سردار علی مهدیپور، جانشین قرارگاه پدافند زیستی میگوید: کرونا به ما نشان داد هر مدیری نمیتواند فرمانده بحران باشد و بنابراین نیازمند تربیت فرماندهانی برای مواقع بحران هستیم. مشروح گفتوگوی وی با نشریه عماد را در ادامه میخوانید؛
جملات محوری:
•بشریت اگر از آنفلوآنزای اسپانیایی تجربه درستی گرفته بود نباید در پاندمی کرونا اینگونه آسیب میدید
•اگر از تجارب کرونا خوب استفاده نکنیم در آینده نیز بحرانی مانند کرونا را تجربه خواهیم کرد
•ساختار پدافند زیستی کشور باید مورد آسیبشناسی قرار گرفته و هم در سطح ملی، هم استانی و شهرستانی و هم دستگاهی مورد بازنگری قرار گیرد
•اهمیت و جایگاه مرزبانی زیستی از سوی بعضی از دستگاههای اجرایی درک نشده است
سردار به عنوان سوال نخست! اساسا قرارگاه پدافند زیستی، چه ماموریتها و وظایفی را برعهده دارد؟
تعیین سیاستهای کلی مدیریت بحرانها در حوزههای مختلف زیستی یکی از اساسیترین وظایف این قرارگاه است. همچنین شناسایی نقاط ضعف و آسیبپذیریهای حوزههای زیستی کشور با همکاری و تعامل دستگاههای مرتبط، برعهده ماست.
همچنین ما وظیفه داریم سناریوهای محتمل حوادث و بحرانهای زیستی را تبیین و پیشبینی کنیم. هماهنگی لازم در جهت پایش تهدیدات، تهیه دستورالعمل هشدار سریع، هماهنگی در جهت شناسایی منطقه آلوده و ایجاد محدودیت تردد و اعمال شرایط قرنطینه نیز از دیگر عمده وظایف قرارگاه پدافند زیستی کشور است.
به نظر میرسد یکی از علومی که در مواجهه با بحران آینده به ما کمک خواهد کرد بحث آیندهپژوهی است. به نظر شما بحرانهای آیندهای که از نظر مسائل زیستی ممکن است برای کشور به وجود بیاید چه شکل و شمایلی خواهند داشت؟ آیا ممکن است بهعنوان یک حربه و تهدید تروریستی استفاده شود باید چه کنیم که آماده باشیم؟
بشریت اگر از آنفلوآنزای اسپانیایی تجربه درستی گرفته بود نباید در پاندمی کرونا اینگونه آسیب میدید. متاسفانه ما به مروز زمان یکسری از موارد را فراموش میکنیم و این سبب میشود تا دومرتبه درگیر بحرانی مشابه شویم. در بحث پاندمی کرونا نکته بسیار مهم این است که ما باید یک آسیبشناسی جدی از بیماری داشته باشیم. باید بدانیم این آسیبشناسی در چه زمینه هایی باید صورت بگیرد. یک بخش در حوزه بیماری و ویروس و چرایی و سویههای مختلف آن است. بخش دیگر در حوزه راهبری و فرماندهی مقابله با بیماری است. آن هم باید مورد بررسی قرار گیرد. در زمینه آموزش و در حوزه زیرساختها و تجهیزات نیز باید آسیبشناسی صورت گیرد. پیامدهای ناشی از بیماری و اینکه چه حوزههایی از جمله حوزه امنیتی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی و هنری و ... را درگیر کرده است نیز نیازمند بررسی است. اگر این آسیبشناسیها به درستی انجام نشود بحران ناشی از تهدیدات زیستی ممکن است در آینده تجربه شود. اما با استفاده از این آسیبشناسیها، میتوانیم کسب نتایج و اصلاح فرایندها و الگوها آینده پیشرویمان را متفاوت بسازیم.
کرونا شکل همه چیز را در دنیا تغییر داد از تبادلات مالی گرفته تا ورزش. پول نقد عملا از چرخه اقتصاد خارج شد. فعالیتهای هنری، سینما و تئاتر دچار اختلال شد. اگر از تجارب کرونا خوب استفاده کنیم اگر در آینده بحرانی مانند کرونا را تجربه کنیم میدانیم که باید راهبردی را در پیش بگیریم که حتی برای تغییر رفتار، فرهنگ و نگاه در ابعاد جامعه و فعالیت های اجتماعی هم برنامه داشته باشیم.
