به مجموعه اقدامات غیر مسلحانهای که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیتهای ضروری، ارتقای پایداری ملّی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن میشود، پدافند غیرعامل میگویند.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری میزان - طبق اعلام مرکز رسانه قوه قضاییه، در معروفترین تعریف پدافند غیرعامل چنین آمده است:
***چیستی پدافند
«به مجموعه اقدامات غیر مسلحانهای که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیتهای ضروری، ارتقای پایداری ملّی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات نظامی دشمن میشود، پدافند غیرعامل میگویند. »
***هفته پدافند غیرعامل
هشتم آبان ماه، سالروز فرمان مقام معظم رهبری برای تشکیل کمیته دائمی پدافند غیرعامل است. این روز در تقویم رسمی کشور نیز با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی بنام روز پدافند غیرعامل نامگذاری شده است. بر همین اساس هرساله ایام نیمه آبان به عنوان هفته پدافند غیرعامل با استفاده از ظرفیتهای لشکری و کشوری در چهار سطح ملی، دستگاهی، استانی و شهری برنامههای نکوداشت پدافند غیرعامل با رویکرد تبیینی و ترویجی برگزار میشود.
***عناوین روزهای هفته پدافند غیرعامل
شنبه ۸ آبان - پدافند غیرعامل، ایران پایدار
یکشنبه ۹ آبان - پدافند زیستی، مدافع حریم سلامت
دوشنبه ۱۰ آبان - پدافند سایبری، حکمرانی در قلمرو ملی
سهشنبه ۱۱ آبان - پدافند مردممحور، ایران قوی و آماده
چهارشنبه ۱۲ آبان - پدافند شهری، شهر آماده و پایدار
پنجشنبه ۱۳ آبان - پدافند اقتصادی، صنعت پایدار، تولید ملی
جمعه ۱۴ آبان - پدافند پرتوی، مصون سازی فناوری پیشران.
***پدافند غیرعامل در حوزه رسانه
با وجود آنکه در میان روزهای نامگذاری شده برای هفته پدافند، روزی خاص به "پدافند در حوزه رسانه” اختصاص نیافته است، با این وصف این موضوع به مفهوم کم اهمیت بودن پدافند غیرعامل در حوزه رسانه نیست. هنگامی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از جنگ رسانهای سخن میگویند و جهاد تبیین را مطرح میکنند که در واقع نوعی پدافند در برابر جنگ رسانهای نظام ارتباطات سلطه محسوب میشود، اهمیت این موضوع کاملا مشخص میشود. در جهان امروز، رسانههای جمعی با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی برعهده گرفته اند. وقتی بیگانگان از طریق تکنولوژی ارتباطات قصد نفوذ بر افکار و فرهنگ ملی کشوری را دارند، در واقع اقتدار و امنیت ملی آن کشور را هدف قرار داده اند و از طریق شیوهای کاملا نرم افزاری به همان اهدافی میرسند که در قرون گذشته با تاکتیکهای نظامی حاصل میشد. اکنون شبکههای گسترده و متعدد اجتماعی در فضای وب میتوانند در چند ثانیه، آخرین تصـاویر حادثــهای را کــه در گوشـهای از جهـان اتفـاق افتـاده، پخش کنند.
با ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، خرده فرهنگ ها، فرهنگهای خاص و مجزا ناپدید میشوند و به نوعی تمامی ساکنان یک جامعه تشابه میپذیرند و در سبک زندگی، علایق و خواستها از الگوهای مشابهی که رسانهها به آنها میدهند، برخوردار میشوند. از آنجا که ارتباطات، اعم از فردی و اجتماعی، سنتی یا مدرن، نقش بسزایی در شکل گیری هویت فردی و اجتماعی دارند، بالطبع تحول در نظامهای ارتباطی میتواند دگرگونیهای عمدهای در روند تکوین هویت ایجاد کند.
