارائه ندادند و همکاری مناسبی اصلاً نداشتند.
وزارت بهداشت برنامهریزی کرده و گفته آقا این چه ویروسی است؟ چه شخصیتی دارد؟ چطور انسانها مبتلا میشوند؟ از کجا آمده؟ چرا اولین مورد ما توی گیلان پیدا شد اما سروصدای آن از قم بلند شد؟ اینها مفاهیم اجتماعی دارد، چون وقتیکه داریم راجع به پدافند حرف میزنیم داریم میگوئیم یک اتفاق آفندی افتاده است، پس باید حرفهای دیگر هم بلد باشیم بزنیم. متأسفانه این حرفها را وزارت بهداشت تا حدود زیادی بلد نیست و نزده است. به همین جهت میگوئیم کرونا از یک جنبه شخصیتی محترم است چون مدیران را بیدار میکند و امیدواریم اینطور باشد و یک اتفاق خوش چه برای ملت ما و چه برای سایر ملتها بیفتد.
شما میبینید که همکاریهای بین بخشی در برخی کشورهای اروپایی اعجاز کرده ولی در کشور ما چنین اتفاقی نیفتاد. در این دو سه ماهی که بنده در سازمان پدافند مشاور ریاست محترم هستم، با همکاری عزیزان، دو سه منبع اطلاعاتی درست کردیم، نوشتیم، فرستادیم و بزرگواری کردند و برای مسئولین مربوطه فرستادند و تغییرات کوچکی هم صورت گرفته اما هنوز از نظر من کنترل ویروس انجام نشده است و امکان ندارد این ویروس با این رفتار و مدیریت فعلی از کشور ما برود.
این حرف را بارها زدم که روشی که ما در پیش گرفتیم، روش کنترل ویروس کرونا و یک اپیدمی پیشرونده نیست. هم قبلاً اشتباهات فاحش کردیم و هم حالا داریم اشتباه میکنیم. در حال حاضر که واکسیناسیون شکل گرفته و باری از روی دوش ما برداشته، باید برنامهریزی کنترل اصلی ویروس را انجام دهیم. واکسن آمد که بار ما را بردارد و آرامتر شویم، هیجانها از بین برود و کار اصلی که ردیابی و کنترل ویروس است را بهتر و دقیقتر انجام دهیم ولی این اتفاق صورت نگرفته است؛ بنابراین به شما میگویم که با این دستفرمان، سال آینده در واقعیت همین موقع بازهم بالای صد نفر مرگ ناشی از کرونا خواهیم داشت. حتی اگر واکسیناسیون ۸۵ درصدی مؤثر داشته باشیم و اگر بخواهیم همیشه سطح ایمنی را بالا نگهداریم بازهم مرگومیر کمی خواهیم داشت اما احتمالاً مرگِ واقعی از صد نفر کمتر نخواهد شد.
ما چرا میگویم این اتفاق میافتد؟ بارها مثال زدم، یک شخصی از منزل خود با واحد ما تماس میگیرد و میگوید من تب و بدندرد و… دارم و میگویند علائم کرونا است و باید تست «پی سی آر» بدهید و آن فرد بدون نظارتی، از منزل خارج شده! و به آزمایشگاه میرود و تست میدهد، درصورتیکه باید پی سی آر درب منزل تحویل شده و بیمار نباید از منزل خارج شود و اشخاص دیگر را درگیر کند، کسی حق ندارد با آن فرد در تماس باشد و خود ما با برنامهریزی اشتباه عامل انتشار ویروس کرونا هستیم.
امروز کشورهایی که در این حوزه موفق بودهاند، به ما یاد میدهند که چه کردهاند، تنها کافی است در اینترنت جستجو کنیم. چین یک میلیارد و چهارصد و چهل میلیون نفر جمعیت دارد یعنی ۲۸ برابر ما. وقتی او بهخوبی میتواند، یعنی همه کشورها بالقوه امکان مدیریت و کنترل را دارند و این بستگی به عملکرد، رفتار و هماهنگی مسئولان مربوطه دارد.