با توجه به تجاربی که از بحران کرونا کسب کردید آیا ساختار پدافند زیستی کشور نیازمند تغییراتی است؟ اگر اینطور است چه تغییراتی به نظر شما باید اعمال شود؟
بله! حتما. ساختار پدافند زیستی کشور باید مورد آسیبشناسی قرار گرفته و هم در سطح ملی، هم استانی و شهرستانی و هم دستگاهی مورد بازنگری قرار گیرد و متناسب با نوع پیشبینیها باید این ساختار بازآرایی شود. ساختار براساس استراتژی باید مورد بازنگری قرار بگیرد و استراتژی مقابله با یک تهدید زیستی باید هدفگذاری شود. در این ساختار ما باید چرخه پدافند زیستی را بهروزرسانی کنیم. مباحث مرتبط با دیدهبانی زیستی و مباحث مرتبط با حوزه مصونسازی و حوزه فرماندهی و مدیریت یک تهدید. باید در زمینه زیرساختهای مناسب با تهدید زیستی کشور را بهروزرسانی کنیم. نیازمند شبکه آزمایشگاهی قوی هستیم که باید حوزه سلامت و کشاورزی، دام و شیلات، آب، محیط زیست و حوزه غذا و دارو و اقلیم را تحت پوشش خود درآورد. این زیرساختها باید توانایی پیشبینی سناریوهای مختلف را داشته باشند. در کنار آن باید بتوانیم در سطوح علمی، منطقهای، استانی و شهرستانی و دستگاهی، آموزشها، مانورها و تمرینهای مختلفی را طرحریزی و عملیاتی کنیم. به ویژه در حوزه فرهنگسازی ، اطلاع رسانی و آرامش بخشی جامعه در مواجهه با تهدیدات زیستی باید بازنگری اساسی شود. باید با تعریف راههای اطلاع رسانی مطمئن از انتشار فیکنیوزها جلوگیری کنیم. آموزش در این زمینه به ویژه برای نسل جوان برای آمادگی آنها در مواجه با تهدیدات مشابه حائز اهمیت است که باید در این زمینه از ظرفیت آموزش و پرورش و فضای دانشگاهی کشور به بهترین نحوه بهرهبرداری کنیم.
کرونا بیشتر از گذشته اهمیت مرزبانی زیستی را مشخص کرد. سازمان پدافند غیرعامل و قرارگاه پدافند زیستی اقداماتی را در حوزه پدافند زیستی انجام دادهاند. این اقدامات را تشریح کنید و بفرمایید تا چه اندازه عملیاتی شده است؟
یکی از ارزیابیهای ما در گذشته این بود که باید به مرزبانی زیستی کشور توجه شود. کشور ما با چندین کشور، مرز مشترک دارد. برخی از کشورهای همسایه نیز از ظرفیتهای بهداشتی- درمانی ضعیفی برخوردارند. خود آن کشورها با بعضی از کشورها مجاور هستند که بیماریهای واگیردار در آنها شیوع بیشتری دارد. از این گذشته کشور ما کشوری گردشگرپذیر است و ظرفیتهای توریستی- زیارتی زیادی دارد. این بدان معنی است که سالانه شاهد حجم بالا و میلیونی از تبادلات جمعیتی هستیم. همچنین محصولات مختلف کشاورزی و دامی از جمله انواع بذرها در برهههای مختلف به وفور وارد کشور شده است. منظور از مرزبانی زیستی در واقع حفاظت و حراست از ذخایر زیستی و ژنتیکی کشور در مقابله با تهدیدات زیستی حتی در حوزه علمی است. بخشی از این ظرفیتها ممکن است به نگهداشت درست مرتبط شود که چطور یک ذخیره ژنتیکی را در محل و شرایط مناسب نگهداری کنیم. بخشی به نحوه ورود و خروج اقلام مختلف در حوزه زیستی مرتبط میشود. مجموع اینها باعث شد سازمان پدافند غیرعامل کشور آئیننامه اجرایی مرزبانی زیستی را با دستگاههای مختلف کشور تدوین کرده و توسط کمیته دائمی پدافند غیرعامل تصویب و جهت اجرا، ابلاغ کند.
