جانشین سازمان پدافند غیرعامل کشور میگوید این سازمان برای حرکت در مسیر دستیابی به راهبرد ایران پایدار، به یک دکترین دو ستونه رسیده است. ستون اول مصونیت و ستون دوم قابلیت است.
نکات مهم:
•اگر قرار باشد اثر تهدید را برکشور خنثی کنیم اولین گام حتما شناخت تهدید است
•همه طرحهایی که در کشور به عنوان طرح های توسعهای شناخته میشوند ملزم به داشتن مطالعات پدافند غیرعامل هستند
•در برخی از زیرساختها موضوع تهدید مورد توجه قرار نگرفته است.
•سازمان پدافند غیرعامل کشور از دو مسیر نخبگان و کانالهای رسمی کشور تشکیل مطالبه عمومی را دنبال میکند
به گزارش پایداری ملی ،مشروح گفتوگوی سردار دکتر محسن ساسانی، جانشین سازمان پدافند غیرعامل کشور با نشریه عماد را در ادامه میخوانید.
عملکرد سازمان پدافند غیرعامل کشور را در راهبری نهادهای اجرایی در خنثی سازی آثار تهدیدات متصور برای کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
سازمان پدافندغیرعامل به عنوان یک سازمان حاکمیتی نقش هدایت، راهبری، ارزیابی، نظارت و کنترل را برعهده دارد. برابر آیین نامههای اجرایی و قوانین مصوب در کشور دستگاههای اجرایی مسئول انجام این کار هستند و سازمان پدافندغیرعامل کشور باید دستگاهها را راهنمایی و هدایت کند برای اینکه به این مهم نائل شوند. درباره عملکرد سازمان پدافند غیرعامل در این حوزه باید بگویم ارزیابی را قاعدتا باید دیگرانی که از بیرون به سازمان نگاه میکنند داشته باشند ضمن اینکه باید شاخصهای لازم برای سنجش این موضوع، تعیین تکلیف شده باشد. اگر قرار باشد اثر تهدید را برکشور خنثی کنیم اولین گام حتما شناخت تهدید است. اینکه با چه تهدیداتی اساسا روبرو هستیم. وقتی این سوال را می پرسیم باید ببینیم دشمنانمان چه کسانی هستند. پس دشمنشناسی یک گام ابتدایی مربوط به این موضوعات است. حالا دشمن را بخواهیم بشناسیم چه عناصری باید بشناسیم و با چه سوالاتی روبرو هستیم. سوالات عمده ما اینجا شناخت راهبردها و اهداف دشمن و سیاستهای او نسبت به خودمان و اقدامات و ظرفیتهای دشمن برای انجام این اقدامات است.
بنابراین اگر قرار باشد بخواهیم اثر تهدید را خنثی کنیم باید این سوالات را مورد بررسی قرار بدهیم و برای آن پاسخ داشته باشیم. بعد باید بتوانیم دستگاهها را نسبت به این مسیر هدایت کنیم تا تهدید را خنثی کنند. سازمان پدافندغیرعامل کشور برای این کار اقداماتی را در دستگاههای اجرایی شروع کرده است و برابر تدابیر مقام معظم رهبری گام اول را توجیه مدیران و مسئولین دستگاههای اجرایی به صورت چهره به چهره قرار داده است. ما در هر دستگاهی که ورود پیدا میکنیم اولین مواجه ما با رییس دستگاه است. ابتدا موضوع را با او طرح میکنیم. ابعاد، ویژگیها، راهبردها و سیاستهای دشمن را برای او تشریح میکنیم و بعد وضعیت و نسبت آن دستگاه با نوع تهدید را تبیین میکنیم و سپس انتظارات و خواستههای سازمان پدافندغیرعامل کشور را در یک قالب کلی بیان میکنیم و از مسئول دستگاه میخواهیم تا مسیر مورد نظر را دنبال کند. مسیر باید مسیری منسجم و مبتنی بر چارچوبهایی باشد. این را مقام معظم رهبری در جلسات مختلفی که داشتهایم برایمان تبیین فرمودهاند که به موضوع علمی، دقیق و همهجانبه نگاه کنیم. بنابراین ما با این ویژگی باید به موضوع نگاه کنیم و به آن بپردازیم. ویژگیهای علمی بودن، بهروز بودن و همهجانبه بودن نیازمند مطالعه است. بنابراین مطالعات ما از اینجا شکل میگیرد. ما فرایند اقدامات پدافند غیرعامل را در این چهارچوب و با این چرخه برای دستگاهها در قالب این مطالبات شرح میدهیم. هردستگاه باید داراییهایشان را شناسایی و احصا کند. همچنین سطحبندی، اولویتبندی و طبقهبندی شود تا براساس این اولویتها مشخص شود چه تهدیدی بر کدام یک از این داراییها متصور است و همان تهدید را براساس اعمال تهدید، آسیبپذیریها و پیامدهایی که براساس اعمال تهدید اتفاق خواهد افتاد استخراج کرده و برای برطرف کردن آنها راهکارها را ارائه بدهند. این چرخه خنثیسازی، کماثرسازی یا مقابله با تهدید دستگاههای اجرایی است که با آن سروکار داریم و این مسیر را دنبال میکنیم.