حال فرض کنیم من یک بیمار کرونایی در بیمارستان دارم، قاعده بر این است که وقتی بیمار کرونایی وارد بیمارستان شد، یک حوزه عملیاتی از او سوال کند که کجا بودید و حداقل دو هفته گذشته بیمار را بررسی کند و نقاطی که احتمال درگیری ویروس بوده را شناسایی کند و با بررسی مشخص میشود که چندین بیمار مثلاً از منطقه A بودهاند و به استناد این مدارک، قرنطینه هوشمند انجام شود. این اتفاق در کشور ما هیچگاه نیفتاده است. این یک تعبیر ساده از قرنطینه هوشمند است، نه اینکه برخی دوستان مطرح میکنند که صرفاً مبتنی بر واکسن است. این برنامه را سازمان پدافند غیرعامل بهدفعات هم به افراد مسئول در حوزه سلامت، هم به دولت منتقل کرد که عملاً اتفاقی نیفتاده است. حالا که همه کارها را سازمان پدافند غیرعامل انجام داده، بخشی از سازمانها اصلاً نمیدانند سازمان پدافند غیرعامل کجاست و چه وظیفهای دارد!
مسئولیت مقابله با تهدیدات زیستی بر عهده چه شخص یا چه نهادی ست؟
مسئولیت مقابله با تهدیدات بر عهده واحدهای اصلی دولتی است. این وظیفه بر عهده پدافند غیرعامل نیست یعنی در زمان بیماری، وزارت بهداشت باید پاسخگو باشد. وظیفه سازمان پدافند غیرعامل هشدار، تذکر و هماهنگی بین بخشی است و باید سایر ارگانها را با آنها هماهنگ کند. سازمان پدافند غیرعامل دمودستگاه اجرایی ندارد، بلکه چشم تیزبین و مدیریت دارد، یعنی یک استدلال میآورد که این آفند زیستی است و فرضا نیروهای مختلف اعم از نظامی باید بیایند کمک کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا بخصوص چینیها این کار را بخوبی انجام دادند. اکنون در ایران ساختار بالقوه بسیار خوبی در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت و نیروهای نظامی کاملاً در اختیار بودند، اما خوب از آن عزیزان استفاده نکردیم.
ما میگوییم کسی که تب و سرفه دارد و افرادی که با او در تماس بودهاند باید چهارده روز در منزل بمانند ولی این اتفاق نمیافتد. حالا که در منزل نمیمانند باید یکی آنها را هدایت یا مجبور کند که در منزل یا نقاهتگاه بمانند و به طریقی تغذیه آنها را تأمین کند و باید این اتفاق با برنامه صورت بگیرد که این تغذیه چطور فراهم شود و به این خانواده تحویل شود تا از منزل بیرون نیایند. متأسفانه ما هم داریم بسیار هزینه میکنیم و هم ویروس کرونا را رها کردهایم! بخش اعظمی از مردم ممکن است خودشان چهارده روز را اداره کنند و درصدی هم نیازمند کار و حمایت حاکمیتی هستند. ما این کمکها را در قبال کنترل ویروس به کار نگرفتیم درحالیکه در سازمان پدافند غیرعامل چندین بار این موضوع را با جزئیات اعلام و به ساختارهای حاکمیتی منتقل کردهایم.
کشور چین در ووهان در همان هفته اول امنیت شهری و تردد مردم را به ارتش سپرد و عملاً هم کار خاصی نمیکردند ولی اجازه تردد را به مردم نمیدادند. در کشور هند همان روزهای نخست نیروی نظامی وارد ماجرا شد، کشور ویتنام که یک کشور فقیر است صد در صد این حرفها را گوش کردند، نیروی نظامی وارد ماجرا شد و مردم از منزل بیرون نمیآمدند و بنظرم چهارده روز فقط یک غذای خاص به مردم میدادند و مردم هم به کم قانع بودند و کسی «نه» نمیگفت و به همین شکل ویروس را کنترل کردند. در کشور ما به دلیل ضعف مدیریتی، عدم هماهنگی و عدم انجام وظیفه این اتفاق نیفتاد.