آیین نامههای ابلاغی تا چه حد رنگ عملیاتی شدن به خود گرفته است؟
در عمل خیلی پیش نرفت. شاید بهتر باشد اینطور بگویم که مرزبانی زیستی اهمیت و جایگاهش برای بعضی از دستگاههای اجرایی درک نشده است. در حالی که مقررات بینالمللی در این زمینه داریم. یعنی خارج از مباحث مرزبانی زیستی کشور ما مقررات بینالمللی سلامت داریم. این یعنی باید ظرفیتهایی ایجاد کنید که مشخص شود در زمینههای انسان، دام و کشاورزی وقتی که تهدیدی کشوری را هدف گرفته است چه کارها و فرایندهایی باید طی شود. نه تنها به مرزبانی زیستی بلکه به قوانین بینالمللی هم خیلی توجه نشد. نکته مهم دیگر خلاء یک فرمانده بود. نکته کلیدی این بود که مثلا وزارت بهداشت میخواهد مرزبانی زیستی و مقررات بینالمللی را اجرا کند اما این کار بدون همکاری با سایر دستگاههای امکانپذیر نیست. خیلی از دستگاهها ممکن است تبعیت نکنند. بنابراین یک فرماندهی در حوزه مرزبانی زیستی نیاز داریم تا هماهنگی را بین دستگاهها ایجاد کند. به نظرم یکی از دلایل عدم اجرای درست مرزبانی زیستی همین عدم وجود فرماندهی است. همین الان هم که نزدیک به دو سال از کرونا میگذرد ما همچنان در این موضوع ضعف داریم.
متولی مراکز هشدار کدام نهاد است. وزارت بهداشت است یا سازمان پدافند غیرعامل کشور یا باید سازمان دیگری تشکیل شود؟
CDC مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری کنترل و مدیریت بیماری هاست. این مرکز نیازمند دیدهبانی قوی است. در کشور ما ساختاری با چنین مشخصاتی وجود ندارد یک مرکز مدیریت بیمارهای واگیر داریم که به آن CDC میگویند ولی ویژگیهای آن را ندارد. یک مرکز CDC باید تمام حوزههای دیگر را همچون آب، دام و کشاورزی را باید پوشش بدهد. حوزههای بیماریهای غیرواگیر و حتی حوزههای بیماریهای روحی و روانی را هم باید پوشش بدهد. برداشت من این است که باید یک مرکز CDC جامع در کشور شکل بگیرد. حتی اگر لازم است به صورت سازمانی کاملا مستقل باشد که بتواند ارتباطی بین دستگاه های متولی برقرار کند و آنها را در حوزه دیدهبانی زیستی و قدرت تشخیص تقویت کند.
شما عملکرد ستاد ملی کرونا را چطور ارزیابی میکنید؟
در این موضوع حرف بسیار است. ستاد ملی کرونا بعد از نزدیک به 2 سال نیازمند بازمهندسی در ساختار، استراتژی و اعضا است. نکته مهم این است که ستاد ملی کرونا باید به این موضوع به چشم یک تهدید حوزه زیستی و امنیتی نگاه کند تا بتواند جامعنگری داشته باشد. وقتی به گذشته نگاه میکنیم این جامعیت را در تصمیمگیریهای این ستاد نمیبینیم. فرایندها پیشدستانه و تهاجم به بیماری نیست. فرایندها رویکرد منفعلانه را نشان میدهد. همچنان درمان محوری مبناست که همین امر چالشهای زیادی را برای کشور ایجاد کرده است.
به نظر شما آیا ستاد ملی کرونا توانست از ظرفیتهای کشور در حوزه های مختلف به نحو شایسته بهره ببرد؟
به نظر بنده آنطور که باید نتوانست. بسیاری از گروههای تخصصی عملا خارج از ستاد قرار گرفتند. سازمان نظام پزشکی و ظرفیتهایی که در این حوزه هستند. سازمان نظام روانشناسی، انجمنها و سندیکاهای صنفی سازمانهایی هستند که میشد از آنها برای مدیریت مقابله با کرونا استفاده کرد که در عمل نقشی بازی نکردند. حوزههای آموزشی متعدد و ظرفیت هایی داریم که میشد از آنها استفاده کرد. میتوانستیم از ظرفیت متخصصان ایرانی داخل و خارج از کشور استفاده کنیم که عملا برنامهای برای آن نداشتیم.
