۱۳ آذر ۱۳۹۱ - ۱۹:۴۸
کد خبر: ۶۵۰
استفن والت:
استفن والت، پژوهشگر ارشد روابط بین‌الملل و استاد ممتاز دانشگاه هاروارد در نقد دیدگاه‌های اخیر هنری کیسینجر تاکید می‌کند که درباره تبعات ژئوپلتیکی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای عمدا و به دلایلی نامعلوم توسط تیم امنیت ملی امریکا اغراق شده است.
به گزارش پايداري ملي، استفن والت پژوهشگرارشد روابط بین‌الملل و استاد ممتاز دانشگاه هاروارد در مقاله‌ای به نقد دیدگاه‌های اخیر هنری کیسینجر درباره ایران پرداخت.

والت در این مقاله که روز 30 نوامبر 2012 (10 آذر 1391) در فارین پالیسی منتشر شده، تاکید می‌کند که درباره تبعات ژئوپلتیکی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای عمدا و به دلایلی نامعلوم توسط تیم امنیت ملی امریکا اغراق شده است.

متن کامل مقاله والت در ادامه می‌آید.

***

بحث در مورد برنامه هسته‌ای ایران، اعتبار چندانی برای سیاست خارجی آمریکا به همراه ندارد، زیرا بخش عمده این مباحث بر پایه فرضیه‌های مشکوک صورت می‌گیرد که حتی یک بررسی معمولی نیز در مورد آنها انجام نشده است. تاکنون مقادیر فراوانی جوهر، کاغذ و وقت هواپیماهای جاسوسی صرف این بحث شده است که آیا ایران واقعا در پی دستیابی به بمب هسته‌ای است، چقدر به آن نزدیک شده است، تحریم‌ها تا چه حد برای متوقف ساختن ایران موثر بوده‌اند، آیا روحانیانی که در ایران قدرت دارند منطقی هستند و آیا به یک ابتکار دیپلماتیک جدید نیاز است یا خیر. به همین شکل روزنامه‌نگاران، سیاستمداران و سیاست‌سازان، زمان بسیار زیادی را صرف این سوال می‌کنند که آیا اسرائیل به ایران حمله می‌کند، این حمله چه زمان صورت خواهد گرفت و آیا آمریکا باید به اسرائیل کمک کند. اما تاکنون به ندرت این سوال مطرح شده است که آیا این موضوع بیش از حد بزرگ نشده است؟‌ به طور اساسی همه بحث در مورد ایران بر اساس این فرضیه صورت می‌گیرد که دستیابی ایران به بمب هسته‌ای از لحاظ ژئوپولتیک اهمیت بسیار فراوان و تعیین کننده‌ای دارد و می‌توان آن را هم‌ردیف تحولات بزرگی مانند به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933، سقوط فرانسه در 1940، شکاف بین چین و روسیه در زمان جنگ سرد یا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قرار داد. در همین راستا هنری کیسینجر به تازگی تاکید کرد قدرت پنهان ایران (توانایی این کشور برای تولید سریع بمب هسته‌ای) به تنهایی عواقب وحشت‌انگیزی به همراه خواهد داشت. کیسینجر می‌گوید حتی اگر ایران از برخی خطوط قرمز عبور نکند همین توانایی، چهار خطر بزرگ در بر خواهد داشت. اول اینکه تکثیر غیر قابل کنترل سلاح‌های هسته‌ای را در منطقه ایجاد خواهد کرد. دوم اینکه باعث می‌شود کشورهای همسایه ایران تعهد سیاسی خود نسبت به ایران را از نو تعریف کنند. سوم اینکه تمایلات اصلاح‌طلبانه در بهار عربی را از بین می‌برد و چهارم اینکه ضربه مرگباری به آرمان کاهش سلاح‌های هسته‌ای در سطح جهان وارد خواهد کرد. باور نکردنی است، همه این اتفاقات تنها زمانی که ایران توانایی ساخت بمب را پیدا کند رخ می‌دهند و نیازی به تولید بمب واقعی نیست! کیسینجر ادامه می دهد آمریکا باید یا ایران را به دست کشیدن از توان غنی‌سازی خود راضی کند یا به این کشور حمله و این ظرفیت‌ها را نابود کند. اما این «سرچشمه همه فرضیات» سخنی است که فقط گفته شده بدون اینکه مورد بررسی قرار گرفته باشد.