با توجه به اینکه پدافند در برابر آفند اتفاق میافتد در حوزه تهدیدات زیستی چه مصادیقی میتوان برای آفند زیستی نام برد؟
بهطورکلی آفند هر چیزی است که سلامت مردم را به خطر بیندازد و منجر به آسیب و مرگ شود. گاهی اوقات یک عامل عفونی در منطقه باعث یک بیماری مثل تهوع میشود و پس از دو روز بهبودی حاصل میشود، این جز آفند زیستی محسوب نمیشود. آفند آن است که بیماری منجر به مرگومیر شود، یعنی یک فرآیند غیرقابلکنترل باشد و باید از ریشه قطع شود تا بیماری از بین برود. الآن هرچقدر دارو به بیماران داده شود فایده ندارد چون ویروس در حال انتشار است و حماقت و تخلف مدیریتی که اتفاق افتاد این است که ما کنترل ویروس را با دارو در نظر گرفتیم، درصورتیکه این اتفاق نمیافتد و باید از ریشه قطع شود.
مصداقهای فراوانی برای این موضوع وجود دارد که کرونا یک مثال خیلی روشن برای همه دنیا شده است. یک مثال دیگر این است که چطور ویروس ایدز وارد ایران شد. ما ویروس ایدز، قابلانتقال جنسی نداشتیم، مسئله ویروس ایدز ازنظر جنسی تبیین شد و وارد دروس علمی و مقالات شد و تحقیقات صورت گرفت و فهمیدیم که براثر رابطه جنسی ناسالم امکان ابتلاء وجود دارد. در آن زمان من وظیفه مدیریتی در کشور داشتم، طبیعی است که باید نمونهگیری انجام میشد پس آدمهای در معرض خطر جنسی تحت نظر قرار گرفتند تا ببینیم که عامل انتقال هستند یا خیر؟ ولی یکدفعه میبینیم که ویروس از جای دیگر مثلاً از داروهای خونی خریداریشده از فرانسه منتشر شد.
همانطور که میدانید هر دارویی که ساخته میشود یک شماره دارد که اصطلاحاً «بچ نامبر» نام دارد. این «بچ نامبر» را فقط برای ایران نمیسازند و مثلاً صد هزارتا تولید میشود و به همه دنیا فروخته میشود فرضاً ما دو هزار دارو خریدیم، چطور میشود که در هیچ کشوری این دارو آلوده نیست و دارو فقط در ایران آلوده به ایدز است و بچههای هموفیلی ویروس ایدز میگیرند؟ پس از این اتفاق ایدز مطرح میشود و به یک معضل بزرگ تبدیل میشود.
وظیفه پدافند غیرعامل این است که هشدارهای پیشگیرانه به دستگاهها داشته باشد و بهمحض اینکه موضوع ایدز مطرح شد برایش برنامهریزی پدافندی داشته باشد و این برنامهریزی توسط متخصصین امر انجام شود، درصورتیکه این اتفاق نیفتاد و این ویروس در کشور منتشر شد. همانطور که ویروس کرونا در حال انتشار است و من به شما عرض میکنم که اگر تغییر روش ندهیم سال آینده هم کرونا وجود دارد و مرگومیر هم اتفاق میافتد.
در تهدیدات زیستی آیا ساختار حاکمیتی مشخصی برای مقابله وجود دارد؟
ما پدافند زیستی، سایبری، اشعه و پرتوی و … داریم البته به این معنی نیست که اینها بهسلامت مرتبط نیستند، بلکه همه فرآیندهای غیر زیستی هم به یکشکلی زیستی مربوط میشوند. فرض کنید حوزه سایبری هستهای ما را تخریب کردند چه اتفاقی میافتد هم به تأسیسات هستهای و هم بهسلامت مردم آسیب میزند. درست است که ثروت هستهای ما از بین میرود ولی بهغیراز آن مردم هستند که آسیب میبینند؛ یعنی اغلب آفندها به مردم و سلامتیشان هم مرتبط میشود لذا وزارت بهداشت باید خیلی کار بلدتر باشد. مسئول پدافند غیرعامل در این وزارتخانه باید بسیار جامعنگر و جامعه نگر باشد و در تعامل کامل و مداوم با سازمان پدافند غیرعامل باشد و جایگاه مناسبی در ساختار وزارت بهداشت داشته باشد. امر تشریفاتی کنونی کارآمدی ندارد.