این مسیری است که از ابتدای تشکیل سازمان پدافندغیرعامل کشور دنبال کردیم. کشور اعتباراتی به همین منظور اختصاص داد و مطالعاتی انجام شد. تهدیدات و آسیبپذیریها احصاء شد. به تناسب میزان اعتبارات عملیاتی برای برطرف کردن آسیبها در نظر گرفته شد. در کل کارها رو به جلو بوده و اقدامات برای کاهش اثرتهدیدات و خنثیکردن اثرآنها انجام شده است. نکته کلیدی که اینجا وجود دارد این است که ما با یک وضعیت چالش برانگیز روبرو هستیم. در واقع با بیشترین آسیبپذیری روبرو هستیم. چون وضعیت موجود ما حتما بدون توجه به الزامات و ملاحظات پدافندی است. در برخی از زیرساختها اصلا موضوع تهدید مورد توجه قرار نگرفته است. مراکزی را ایجاد کردیم که در مسیر اعمال تهدید قرار دارد و اگر تهدیدی حادث شود بیشترین آسیبپذیری برآن حاکم میشود. این نکاتی است که با آن سروکار داریم. بنابراین در این وضعیت، بدون شک خنثیسازی اثر تهدید به طور کامل و ایدهآل محقق نمیشود. بلکه کاهش اثر تهدید را دنبال میکنیم. چون خنثیسازی الزاماتی دارد که بخشی از آن در این شرایط موجود، وجود ندارد. بنابراین اینجا کاهش اثر تهدید یا مدیریت اعمال تهدید را در دستور کار قرار دادهایم. برای مجموعههایی که قرار است از این به بعد ایجاد شود در مرحله پیدایش برابر قوانین، ضوابط و مقرراتی که در کشور وجود دارد و خوشبختانه مسیر خوبی طراحی شده است همه طرحهایی که در کشور به عنوان طرحهای توسعهای شناخته میشوند ملزم به داشتن مطالعات پدافند غیرعامل هستند. بنابراین یک گام به جلو آمدهایم و طرحها را از مرحله پیدایش هم در مکانیابی، هم در مطالعات اولیه و هم در مرحله نهایی از نظر معیارها و ضوابط پدافند غیرعامل رصد و ارزیابی میکنیم.
به نظر شما سازمان پدافند غیرعامل کشور تا چه حد در تبدیل مباحث پدافندی به یک گفتمان عمومی موفق عمل کرده است. برای اقدامات موثر چه راهبردی باید در دستور این سازمان است؟
به نظر میرسد مطالبه عمومی رعایت ضوابط و الزامات پدافند غیرعامل به مفهوم پیگیری از سوی افکار عمومی یا از منظر جامعهشناسی در بخشهایی از پدافند غیرعامل امکان پذیر نیست. چون بخش عمدهای از فعالیتهایمان برای حفاظت و صیانت از زیرساختهاست. مردم با بخش زیادی از این زیرساختها سروکار ندارند. اما بخشی که با حوزه مردم و اداره عمومی جامعه سروکار دارد بله میشود این مطالبه را داشت و در رسانهها دنبال کرد و از ظرفیت مطالبات عمومی استفاده کرد. اما این هم ظرافتهایی دارد. قطعا باید ابتدا از حوزه زیرساختها شروع شود. اینکه عرض میکنم ما از مسئولین شروع میکنیم چون آنها متولی انجام این امور هستند. مردم نقششان بهرهبرداری از این خدماتی است که دستگاههای اجرایی ارائه میکنند. بنابراین این دستگاهها باید این خدمات را در شرایط امن و پایدار به مردم ارائه بدهند. من به عنوان یک شهروند وقتی به بانک مراجعه میکنم انتظار دارم تراکنش مالی من امن انجام شود یا ارتباطاتم ایمن باشد. ولی اینکه این خدمات نیازمند چه زیرساخت و امکانات فنی است را نمیدانم و نمیتوانم از مسئول آن نیز پیگیری کنم چون نیازمند شناخت دقیق فنی است.