سوال روشنی که در این زمینه وجود دارد این است که آیا موارد پیشین تکثیر سلاح‌های هسته‌ای همین عواقبی را که اکنون جنگ‌طلبان علیه ایران پیش‌بینی می‌کنند به همراه داشتند؟ پاسخ این سوال منفی است. در واقع توسعه سلاح‌های هسته‌ای تاثیر بسیار اندکی بر ماهیت اساسی سیاست‌های جهان و رده‌بندی قدرت‌های بزرگ داشته است. مهمترین تاثیر توسعه سلاح‌های هسته‌ای این بود که باعث افزایش احتیاط کشورهای صاحب بمب و همچنین کشورهایی که دشمن آنها صاحب بمب بود، شد. تولید سلاح هسته‌ای هرگز کشورهای ضعیف را به بازیگران با نفوذ در عرصه جهانی تبدیل نکرد، ‌به کشورهای دارای سلاح هسته‌ای توانایی ارعاب همسایگان یا مجبور کردن آنها به تبعیت از خود نبخشید و باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی بیش از حد متعارف نشد. خلاصه اینکه مطرح کردن این پیش‌بینی که تولید بمب هسته‌ای در ایران سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای را دگرگون می‌کند به شدت اغراق‌آمیز است و حتی می‌توان آن را ادعایی یاوه و بی ارزش نامید.

