«مصطفى قطبی»، نویسنده جهان عرب در مقالهای تحت عنوان «مجازاتهای آمریکایی و اروپایی .. تروریسم اقتصادی در حق ملت ایران» که پایگاه خبری «البدیع» آن را منتشر کرد، به بررسی ریشه و دلایل اصلی تحریمهای ایران توسط کشورهای غربی میپردازد و در این ارتباط مینویسد: مشکل ایران با غرب لیبرال مشکلی سیاسی است که با مواضع ضد لیبرالیستی – صهیونیستی ایران ارتباط پیدا میکند و همین موجب شده تا این کشور در معرض حملات و سیاستهای خصمانه غرب قرار گیرد.
به همین دلیل هم اکنون معادلاتی درحال اجرا بر ایران است که غرب آنها را علیه عراق و دیگر کشورهای عربی و اسلامی مخالف لیبرالیسم و صهیونیسم جهانی به اجرا گذاشت.
این سیاستهای غربی چیز جدیدی نیستند که از آن سخن گفته شود، بلکه سیاستهایی هستند که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به اجرا گذاشته شدند و هر سال بر ابعاد سیاسی و اقتصادی آن افزوده شده تا اینکه به مرحله مجازاتها و تحریمها پای گذاشت، تا برخلاف تصور غرب که انتظار از پای درآمدن ایران را داشت، موجب خودکفایی ایران و اتکای بر خویش در مقابله با خطراتی شد که موجودیت آن را تهدید میکرد و همین عاملی شد تا ایران به عنوان قدرتی منطقهای خود را مطرح کند که توان رویارویی با کشورهای غربی بزرگ و طرحهای منطقه ایشان را داشت.
در واقع ایران تاکنون صبر و شکیبایی قابل ملاحظهای را از خود نشان داده است، با توجه به اینکه همه میدانند غرب و رژیم صهیونیستی سالهاست که جنگ سردی را علیه این کشور آغاز کردهاند که در آن از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند، از کشتار دانشمندان هستهای این کشور تا تامین مالی حملات تروریستی علیه آن؛ و تمام این اقدامات با این هدف صورت گفتند تا ایران را وادار به چشمپوشی و عقبنشینی از برنامه مسالمتآمیز هستهای خود کنند تا تنها رژیم صهیونیستی بتواند از این قدرت بهرهمند باشد.
صرف نظر از انرژی هستهای از دیگر عواملی که غرب را واداشت تا چنین سیاستی را علیه ایران اتخاذ کند، حمایت این کشور از فلسطینیان و حزب الله است و در واقع غرب میخواست به نحوی مانع ادامه این حمایتهای ایران شود که رهاورد آن برای ایران اعمال مجازاتها و تحریمهای اقتصادی بود که باید آن را جنگ آشکار و عیان علیه ایران شمرد.
سیاستهای تحریم و مجازاتی که غرب علیه ایران اتخاذ کرد، آشکار ساخت که اگر کشوری خواهان از بین بردن کشور دیگری است، نیازی به حمله نظامی به آن ندارد، تنها کافی است تا مجازاتها و تحریمهایی سخت را علیه آن اعمال کند و این اقدامی است که آمریکا عملا در قبال ایران دست به آن زد، در حالیکه همه میدانند چنین جنگی از سالها پیش علیه ایران توسط آمریکا آغاز شده بود، هنگامیکه این کشور به حمایت مالی و نظامی رژیم عراق پرداخت تا جنگی تحمیلی 8 سالهای را علیه ایران تحمیل کند.
گزارشهایی که بعدها به بیرون درز پیدا کردند، فاش ساختند که آمریکا توسط یکی از بزرگترین بانکهای ایتالیایی طی سالهای 1985 تا 1989 بیش از 4 میلیارد دلار کمک مالی پرداخت کرد تا «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق از آن برای خرید تکنولوژیهای نظامی و سلاح استفاده کند و سازمان سیا گزارش محرمانهای درباره این مبلغ کلان دارد که ابتدا به نام قرض به عراق پرداخت شد تا بعدها کنگره این واژه را هم از بیاندازد.
به همین دلیل به جرات میتوان گفت که تحریم و مجازات ایران در عمل از زمان ریاست جمهوری «رونالد ریگان» در سال 1983 آغاز شد، زمانی که آمریکا ایران را به حمایت از تروریسم متهم کرد و پس از آن واشنگتن مانع پرداخت کمکهای بین المللی توسط صندوق بین المللی پول به ایران شد و محدودیتهایی را بر فروش برخی مواد اعمال کرد که دارای مصارف دو منظوره بودند.
آمریکا این سیاست خود را در سال 1995 نیز ادامه داد، زمانیکه ایران را متهم کرد که تلاش میکند، به سلاحهای کشتار جمعی دست یابد، داستان واهی که دولت «جرج بوش»، رئیس جمهوری وقت آمریکا از آن استفاده کرد تا در سال 2003 عراق را اشغال و به این اشغالگری و تجاوز خود مشروعیت ببخشد.