شروع این مطالبه باید در حوزههای تخصصی نخبگانی باشد. جاهایی که امکانات را طراحی کرده، کار کنند و نقش ایفا کنند. مثلا در حوزه دانشگاهها وقتی میگوییم کارها باید علمی و همهجانبه باشد چون دانشگاهها و مراکز علمی پژوهشی خیلی خوب میتوانند در این زمینه ایفای نقش داشته باشند. اگر محدوده تعریف مطالبه عمومی را اینطوری مشخص کنیم، یعنی بگوییم محدوده نخبگانی جامعه بله گام اول این است و می تواند اتفاق بیفتد و حتما باید این کار صورت بگیرد. نکته دوم این است که این مطالبه باید به صورت ساختارمند هم دنبال شود. سازمانهای نظارتی مثل سازمان بازرسی، مجلس شورای اسلامی و دیوان محاسبات داریم. برای مثال مجلس غیر از وضع قانون، وظیفه نظارت، استیضاح و سوال و جواب از دستگاهها را نیز برعهده دارد. از این ظرفیتها برای ایجاد این مطالبه عمومی باید استفاده کنیم. از سوی دیگر، نمایندگان مجلس نمایندگان ملت هستند، بنابراین غیر از ریلگذاری برای کشور و وضع قوانین میتوانند در مورد رعایت ضوابط و الزامات پدافند غیرعامل را از وزیر و رییس دستگاه مطالبه کنند. اما خود مردم هم میتوانند نقش کلیدی داشته باشند. آنجا که خودشان باید اقدام کنند؛ آسیبپذیریهایی که در حوزه عمومی مردم و در زندگی روزمرهشان وجود دارد. خود مردم اگر نسبت به این موضوعات آموزش دیده و توجیه شوند میتواند به عمومی شدن موضوع پدافند غیرعامل کمککننده باشد. سازمان پدافند غیرعامل کشور از دو مسیر نخبگان و کانالهای رسمی کشور مطالبه عمومی را دنبال میکند. به علاوه ضمن تبیین، ایجاد و تعریف نقش و اجرایی کردن این موضوعات در بین مردم، سطح عمومی شدن پدافند غیرعامل را هم دنبال میکنیم. این دو مسیر میتواند فضای اجتماعی و عمومی پدافندغیرعامل کشور را شکل بدهد و ما در این زمینه اقداماتی را انجام دادیم. یعنی گروههایی نخبگانی را در حوزههای مختلف شکل دادیم که به عنوان مرجع و مشاوره به سازمان نقش ایفا میکنند. وقتی مرجع مشاوره سازمان هستند و برای ما موضوعات تخصصی را دنبال میکنند در جایگاههای خودشان این موضوعات را مورد مطالبه هم قرار میدهند.
ایجاد گروههای نخبگانی برای سازمان مثل همیاران مشورتی هستند که در موضوعات مختلف اهداف ما را دنبال میکنند. این راهبرد اصلی ماست. راهبرد دوم ما گفتمانسازی در ردههای مدیریتی از سطح عالی تا سطوح پایین به اضافه خود مردم است. با آموزش هایی به مردم، آموزشهای اختصاصی برای کارشناسان و مسئولین، تعریف اقدامات پدافندغیرعامل و توصیف اقدامات پدافند غیرعامل را دنبال میکنیم و نقشها و کارکردهایی که دستگاهها دارند را تبیین میکنیم. در گام اول وظایف و ماموریتهایی که مدیران و مسئولان دارند را تبیین میکنیم و در گام دوم از آنها به طور رسمی مطالبه خواهیم کرد. گام بعدی نیز انجام اقدامات فرهنگی، مثل تولید همین نشریه و برقرار ارتباط با مراکز و سازمانهای مرتبط با مباحث پدافندغیرعامل است.