اگر اشتباه نکنم در سیاستهای کلی آمده که مثلاً شما یک بیمارستان که میسازید باید نیم درصد کل بودجه سلامت را برای پدافند زیستی هزینه کنید. مثلاً ما ۱۰ اتاق عمل ساختیم باید یک اتاق عمل هم به پدافند زیستی اختصاص دهیم. آی سی یو هم همینطور، باید یک اتاق مجزا ویژه آفند زیستی ساخته شود، درحالیکه این اتفاق نمیافتد و وزارت بهداشت آنطور که باید دنبال نمیکند و سازمان برنامهوبودجه نیز قبول نمیکند که فلان مبلغ باید برای کارهای دفاعی صرف شود.
تاکنون این همکاریها با سازمان پدافند غیرعامل وجود نداشته است. خوشبختانه ویروس کرونا مصداق روشنی شده که راحتتر میتوانیم حرفهایمان را بزنیم نه اینکه از وجود کرونا خوشحال باشیم، خیر. واقعیت این است که مصداقهای ما خیلی روشنتر و ملموستر شده است. ما میبایست یک «سی دی سی» یا مرکز کنترل بیماری داشته باشیم و این مرکز مثل عقاب باید دادههای ویروسی، میکروبی، قارچی و… را رصد کند، درصورتیکه هماکنون کل اشخاص اصلی این مرکز شش یا هفت نفر هستند و کارشان این است که تلفنی از اوضاع باخبر شوند و این نشان میدهد که ما به آفند زیستی و پدافند زیستی که سی دی سی ادارهاش کند حتی فکر هم نکردهایم.
زمانی که من در وزارت بهداشت مسئول بودم گفتم باید یک ساختمان مستقل به مرکز کنترل بیماری اختصاص داده شود که دولت و سازمان برنامهوبودجه مخالفت کردند و هنوز هم نمیدانند که یک اتفاق میتواند بسیار پرهزینهتر باشد. ولی کشور چین با هزینه بسیار کم یک میلیارد چهارصد و چهل میلیون نفر را کنترل کرد، حتی هند هم بهتر از ما اوضاع را کنترل کرد. کشورهایی که دارای نظام شبکهای بودند مثل ویتنام، تایوان، هنگ کنگ و سنگاپور با هزینه مناسب پدافندی بسیار خوب ویروس را کنترل کردند و از قبل برای این امور برنامهریزی داشتند و حالا هم که این اتفاق افتاده و آنها آفند تلقیاش کردند.
مسئول پدافندی زیستی ما در استانها استاندار است که در سیاستهای ابلاغی هم آمده است. اما آیا کسی از این شخص سوال میکند که «وبا» آمده و تو مسئول مقابله با آن هستی یا کرونا آمده و تو رئیس مقابله با آن هستی؟ آن شخص شاید حتی به این امور فکر هم نمیکند که به سوال پاسخ دهد؛ یعنی حاکمیت و دولت، هنوز توجه به آفندهای زیستی و حتی آفندهای غیر زیستی ندارند. نباید وضعیت ما طوری باشد که وقتی اسرائیل نطنز را موردحمله قرارداد بیاییم دعوا کنیم که چرا این کار را کردی؟ چطور ما متوجه نشدیم یا اتفاقی که در بوشهر افتاد هم همینطور، بعدش ما میگوئیم چرا اینطور شد؟ در حوزه حملات سایبری و … ما باید در آسمان این حملات را تشخیص دهیم.
بحمدالله وضعیت خیلی بهتر شده، پدافند غیرعامل توانسته در قسمتهای نظامی بهتر کار کند و بیشتر حرفشنوی داشته باشد. در فلان نقطه اعلام کرده بودند که خیالتان راحت باشد آسمان ایران امن است، پدافند غیرعامل با یک تحقیق کوچک نشان داد که تا ارتفاع فلان قدر امن است و در حقیقت از این ارتفاع به بعد است که طیارهها حرکت میکنند درحالیکه ما تا فلان نقطه را کنترل میکردیم، خوب حالا ما میخواهیم ارتفاع بیشتری را پوشش دهیم پس باید پول بیشتری خرج کنیم.