بسان دیگر روسای جمهوری آمریکا «بیل کلینتون» نیز با به قدرت رسیدن و پای گذاشتن به کاخ سفید مجازاتهایی را ضد ایران اعمال کرد که در ممانعت شرکتهای آمریکا جهت سرمایهگذاری در صنایع نفتی ایران نمود پیدا میکرد.
در سال 1997 هر نوع سرمایهگذاری آمریکایی در ایران ممنوع شد و کلینتون برای اینکه ایران را تحت فشار بیشتر بگذارد، تلاش کرد، دیگر کشورهای غربی نیز از آمریکا در این زمینه تبعیت کنند.
با این ایران موفق شد، ویرانیهای برجای مانده از جنگ تحمیلی عراق را بازسازی کند و با قدرت در برابر توطئههای آمریکا مقاومت ایستادگی کند و در عین حال به برنامه هستهای خود بپردازد.
با روی کار آمدن «باراک اوباما» به عرصه قدرت در آمریکا وی نشان دارد که برای جلب رضایت لابی صهیونیستی آمریکا قدرت ریسکپذیری بیشتری دارد، اما در عین حال توجه داشت که روی آوردن به گزینه نظامی در ایران به معنای برافروختن آتش جنگی جهانی علیه ایران است، بیآنکه این جنگ بتواند ایران را از ادامه برنامه هستهایش باز دارد. به همین منظور اوباما تصمیم گرفت تا مجازاتها و تحریمهای اقتصادی سختی را علیه 70 میلیون ایرانی اعمال کند.
تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران با ممنوعیت خرید و واردات نفت ایران در 1/7/2012 آغاز شد و این همزمان بود با آغاز بخش دیگری از تحریمها علیه ایران که ممنوعیت انجام هرگونه معاملات بانکی و تجاری و بازرگانی با ایران را شامل میشد تا به اصطلاح غرب به این طریق مانع ادامه اجرای برنامه هستهای ایران و غنیسازی اورانیوم توسط آن شود.
این نکتهای است که «ویلیام هگ»، وزیر خارجه انگلیس به آن اذعان و تاکید کرد که ایران در معرض سختترین تحریمها و مجازاتها به خصوص در حوزه صادرات نفت است، در حالیکه صادرات نفت 50 درصد از درآمدهای ایران را تشکیل میدهد.
اما در مقابل ایران تاکید کرد که در قبال این تحریمها سیاستها و تدابیر مناسبی اتخاذ خواهد کرد تا از بازتابهای منفی این تحریمها بر اقتصادش بکاهد.
همچنین تاکید کرد که این تحریمها بیش از آنکه بازتاب و تاثیر اقتصادی داشته باشند، تاثیری روانی و روحی از خود برجای میگذارند و برای مقابله با این تحریمها ایران در لیست مشتریان نفت خود تجدید نظر کرده و چین را در راس طرفهای تجاری خود قرار خواهد داد.
غیر از آن ایران تهدید کرد که صادرات نفت خود به 6 کشور اروپایی پرتقال، اسپانیا، یونان، ایتالیا، آلمان و هلند را متوقف خواهد کرد و تاکید کرد که اتحادیه اروپا تنها 20 درصد نفت صادراتی ایران را خریداری میکند و خریدار اصلی نفت ایران یعنی 70 درصد کشورهای آسیایی هستند، به گونهای که هند دومین خریدار نفت ایران به شمار میآید که آن نیز اعلام کرده است، قراردادهای نفتی خود با ایران را ادامه خواهد داد.
در خصوص سومین وارد کننده نفت ایران یعنی کره جنوبی نیز تاکید شد که این کشور واردات نفت خود از ایران را طی ماه مارس 2012 در مقایسه با ماه مارس سال 2011 حدود 60 درصد افزایش داده است.
با این حال ایران میداند که برخی کشورهای آسیایی همچون ترکیه که پنجمین وارد کننده نفت ایران شمرده میشود، در قبال خواستههای آمریکا سرفرود خواهند آورد.
در این میان احساس میشد که کاهش صادرات نفت ایران بازار تقاضای ایران محصول ارزشمند را با مشکل مواجه کند و همین موجب شد تا برخی کارشناسان اقتصادی از احتمال افزایش بهای نفت تا 160 دلار خبر دادند، اما اقدام عربستان سعودی از یک سو مانع افزایش قیمت نفت تا این اندازه شد و از سوی دیگر سیاستهای خصمانه و کینهتوزانه این کشور در قبال ایران را برملا کرد.
با وجود تمام آنچه گذشت، و تحریمها و قید و بندهای سخت و شدیدی که کشورهای غربی علیه ایران اعمال کردند، با این حال ایران همچنان بر ادامه برنامه هستهایش تاکید میکند و ایمان دارد در گفتو گو با غرب برسر موضوع هستهای از جایگاه قدرتمندی برخوردار است.