سوابق تاریخی را بررسی کنید آیا در سال 1949 زمانی که کشور قدرتمند شوروی نخستین بمب هسته‌ای خود را آزمایش کرد دنیا به آخر رسید؟ اگرچه در آن زمان گزارش‌های هشدار دهنده فراوانی در مورد افزایش چشمگیر نفوذ و رفتارهای تهاجمی شوروی منتشر شد اما در عمل، پیشرفت هسته‌ای شوروی باعث افزایش احتیاط هر دو ابرقدرت در برخورد با یکدیگر شد. آمریکا از قبل شوروی را دشمن خود می‌دانست و اصول اولیه مهار را از مدت‌ها قبل رعایت می‌کرد. ائتلاف ناتو قبل از آزمایش هسته‌ای شوروی در حال شکل‌گیری بود و تسلط شوروی بر اروپای شرقی نیز از مدت‌ها قبل وجود داشت. آمریکا کمی قبل از شوروی به بمب هسته‌ای دست یافته بود اما هری ترومن در مدتی که رئیس جمهور تنها کشور هسته ای جهان بود نتوانست با تکیه بر این امتیاز، خواست‌های خود را بر استالین دیکته کند. به همین شکل، استالین و جانشینان وی هم پس از آزمایش هسته‌ای، این قدرت را پیدا نکردند که همسایگان خود و متحدان آمریکا را تهدید کنند. در پی این اتفاق همچنین هیچ کشوری روابط خود را با شوروی دگرگون نکرد. تهدید موشکی نیکیتا خروشچف عملاً باعث تقویت همبستگی ناتو و سایر ائتلاف‌های تحت رهبری آمریکا شد و اکنون ما می‌دانیم که تهدیدها و زبان تهاجمی خروشچف با هدف پنهان ساختن ضعف راهبردی شوروی صورت گرفت. وجود زرادخانه‌های عظیم هسته‌ای در شوروی نتوانست مانع قیام‌های ضد کمونیستی در آلمان شرقی، مجارستان، چکسلواکی یا لهستان شود و همچنین باعث پیروزی شوروی در افغانستان نشد. بالاخره اینکه سلاح هسته‌ای مانع فروپاشی کامل اتحاد جماهیر شوروی نیز نشد. آیا مالکیت سلاح‌های هسته‌ای سرعت افول انگلیس و فرانسه به عنوان قدرت‌های بزرگ جهان را کند کرد؟ به هیچ وجه. در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای شاید شارل دو گول را صاحب غرور ملی کرد و به فرانسه و انگلیس قدرت بازدارندگی بخشید تا کمتر به چتر حمایتی آمریکا وابسته باشند اما سلاح هسته‌ای، اعتبار هیچ یک از این دو کشور را افزایش نداد و برای آنها در هیچ نقطه‌ای نفوذ تازه‌ای به همراه نداشت. در این مورد به یاد داریم که انگلیس نتوانست جزایر فالکلند را با تهدید هسته‌ای از آرژانتین بگیرد و مجبور شد با تسلیحات متعارف این جزایر را تصرف کند و این در حالی بود که آرژانتین سلاح هسته‌ای در اختیار نداشت. آیا آزمایش بمب هسته‌ای چین در سال 1964 آنها را ناگهان به یک ابرقدرت تبدیل کرد؟ به سختی می‌توان چنین ادعایی کرد. چین پس از تولید بمب هسته‌ای همچنان از بازیگران جزئی عرصه بین‌الملل بود تا اینکه دست به تغییرات اقتصادی زد و افزایش نفوذ جهانی چین مرهون سه دهه رشد اقتصادی این کشور است و ارتباطی به ذخایر هسته‌ای این کشور ندارد. آیا بمب هسته‌ای به مائو تسه دونگ که جنون انجام کارهای بزرگ را در سر داشت این قدرت را داد که همسایگان چین را تهدید و ارعاب کند؟ پاسخ این سوال نیز منفی است. در حقیقت رویکرد سیاست خارجی چین پس از سال 1964 به صورت عمده، خویشتن‌دارانه بود. در مورد اسرائیل چه می‌توانیم بگوییم. آیا زرادخانه هسته‌ای اسرائیل به این رژیم اجازه می‌دهد همسایگان خود را تحت فشار قرار دهد یا اراده خود را به حزب‌الله یا گروه‌های فلسطینی تحمیل کند؟ خیر اسرائیل برای رسیدن به این اهداف از سلاح‌های متعارف و نه سلاح‌های هسته‌ای استفاده می‌کند. در حقیقت بمب هسته‌ای اسرائیل در سال 1973 مانع حمله مصر و سوریه به این رژیم نشد هرچند که این دو کشور اهداف خود برای بازپس‌گیری اراضی از دست رفته در سال 1967 را محدود کردند. باید به این نکته هم اشاره شود که دستیابی اسرائیل به سلاح هسته‌ای باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه نشد. اگر چه کشورهایی مانند عراق و لیبی پس از آگاهی از هسته‌ای شدن اسرائیل، برنامه تولید سلاح‌های کشتار جمعی را آغاز کردند اما هیچ‌یک از تلاش‌های آنان برای تولید سلاح هسته‌ای با سرعت پیش نرفت و به خط پایان نرسید. اما صبر کنید هنوز مسائل بیشتری وجود دارد. دولت سفیدپوستان در آفریقای جنوبی تعداد محدودی بمب تولید کرد اما هیچ‌کس متوجه نشد و در نهایت آپارتاید از بین رفت. پس از آن دولت جدید از زرادخانه هسته‌ای خود صرفنظر کرد و با تحسین گسترده کشورها مواجه شد. این بدان معنا است که آفریقای جنوبی بدون سلاح هسته‌ای احساس امنیت بیشتری می‌کرد. هند و پاکستان هم به سلاح هسته‌ای دست یافتند. آزمایش هسته‌ای هند در سال 1974 این کشور را به یک ابرقدرت تبدیل نکرد. تنها تاثیر این تحول این بود که پاکستان که آشکارا خود را به عنوان رقیب هند مطرح کرده بود دست به کار شود و بمب هسته‌ای به دست آورد. جالب اینکه پس از تولید بمب هسته‌ای هیچ جنگ عمده‌ای بین دو کشور در نگرفت هر چند که دو طرف از یکدیگر ناراضی هستند و گاهی اقدامات تحریک‌آمیز و درگیری‌های کوچکی بین دو طرف رخ می‌دهد. در نهایت به کره شمالی می‌رسیم. این کشور همانند گذشته آزار دهنده و مرموز است و بمب هسته‌ای آنها را از یک کشور ضعیف اقتصادی به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل نکرد. از سوی دیگر در اختیار داشتن قدرت هسته‌ای کره شمالی را به انجام رفتارهای نادرست تحریک نکرده است. در واقع مهمترین نکته در مورد برنامه هسته‌ای کره شمالی این است که این توانایی، تاثیر بسیار ناچیزی بر همسایگان کره شمالی داشته است. کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی اگر می‌خواستند می‌توانستند به سرعت به سلاح هسته‌ای دست پیدا کنند اما در 6 سال گذشته که پیونگ‌یانگ صاحب سلاح هسته‌ای شده است، هیچ‌یک از آن دو کشور برای تولید سلاح هسته‌ای اقدام نکردند.