همین اتفاق برای حوزه زیستی هم ممکن است؛ وقتیکه قرار است آزمایشگاههای ما کنترل ویروسهای دنیا را انجام دهند، باید نمونهگیریها بهصورت روتین انجام شود. اگر یکسری اشخاص به اروپا رفتند باید حداقل پنج درصد آنها پس از بازگشت چک شوند که آیا ناقل ویروس هستند یا خیر و تغییرات آنها رصد شود.
اخیراً طاعون حیوانی تأیید شد. طاعون یک بیماری عفونی واگیر بسیار خطرناک است و عامل انتقال آن حیوان است که وجود دارد و هنوز به سطح حیوان به انسان نرسیده است. بیشترین عامل انتقال آن موش است و در سطح شهر تهران یعنی پایتخت کشور، خیابانها پر از موشهای بزرگ است، اگر طاعون به یکی از این موشها منتقل شود کل مملکت را به هم خواهد ریخت و خبر این قضیه را من نباید بدهم. وزارت بهداشت باید این عامل را کشف کند و موضوع را رصد کند درحالیکه هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است.
با توجه به تخصص و تجاربی که دارید، میزان آمادگی کشور برای مقابله با تهدیدات زیستی نهتنها کرونا بلکه تهدیدات مختلف در حوزه زیست چگونه است؟
اگر بخواهم به این آمادگی نمره بدهم از بیست، حداکثر دوازده میدهم. بعضیاوقات ما هزینه میکنیم اما چون مدیریت نمیکنیم آمادگی مدنظر وجود ندارد. زمانی که در وزارت بهداشت مسئول بودم گفتم باید آزمایشگاه فلان نتایج را برای ما فاکس کند. ما کاری با بیمار نداریم که چه کسی بوده یا چه کرده، باید دولت و وزارت بهداشت از فلان تستها که ارزشیابی ویروسی و میکروبی است، خبر داشته باشد. بهعنوانمثال فردی به آزمایشگاه مراجعه میکند و میگوید مثلاً هپاتیت دارد، آن شخص به دکتر میرود، دارو درمان هم انجام میشود اما دولت خبردار نمیشود، درحالیکه دولت باید این امور را رصد کند. بهطور طبیعی این بیماریها در کل دنیا وجود دارد اما وقتی فلان ویروس بهیکباره اوج میگیرد تازه دولت خبردار میشود و آن زمان باید سراغ ریشهیابی برویم.
چه راهکارهایی برای بهبود شرایط پدافند زیستی وجود دارد؟
من مهمترین مؤلفه را تغییر رفتار میدانم که چند عامل دارد و اولین آنها علم است؛ یعنی علم آفند زیستی، شناخت آفندهای زیستی، تفهیم آفندهای زیستی، اینکه بدانیم چگونه آفند زیستی میتواند وارد کشور شود، نیازمند یک علم است و برای آدمهای مختلف باید باشد، برای سیاستگذار یکجور، برای تولیت و کسی که مجری است و باید این کارها را انجام دهد یکجور و به مردم هم باید یکجور دیگر آموزش داده شود. همچنین همگی باید بپذیریم که همهچیز را نمیدانیم؛ باید از هم مشورت بگیریم.
زمان بسیار خوبی ست که این حرف را عملیاتی کنیم، یعنی سراغ ویروس ایکس برویم که اصلاً وجود ندارد و بگوییم اگر این اتفاق افتاد و یک ویروس آمد که دستگاه گوارش یا بینایی را درگیر کرد و زیاد شد و آمار درگیری بالا رفت، مردم باید به فلان واحد، خبر بدهند و آزمایشگاه باید نتیجه را گزارش کند و متخصصی که درمان را انجام میدهد باید بداند این نتیجه را به کجا اطلاع دهد. این علم هم باید برای مردم باشد، هم برای مجریانی که در سطوح مختلف تخصصی هستند؛ از بهورز تا فوق تخصصها باید آموزش ببینند و هم سیاستگذار و سیاستمدار باید آموزش ببینند.
دومین عامل تغییر رفتار تمرین است. تمرین یعنی دیتاها را آنالیز کنید و یکجایی وجود داشته باشد که ساختارهای حاکمیتی این دیتاها را آنالیز کنند؛ مثلاً بگوییم فلان میکروب و ویروس در چه سطحی است و اگر اینها را چک نکنیم و تمرین نکنیم هیچکس خبردار نمیشود. پایگاه زیستی ما در استان خوابیده و اطلاعی از این قضایا ندارد پس تمرین این کار یک وظیفه است.