این مسیری که دنبال کردیم به عنوان راهبرد از توضیح، توجیه و تحلیل و تعیین نقش گرفته تا طراحی فرایند، چرخه و سازوکار، برای ما فضایی ایجاد کرد تا موضوع را دنبال کنیم. نکته بعدی این است که موضوع دفاع امری فطری است. هر فردی برای حفاظت از خودش میتواند اقداماتی در حوزه توانمندیهایش انجام دهد. این مسئله به گفتمانسازی عمومی مسئله پدافندغیرعامل کمک بزرگی میکند.
چرا علیرغم وجود سازمان های نظارتی همچنان موانعی برای رعایت الزامات و ضوابط پدافند غیرعامل وجود دارد؟
این موضوع به چند عامل مختلف و متفاوت بستگی دارد. یکی این است که در درجه نخست این موضوع اساسا مورد توجه جدی در حوزه قانونگذاری و ضوابط و مقررات قرار نگرفته است. مجموعهای قبل از انقلاب داشتیم به نام سازمان دفاع غیرنظامی که بخشی از موضوعات پدافند غیرعامل آنجا دنبال میشد. در آن زمان ضوابطی نوشته و دنبال شده است. از ابتدای پیروزی انقلاب این سیستم منحل شد. وقتی منحل شده به سازمان دیگری واگذار شده و آن سازمان چون درگیر مسائل مربوط به جنگ تحمیلی شده است، عملا سیاستگذاری، مقرراتنویسی و تنظیمگری اقدامات مربوط به حوزه پدافند غیرعامل انجام نشده است. این امر سبب بروز یک فاصله زیاد در انجام اقدامات حوزه پدافند غیرعامل شده است که این روند تا سال 82 ادامه داشت. از سال 82 به بعد با تاسیس سازمان پدافند غیرعامل کشور یک ساختار جدیدی شکل گرفت و این موضوع را دنبال کرد. اولین گام موضوع مقرراتنویسی و تدوین قانون بود. در سال 82 وقتی شروع کردیم اولین خروجی اقدامات ما، یک بند در ماده 121 قانون برنامه چهارم توسعه بود که به موضوع پدافند غیرعامل اشاره میکرد. این اقدام به تنظیم و تصویب یک آییننامه اجرایی در هیئت دولت منتج و در سال 84 ابلاغ شد. اهمیت این موضوع این بود که ما در حوزه مقررات و تنظیمگری خلاء داشتیم و این اولین اقداممان این بود.
واقعیت این است که در خلاء قوانین، برخی از زیرساختهای کشور در حوزههای مختلف بدون توجه به ضوابط مربوط به پدافند غیرعامل ایجاد شد. در واقع توسعه کشور بدون توجه به اهمیت این موضوعات دنبال شد. ما وقتی با چنین شرایطی روبهرو میشویم، آسیبپذیریهایی که میتوانیم در برابر تهدیدات کاهش بدهیم به شدت حداقلی است. یعنی مثل این است که زمینی برای ساخت یک مجموعه ورزشی فرهنگی دارید و میخواهید کار نقشهکشی آن را انجام دهید اما وسط زمین شما ساختمانی است که نمیتوانید به آن دست بزنید. این محدودیت اجازه اقدام درست را به شما نمیدهد. در شرایط موجود با چنین وضعیتی روبرو هستیم. این وضعیت به ما اجازه نمیدهد همه آسیبپذیریها را برطرف کرده و کاهش دهیم. مضاف براینکه برخی ساختارها بدون توجه به موضوع پدافند غیرعامل بودهاند و الان هزینه کردن برای این اقدامات بارمالی زیادی دارد. این یکی از اشکالاتی است که محقق شدن سیاست های پدافند غیرعامل را با کندی و یا عدم اجرا روبرو میکند.