به نظرشما مهم ترین درس و تجربه ای که از بحران کرونا گرفتیم چه بود؟
کرونا نشان داد در بسیاری از حوزهها دچار کمبود و خلاء هستیم و به آن توجه نکردیم. قوانینمان به روز نیستند و بسیاری از ساختارها در برابر چنین تهدیداتی پاسخگو نیست. همچنین آموزشها و حتی تجهیزاتمان نیازمند بازنگری هستند. حتی ساختوسازهای بهداشتی و درمانی و شبکهسازیها باید بازمهندسی شوند. ارتباط بین حوزه سلامت و سایر دستگاهها باید تقویت و فرماندهان دوران بحران تربیت شوند. کرونا به ما نشان داد هر مدیری نمیتواند فرمانده بحران باشد و نیازمند تربیت فرماندهان برای مواقع بحران هستیم. آموختیم چشم و گوش بسته از سازمانهای بینالمللی پیروی نکنیم. باید آنقدر ساختار و نظامهایمان را قوی کنیم که اگر توصیههای سازمانهای جهانی توسط مراجع علمی داخلی تایید شد آن را بپذیریم و در غیر این صورت آن اقدامی را که به مصلحت کشور میدانیم، انجام دهیم. سازمان جهانی بهداشت نشان داد در عمل نتوانسته راهبر سلامت دنیا باشد. تاخیرهایی داشت که البته ممکن است بحثهای سیاسی پشت آن باشد. هنوز هم بسیاری معتقدند سازمان بهداشت جهانی با سیاسی کار اعلام پاندمی را عقب انداخت و نتوانست پیشدستانه به کشورهای دنیا هشدارهای لازم را بدهد تا مدیریت در حوزه واکسن و تجهیزات بهداشت فردی انجام شود. حتی در حوزه درمان هم خوب عمل نکرد. در عمل خیلی از نشریههای معتبر دنیا محلی برای کسب و تجارت شدند. این یکی دیگر از چالشها بود. از این رو اصلاح، بازمهندسی و بازنگری در ساز و کار همکاری با نهادهای بینالمللی نیز ضروری به نظر میرسد. از شیوه همکاری گرفته تا در اختیار قراردادن اطلاعات.
در بحث به خطر افتادن مباحث زیستی و ذخایر ژنتیکی، قرارگاه پدافند زیستی کشور چه راهبردی را در دستور کار قرار داده است؟
در سال 96 اتفاقی که افتاد دستورالعمل صیانت از ذخایر ژنتیکی ابلاغ شد. بعد از سال 98 با فرامین مقام معظم رهبری و درخواست شورای عالی امنیت ملی، سازمان پدافند غیرعامل کشور به عنوان عضوی از تیم نظارت بر قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع ژنتیکی کشور، قوانین در این حوزه را مورد ارزیابی مجدد قرار داد. کار ارزشمندی انجام شد که در آن وظایف نظارتی دستگاههای مختلف برای حفاظت و صیانت از ذخایر ارزشمند ژنتیکی مورد بازمهندسی قرار گرفت.
شعار امسال ستاد نکوداشت پدافند غیرعامل « پدافند غیرعامل، ایران پایدار» است. از نظرشما ایران پایداری از نظر پدافند زیستی چه ویژگیهایی دارد؟
ایران پایدار ایرانی است که بتواند در حوزه پدافند زیستی به خوبی دیدهبانی زیستی را انجام دهد.
ایران پایدار ایرانی است که به صورت پیشدستانه بتواند تهدیدات زیستی را شناسایی کند. ابزار تشخیص مناسب را پیشبینی کند. سناریوی احتمالی تهدیدات را طراحی کند. متناسب با این سناریوها خود را آماده کند. آمادهسازی چه در حوزه مغزافزاری و چه در حوزه نرمافزاری و سختافزاری. ایران پایدار در حوزه زیستی، ایرانی است که مرزبانی زیستی داشته باشد. صیانت از ذخایر ژنتیکی و زیستی را هم ارتقا بدهد و اقداماتش در سطح استانداردهای جهان باشد. در منطقهای زندگی میکنیم که انواع تهدیدات در حوزه زیستی کشور را تهدید میکند. یکی از مهمترین تهدیدات تغییرات اقلیمی ما است. این تغییرات اقلیمی حتی میتواند در آینده روی سبک زندگی ما تاثیر بگذارد. باید از این فرصت استفاده کنیم و تا جایی که امکان دارد عوامل مضر بر اقلیم را در داخل کشور مدیریت کنیم و عوامل مفید را چه در حوزه کشاورزی، آب و صنایع و ... گسترش بدهیم. امیدوارم کشور به جایگاهی برسد که بتواند از همه ظرفیتها و ثروتهایی که در حوزه نیروی انسانی دارد بهره ببرد و این جامعیت را گسترش هم بدهد.