سومین عامل اعتقاد به این امور است. من که میگویم این ویروس کرونا محترم است برای این است که میتوانیم بگوییم این امر وجود دارد. امروز یکی از بحثهایی که خیلی مطرحشده بحث غذاهای دستکاریشده ژنتیکی است که اصطلاحاً تراریخته نام دارد. خوب این موضوع در چه سطحی است؟ تأثیرگذاری آن به چه صورت است؟ آیا به مردم اعلام کنیم یا نه؟ اصلاً چه چیز را به آنها اعلام کنیم؟ مردم چقدر باید در رابطه با تراریخته بدانند؟
موضوع مهم این است که تا میخواهیم موضوعی را به مردم اعلام کنیم یا بله صد در صد و یا خیر صد در صد است؛ یعنی یکدفعه پشت تلویزیون میگوئیم غذای تراریخته مصرف نکنید! درحالیکه فلان دانه روغنی که سهم عظیمی در تولید روغن کشور دارد، تراریخته است خوب حال مردم باید چه کنند! این حرف باید در واحد تخصصی زده شود و باید به مردم بگوییم یک موضوع به نام تراریخته وجود دارد که این احتمالات را در پی دارد و غذایی که میخورید باید فلان آرم را داشته باشد که تراریخته هست یا تراریخته نیست و اگر تراریخته بود باید این مراقبتها انجام شود.
پدافند زیستی این امور را طراحی کرده حالا هم خبر جدیای نیست و ممکن است بیست سال آینده هم خبری نباشد. ممکن است این دستکاریشده ژنتیکی بهنوعی باشد که تولید زیاد شود چون تراریخته گاهی در جهت کمک به مردم است و ژن تولید را بالا میبرد؛ مثلاً گندم زیاد تولید شود و از هر خوشه بهجای ده گندم صد گندم به بار بیاید. گاهی هم ممکن است جور دیگری باشد و در دستگاه گوارش آسیب بزند و یک جامعه را نابود کند. خوب من موظفم که از این قضیه اطلاع داشته باشم، علم به آن داشته باشم، اعتقاد داشته باشم که ممکن است پیش بیاید و بعد آن را رصد کنم، عمل و تمرین کنم.
پس مهمترین کاری که برای آینده توصیه میکنم دانشافزایی هم برای مردم، هم برای مجریان، هم برای سیاستگذاران و اعتقاد به مطلب و تمرین این کار است.
بعضی از ویروسها باید بهصورت ماهانه و بعضی ویروسها باید سه سال یکبار رصد شوند چون تغییر آن پرهزینه است و از ویروسهای ارزانتر مثل سارس استفاده میشود. سارس یک آفند زیستی است. یک آدنو ویروس را در ویتنام و چین تحریک کردند و همانجایی که سارس اتفاق افتاد، کرونا هم اتفاق افتاد. اینیک کار آزمایشگاهی بود. سارس محدود بود و در آن زمان ما تمام مرزها را کنترل کردیم و اجازه خروج از مرز را ندادیم و حدود چهارده نفر غریبه در کشور بودند که اجازه ندادیم از منزل خارج شوند. ما نمیدانستیم چند روز باید آنها در منزل نگهداریم یعنی نمیدانستیم دوره کمون چند روز است. بهطورکلی دوره کمون آدنو ویروسها دو هفته است ولی میتواند تا سه هفته یا شش هفته هم تغییر کند. کمکم علم به ما کمک کرد تا بدانیم دوره کمون چند روز است و آن اشخاص را در هفته سوم آزاد کردیم و دنیا توانست سارس را کنترل کند.
اما ویروس کرونا هم وسعت بیشتری داشت و هم غفلت باعث گسترش آن شد حتی خود ما کرونا را آفند زیستی تلقی نکرده بودیم و برنامه جامعی برای مقابله با آن نداشتیم و همین حالا هم نداریم و اوضاع هم خوب نیست.