مدتهاست که قدرتهای جهانی با استفاده از نظامهای ارتباطی برای دستکاری در ارزشهای اجتماعی جوامع هدف به نفع منافع خود بهره میبرند این اقدام گاه تا حدی پیش میرود که میتوان از آن به جنگ رسانهای تعبیر کرد. جنگ رسانهای جنگی تمام عیار علیه ملتهای محروم و تحت سلطه جهان است که در دهههای پایانی قرن بیستم شدت یافته و اینک در آستانه آغاز سومین دهه قرن بیست و یکم به اوج خود رسیده است؛ چراکه قدرتهای استکباری به فراست دریافتهاند که «جنگ رسانهای» علیه نیروها و هستههای مقاومت در برابر سلطهگری آمریکا و همپیمانان او، بسیار کمهزینهتر از جنگهای فیزیکی است. اینجا نه از هزینههای هنگفت لشکرکشی به کشورهای دیگر برای تسلط به منابع و ثروتهای ملی آنها خبری هست و نه از کشته شدن سربازان مهاجم در پی به جنبش درآمدن ِعرق ملی در برابر تجاوز بیگانگان.
در جنگ رسانهای، سلاح مخرب نه گلولهای شلیک میکند که صدای آن هشداری برای ملتهای تحت ستم باشد، نه شهیدی روی دست مردم میگذارد تا برای انتقام خون او علیه مهاجمان تا پای جان بجنگند و نه تخریب فیزیکی در کار است که مردم را بخاطر از دست رفتن اموالشان به مقاومت علیه مهاجمان تشویق کند. سلاح مخرب در جنگ رسانهای، امواج است؛ امواجی که به چشم دیده نمیشوند؛ معمول واکنش چندانی را در مردم برنمیانگیزانند؛ تاثیرات مخربشان بسیار پنهان و لیه به لیه است و درعین حال عمیقا تاثیرگذارند. در جنگ رسانهای، سربازگیری دشمن از درون جبهه خودی انجام میشود و دشمن سربازانش را از درون پیکره ملت برمیگزیند. فرایند این سربازگیری در وهله اول متوجه افرادی است که بدلیل مختلف، در داخل کشور از نظام ناراضی هستند و یا طیفهایی از مردم که از بصیرت و آگاهی کافی در زمینه دشمن شناسی بی بهرهاند.
این افراد بسرعت تحت تاثیر القائات رسانهای دشمن قرار گرفته، فریب خورده و از نظر فکری به اردوگاه مقابل میپیوندند و درعین حال با تاثیرگذاری عمیق خود بر گروههای مجاور، اعم از نزدیکان، اقوام، آشنایان، همکاران و افراد جوامع اتفاقی مثل مسافران تاکسی و اتوبوس و مترو با بهرهگیری از استدللهای فریبنده القاء شده از سوی دشمن، بنوعی به عامل سربازگیری کشور مهاجم در داخل خاک کشو ِر هدف تبدیل میشوند. اما مشکل اینجاست که این فرایند بدلیل آنکه فیزیکی نیست، براحتی قابل رصد و بدنبال آن برنامهریزی برای مقابله نخواهد بود. در واقع اولین وظیفه مدافعان در برابر جنگ رسانهای دشمن که در خاکریزهای پدافند غیرعامل در حوزه رسانه حضور دارند، آگاه سازی ملت از وجود و ماهیت این تهاجم است. چه بسا مردمی که در باد امنیت فیزیکی حاکم بر کشور در خواب غفلت باشند، حال آنکه دشمن با بهرهگیری از ترفندهای موثر و پنهان رسانهای، بنیانهای امنیت را که همانا افکار و آمال ملت هستند، هدف قرار داده و به آستانه تخریب رسانده باشد. فرایند سربازگیری دشمن در جنگ رسانهای، فرایندی معطوف به داخل است و افراد ناراضی از نظام حکومتی، گروههای بیبصیرت و ناآگاه و اقشار فاقد بینش سیاسی را هدف قرار میدهد و آنها را به عنوان سربازان بیجیره و مواجب به خدمت میگیرد به این ترتیب دشمن به نیروهایی دسترسی دارد که از نگاه عملیاتی دارای این مزایا هستند:
۱ -در داخل مرزهای کشور قرار دارند و در عمق خاک آن نفوذ یافتهاند.
۲ -مخفی و پنهان بوده و قابل رصد و کنترل نیستند.
۳ -از مزیت قرار داشتن در گروه مردم برخوردارند و هرگونه برخوردی با آنها از سوی نیروهای حافظ امنیت، برخورد با مردم تلقی میشود.
۴ -به سرعت بر طیفهای مشابه خود در طبقات مردم تاثیرگذارند و ویژگی یار ِکشی در آنها بسیار قوی است.
در واقع به مدد در اختیار گرفتن چنین نیرویی از سوی قدرتهای استکباری و با بسیج آنها به عنوان تظاهرات مردمی علیه حکومتهای مستقل، سلطهگران میتوانند براحتی ابتدا امنیت ملی کشورهای مستقل را هدف قرار داده و نهادهای قدرت را در نظام حکومتی آنها هدف بگیرند و سپس در لوای خواست مردم، نیروهای خود را جایگزین نظام حاکم کرده و بر همه شئون کشور مقابل تسلط یابند و بدون صرف هزینههای مختلف نظامی و در لوای اقداماتی به ظاهر سیاسی و مردمی به اهداف سلطهگرانه خود برسند.
در این کارزار یکسویه هم تلفات جانی و هم تلفات مالی از هر دو سوی درگیری (اعم از نیروهای تحریک شده بوسیله قدرتهای سلطهجو و نیز نیروهای حافظ امنیت در کشورهای مستقل) مستقیما متوجه ملتهای مستقل شده و دشمن با خیالی آسوده در مرزهای خود مشغول رصد عملیات طراحی شده و سنجش میزان موفقیت آن و طراحی مراحل بعدی آن میشود. تازه درصورتی که به هردلیل عملیات سلطهجویان به نتیجه دلخواه خود در کشورهای هدف نرسند، نیروی متشکل از افراد فریب خوردهی سرکوب شده، همچنان به عنوان آتش زیرخاکستر برای عملیات بعدی دشمن حفظ میشوند. مصادیق این روند در کشورهای مستقلی که قدرتهای استکباری درصدد تسلط بر منابع، ثروتها و موقعیتهای سوقالجیشی آنها بودهاند، در دنیای امروز کم نیست و کشورهای عراق و لبنان در منطقه غرب آسیا هماکنون درگیر همین روند هستند. اینک در برابر این جنگ عظیم، دفاعی جز پدافند غیرعامل در حوزه رسانه، متصور نیست.
در این دفاع، نیروهای خودی، آحاد بصیر و آگاه ملت که دشمن شناس و مسلط به ترفندهای رسانهای نظام سلطه هستند، بعنوان جهادگران این کارزار نابرابر به میدان میآیند و خاکریزهای دفاع از ملت دربرابر بمبارانهای بیوقفه خبری را مستحکمتر میکنند. فضای مجازی همانطور که ابزار کارآمدی برای هجوم رسانهای دشمن است، سلاحی برای مقابله با این هجوم نیز هست. یک پیام اینستاگرامی، یک کامنت در یک شبکه اجتماعی میتواند گامی هرچند کوچک در مسیر دفاع مشروع دربرابر جنگ رسانهای دشمن باشد. اما در این میان تکلیف اهالی رسانه بدلیل اشتغال حرفهای و تسلط تخصصی بر ابزار انتقال پیام بسیار سنگینتر از عموم مردم است. پدافند غیرعامل درحوزه رسانه، امروز خاکریز دفاع از ارزشهای اعتقادی و ملی در برابر تهاجم رسانهای دشمن است و وظیفه اهالی عزتمند رسانه در شرایط امروز، هشیاری فعال در برابر ترفندهای رسانهای دشمن در هدف قراردادن انقلاب اسلامی در داخل مرزها و نیز در عمق استراتژیک تاثیرگذاری آن است.