موضوع دیگر وجود مدیرانی است که علیرغم قانون، ضوابط و منابع مالی توجهی به اهمیت پدافند غیرعامل نمیکنند. بنابراین باید از ابزارهای دیگر نظارتی و سوال و جواب استفاده کرد. عامل بعدی که در این زمینه موضوعیت دارد ضوابط و الزامات فنی-تخصصی است. الزامات عمومی را تعریف کردهایم. اما هر چقدر به حوزههای تخصصی ورود کنیم این ضوابط کاملا تکنیکال و فنی میشود که باید کارشناسان و متخصصان فنی آن را تهیه کنند. در این حوزه ما از ظرفیت مشاوران و متخصصان فنی استفاده میکنیم. این تکلیف خود دستگاههاست. این مسیر شروع شده است و نمونهاش مبحث 21 مقررات ملی ساختمان است که نوشته شد اگرچه زمانبر بود اما در شورای تدوین وزارت مسکن تصویب و ابلاغ شده است و همه مهندسان حوزه ساختمانسازی ملزم به رعایت این مقررات هستند.
مساله پدافند غیرعامل به سبب ماهیت بین رشتهای بودن نیازمند دانشگاهی با رویکرد متمرکز بر مسئله و رشتههای تحصیلی بین رشتهای است که آموزش عالی ما از خلاء چنین فضایی رنج میبرد، سازمان پدافند غیرعامل کشور برای جبران این خلاء چه راهبردی را در پیش گرفته است؟
در حوزه دانش چهاردانشگاه معین و مستقیم داریم که کار پژوهشی را آن دانشگاه انجام می دهد. در ابتدا فقط دانشگاه مالک اشتر بود و ملزم بود برابر آئیننامه اجرایی قانون برنامه چهارم، همه کارهای پژوهشی مربوط به پدافند غیرعامل را انجام بدهد. کار پژوهشی معمولا یک رسوب دانشی دارد که در دانشگاه میماند. این رسوب دانشی به دانشجوها منتقل میشود و در برنامههای آموزشی میآید و توسعه پیدا می کند. به تدریج این دانشگاههای معین پدافندغیرعامل اضافه شدهاند و این یعنی در واقع بخشی از خلا را با اختصاص ظرفیت علمی- پژوهشی سعی کردیم جبران کنیم. ایجاد شرکتهای مشاوری که مطالعات پژوهشی انجام میدهند مسیری بود که برای انجام مطالعات و کار پژوهشی و استخراج و اکتشاف حوزههای دانشی انجام دادیم تا کارهایمان را پیش ببریم. در حوزه کشوری هم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات با همراهی برخی دانشگاهها وارد کار شدند. به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی ظرفیتی را ایجاد کرده است که کاملا گسترش یافته است. حجم عظیمی از ظرفیت، مثلا نگارش قریب به3 هزار پایاننامه و رساله که در این دانشگاه انجام شده به موضوعات پدافند غیرعامل اختصاص یافته است. اینها ظرفیتهای بومی است که ما در کشور احصاء کردیم.
نکته دیگر دانش ضمنی و تجربی است که نزد مدیران ما بوده که در هر حوادث مختلف به دست آمده است. اینها را هم سعی کردهایم به دانش صریح تبدیل کنیم و در حوزه آموزش مستندسازی کنیم و به اندوختهای که بتوان از آن استفاده کرد تبدیل شود. این کار انجام شده است. نسبتا هم کار خوبی بوده است. نکته دیگری که وجود دارد در حوزه پژوهش، علم، استاد، دانشجو و رشتههایی که باید دراین زمینه ایجاد شود. این را هم ما در سطح تحصیلات تکمیلی رشتههایی ایجاد کرده و در وزارت علوم مصوب کردیم که دانشجو و مدیر تربیت کنیم. این مسیر ادامه دارد. از سال 88 این کار شروع شده است و در حال حاضر نزدیک به 5 هزار دانشجو و دانشآموخته در رشتههای مختلف مربوط به پدافند غیرعامل تربیت شده است. در مقطع دکتری هم بیش از 100 دانش آموخته داریم. این افراد به تدریج به محققین و پژوهشگرانی تبدیل میشوند که این حوزه را گسترش خواهند داد و همینطور خلاهای علمی پژوهشی ما را برطرف خواهند کرد.
ما یک اشکال اساسی در الگوی پیشرفتمان برای کشور داریم که این الگو یک وابستگی ترجمهای ایجاد کرده است. یعنی منتظر است ببیند مثلا در فلان کشور در حوزه شهرسازی چه کاری انجام شده است. بعد متون علمی آن که منتشر میشود ما آن را ترجمه میکنیم و از آن به عنوان الگو در کشورمان استفاده میکنیم. حتی در حوزه تربیت نیروی انسانی در دانشگاه ها با چنین پدیدهای روبرو هستیم. این فاصله دانشی از این جاها شروع میشود. کشورهایی که پیشرفت میکنند به تدریج خودشان را از دانش به فناوری میرسانند و آن را گسترش میدهند و برای خودشان ظرفیت هایی ایجاد میکنند. ما چون این مسیر را دنبال نمیکنیم و یا کمتر دنبال کردهایم فاصلهمان بیشتر میشود.
راهبرد اصلی ما انتخاب مسیر میانبر برای حذف فاصله دانش تا فناوری و دوم افزایش سرعتمان در مسیر است تا خودمان به عناصری تبدیل شویم که دانش و فناوری تولید میکنند. خوشبختانه در کشور میبینیم در سالهای اخیر این موضوع در حوزه نانو و سایبر و پزشکی گسترش خوبی داشتهایم. در حوزه نظامی، وضعمان کاملا متفاوت است. اینها نوید کاهش فاصله را میدهد. مسیرهای میانبری که دانشمندان جوان ما در شرکتهای دانش بنیان انتخاب میکنند و میروند، حتما ما را با سرعت بیشتری به قلهها میرساند. این مسیری است که باید به صورت اصولی در کشور انجام بدهیم. نه فقط در حوزه پدافندغیرعامل بلکه فناوری همه حوزهها و اساسا حکمرانی را تحت تاثیرخودش قرار میدهد. مدل حکومت کردن دارد تغییر میکند. ما تا به درک این شرایط نرسیم با اشکالات زیادی روبرو خواهیم شد.
شعار ایام نکوداشت پدافند غیرعامل 1400، پدافند غیرعامل، ایران پایدار است، از نظر شما، ایران پایدار چه ویژگیهایی دارد؟
پایداری ابعاد مختلفی دارد. مفهوم پایداری به عنوان یک مفهوم عمومی مقاومت، استقامت، ثبات و استحکام داشتن است. اگر مجموعهای قرار است پایدار باشد باید استحکام داشته باشد. استحکام باید از طریق ساختار داخلی هر مجموعه تامین شود. هر سیستمی تامین پایداری خود را به سیستم دیگری از خارج خود وابسته کند به سرعت مضمحل شده و از بین رفته است. چون وقتی آن مجموعه حمایت خود را بردارد به سرعت از هم میپاشد. بنابراین ما در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، نظامی و علمی باید پایداری را دنبال کنیم. هر کدام از اینها شاخصها و مولفههایی دارد. بنابراین امنیت یکی از موضوعاتی است که در حوزههای پایداری دنبال میکنیم. وقتی میگوییم امنیت نقطه مقابلش که تهدید است در حوزه های مختلف شکل میگیرد. کشور ما یک کشور نمونه در دنیا است که با همه مدلهای تهدید در همه حوزهها حتی از نظر علمی و عدم دسترسی به دانش روز در بسیاری از حوزهها سروکار دارد. برای دسترسی به دانش در برخی حوزه ها ممانعت تحصیلی داریم. این شرایط هزینه ارتقای بازدارندگیمان در مقایسه با دیگر کشورها را متفاوت و مقداری بیشتر کرده است. به همین دلیل مردم اینجا نقش کلیدی پیدا کردهاند. چرا که به دلیل حضورشان در این صحنهها برخی از این هزینهها را کاهش دادهاند. ظرفیتهای عظیم مردمی ایجاد شده است که در کشورهای دیگر ممکن است وجود نداشته باشد.
بنابراین در ابعاد مختلف می توان پایداری را در حوزه های مختلف تعریف کرد. استقامت و پایداری کلیدواژههایی هستند که در حوزههای پایداری برای ما مفهوم پیدا میکنند. اینها مبانی نظری و چارچوبهایی میشود که برایش دنبال میکنیم. اینها عناصر زیرساختی هم پیدا میکند. وقتی از حوزه مفهوم و ادبیات نظری بیرون میرویم پایداری در اقتصاد به زیرساختهای متعددی مربوط میشود که بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات را شامل میشود. در حوزه خدمات، سرویسهایی که به جامعه ارائه میدهیم بسیار تخصصی و فنی است و اینها با تهدید روبرو است. ایران پایدار باید در این حوزه کاملا امن باشد. برای مثال یک نیروگاه شما در برابر تهدیدات سایبری، تابآور باشد تا اتفاقات بد متعاقب آن رخ ندهد.وقتی میتوان این مسیر را دنبال کرد که متکی به خودمان باشیم. در این صورت ساخت و استحکام درونی کشور بالا خواهد بود. اینها عناصر کلیدی است برای پایداری است. تحقق این امر نیازمند برنامهریزی دقیق در همه سطوح عملیاتی و کارکردی است. برنامهای با چارچوب و هدف مشخص که حتی به جزئیات در برنامههای اجرایی نیز توجه کرده باشد.
در پایان اگر نکته ای باقی مانده است که باید بدان اشاره شود و در سوالات ما نبود لطفا مطرح کنید.
سازمان پدافند غیرعامل کشور اقدامات خوبی را افزایش پایداری و ارتقای تابآوری زیرساختهای کشور انجام داده است. در حوزه راهبردی، اسناد و مقررات را خوب شکل داده است. ساختارهای لازم در دستگاهها شکل گرفته و برای آن نقش و کارکرد تعریف شده است. خلاء به تدریج در حال احصا و برطرف شدن است تا حرکت در مسیر باثباتی برسد. نظام سازی، ساختارسازی، هماهنگی اجزا و عناصر این بخشها با یکدیگر بسیار بسیار برای تحقق ایران پایدار یا تعبیری که مقام معظم رهبری به کار بردند تحت عنوان "ایران قوی"، کلیدی است. باید برای این موضوعات در سطوح مختلف الگو داشته باشیم. این الگو باید راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی باشد. این الگوها باید تبدیل به ضوابط، مقررات و چهارچوب شوند. سازمان پدافند غیرعامل کشور از این چهارچوب استفاده کرده و به یک دکترین دو ستونه رسیده است. ستون اول مصونیت و ستون دوم قابلیت است. اصولی را برمبنای این دکترین برای خودش تنظیم کرده است که عبارت است از ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن که از آن استحکام و پایداری گرفتیم. مردممحوری و نفیسلطه بیگانه و استحکام داخلی نظام و خودکفایی و عدم وابستگی اصولی است که سازمان پدافند غیرعامل در راستای دکترین دو ستونه مصونیتمحور و قابلیتمحور برای خودش تنظیم کرده است. اهدافی را دنبال کرده است مثل آسیبناپذیرسازی کشور، افزایش بازدارندگی همه جانبه، حفظ و افزایش عناصر قدرت درونی نظام. اینها اهدافی است که سازمان پدافندغیرعامل کشور در راستای تحقق ایران قوی یا ایران پایدار برای خودش دنبال میکند. سیاست ایی را پیش بینی کرده است؛ مدیریت راهبردی چالشها، بازدارندگی از موضع اقتدار، تقویت ساخت درونی نظام، آمادگی همهجانبه ، پایداری و امنیت دائمی و ارتقا آنها. در سطح عملیاتی نیز به دنبال آمادگی همهجانبه هستیم که 5 گام اساسی دارد. وقتی میگوییم ارتقا آمادگی یعنی ساماندهی، تجهیز، آموزش، تمرین، رزمایش. این فرایند حتما برای آمادگی و ارتقای آن در لایههای مختلف از دستگاههای مختلف گرفته تا مردم و همه سامانهها باید تحقق پیدا کند. مجموعهای از این عناصر، برنامهها و اجرای آن، راهبرد ایران پایدار و ایران را محقق خواهد کرد.