آموزش اگر با اعتقاد همراه باشد نتیجه خواهد داد و فرصت بسیار خوبی است. وقتیکه داریم استاندار تعیین میکنیم و به استانها میفرستیم باید مراقب سلامت مردم هم باشد و این به معنی دانستن پدافند زیستی است. استاندار باید چارچوبهای حقوقی را مطالعه کند و بداند وظیفه حقوقیاش بهعنوان رئیس پدافند زیستی در استان چیست و زیست و سلامت انسانها که مهمترین چیز است را در نظر بگیرد. اگر بتوانیم این اعتقاد را در کشور توسط رسانهها رواج دهیم، مسئولیتها روشنتر خواهد شد.
بهطورکلی، سازمان پدافند غیرعامل سازمان اجرایی نیست بلکه یک سازمان اطلاعاتی ست، باید اطلاعات را از حوزههای ویژه تخصصی، فرضاً اگر پرتوی است از انرژی اتمی، اگر دیجیتالی ست از وزارت ارتباطات بگیرد. امروزه علم دیجیتال بسیار گسترده است و معادل علم بیولوژیک شده است. امروزه دو علم بیولوژیک و دیجیتال، علومی هستند که آینده را روشن میکنند.
ما در علم دیجیتال و مدیریت آن نمره نزدیک به صفر گرفتیم و در علم بیولوژیک نمره ۹ و ۱۰ گرفتیم، چون فرضاً توانستیم واکسن بسازیم و این اتفاق بسیار مهمی ست. آنهایی که میگویند چرا چند پروفایلی ساختید اصلاً توجه ندارند که این موضوع تا چه حد اهمیت دارد. البته نحوه مدیریت و تعداد پروفایلها دارای اشکال بوده است. ساخت واکسن قدرتنمایی بسیار بزرگی ست ولی تولید ما بسیار کم بوده است. کشور چین تا چه میزان تولید داشته که الآن هم خودشان واکسن زدهاند و هم بخش عظیمی از نیاز دنیا را تأمین کرده است. کشور هند هم خیلی واکسن صادر نمیکند چون فقط کشور خود را واکسینه میکند ولی در حال ساخت است، اما کشورهای اروپایی واکسن نساختند و ناچار بودند دست به دامن آمریکا شوند. حتی هسته اولیه را اروپاییها درمیآورند ولی به آمریکاییها میدهند که مدرنا و فایزر تولید کنند. میدانید که فایزر ساخت آلمانیهاست ولی در آمریکا آن را تغییر ژنتیکی دادند تا بتوانند ازنظر علمی شریک شوند و بعد آمریکا صاحب آن شد.
اگر یادتان باشد روزهای اول در فرودگاهها واکسنها را مصادره میکردند این یعنی آن کشور قدرت پدافند زیستی دارد. اروپا قانونی گذاشته و گفته تو باید بسازی و به همه بدهی، آمریکا یکجور دیگر و روسیه یکجور دیگر و هرکدام از این کشورها یک برنامه پدافندی برای خود دارند.
ما خوشبختانه در علم بیولوژیک بهجایی رسیدیم که توانستیم واکسن بسازیم. درست است که اشتباهات و تخلفات مدیریتی زیاد و بزرگی داشتیم ولی اصل ساخت واکسن یک قدرتنمایی بزرگ و افتخارآمیز بود. ما الآن که خیلی پیشرفت کردهایم بازهم قدرت کنترل همه افراد را نداریم. یک فرد چینی فرضاً ۱۰ متر که از منزل دور شود تحت کنترل قرار میگیرد، خوب ازلحاظ علم دیجیتال خیلی با ما تفاوت دارند و باید خیلی روی این مسائل کار شود.
یک کشوری مثل چین به کشوری وابسته نیست و خودش کار خود را انجام میدهد، آمریکا هم میگوید کاری نمیکند ولی حتماً انجام میدهد، انگلیس هم همینطور. بنظرم در انگلستان در یک روز ۳۵ بار از یک فرد در خیابانها عکس میگیرند، خوب حالا برای زیستی هم میشود از این قبیل روشها و اطلاعات استفاده کرد و حتی برای انتقال ویروس هم از این اطلاعات استفاده میشود و هرگاه این روش استفاده نشود و حزب مخالف اجازه ندهد، باعث میشود که بیماری منتشر شود و هرگاه این روش را جدی بگیرند بیماری کنترل میشود.
این اتفاقات دیجیتالی نشان میدهد باید در دنیای فردا علم دیجیتال و علم بیولوژیک خیلی رشد کنند. امروز برای هر کار سادهای باید از نرمافزارهای دیگران مثل واتساپ و… استفاده کنیم حتی افراد حکومتی بعضاً از نرمافزارهای غیرقانونی استفاده میکنند، چراکه ما علم دیجیتال نداریم، اگر این علم به معنای جامع آن را داشتیم یک ساختار بسیار قویتر راه میانداختیم و همگی از آن استفاده میکردیم. حتی این نرمافزار داخلی باید بهرههای زیستی هم به ما بدهد مثلاً من فلان خانه را بیمار اعلام میکنم، سرویس بهداشتی این خانه به چه صورت باید ضدعفونی شود و افراد خانواده باید به چه صورت رفتار کنند. برای بیماری وبا ممکن است تا یک ماه فرد را در خانه نگهداریم تا اینکه ده بار نمونهگیری منفی شود، در این شرایط اگر علم دیجیتال به ما کمک نکند چطور میتوانیم یک خانه را کنترل کنیم؛ بنابراین باید به این موضوع اعتقاد داشته باشیم. پدافند زیستی موضوعی است که به نظر میآید دنیا روزبهروز تصمیم گرفته عالمتر باشد و از این روشها بیشتر استفاده کند.
کشف کردیم که در جنگ عراق در حوزه خلیجفارس بیماریهای ناشی از اشعه بیشتر شده، یعنی از سلاحهایی که ماده رادیواکتیو داشته استفاده شده و میزان این بیماری در عراق، کویت و لبنان بیشتر شده است و طی مطالعاتی که داشتم در جنوب غربی ایران هم بالاتر از حد معمول بوده است که میتواند ناشی از جنگ با عراق بوده باشد و یا ناشی از آلودگی افراد اطراف باشد و ما بلد نبودیم جلوی آن را بگیریم؛ اگرچه مستندات را جمع و به مراجع بین المللی نیز ارائه کردیم.
کنترل مرزهای زیستی کشور به چه صورت است؟
واقعیت این است که بعضاً حرفهای اشتباه به مردم میزنند و یا رسانهها وظیفه خود را بهخوبی انجام نمیدهند. هر کشوری که سروایلانس ژنتیکی داشته باشد و رصد ژنتیکی انجام دهد، میتواند نمونههای ژنتیکی را کشف کند. فرض کنید کرونا وجود ندارد و ما داریم رصد ویروسی انجام میدهیم و میفهمیم در دنیا بر روی کدام ویروسها مطالعه میشود و هر فردی که از اروپا یا از چین آمد بر روی او تست ویروسی انجام میشود که به این امر رصد ویروسی یا سروایلانس ویروسی گفته میشود.
برخی کشورها سروایلانس ویروسی انجام میدهند، مثلاً در آفریقای جنوبی، یک سایت انگلیسی این کار را انجام میدهد و انگلیسیها از دوره قبل، آزمایشگاهها را اداره میکردند و هنوز هم انجام میدهند. ولی ما سویه را مطالعه نمیکنیم و سروایلانس ژنی انجام نمیدهیم یعنی ویروسی که آمده را بررسی نمیکنیم که ببینیم از چه نوعی است چینی است یا هندی، ولی کشورهای دیگر بررسی میکنند و این تغییر را کشف میکنند.
ویروس کرونا در روز چند ده بار موتاسیون یا تغییر پیدا میکند که بعضیها تغییر بالینی نمیدهند ولی گاهی هم تغییر بالینی پیدا میکند و علائم تغییر پیدا میکنند؛ مثلاً در نوع دلتا در سروایلانس فهمیدند که این نوع جدید مکانیسم اثر و انتقالش سریعتر و بیشتر از انواع دیگر است و گاهی کمتر از چند ساعت ویروس منتقل میشود. اگر ما هم سروایلانس و رصد ویروسی انجام دهیم ممکن است نوع بخصوصی در کشور خودمان کشف میکنیم؛ یعنی سویه ایرانی ویروس کرونا. این موتاسیون یا تغییر را ویروس انجام میدهد و ما کارمان را انجام نمیدهیم.