خلاصه کلام اینکه تئوری و تاریخ به ما آموخته است دستیابی به سلاح هسته‌ای تاثیر بسیار کمتری نسبت به آنچه تصور می‌شود، بر قدرت و نفوذ یک کشور خواهد داشت و تکثیر سلاح‌های هسته‌ای تاثیر ناچیزی بر سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای خواهد داشت. سلاح هسته‌ای برای جلوگیری از حمله مستقیم به یک کشور مفید است و باعث افزایش احتیاط در رفتار سران کشورها می شود. کاری که از سلاح هسته‌ای بر نمی‌آید تبدیل کشورهای ضعیف به کشورهای قدرتمند است. این سلاح‌ها به عنوان ابزار ارعاب هیچ کاربردی ندارند و در اختیار داشتن آنها هزینه‌های سنگینی را به کشورها تحمیل می‌کند. تملک این سلاح‌ها باعث می‌شود کشورهای دیگر نسبت به نیات یک کشور هسته‌ای نگران شوند و برای دفاع از خود با یکدیگر متحد شوند. با توجه به این دلایل، کشورهایی که توان بالقوه دستیابی به سلاح هسته‌ای را دارند به این نتیجه رسیده‌اند که بمب هسته‌ای، ارزش این همه مشکلات را ندارد. اما تعداد کمی از کشورها و به ویژه آنها که نگران مورد حمله قرار گرفتن هستند تصمیم گرفته‌اند به راه خود ادامه دهند. نکته مثبت این است که دستیابی آنها به سلاح هسته‌ای تاثیر اندکی بر امور جهان خواهد داشت.

البته بنا به دلایل نامعلوم، تیم امنیت ملی آمریکا بر این باور است که در مورد ایران، منطق و تجربیات تاریخی صدق نمی‌کند. آنها فراموش کرده‌اند که پیش از دستیابی بقیه کشورها به بمب هسته‌ای، هشدارهای مشابهی داده شد اما آن کشورها صاحب بمب شدند و هیچ کدام از آن پیش‌بینی‌های وحشتناک به وقوع نپیوست. در واقع آمریکایی‌ها با تکرار هشدارهای همیشگی خود در مورد عواقب ژئوپولتیک دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای،‌ باعث می‌شوند موضع گروه‌های تندرو ایرانی که طرفدار تولید سلاح هسته‌ای هستند، تقویت شود. البته اگر آنطور که کیسینجر می‌گوید بمب هسته‌ای به ایران آن همه قدرت و نفوذ می‌دهد، تهران چرا نباید برای رسیدن به این سلاح تلاش کند؟ به این ترتیب راه عاقلانه برای منصرف کردن ایران از حرکت به سوی سلاح هسته‌ای این است که از یک سو تهدید نظامی علیه این کشور کنار گذاشته شود - تا در نتیجه نیاز ایران به عامل بازدارنده از بین برود - و از سوی دیگر تصریح شود که دستیابی به بمب هسته‌ای، دستاورد استراتژیک بزرگی برای ایران ندارد و تاثیر چندانی بر معادلات سیاسی بین‌المللی و منطقه‌ای به همراه نخواهد داشت.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر